eitaa logo
مَن‌ وَ اُو (اَلف-میم)
334 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
71 فایل
༺|'بِه‌نام‌ِ #او'|༻ ما هیچیم و هرچه هست توئی ســلام✨خوش اومدین🌸 با ما باشید.... ( ابوطالب محمّدی ) °←|ارٺبـاط‌بامدیـر: @SheikhAlefMim °←|لینـڪ‌ناشناسمـــون: https://daigo.ir/secret/9961576099
مشاهده در ایتا
دانلود
#امیر_المؤمنین (ع) : هرگاه #فاطمه (س) را می‌دیدم، تمام #غم و غصه‌هایم برطرف می‌شد. 🌹سالروز ازدواج #امام_علی (ع) و #حضرت_فاطمه_زهرا (س) بر شما عزیزان مبارک 🆔JOIN🌐 @zohooremonjii🍃
حضرت (ص) نسبت به حضرت (س) 1⃣💕دو پدر به دو دختر (پدر فدای دختر) گفتند یکی پیامبر اکرم به فاطمه زهرا س دیگری دیگر امام کاظم به فاطمه معصومه 2⃣💕گفته شده است حضرت زهرا(س) و حضرت معصومه تنها زنانی هستند که (زیارت‌نامه‌ای که سند آن به معصوم می‌رسد) دارند 3⃣💕چند تا از حضرت معصومه شبیه القاب حضرت زهراست: حمیده، بِرّه، رشیده، تقیه، نقیه، رضیه، مرضیه، سیده 4⃣💕هر دو نامشان است 5⃣💕هردو کننده روز قیامت هستند •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
هدایت شده از 🌷امام حسینی ها🌷
4_5890849380801446909.mp3
4.34M
🎶 مداحی 🎙بین ڪنایــه ها بگو با زمزمه میپوشمش فقط به عشق 💞💞💞💞💞
🕊 بغض سنگینی گلویش را فشرد... اما این‌بار کنار چاه نرفت تا درددل کند... زیرچشمی به نازنینش نگاه کرد... حس کرد نمیتواند خوب نفس بکشد... چه دل‌آشوب شده بود... برعکسِ همیشه که کنار بانو دل‌ آرام میگرفت! وقتی که به اوگفت : «هوای بچه‌ها را داشته باش» ، چشمهایش بارانی شد... قطرات ریز اشک نم‌نم به صورتِ‌سوخته از آفتاب او نشست؛ مثل دانه های شبنم روی برگهای گل... حرف های آخر را شنید و شانه هایش بیشتر تکان خورد... بانو به چهره ی خسته ی او نگاه کرد... حس کرد از کوه پرصلابتِ وجودِ علیه‌السلام، هیچ نمانده! تمام توانش را جمع کرد تا دستهای ظریف و لرزانش را بالا بیاورد... نوک انگشتانش را روی گونه‌های مولا گذاشت و گرمیِ اشکها را حس کرد... انگشتان خیس شده‌اش را به سینه و دستهای خود می‌مالید. چه می‌کرد ؟!... مولا با تعجب به او نگاه کرد... به انگشتهای ظریف و لرزانش... تکانِ شانه‌هایش کم شد... غمگنانه خندید و با تعجب پرسید : _چه میکنی نازنینم؟ بانو نگاه مهربانش را به صورت پُر اُبهت مولا گره زد و آرام گفت : از پدرم شنیدم که فرمود : «هرگاه اشک چشم به بدن انسانی برسد، آن بدن در آتش دوزخ محفوظ است» و من مظلوم‌تر از تو سراغ ندارم...