جستجو در درختواره
خداشناسی
نبوت شناسی
امامت شناسی
معاد شناسی
انسان و جهان
عقائد اسلامی
احکام اسلامی
اخلاق اسلامی
سبک زندگی
اديان شناسی
فرق و مذاهب
قرآن شناسی
حديث شناسی
اهل بيت پيامبر
موضوعات متفرّقه
جستجو در متن
مرتب سازی بر اساس
---
درد دل امیرالمومنین(ع) با پیامبر(ص) در کنار قبر حضرت زهرا(س)
پرسش : امام علی(ع) در کنار قبر حضرت فاطمه(س) چگونه با پیامبر(ص) درد دل کردند؟
پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) هنگام خاکسپاری حضرت زهرا(س)، خطاب به رسول اکرم(ص)، سخنانى فرمود که دلالت بر عظمت حضرت زهرا(س) و نشانه شدت ناراحتى امام(ع) از فراق جانگداز اوست. ایشان می فرماید: «امانتی که به من سپردید بازگردانده شد و این مصیبت طاقت از کفم ربود، اگرچه بعد از غم رحلت شما، صبر بر آن ممکن شده است، این فراق اندوهم را جاودانه کرد و شبهایم با بی قراری عجین گردید تا وقتی به شما ملحق شوم. ای رسول خدا(ص) از او بپرس که چگونه امت در فاصله کوتاهی بعد از شما برای ظلم به او دست به دست هم دادند».
پاسخ تفصیلی:
در خطبه 202 نهج البلاغه، سخنانی از امام علی(عليه السلام) نقل شده، که مربوط به زمانی است، كه جسم پاك زهراى مرضيه(عليها السلام) را با دست خود در قبر مى گذارد. سخنانى كه از يك سو دليل بر عظمت بانوى اسلام فاطمه زهرا(عليها السلام) و از سوى ديگر نشانه شدت ناراحتى امام على(عليه السلام) از فراق جانگداز اوست.
امام(عليه السلام) در بيان اين عبارات، بهترين و مناسب ترين مخاطب، يعنى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) را انتخاب كرده و با او درد دل مى كند و سخن خود را از اينجا شروع مى كند: (سلام و درود بر تو اى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) از سوى خودم، و از سوى دخترت كه هم اكنون در جوار تو فرود آمده، و به سرعت به تو ملحق شده است)؛ «السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللّهِ عَنِّي، وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ، وَ السَّرِيعَةِ اللِّحَاقِ بِكَ».
سپس امام(عليه السلام) خطاب به پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) عرض مى كند: (اى رسول خدا! از فراق دختر برگزيده و پاكت، پيمانه صبرم لبريز شده و طاقتم از دست رفته است، هر چند پس از رو به رو شدن با غم بزرگ فراق و مصيبت دردناك تو، اين مصيبت براى من قابل تحمّل شده است)؛ «قَلَّ، يَا رَسُولَ اللّهِ، عَنْ صَفِيَّتِكَ(1) صَبْرِي، وَ رقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِي(2)، إِلاَّ أَنَّ فِي التَّأَسِّي(3) لِي بِعَظِيمِ فُرْقَتِكَ، وَ فَادِحِ(4) مُصِيبَتِكَ، مَوْضِعَ تَعَزٍّ».(5)
اشاره به اينكه گرچه مصيبت حضرت زهرا(عليها السلام) فوق العاده جانكاه است؛ ولى درد مصيبت تو از آن، سنگين تر و جانكاه تر بود و تحمّل آن، راه را براى تحمّل اين مصیبت، هموار ساخت. به يقين مصيبتى بزرگ تر از مصيبت رحلت پيامبر(صلى الله عليه وآله) براى امام على(عليه السلام) نبود، هر چند حضرت فاطمه زهرا(س) همسرى بسيار گرانقدر و بى مانند بود؛ پيامبر به منزله پدر امام على(عليه السلام) و افزون بر آن، رهبر، راهنما، معلم، استاد و خلاصه، همه چيز آن حضرت بود. لذا در حديثى آمده است كه پيامبر اكرم(ص) خطاب به امام على(ع) فرمود: «يا أَبَا الرَّيْحانَتَيْنِ... عَنْ قَليلِ يَنْهَدُّ رُكْناكَ»؛ (اى پدر دو گل خوشبو... به زودى دو ستون حياتت درهم مى شكند) و هنگامى که پيامبر اكرم(ص) رحلت فرمود امام على(ع) فرمود: «هذا أَحَدُ رُكْنَي الَّذي قالَ لي رَسُولُ اللهِ»؛ (اين يكى از آن دو ستونى است كه پيامبر فرمود) و چون فاطمه زهرا(س) شربت شهادت نوشيد، فرمود: «هذَا الرُّكْنُ الثّاني الَّذي قالَ رَسُولُ اللهِ»؛ (اين ستون ديگرى است كه رسول الله فرمود).(6)
