6.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجا رسیده بودیم جمکران و داشتیم آل یاسین میخوندیم که هیییئئئیی پشتِ هم از اینا میترکید که نمیفهمیدیم دقیقا چی داریم میخونیم....ولی خب جای شما خالی؛ خیلی خوب بود
تا اینکههههههه...
قبل از سوار شدن تو این اتوبوسِ شلووووووغ که ما حس میکردیم قراره تو جمعیت استخون هامون خرد بشه و هرچی نذری مذری خوردیم تو راه، بیاد بالا(😆) ، گوشیِ دوستمونو به طور کاملا حرفه ای و جااااااذاب زدن و بُردن...
یعنی به خودمون اومدیم دیدیم زیپ کیف ها بازه و گوشی نیست...☹️
خلاصه هنوزم در عجبیم تو اون جمعیت که ما نمیتونستیم حتی تکون بخوریم، چطوری دزدیدددددددددِش آخه...
خلاصه این اتفاقه باعث شد یه مقدار نتیجه برامون خوب تموم نشد
ولی با اینحال من خیلی چیزا از دوستامون یاد گرفتم و واقعا برای من مثل یه کلاسِ درسِ مهم بود...
خلاصه خواستم بگم تو شلوغی ها، مراقبِ وسایلتون باشید...
بالاخره یه عده آدمِ سودجو هستن که فکر نکنید در حینِ شرکت تو مراسمات، به فکرشون میزنه دزدی کنن، بلکه اینا میگردن دنبال جاهای شلوغ که دزدی بکنن...
باید بگم که کل مسیر از حرم تا جمکران که حدودا ۶ کیلومتره، ما در کمترین زمان ممکن طی کردیم
یعنی از ۲ بعدازظهر تا ۹ شب😂😂😂😂😂😂😂😂
از بس ایستادیم چایی خوردیممممم🔫😆
«مَنْ نِوِشتِه هـــــــــــــا🇵🇸»
قبل از سوار شدن تو این اتوبوسِ شلووووووغ که ما حس میکردیم قراره تو جمعیت استخون هامون خرد بشه و هر
دوست دارم در مورد این باز بگم
که رفیقِ خوب نعمته واقعا...
رفیقایی که تو بدترین شرایط، بهترین برخورد و عکس العمل رو دارن، تورو مجبور میکنن که به رفتار خودت فکر کنی، خودت رو بذاری جای اونها و بگی کاش منم میتونستم مثل اونا باشم...
خدایا هزار بار بابت داشتنِ چنین رفقایی شکرت💜
«مَنْ نِوِشتِه هـــــــــــــا🇵🇸»
اینم سفرنامهٔ جذااااابِ یکی از دوستان😎😍
«مَنْ نِوِشتِه هـــــــــــــا🇵🇸»
[🥲🤍✨]
_بچه های خوش ذوقِ ادیت💜