eitaa logo
مناهج 🇵🇸🇮🇷
19.5هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
173 فایل
﷽ 🌀 نگرش‌ها و دغدغه‌های حوزه و روحانیت 🌐 Manahejj.ir 📠 ارتباط با مدیر: 🆔 @Manahejj_Admin 📻 رادیو مناهج: 🎧 @Manahejj_Radio 💳 جهت حمایت مالی از مناهج: به ادمین پیام بدهید... ⛔️ تبلیغ و تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀 ماجرای غمبار تشییع و دفن غریبانه‌ی فاضل تونی 🖋 سید معزّالدین مهدوی 🔸 مهوش –خواننده و رقّاص معروف در کاباره‌های طهران– سفری با هیئت ارکستر خود به کرمانشاهان آمده بود. من او را آنجا دیدم. حرکات جلف و ناپسند می‌کرد که به دیوانگان شبیه‌تر بود. او بین کلاه‌مخملی‌های طهران طرفداران فراوان داشت. اتومبیل او در تاریخ ۲۷ دی‌ماه ۱۳۳۹ تصادف کرد و مشارٌإليها آناً جان داد. در ۱۳ بهمن ۱۳۳۹ نیز دانشمند معظّم، مرحوم شیخ محمّدحسین، معروف به فاضل تونی، استاد دانشگاه تهران، که اغلب فضلا و اساتید دانشگاه تهران افتخار شاگردی او را داشتند، دعوت حق را لبّيك گفته و به رحمت ایزدی پیوست. 🔹 شنیده شد برای تشییع جنازه‌ی مهوش بیش از بیست هزار نفر جاهل‌ها و کلاه‌مخملی‌ها حاضر شده بودند. مخصوصاً در روز هفته‌ی او، در تكيه‌ی ابن بابویه، به قدری جمعیّت ازدحام کرده بود که پلیس برای حفظ آرامش مجبور شده بود دخالت کند. و گفته شد: چندین ده هزار تومان میوه و پرتقال در این روز از طرف جاهل‌های میدان امین السّلطان در سر قبر او توزیع شده است. ولی در تشییع جنازه‌ی مرحوم فاضل تونی، جمعیّت به صد نفر هم نرسیده بود. چنانچه شاگردانی که استاد محقّقاً در ظرف پنجاه سال سکونت در طهران تربیت فرموده و به آنان فلسفه تعلیم کرده بود در تشییع جنازه‌ی او حاضر می‌شدند، محقّقاً تشییع آبرومندی از او به عمل می‌آمد. 🔹 باری، این موضوع را واعظی در بالای منبر طرح، و مقایسه بین تشییع جنازه‌ی این دو نفر کرد و از آن نتیجه گرفت که اخلاق عمومی تا این اندازه در اجتماع ایران، مخصوصاً در طهران، انحطاط یافته است، که برای رقّاصی چنان کنند و برای دانشمندی چنین. و بیان داشت که: اجتماع ما مریض است و فعلاً حالت بحرانی دارد و به هذیان گفتن افتاده است، و این رفتار و تشییع جنازه‌ی رقّاصه با هزینه‌ای گزاف، نتیجه‌ی هذیان اخلاق اجتماعی در حالت بحران مرض است. ♨️ از غرائب اتّفاقات، روزی برای استعلام از تاریخ قطعی فوت این دونفر به آرشیو اداره‌ی روزنامه‌ی اطّلاعات مراجعه کردم. جوانی که خود را مسعود حكمی معرّفی کرد، متصدّی آرشیو بود. از او درباره‌ی تاریخ فوت استاد فاضل تونی سؤال کردم. گفت: نمی‌دانم و گمان نکنم بتوانم از آرشیو اطّلاعات به شما اطّلاعاتی بدهم. گفتم: فوت او و مرگ مهوش تقريباً در یک زمان و شاید به فاصله‌ی چند روزی بوده است. گفت: این راه حل شد! از روی تاریخ مرگ مهوش می‌توانم تاریخ فوت استاد را نیز برای شما پیدا کنم و در دسترس شما بگذارم! دیدم در عجب اجتماعی فعلاً ما زندگی می‌کنیم که باید استاد بزرگواری چون فاضل تونی را به وسيله‌ی يك زن رقّاصه شناخت. و متصدّیان اداره‌ی روزنامه‌ی اطّلاعات گناهی ندارند. آنها هم عضو این جامعه‌اند و روزنامه‌ی اطّلاعات هم برای همین جامعه است. بالجمله از روزنامه‌ی اطّلاعات هردو خبر را پیدا کردم که تاریخ هردو را در فوق ذکر کرده‌ام. 🔻 نکته‌ی قابل توجّه آنکه اطّلاعات روز سه‌شنبه ۲۸ دیماه ۱۳۳۹ هر صفحه که ۸ ستون کامل دارد، صفحه‌ی ۲۲ خود را با خطوط درشت و ریز و عکس‌های مختلف به مرگ مهوش اختصاص داده بود؛ و در همان روزنامه در روز شنبه پانزدهم بهمن ۱۳۳۹، در صفحه‌ی ۲۱ فقط نصف ستون درباره فاضل مفضال، استاد بزرگوار، چند سطری نوشته بود! 📚 داستان‌هایی از پنجاه سال، ص۳۰۹ - ۳۱۰ @Manahejj