آنگاه امام(عليه السلام) در شرح اين سخن مى افزايد: ([فراموش نمى كنم] من تو را با دست خود در ميان قبر نهادم و هنگام رحلتت روح تو در ميان گلو و سينه من روان شد؛ ما از خداييم و به سوى او باز مى گرديم)؛ «فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ(7) فِي مَلْحُودَةِ(8) قَبْرِكَ، وَ فَاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي نَفْسُكَ، فـَ «إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»».قرائن نشان مى دهد [و خطبه 197 نيز دلالت دارد] كه سر مبارك پيامبر به هنگام رحلت بر سينه پاك امام على(عليه السلام) بود و در همان حال روح پاكش به عالم بقا شتافت و از ميان سينه و گلوى امام على(عليه السلام) گذشت.
آنگاه امام بار ديگر به شرح مصيبت حضرت زهرا(علیها السلام) باز مى گردد و خطاب به پيامبر عرضه مى دارد: (امانتى را كه به من سپرده بودى، هم اكنون باز پس داده شد و ودیعه ای كه نزد من بود گرفته شد؛ ولى اندوهم جاودانى است و شبهايم همراه بيدارى و بى قرارى؛ تا آن زمان كه خداوند منزلگاهى را كه تو در آن اقامت گزيده اى برايم برگزيند [و به تو ملحق شوم])؛ «فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ، وَ أُخِذَتِ الرَّهيِنَةُ! أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ(9)، وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ(10)، إلَى أَنْ يَخْتَارَ اللّهُ لِي دَارَكَ
الَّتي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ».
اين عبارت كه از شدّت اندوه امام على(عليه السلام) در برابر حادثه غم انگيز شهادت حضرت زهرا(عليها السلام) حكايت مى كند، به خوبى نشان مى دهد كه تا چه حد اين بانوى عزيز در نظر امام على(عليه السلام) گرامى بود و پيوند عاطفى و روحانى و معنوى آن دو به يكديگر عميق و ريشه دار.
تعبير به «وديعه» اشاره به همان چيزى است كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) در آستانه رحلتش دست فاطمه را گرفت و در دست امام على(عليه السلام) گذارد و فرمود: «يا اَبَاالْحَسَنِ هذِهِ وَديعَةُ اللهِ وَ وَديعَةُ رَسُولِهِ عِنْدَكَ فَاحْفَظْ اللهَ وَ احْفَظْني فيها وَ إِنَّكَ لَفاعِلُهُ»(11)؛ (اى ابوالحسن اين وديعه خدا و وديعه رسولش محمد نزد توست؛ حق خداوند و حق مرا در مورد آن رعايت كن و مى دانم رعايت خواهى كرد). البته بعضى معتقدند كه پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله) اين سخن را در شب زفاف زهرا فرمود. با توجه به اينكه يكى از معانى «رهينه» نعمت بزرگ است و حضرت زهرا بزرگترين نعمتى بود كه خدا به امام على(عليه السلام) داده بود، تعبير بالا دراين باره به كار رفته است.
آنگاه امام(عليه السلام) به گوشه اى از مصائب دردناك حضرت زهرا(عليها السلام) اشاره كرده، عرضه مى دارد: ([اى رسول خدا] به زودى دخترت تو را آگاه خواهد ساخت كه امّت تو در ستم كردن به وى دست به دست هم داده بودند، سرگذشت دردناك او را بى پرده از او بپرس و خبر اين حوادث را از وى بگير. اين حوادث دردناك در زمانى رخ داد كه هنوز مدّت زيادى از رحلت تو نگذشته و يادت فراموش نگشته بود)؛ «وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا، فَأَحْفِهَا(12) السُّؤَالَ، وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ؛ هذَا وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ، وَ لَمْ يَخْلُ مِنْكَ الذِّكْرُ».
