eitaa logo
کانال سخنرانی وحدیث مجمع الذاکرین ع ایتا
7.1هزار دنبال‌کننده
735 عکس
792 ویدیو
131 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ داستان حضرت علی علیه سلام 🎖ثروتمند شدن فقیر این داستان رو فاضل بزرگوار سيد جعفر مزارعى روايت كرده است که یک روز يكى از طلبه‌هاى حوزه علمیه نجف از نظر معيشت در تنگنا شدید و دشوارى غير قابل تحملى بود که روزى از روى شكايت و فشار روحى زیاد كنار ضريح مطهر حضرت علی علیه‌السلام رفت و به حضرت گفت : شما اين لوسترهاى قيمتى و قنديل هاى بی‌بديل را به چه سبب در حرم خود گذاشته ايد ، در حالی كه من براى اداره امور معيشتم در تنگناى شديدى هستم ؟! شب اميرالمؤمنين عليه‌السلام را در خواب می بیند كه آن حضرت به او می‌فرمايد : اگر می‌خواهى در نجف مجاور من باشى ، اينجا همين نان و ماست و فيجيل و فرش طلبگى است و اگر زندگى مادى قابل توجهى می‌خواهى بايد به هندوستان در شهر حيدر آباد به خانه فلان كس مراجعه كنى چون در زدى و صاحب خانه در را باز كرد به او بگو : « به آسمان رود و كار آفتاب كند » پس از اين خواب دوباره به حرم مطهر مشرف می‌شود و به حضرت عرضه می‌دارد : زندگى من اينجا پريشان و نابسامان است ، شما مرا به هندوستان حواله می‌دهيد ؟! بار ديگر حضرت را خواب می‌بيند كه می‌فرمايد : سخن همان است كه گفتم اگر در جوار ما با اين اوضاع می‌توانى استقامت ورزى ؛ اقامت كن ، اگر نمی‌توانى بايد به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگيرى و به او بگويى : « به آسمان رود و كار آفتاب كند » پس از بيدار شدن و شب را به صبح رساندن طلبه كتاب‌ها و لوازم مختصرى كه داشت را به فروش می‌رساند و اهل خير هم با او مساعدت می‌كنند تا خود را به هندوستان می‌رساند و در شهر حيدر آباد سراغ خانه آن راجه را می‌گيرد مردم از اينكه طلبه‌اى فقير با چنان مردى ثروتمند و متمكن قصد ملاقات دارد ، تعجب می‌كنند !!! وقتى به در خانه آن راجه می‌رسد در می‌زند چون در را باز می‌كنند می‌بيند شخصى از پله‌هاى عمارت در حال پایین آمدن است ، طلبه وقتى با او روبرو می‌شود می‌گويد : « به آسمان رود و كار آفتاب كند » ناگهان راجه فوراً پيش خدمت‌هایش را صدا می‌زند و می‌گوید : اين طلبه را به داخل عمارت راهنمايى كنيد و پس از پذيرايى از او تا رفع خستگی‌اش وى را به حمام ببريد و او را با لباس‌هاى فاخر و گران قيمت بپوشانيد سپس مراسمی به صورتى نيكو انجام می‌گيرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذيرايى می‌شود ... فردا که شد طلبه ديد محترمين شهر از طبقات مختلف چون اعيان و تجار و علما وارد شدند و هر كدام در آن سالن پر از زينت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ... طلبه از شخصى كه كنار دستش بود با تعجب پرسيد : چه خبر است ؟! فردی که کنارش بود گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است ... طلبه پيش خودش گفت : عجب پس من وقتى به اين خانواده وارد شدم كه وسايل عيش و شادی را آماده کرده اند . هنگامى كه مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد و همگان به احترامش از جاى برخاستند ، راجه نيز پس از احترام به مهمانان در جاى ويژه خود نشست سپس رو به اهل مجلس كرد و گفت : آقايان من نصف ثروت خود را كه بالغ بر فلان مبلغ می‌شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثيه به اين طلبه كه تازه‌ از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه كردم و همه می‌دانيد كه اولاد من منحصر به دو دختر است ، لذا يكى از آنها را هم كه هر یک از ديگری زيباتر است براى او عقد می‌بندم و شما اى عالمان دين هم اكنون صيغه عقد را پس از انتخابش جارى كنيد ... چون صيغه جارى شد طلبه كه در دريايى از شگفتى و حيرت فرو رفته بود از راجه پرسيد : شرح اين داستان چيست ؟! راجه گفت : من چند سال قبل قصد كردم در مدح اميرالمؤمنين عليه‌السلام شعرى بگويم که یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع ديگر را بگويم ، به شعراى فارسى زبان در هندوستان مراجعه كردم ، مصراع های گفته شده آنها چندان مطلوب نبود و به شعراى ايران نیز مراجعه كردم ، مصراع های آنان هم چندان چنگى به دل نمی‌زد ؛ پيش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر كيميا اثر اميرالمؤمنين علیه‌السلام قرار نگرفته است لذا نذر كردم اگر كسى پيدا شود و مصراع دوم اين شعر را به صورتى مطلوب بگويد ، نصف دارايى ام را به او ببخشم و دختر زيباتر خود را به عقد او درآورم که پس از مدتی شما آمديد و مصراع دوم را گفتيد . ديدم از هر جهت اين مصراع شما درست و كامل است و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟!  راجه گفت : من گفته بودم : « به ذرّه گر نظر لطف بوتراب كند » طلبه در حالی که بغض در گلو داشت گفت : مصراع دوم از من نيست بلكه لطف خود حضرت اميرالمؤمنين عليه‌السلام است . راجه سجده شكر كرد و خواند👇 « به ذره گر نظر لطف بوتراب كند به آسمان رود و كار آفتاب كند » @manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️امام زمان عجل الله خوشی و راحتی ندارد... 🔸 چه مصائبی بر (عجل‌الله) که مالک همه کره زمین است و تمام امور به دست او انجام می‌گردد، وارد می‌شود و آن حضرت در چه حالی است و ما در چه حالی؟ او در زندان است و خوشی و راحتی ندارد و ما چقدر از مطلب غافلیم و توجه نداریم! 🔸 کسانی که در خواب و بیداری تشرف حاصل نموده‌اند از آن حضرت شنیده‌اند که فرموده است: " برای تعجیل فرج من زیاد دعا کنید." 🔸خدا می‌داند تعداد این دعاها باید چقدر باشد تا مصلحت ظهور فراهم آید. قطعاً اگر کسانی در دعا جدی و راستگو باشند و به همّ و ناراحتی اهل‌بیت علیهم‌السلام مهموم و به سرور آنان مستبشر باشند مبصراتی خواهند داشت ،و قطعاً مثل ما چشم بسته نیستند... 🔸 باید دعا را با شرایط آن کرد و توبه از گناهان از جمله شرایط دعاست. 🔻چنان‌که فرموده‌اند: «دُعآءُ التائِبِ مُسْتَجابٌ؛ دعای شخصی که توبه کند، اجابت می‌گردد» نه اینکه برای تعجیل فرج دعا کنیم و کارهایمان برای تبعید (دورکردن)و تأجیل (به‌تأخیر انداختن) فرج آن حضرت باشد! 📚 در محضر بهجت، ج۱ ص ۱۱۸ # ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠آیت الله فاطمی نیا رحمة الله علیه 🔸نقل است که،مرحوم آقا شیخ رجبعلی خیاط (رضوان الله علیه) با عده ای به کربلا مشرف شده بودند. در میان آنان زن و شوهری بودند. یک روز که از حرم پس از انجام زیارت بیرون آمده و بر می گشتند، این زن و شوهر با فاصله قابل ملاحظه ای از شیخ و در پشت سر ایشان راه می رفتند. در میان راه در ضمن صحبتی که بین آنها می شود، خانم نیشی به شوهرش زده و سخنی آزار دهنده به وی می گوید. 