📚کتاب #شاهرخ_حر_انقلاب_اسلامی؛ حکایت تحول جوانی است ورزشکار که گرفتار رفقای ناباب میشود و همیشه در کاباره و مشغول درگیری و چاقوکشی است؛ که با دعاهای مادرش و در جریان نهضت انقلاب دگرگون میشود.
🌺انقلاب روحی او بهمن ۵۷ شکل میگیرد و توبه نصوح میکند.
شب و روز می گوید: فقط# امام، فقط خمینی (ره). روی سینهاش خالکوبی کرده بود که: ❤️"فدایت شوم خمینی"❤️.
#ولایت -فقیه را به زبان عامیانه برای رفقایش توضیح می.دهد. از همان دوستان قبل از انقلاب، یارانی برای انقلاب پرورش میدهد.
🌺شاهرخ از جمله کسانی است که# پیر جماران در رسایشان فرمود: "اینان ره صد ساله را یک شبه طی کردند. من دست و بازوی شما پیشگامان رهائی را میبوسم و از خداوند میخواهم مرا با بسیجیانم محشور گرداند."
🌺خودش را حُر نهضت امام می دانست. میگفت:# حُر قبل از همه به میدان کربلا رفت و به شهادت رسید، من هم باید جزء اولینها باشم. در همان روزهای اول جنگ از همه جلوتر پا به عرصه گذاشت. آنقدر دلاورانه جنگید که دشمنان برای سرش جایزه تعیین کردند و در رادیو تلویزیون عراق اعلام کردند: اين آدم شبيه غول ميمونه. اون آدمخواره هر کي سر اين جلاد رو بياره يازده هزار دينار جايزه ميگيره!!
🌺 وصف دوستانش دو ماه پس از شروع جنگ از احوالات شاهرخ شنیدنی است که گفتهاند:
کم حرف میزد. نماز جماعت و اول وقت او ترک نمی شد. در دعای کمیل و دعای توسل با صدای بلند گریه می کرد.از سادات گروهش خواسته بود برای او دعا کنند که شهید شود.
🌺سردار شهید #شاهرخ_ضرغام هرگز پیدا نشد... از خدا خواسته بود همه را پاك كند. همه گذشتهاش را