ظاهر اين است كه اين عبارات سربسته كه اميرمؤمنان على(عليه السلام) براى رعايت ادب در پيشگاه پيامبر آن را زياد نمى شكافد و شرح نمى دهد، اشاره به حوادث بسيار اسف انگيزى است كه پس از مدّت كوتاهى از رحلت پيامبر رخ داد؛ هجوم به خانه زهرا(عليها السلام)، آتش زدن در خانه، اسقاط جنين آن حضرت و بردن اجباری امام به سوى مسجد براى بيعت، حوادثى است كه نه تنها به صورت پررنگ در تاريخ شيعه آمده؛ بلكه در منابع اهل سنت هم، با كمال تعجّب صريحاً ذكر شده است.
سرانجام امام در آخرين سخن خود خطاب به پيامبر و بانوى اسلام زهراى مرضيه، چنين مى گويد: (درود خدا بر هر دوی شما باد، درود و سلام کسی که وداع می کند [و به خدا می سپارد]؛ نه کسی که ناخشنود و ملول شده است، اگر از كنار قبرت باز گردم به سبب ملول شدن نيست، و اگر اقامت گزينم [و ناله و شیون سر دهم] به جهت سوء ظن به وعده نيك خداوند در مورد صابران و شكيبايان نمى باشد)؛ «وَ السَّلاَمُ عَلَيْكُمَا سَلاَمَ مُوَدِّع، لاَ قَال(13) وَ لاَ سَئِم(14)، فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلاَ عَنْ مَلاَلَة، وَ إِنْ أُقِمْ فَلاَ عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللّهُ الصَّابِرِينَ».
در روايت كافى در ذيل اين سخن چنين آمده است: «واه واهاً وَ الصَّبْرُ أَيْمَنُ وَ أجْمَلُ وَ لَوْلا غَلَبَةُ الْمُسْتَوْلينَ لَجَعَلْتُ الْمَقامَ وَ اللَّبْثَ لِزاماً مَعْكُوفاً وَ لأعْوَلْتُ إِعْوالَ الثَّكْلى عَلى جَليلِ الرَّزِيَّةِ فَبِعَيْنِ اللهِ تُدْفَنُ ابْنَتُكَ سِرّاً وَ تَهْضِمُ حَقُّها وَ تَمْنَعُ إِرْثُها وَ لَمْ يَتَباعَدِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلُقْ مِنْكَ الذِّكْرُ وَ إِلَى اللهِ يا رَسُولَ اللهِ الْمُشْتَكى وَ فيكَ يا رَسُولَ اللهِ أحْسَنَ الْعَزاء وَ صَلَّى اللهُ عَلَيْكَ وَ عَلَيْها السَّلامُ وَ الرِّضْوانُ»؛ (آه آه! ولى شكيبايى مى كنم كه شكيبايى بهتر و زيباتر است و اگر بيم آن نبود كه نظام حاكم از جايگاه قبر تو آگاه شوند پيوسته در كنار قبر تو مى ماندم و ناله هايى همچون ناله هاى مادرى كه به داغ فرزندش گرفتار شده، براى اين مصيبت بزرگ سر مى دادم. اى رسول گرامى، خدا مى بيند كه دخترت پنهان به خاك سپرده مى شود و حقّش بر باد مى رود و او را از ارثش محروم مى كنند حال آنكه زمان زيادى نگذشته و نامت فراموش نشده است. اى رسول خدا اين شكايت را به درگاه حق و به نزد تو مى آورم. اى رسول خدا تسليت مرا بپذير! درود و سلام و رضوان خدا بر تو و بر دخترت زهرا باد).(15)
از اين تعبيرات و آنچه در نهج البلاغه آمده به خوبى روشن مى شود كه حق نشناسان در زمان كوتاهى بعد از رحلت پيامبر(صلی الله علیه و آله) چه مصائبى بر اهل بيت او (عليهم السلام) و عزيزترين عزيزانش وارد كردند؛ مصائبى كه امام على(عليه السلام) را كه كوه شكيبايى و استقامت بود به لرزه درآورد و همچون مادر جوان مرده به گريه و ناله واداشت و عجب اينكه مدارك اين تهاجم بى رحمانه بر بيت وحى، در كتب اهل سنّت نيز به صورت گسترده آمده است.(16)
پی نوشت:
(1). «صفيّة» از ريشه «صفو» بر وزن «عفو» به معناى صاف و پاك گرفته شده و صفىّ به معناى برگزيده است. در اينجا امام(عليه السلام) از دختر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به عنوان صفيه او ياد مى كند تا علوّ شأن او را نشان دهد.