🔸هنگامی که همه وارد منزل و محل استراحت می شوند و آقا شیخ رجبعلی به افراد (به اصطلاح) زیارت قبولی می گوید؛ به آن خانم که می رسد، می فرماید: تو که هیچ، همه را ریختی زمین! آن خانم می گوید: ای آقا! چطور؟! من این همه راه آمده ام کربلا؛ مگر من چکار کرده ام؟! می‌‌فرماید: از حرم آمدیم بیرون، نیشی که زدی، همه اش رفت! یعنی همه نور معنوی و فیوضاتی که از زیارت کسب کرده بودی، با این عملت از بین بردی !@manbarmajma ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌷مقام مادر🌷🌸 وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻗﺎﻃﻊ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺟﺰ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﭙﺮستید،ﻭﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ نیکی ﻛﻨﻴﺪ،ﻫﺮﮔﺎﻩ یکی ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻳﺎ ﺩﻭ ﻧﻔﺮﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭﺕ ﺑﻪ ﭘﻴﺮی ﺭﺳﻨﺪ[ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺘﻮﻩ ﺁﻭﺭﻧﺪ]ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺍُﻑ ﻣﮕﻮی ﻭ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ[ﺑﺎﻧﮓ ﻣﺰﻥ ﻭ] ﭘﺮﺧﺎﺵ ﻣﻜﻦ،ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ سخنی ﻧﺮم ﻭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ[ﻭﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﺍنه]ﺑﮕﻮ. 📚سوره مبارکه آیه ۲۳ وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا ﻭ ﺑﺮﺍی ﻫﺮ ﺩﻭ ﺍﺯ ﺭﻭی ﻣﻬﺮ ﻭﻣﺤﺒّﺖ،ﺑﺎﻝ ﻓﺮﻭتنی ﻓﺮﻭﺩ ﺁﺭ ﻭ ﺑﮕﻮ:ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎﺱ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﻛﻮﺩکی ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ،ﻣﻮﺭﺩ ﺭﺣﻤﺖ ﻗﺮﺍﺭﺩﻩ. 📚سوره مبارکه آیه ۲۴ پیامبر صلّی اللّه عليه و آله وسلّم الجَنَّةُ تَحتَ أقدامِ الاُمَّهاتِ بهشت،زير پاى مادران است. 📚كنزالعمّال حدیث ۴۵۴۳۹ پیامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم أعظَمُ الناسِ حَقّا على المرأةِ زَوجُها،وأعظَمُ الناسِ حقّا عَلَى الرَّجُلِ اُمُّهُ بزرگترين حقّ را بر زن،شوهر او دارد و بزرگترين حقّ را بر مرد،مادر او دارد. 📚كنز العمّال حدیث۴۴۷۷۱ امام عليه السّلام جاءَ رجُلٌ إلَى النَّبیِّ صلّى الله عليه و آله و سلّم فقالَ:يا رسولَ اللّه،مَن أبَرُّ ؟قالَ: اُمَّكَ،قالَ:ثُمّ مَن؟قالَ:اُمَّكَ، قالَ:ثُمَّ مَن؟قالَ:اُمَّكَ،قالَ:ثُمّ مَن؟قالَ:أباكَ مردى خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلّم آمد و عرض كرد:اى رسول خدا،به چه كسى نيكى كنم؟فرمود:به مادرت. عرض كرد:سپس به چه كسى؟فرمود:به عرض كرد:بعد از او به چه كسى؟فرمود به عرض كرد:سپس به چه كسى؟فرمود:به پدرت. 📚منتخب ميزان الحكمه حدیث۶۱۴ روزی حضرت موسی علیه‌ السّلام درضمن مناجات به پروردگار عرض کرد:خدایا می‌خواهم همنشینی را که در بهشت دارم،ببینم که چگونه شخصی است! جبرئیل بر او نازل شد و گفت:یا موسی قصابی که در فلان محل است،همنشین تو است،حضرت موسی درب دُکان قصاب آمد، دید جوانی شبیه شب گردان، مشغول فروختن گوشت است،شب که شد جوان مقداری گوشت برداشت و به سوی منزل رفت،حضرت به دنبال او رفت تا به منزل رسید به جوان گفت:مهمان نمی‌خواهی؟ گفت:بفرمائید،حضرت موسی علیه السّلام رابه درون خانه برد،حضرت دید جوان غذائی تهیه نمود،آنگاه زنبیلی از طبقه بالا آورد،پیرزنی کهنسال را از درون زنبیل بیرون آورد و او راشستشو داد،غذا را با دست خودبه اوخورانید،موقعی که خواست زنبیل را به جای اول بیاویزد،پیرزن کلماتی را گفت که مفهوم نبود؛ بعد جوان برای حضرت موسی علیه السّلام غذا آورد و خوردند،آن حضرت سؤال کرد،حکایت تو با این پیرزن چگونه است؟عرض کرد:این پیرزن مادر من است،چون وضع مادی‌ام خوب نیست کنیزی برایش بخرم،خودم او را خدمت می‌کنم،پرسید:آن کلماتی که به زبان جاری کرد چه بود؟گفت:هر وقت او را شستشو می‌دهم و غذا به او می‌خورانم می‌گوید:خدا ترا ببخشدو همنشین و هم درجه حضرت موسی علیه السّلام در بهشت گردی... حضرت موسی علیه السّلام فرمود:ای جوان بشارت می‌دهم به تو که خداوند دعای مادرت را مستجاب کرده،جبرئیل به من خبر داد در بهشت تو همنشین من هستی. 📚 یک‌ صد موضوع پانصد داستان @manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 💐 شخصيّت جناب عبد العظيم حسني‏ عليه السلام 💐 به مناسبت سالروز ولادت ایشان 🌹 امام هادي‏ عليه السلام به حمّاد رازي فرمودند: إذا أشكَلَ عَلَيكَ شَي‏ءٌ مِن أمرِ دينِكَ بِناحِيَتِكَ ، فَسَلْ عَن عَبدِ العَظيمِ بنِ عَبدِاللَّهِ الحَسَنِيّ‏ عليه السلام هرگاه در قلمرو خود در كار دين به مشكلي دچار شدي، آن را با عبد العظيم حسني در ميان بگذار. 📚 مستدرك الوسائل ؛ ج ۱۷ ؛ ص ۳۲۱ 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 🌹 امام هادي‏ عليه السلام به مردي از اهالي ري كه به زيارت امام حسين‏ عليه السلام رفته بود فرمودند: أما إنَّكَ لَو زُرتَ قَبرَ عَبدِالعَظيم عِندَكمُ لَكُنتَ كَمَن زارَ الحُسَينَ‏ عليه السلام اگر قبر عبد العظيم را در شهر خود زيارت كني، چنان است كه گويي امام حسين‏ عليه السلام را زيارت كرده‏ اي. 📚كامل الزيارات ؛ ص ۳۲۴ 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 🌹حضرت عبدالعظیم علیه السلام از امام رضا(ع) چنین روایت می کند: المُسلِمُ الَّذي يَسلَمُ المُسلِمونَ مِن لِسانِهِ و يَدِهُ ولَيسَ مِنّا مَن لَم يَأمَن جارُهُ بَوائِقَهُ مسلمان كسي است كه مردم از دست و زبان او آسوده باشند و از ما نيست آن كه همسايه‏ اش از شرّ او در امان نباشد. 📚 عيون أخبار الرّضاعليه السلام ؛ ج ۱؛ ص ۲۴ 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 🌹حضرت عبد العظيم‏ عليه السلام از امام جواد عليه السلام چنين روايت مي ‏كند: مَن رَضِي بِالعافِيَةِ مِمَّن دُونَهُ رُزِقَ السَّلامَةَ مِمَّن فَوقَهُ هر كس از عافيت زير دستانش خشنود باشد، از بالا دستش در امان مي‏ ماند. 📚عيون أخبار الرّضا عليه السلام؛ ج ۱؛ ص ۵۴ 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 🌹حضرت عبد العظيم‏ عليه السلام از امام جواد عليه السلام چنين روايت مي‏كند: أفضَلُ أعمالِ شيعَتِنَا انتِظارُ الفَرَجِ برترين اعمال شيعيان ما انتظار فرج [ظهور امام زمان‏ عليه السلام] است 📚كمال الدين؛ ص ۳۷۷ 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 🌹حضرت عبد العظيم‏ عليه السلام از امام هادي‏ عليه السلام چنين روايت مي ‏كند: إنَّمَا اتَّخَذَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ إبراهِيمَ خَليلاً لِكَثرَةِ صَلاتِهِ عَلي مُحَمَّدٍ و أهلِ بَيتِهِ عليهم السلام خداوند متعال، ابراهيم‏ عليه السلام را دوست خود برگرفت ؛ زيرا او بر محمّد و اهل بيت او بسيار درود مي ‏فرستاد. 📚منبع: علل الشرائع ؛ ج ۱ ؛ ص ۳۴ @manbarmajma