eitaa logo
مدارس امین
21.4هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
5.4هزار ویدیو
7هزار فایل
✅ کانال آموزشی و محتوایی مدارس امین ✅ کانال اطلاع رسانی مدارس امین https://eitaa.com/amouzeshamin
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️خاموش شدن 🔥آتش در شب ولادت امام حسین علیه السلام 💠پیامبر اکرم ﷺ فرمودند: 🌐 «هنگامی که حسین بن علی علیهما السلام در شامگاه پنجشنبه و شب جمعه قدوم مبارک به سرای دنیا نهاد، خدای تعالی به «مالک»، موکّل ☄جهنّم وحی فرمود که امشب به برکت فرزند محمّد ﷺ، 🔥آتش جهنم را بر اهلش خاموش کند. 📌 و به «رضوان»، موکّل بهشت وحی فرمود که: امشب به یُمن قدوم فرزند محمّد ﷺ در دنیا، بهشت را 🎉🎊آذین بندی و عطر افشانی کند. و به دخترکان سياه چشم بهشتی(حور العین) وحی فرمود که: امشب به مولود محمّد ﷺ، به زيور خود بيفزايند. 💎و خويشتن را ‏‌تر کنند و فرشتگان را فرمود تا به پاس اين ، صف به صف، به تسبيح و سپاس و تمجيد و تکبير خدای تعالی همّت گمارند...» 📚 كمال الدّين و تمام النعمة/ج۱/ص۲۸۲ ✍
✅ پیشنهاد خواندن✅ حتماً تا آخر رو بخونید و ببینید چه طور وقتی دل به میدین دستت رو می‌گیرند و هدایت می کنند سلام من جوانی بودم که سال‌ها با رفتارم دل امام زمانم رو به درد آوردم😔و خیری برای خانواده‌ام نداشتم همش با رفقای ناباب و اینترنت و ... شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خواب زمانی که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی اومد منم از این باتلاق انحراف و بدبختی بی‌نصیب نماندم و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل بر اعمالم شهادت دهد حتی جهنم راهم نمی‌دهند😞 تا یه روز تو یکی از گروه‌های چت یه آقایی پست‌های مذهبی میذاشت، مطالبش برام جالب بودند🤗 رفتم توی پیوی اون و مثل همیشه فضولیم گل کرد و عکس پروفایلشو بزرگ کردم😐 دیدم که غرق در خون، بدون دست و پا، با سری خورد شده از ترکش، افتاده بر خاک، کنار او عکس دوبچه بود که حدس زدم باید بچه‌های او باشند😟 و زیر آن عکس یه جمله‌ای نوشته شده بود: "می‌روم تا جوان ما نرود"✋🏼💔 ناخودآگاه اشکم سرازیر شد😭😭دلم شکست باورم نمی‌شد دارم گریه می‌کنم اونم من، کسی که غرق در گناه و شهواته، منه بی‌حیا و بی‌غیرت، منه چشم چرون هوس باز😔😔 از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای مجازی و گناه و رفقای نابابم شدم😠 دلم به هیچ کاری نمیرفت حتی موبایلمو دست نمی‌گرفتم🙂 تصمیم گرفتم برای اولین بار برم اولین نماز عمرمو خوندم با اینکه غلط خوندم ولی احساس آرامش معنوی خاصی می‌کردم، آرامشی که سال‌ها دنبالش بودم ولی هیچ جا نیافتم حتی در شبکه‌های اجتماعی✋🏼💔 از امام جماعت خواستم کمکم کنه ایشان هم مثل یه پدر مهربان همه چیز به من یاد می‌داد😇 نماز خوندن، قرآن، احکام، زندگی امامان و... کتاب می‌خرید و به من هدیه میداد، منو در فعالیت‌های بسیج و مراسمات شرکت میداد✌️ توی محله معروف شدم و احترام ویژه‌ای کسب کردم توسط یکی از دوستان به حرم حضرت معصومه برای خادمی معرفی شدم نزدیکای یکی از خادمین که پیر بود به من گفت: دلم میخواد برم کربلا ولی نمی‌تونم، میشه شما به نیابت از من بری؟ پول و خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم، زبونم قفل شده بود! من و کربلا؟ زیارت امام حسین؟💔 اشکم سرازیر شد😭 قبول کردم و باحال عجیبی رفتم🕊 هنوز باورم نشده که اومدم 🕌💔 پس از برگشت تصمیم گرفتم برم که با مخالفت‌های فامیل و دوستان مواجه شدم، اما پدرم با اینکه از دین خیلی دور بود و حتی نماز و روزه نمی‌گرفت قبول کرد✋🏼 حوزه قبول شدم و با کتاب‌های دینی انس گرفتم👌 در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام خدارو می‌کردم و حتی سراغ دوستان قدیمی ناباب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقامو با خدا آشتی بدم😍✋🏼 یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن گریه میکنن😭منم گریه‌ام گرفت، تابحال ندیده بودم بابام گریه کنه! گفتم بابا چی شده؟ گفت پسرم ازت ممنونم گفتم برای چی؟ گفت: من و مامانت یه خواب مشترک دیدیم😔 تو رو می‌دیدیم با مرکبی از نور می‌بردن و ما رو می‌بردن و هر چه به تو اصرار می‌کردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت بعد من✋🏼 👈یه آقای نورانی✨آمد و بهت گفت: آقا سعید! همین جا بهشون نماز یاد بده بعد با هم برین 🌸 و تو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی😔 پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه سعید قبل نیستی همه دوستت دارن❤️تو الان آبروی مایی ولی ما برات مایه ننگیم میشه خواهش کنم هر چی یاد گرفتی به ما هم یاد بدی منم نماز و قرآن یادشون دادم و بعد از آن خواب، پدر و مادرم نمازخوان و مقید به دین شدند💔😍 چند ماه بعد با دختری پانزده ساله عقد کردم💍 یه روز توی خونشون دیدم که خیلی برام آشنا بود گریه‌ام گرفت😔 نتونستم جلوی خودم رو بگیرم صدای گریه‌هام بلند و بلندتر شد😭😭 👈این همون عکسی بود که تو پروفایل بود👉 خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی شده؟ مگه صاحب این عکسو میشناسی؟😊 و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم😔✋🏼 خودش و حتی مادرش هم گریه کردند😭😭😭 خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟ گفتم: نه گفت: این 😊 منم مات و مبهوت، دیوانه‌وار فقط گریه می‌کردم. مگه میشه؟😳😭😭 آره شهیدی که منو هدایت کرد، آدمم کرد، آخر به عقد💍من درآورد💔😔 چند ماه بعد با چند تا از دوستانم برای اسم نوشتیم تابستون که شد و حوزه‌ها تعطیل شدند ما هم رفتیم خانمم باردار بود و با گریه گفت: وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن نه خدماتی، پس چرا میخوای بری؟ همان جمله شهید یادم اومد و گفتم: میرم تا جوانان ایران بماند...✌️ سیده نصیبه حسینی مبلغه طرح امین از چالوس
💠 شرح دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان 🔹اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ الْجِنَانِ وَأَغْلِقْ عَنِّی فِیهِ أَبْوَابَ النِّیرَانِ وَوَفِّقْنِی فِیهِ لِتِلاوَةِ الْقُرْآنِ یَا مُنْزِلَ السَّکِینَةِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ؛ 🔸خدایا، در این ماه درهای بهشت‌هایت را به رویم باز کن، و درهای آتش دوزخ را به رویم بربند، و به تلاوت قرآن موفّقم بدار، ای فروفرستندۀ آرامش در دل مؤمنان. ✅ شرح اجمالی ▫️درهای به روی کسانی باز می‌شود که و داشته باشند. اگر کسی در این روز بر تقویت ایمان و و نیز انجام اعمال نیک از همۀ صنوف آن، تأکید کند، خودبه‌خود بر بازگشایی درهای بهشت به روی خود اقدام کرده است. ▫️درهای بر و و و و و باز می‌شود. برای بسته شدن این درها چاره‌ای جز موارد یادشده و به سمت خدا و حضرت ربوبی، نیست. ▫️بااینکه در طی ماه مبارک توصیه شده، درخواست توفیق تلاوت قرآن در این روز، نشان می‌دهد که خواندن قرآن و تمرکز روی این کار در این روز، خصوصیت دارد و عامل توفیقات روزافزون است. به‌علاوه که شب این روز، مصادف با است و خواندن قرآن در طی روز به‌عنوان و از معاصی، و وسیله‌ای برای دوسویۀ عبد و مولا، برای درک شب قدر مؤثر است. ▫️ نهایی برای انسان به‌وسیلۀ با خدا حاصل می‌شود و اطمینان قلبی حاصل از یاد خدا، از زندگی و به آن را رقم می‌زند. به کانال ملحق شوید: @mamin110