(2). «تجلّد» از ريشه «جلد»، بر وزن «بلد» و «جلاده» گرفته شده كه به معناى صبر و استقامت كردن است و «تجلّد» در اينجا اشاره به طاقت و صبر بر مصيبت است.
(3). «تأسّى» گاه به معناى اقتدا كردن آمده و گاه به معناى غمگين شدن و در اينجا معناى دوم مناسب است، زيرا سخن از غم و اندوه است، نه اقتدا كردن، هر چند جمعى از شارحان يا مترجمان به دنبال معناى اوّل رفته اند و ظاهراً سبب اشتباه آنها، معروف بودن آن در استعمالات متعارف است.
مقام عرشی حضرتزهرا_18.mp3
11.42M
#مقام_عرشی_حضرت_زهرا "س" ۱۸
✨موجِ آخرالزمانی ایجاد شده در عالَم،
برای شناخت منجی و طلب او، بشدت و با سرعت فوقالعاده، وسیع و وسیعتر میشود!
و همانگونه که وقوعِ ناگهانی انقلاب، موجب تحیّر امپریالیسم جهانی شد؛
و نزدیک است روزیکه؛
✦واقعهی ظهور نیز، در اوج تحیّر و ناباوری دنیا، اتفاق میافتد.
از کجا میتوان این ادّعا را ثابت کرد؟
taaghche.com/book/49318
#استاد_شجاعی 🎤
@ostad_shojae
🏴#کرامات_حضرت_زهرا_س
نویسنده:سید جواد حسینی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
کرامت عبارت است از «انجام کار خارق العاده با قدرت غیر عادى و بدون ادعاى نبوت و یا امامت.» (1)
به عقیده اکثریت علماى مذاهب اسلامى - جز گروه اندکى از معتزلیها - صدور کرامت از اولیاى خداوند و به دست آنها ممکن است. به قول دانشمندان: «اَدَلُّ دَلِیلٍ عَلَى اِمْکَانِ الشَّىءِ وُقُوعُهُ؛ بالاترین دلیل بر امکان چیزى، وقوع و انجام آن چیز است.»
در تاریخ نمونه هاى زیادى از کرامات اولیاى خداوند نقل شده است. مثل: سرگذشت حضرت مریم(سلام الله علیها) و جریان ولادت فرزندش حضرت عیسى(علیه السلام)، نزول میوه هاى بهشتى در محراب عبادت براى او و نیز داستان «عاصف بن برخیا» و انتقال تخت ملکهٔ سبأ از یمن به فلسطین در یک چشم به هم زدن و داستانهایى که شیعه و سنى درباره کرامات حضرت على(علیه السلام) نقل کرده اند. (2) به شرح ذیل است:
1. سخن گفتن با مادر در دوران جنینى
در دوران باردارى خدیجه کبرى، فاطمه(سلام الله علیها) درون شکم مادر با وى سخن می گفت که به برخى روایات در این زمینه اشاره می کنیم:
الف) از حضرت خدیجه(سلام الله علیها) نقل شده است: «در زمانى که به فاطمه(سلام الله علیها) حامله شدم، وى در شکمم با من صحبت می کرد.»
«لَمَا حَمَلَت بِفَاطِمَة کَانَت حَملَاً خَفِیفَاً تُکَلِّمُنِى مِن بَاطِنِى؛ (3) زمانى که فاطمه(سلام الله علیها) را باردار بودم، حملى سبک بود و از باطنم با من سخن می گفت.»
ب) دهلوى نقل می کند: «آن زمان که خدیجه به فاطمه(سلام الله علیها) حامله گردید، وى در درون شکم مادر، با وى سخن می گفت و خدیجه(سلام الله علیها) این مطلب را از رسول خدا پنهان می کرد. روزى رسول خدا(سلام الله علیها) بر خدیجه(سلام الله علیها) وارد شد، دید با کسى سخن می گوید، بدون اینکه شخصى نزد او باشد. فرمود: با چه کسى سخن می گفتى؟ عرض کرد: با کسى که در شکم دارم. حضرت فرمود: «ابشرى یا خدیجة! هذه بنت جعلها الله ام احد عشر من خلفائى یخرجون بعدى وبعد ابیهم؛ بشارت باد را اى خدیجه! این [را که در شکم دارى] دخترى است که خداوند او را مادر یازده تن از جانشینان من قرار داده است، که ایشان پس از من و پدرشان [على(علیه السلام) به عنوان امام] خارج می شوند.» (4)
2. آمدن حور العین و زنان بهشتى هنگام ولادت حضرت زهرا(سلام الله علیها)
حضرت خدیجه(سلام الله علیها) به زنان قریش و بنى هاشم پیغام داد که زمان وضع حمل من نزدیک است، مرا در این امر یارى نمایید؛ ولى آنان پاسخ دادند: «اى خدیجه! چون تو در ازدواجت از سخنان ما سرپیچى نمودى، و محمد(صلی الله علیه و آله) یتیم را به همسرى برگزیدى، ما نیز تو را یارى نمی کنیم.» خدیجه(سلام الله علیها) از این جواب سخت غمگین و ناراحت شد، در این هنگام چهار زن، همانند زنان بنى هاشم وارد شدند، در حالى که خدیجه از دیدن آنان هراسان شده بود. یکى از آن چهار زن به خدیجه گفت: «غمگین مباش! پروردگارت ما را براى یارى تو فرستاده است. ما خواهران و یاوران تو هستیم. من «ساره » هستم، این «آسیه، دختر مزاحم » رفیق بهشتى تو است و این هم «مریم، دختر عمران » و این یکى «کلثوم، خواهر موسى بن عمران » خدا ما را براى کمک به تو فرستاده است تا یاور و پرستار تو باشیم.»
یک نفر از آن چهار زن در سمت راست خدیجه(سلام الله علیها)، دومى در طرف چپ او، سومى در پیش رویش، و چهارمى در پشت سر او نشستند و فاطمه(سلام الله علیها) پاک و پاکیزه تولد یافت.
پس از تولد آن حضرت، ده نفر حور العین که در دست هر یک ظرفى بهشتى پر از آب کوثر و یک طشت بهشتى بود، وارد شدند و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را با آب کوثر شستشو دادند و سپس در میان پارچه اى که از شیر سفیدتر، و از مشک و عنبر خوشبوتر بود پیچیدند. (5)
حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در هنگام ولادتش حور العین و بانوان عالىمقام یاد شده را کاملاً شناخت و با ذکر نام به تک تک آنها سلام کرد. این کرامت نشان می دهد که ملاقات و آشنایى آن حضرت با آنان بى سابقه نبوده، و آن وجود مقدس قبلا عوالمى را طى کرده و در مسیر ملکوتى خویش، آن فرستادگان آسمانى را دیده و شناخته است. (6)
@manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
مداحی آنلاین - پنج روش حضرت زهرا (س) برای دفاع از ولایت - استاد رفیعی.mp3
1.91M
🏴 #ایام_فاطمیه
♨️پنج روش حضرت زهرا (س) برای دفاع از ولایت
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام #رفیعی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
@manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
مداحی_آنلاین_سکوت_امیرالمومنین_استاد_دارستانی.mp3
6.59M
🏴 #ایام_فاطمیه
♨️چرا امیرالمومنین علی(ع) صبر کرد و حضرت زهرا(س) به دفاع از دین پرداخت؟
👌 #پادکست بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام #دارستانی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
@manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
مداحی_آنلاین_چادر_مادر_آیت_الله_مصباح_یزدی.mp3
2.86M
🏴 #ایام_فاطمیه
♨️چادر مادر!
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙 #آیت_الله_مصباح_یزدی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
@manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا