🔖منبر کوتاه🔖
#حضرت_ام_البنین عليهاالسلام
#استاد_کاشانی
📌تاریخ وفات حضرت امّ البنین صلوات الله علیها روشن نیست ولی اگر هر روز برای ایشان بزرگداشت بگیریم کم است. ما در کربلا غیر از اهل بیت علیهم السّلام کسی را نداریم که همهی دار و ندار خود را خرج کرده باشند. امّ البنین سلام الله علیها یک ویژگی دارد که هم چهار پسر خود را داد و هم اسم خود را داد. بعد از واقعهی کربلا اسم حضرت عوض شد، دیگر امّ البنین باقی نمانده بود.
«لَا تَدعونِي وَيكَ أمُّ البَنينِ
تُذَكَّرينِي بِليوثِ العَرينِ»[1]
📌میگوید: من را به یاد شیر بچّههایم نیندازید، دیگر مادر پسرانی باقی نمانده است. تا زمانی که آنها بودند شما هیچ وقت از سیّد الشّهداء صلوات الله علیه نمیشنوید که بگویند: «أینَ؟» من باز هم این جمله را تکرار میکنم و به این ایمان دارم ولی نمیخواهم بگویم چرا. اگر کسی میخواهد در این عالم معرفت پیدا کند، باید به امّ البنین سلام الله علیها توسّل کند. این خانم صاحب ادب و معرفت است. امیر المؤمنین سلام الله علیه دیدند اگر بخواهد عبّاس بن علی علیه السّلام به دنیا بیاید اینکه فقط پدر او علی باشد کافی نیست لذا گشتند و کسی را پیدا کردند که بتواند عبّاس بن علی تربیت کند و فقط هم نه عبّاس بن علی، اگر برادران حضرت ویژه نبودند به امّ البنین، امّ العبّاس میگفتند. آنها ویژگیهایی داشتند که کنار قمر بنی هاشم سلام الله علیه جمع بسته شدند؛ امّ البنین.
🔖در کربلا وقتی قمر بنی هاشم صلوات الله علیه دید یک به یک همه بر زمین افتادند، برادران خود را جمع کرد و فرمود: مادر ما با بقیه فرق میکند –این حرف من است- امّ البنین روی شما سرمایهگذاری کرده است. مباد سنگی یا تیری بر بدن پسر پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم بنشیند قبل از اینکه شما زنده باشید. بروید، میخواهم قبل از رفتن به میدان، جان دادن شما را هم ببینم، میخواهم هر چیزی که دارم در راه حسین علیه السّلام فدا کنم.
🔖وقتی یک پدر شهید بگوید: بریده شدن گلو و صدای خرخر کردن یک سر بریده آسانتر است تا شنیدن بدگویی به علی علیه السّلام، اینها دارند به پسر فاطمه سلام الله علیها دشنام میدهند. آنها آمدند مقابل سیّد الشّهداء سلام الله علیه ایستادند. این بچّهها در طول عمر خود خاک بودند. اینجا آمدند به سیّد الشّهداء سلام الله علیها پشت کردند و رو به دشمن کردند، سرها افراشته، «جَعَلوا یَقُونَه بِوُجوهِهِم» تیرها که میآمد، سرهای خود را به سمت تیرها میبردند، «و نحورِهم» گردنها را آسیب دادند تا اینکه یک به یک به زمین افتادند. وقتی یک به یک بر زمین افتادند، نوبت قمر بنی هاشم صلوات الله علیه رسید، آن کسی که همهی وجود خود را خرج امام حسین علیه السّلام کرده است، سربازی که امام صادق علیه السّلام در مورد او میفرماید: «أَشْهَدُ أَنَّكَ … غَايَةَ الْمَجْهُودِ»[2] تو نهایت تلاشی که میشد انجام داد را انجام دادی، «وَ نِهَايَةُ الْمَأْمُولِ[3]» از این بیشتر آرزو نداشت که کسی بتواند کاری انجام بدهد.
💠نگاه کرد، یک به یک سربازان او بر زمین افتادند. کسانی که رزمنده هستند و در جلسه حضور دارند میدانند هیچ چیزی سختتر از این برای یک فرمانده نیست که خودش سالم مانده باشد امّا یک به یک سربازان او افتاده باشند. یک وظیفه هم داشت که خیلی او را اذیّت میکرد، باید میآمد نزدیک خیمهها و از سیّد الشّهداء صلوات الله علیه دفاع کند، نگاه ملتمسانهی بچّهها که از او توقّع داشتند و مشک در دست آنها بود، وقتی میبینند نمیتواند وظیفهای که دارد را انجام دهد آمد و مقابل حضرت قرار گرفت. یک عدّه همینجا آمدند و در لحظات آخر به سیّد الشّهداء صلوات الله علیه گفتند: اگر کاری نداری ما برویم، دیگر نمیتوانیم برای تو کاری انجام دهیم. ولی عظمت عبّاس بن علی سلام الله علیه این است که (گفت) از اینکه نمیتوانم کاری برای تو انجام دهم شرمنده هستم، کجا بروم؟ گفت: «قَدْ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةَ الدُّنیا» از حیات دنیا بیزار هستم، «قَدْ ضَاقَ صَدْرِي»[4] سینهی من سنگین شده است، بگذار بروم و جان خود را فدای تو کنم. هر کسی در این واقعه آمده با سیّد الشّهداء صلوات الله علیه وداع کند، هر کدام یک داستان دارند. اینجا یک مسئلهی عجیب وجود دارد. به محض اینکه آمد به حضرت گفت: میخواهم بروم جان خود را فدای تو کنم، نوشتهاند: «فَبَكَى الحُسَينُ عَلَیه السَّلام بَكاءً شديداً»…
.
✍پی نوشت :
[1]- شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام، ج 3، ص 187.
[2]- تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج 6، ص 66.
[3] در زاد المعاد – مفتاح الجنان، صفحهی 387.
[4]- بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج 45، ص 41.
💚 لبیک یا مهدی 💚
کپی باذکرصلوات ثواب مضاعف دارد
https://eitaa.com/manbarmajma
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
اولین وفعال ترین گروه درایتا👌
باحضور اساتید وشاعران گرامی
🔹 درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه
داری
روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️
https://eitaa.com/joinchat/272171029C10836e8518
📣📣📣📣📣
هدایت شده از ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراقب خودت باش ...!
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
قالَ اَمیرُالمُؤمِنین (ع) :
عَجِبْتُ لِمَنْ نَسِیَ الْمَوْتَ وَ هُوَ یَرَی مَن یَموتَ .
امیرالمومنین (ع) :
در شگفتم از کسی که مرگ را فراموش میکند در حالی که دارد مردگان را میبیند .
📙نهجالبلاغه ، کلمة ١٢١ .
🌾🌾🌱🌾🌱🌾🌾🌱🌾🌾
داستان_آموزنده
🔆امر به #میانهروی
🍃پیامبر اسلام صلیالله علیه و آله و سلّم در بخشش و انفاق طوری بود که هر کس از او سؤالی میکرد و چیزی میخواست، به او عطا میکرد.
🍃زنی پسر خود را نزد رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلّم فرستاد و به او سفارش کرد که اگر پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود نزد ما چیزی نیست، عرض کن پیراهن خود را مرحمت نما.
🍃پسر آمد و از پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم چیزی خواست؛ بعد عرض کرد پیراهن خود را عنایت کنید؛ پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم پیراهن خود را به او دادند.
🍃در این وقت این آیه نازل شد: «ای پیامبر هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن (ترک انفاق نکن) و بیشازحد نیز دستت را مگشای که مورد سرزنش قرار گیری و از کارت بازبمانی. (بلکه مُقتصد و میانهرو باش* )»
📚نمونه معارف، ج 1، ص 253، کافی، ص 314
🌱🌱امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید: «کسی که در خرج کردن میانهرو باشد، هیچگاه تنگدست نشود.»
📚نهجالبلاغه، فیض الاسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖
🎥#تصویری
🔅سخاوت و کار راه اندازی حضرت موسی ابن جعفر علیه السلام
✅داستان دعای امام کاظم علیه السلام برای حوائج یک جوان
🔰استاد_رفیعی
داستانهایبحارالانوار
احسانِ بی منّت...
روزی مردی بیابان نشین به خدمت امام حسن علیه السلام رسید. امام از سیمای او دریافتند که نیازمند است و برای کمک گرفتن آمده است.
به خدمتگزاران فرمودند: «هر چقدر پول در خزانه هست به این مرد بدهید.»
وقتی به سراغ خزانه رفتند دیدند بیست هزار درهم در آنجا هست.
همه را برداشته و به سائل دادند.
او که سخت در تعجب فرو رفته بود عرض کرد: سرور من! شما به من فرصت ندادید تا شما را مدح گویم و تقاضای خود را بیان کنم.
امام در ضمن گفتاری فرمودند: «احسان ما اهل بیت بی درنگ صورت میگیرد.»
📚بحار ج ۴۳ ص ۳۴۱.
_ | شیخ احمد ڪـافی
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸« وَیْلِی عَلَیٰ شِبْلِی » ... به من خبر رسیده که عمود آهن بر سر بچهشیرم زدند ...
در نقلها آمده است:
حضرت ام البنین سلاماللهعلیها هر روز عبیدالله پسر حضرت عباس علیهالسلام را همراه خود به بقیع میبرد و در آنجا مرثیه میخواند و زنها برای شنیدن مرثیه او در بقیع جمع میشدند؛ آن حضرت در بقیع مینشست و اینگونه در رثای ابالفضل العباس علیهالسلام روضه میخواند:
📋 یا مَنْ رَأَی الْعَبّاسَ کَرَّ عَلی جَماهیرِ النَّقَدِ
▪️ای كسی كه عباس علیهالسلام را ديدی كه بر دشمن حمله میكرد.
📋 وَ وَراهُ مِنَ ابْناءِ حَیْدَرَ کُلُّ لَیْثٍ ذی لَبَدٍ
▪️و فرزندان حيدر علیهالسلام پشت سر او مثل شیر حمله میکردند.
📋 اُنْبِئْتُ أنَّ ابْنی اُصیبَ بِرَأْسِهِ مَقْطوعَ یَدٍ
▪️به من خبر دادهاند که دست فرزندم عباس علیهالسلام قطع شده است ؟!
📋 وَیْلی عَلی شِبْلی أ مالَ بِرَأْسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ
▪️آه و واویلا از داغ بچهشیرم ابالفضل... آیا درست است که عمود بر فرق نازنینش زدند؟!
📋لَو کانَ سَیْفُکَ فی یَدَیْکَ لَما دَنی مِنْکَ احَدٌ
▪️آه ای ابالفضل! من میدانم که اگر شمشيرت را در دست داشتی، كسی جرأت نداشت به تو نزديك شود.
📚إبصار العین، ج۱ ص۶۴
📚منتهی الآمال، ج۱ ص۶۸۹
✍يا اُمّ بنين! حالِ گرفتار نديدی
دستانِ قلم، اشك علمدار نديدی
بر پيكر بي دستِ علمدارِ رشيدت
آشفتگیِ سيد و سالار نديدی
مادر! بهخدا بسكه وفا داشت ابالفضل
غوغای مواساتِ سپهدار نديدی
گر آب نياورد ، مگو آبرويش رفت
خونبارشِ آن ديده و رخسار نديدی
يك لشگرِ قَدّار كه بنشست به زانو
پا تا سرِ او تير ، چنان خار نديدی
شقُّ القمرِ كوفه كه در علقمه رخ داد
تكرار رُخِ حيدر كرار نديدی
آنقدر ادب داشت كه با سر به زمين خورد
سجّادة خون بر قدمِ يار نديدی
مادر كه شود اُمّ بنين ، هيچ غمی نيست
در عهد و وفای پسرش ، هيچ كمی نيست
https://eitaa.com/manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
◾️ من نیامدهام تا جای مادرتان فاطمه "عليهاالسلام" باشم؛ آمدهام تا خادم شما شَوَم...
نقل کردهاند:
شب اول عروسی حضرت ام البنین عليهاالسلام بود که وارد خانه امیرالمؤمنین علي عليه السلام شد و مشاهده نمود که حسنین و زینبین علیهمالسلام گرداگرد هم نشستهاند.
ام البنین عليهاالسلام پیش آمد و عرضه داشت:
أَنَا ما جِئتُ هُنا لِأُحِلَّ مَحلَّ أُمِّكُما فَاطِمة
▪️من نیامدهام اینجا تا جای مادرتان فاطمه "سلام الله علیها" برای شما باشم.
ثُمَّ اِختَنَقَتْ بِعَبرتِها وقالَتْ:
▪️ام البنین علیهاالسلام این جمله را گفت و بغض، راه گلویش را بست و اشکش جاری شد و فرمود:
أََنَا هُنا خادِمَةٌ لَكُم جِئتُ لِخِدمَتِكُم فَهَلْ تَقبلونَ بِهٰذا و إلّا فَإنّي راجِعَةٌ إلَىٰ داري
▪️من خادم شما هستم و آمدهام تا به شما خدمت کنم؛ آیا مرا به اين خدمت گذاری میپذیرید؟ و اگر مرا نپذیرید به خانهام برمیگردم!
حسنین و زینبین علیهمالسلام به او خوشآمد گفتند و فرمودند:
أنتِ عَزيزَةٌ كَريمَةٌ و هٰذا بَيتُكِ
▪️تو بزرگواری و کریم... و این خانه، خانه توست...
📚 السيّدة أُم البنين (للزهيري) ص۶۷
📚 العباس رجل العقيدة والجهاد ص ۳۴
📚المجالس الشجیه فی سیره ام البنین التقیه ص ۱۴۰
کانال فیش آماده ی روضه (شعر شروع، پرورش روضه، متن مقتلو روضه ی مستند، شعر پایانی روضه) در ایتا افتتاح شد.
#حضرت_زهرا_س
#ایام_فاطمیه
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
https://eitaa.com/manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
◾️ دیگر مرا امّ البنین نخوانید...
نقل کردهاند:
حضرت أم البنين عليهاالسلام همراه با عدهای از زنان بنیهاشم به بقیع میرفتند و آن بانوی مکرّمه اینگونه نوحه سرایی مینمود:
اَ تدَعُوَنِّی وَیکَ ام البنین
تُذکِّرینی بلیوث العرین
کانت بنونَ لی اُدْعَی بِهِمْ
و الْیَوْمَ اَصْبَحْتُ وَ لاَ مِنْ بَنِین
▪️ای زنان مدینه! دیگر مرا ام البنین مخوانید و مادر شیران شکاری ندانید. من فرزندانی داشتم که به سبب آنها مرا ام البنین میگفتند، ولی اکنون دیگر برای من فرزندی نمانده و همه را از دست داده ام.
اَرْبعَةٌ مِثْلَ نُسُورُ الرّبی
قَدْ وَاصَلُوا المَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِینِ
تَنَازَعُ الْحِرْصانَ اَشلاَئَهُمْ
فَکُلّهُمْ اَمْسُوا صَرِیعا طَعینِ
یا لَیْت شِعْری اَکَما اَخبَروا
بِاَنَّ عبَّاسا مَقْطُوعَ الیَدَیْنِ
▪️آری! من چهار باز شکاری داشتم که آنها را هدف تیر قرار دادند و سر از تنشان جدا کردند.
دشمنان با نیزههای خود بدنهای پاک آنان را از هم متلاشی کردند و در حالی روز را به پایان بردند که همه آنان با جسد چاک چاک بر روی خاک افتاده بودند.
ای کاش! میدانستم آیا این خبر درست است که دستهای فرزندم عباس علیه السلام را از تن جدا کردند...
📚ریاحین الشریعة، ج ۳، ص ۲۹۴
📚 ابصار العین، ص ۶۴
📚معالی السبطین، ص ۴۳۲
#حضرت_زهرا_س
#ایام_فاطمیه
https://eitaa.com/manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
حضرت_امّ_البنین_علیهاالسلام
◼️ فرزندان من و و تمام اهل زمین، فدای اباعبدالله الحسین "علیهالسلام"...
چون بشير وارد مدينه شد.، آمد تا از جانب امام زين العابدين علیه السلام خبر دهد مردم را از ماجراى اهلبيت علیهم السلام.
ام البنین علیها السلام او را ملاقات كرد و فرمود:
أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین
▪️ اى بشير! از اباعبدالله الحسين عليه السّلام چه خبر برایم آوردى؟
بشير گفت:
ايام البنين! خداي تعالى تو را صبر دهد كه عباس تو كشته شده است.
ام البنين فرمود:
از حسين خبر ده.
وقتی که "بشیر"، خبر شهادت فرزندان "امالبنین" را در مدینه به او داد، آن حضرت جمله نورانی را فرمود که ایمان و معرفت و عشق به امامت در آن موج میزند.
فرمود:
أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءٌ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین
▪️«تمام فرزندانم و تمام اهل زمین به فدای اباعبدالله الحسین علیه السلام »
"بشیر" گفت:
قُتِلَ الحُسَین
▪️حسین، کشته شد...
در آن حال امالبنین روی خاکها نشست، دو دست خویش را بر سر زد و فرمود:
قَدْ قَطَّعتَ نِیاطَ قَلبی!
▪️ای بشیر! با این خبر بند بند دلم را پاره کردی.
📚منتهی المقال، ج ٢، ص ٧٠
📚تذکره الشهداء، ص ۴۴٣
#حضرت_زهرا_س
#ایام_فاطمیه
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
https://eitaa.com/manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
معارف_حسینی
حضرت_عباس_علیه_السلام
حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
◾️حکایت لباس رزمی که ابالفضل العباس علیهالسلام به تن نمود و اشکهای امیرالمؤمنین علیهالسلام را جاری کرد...
در نَقلي آمدهاست:
بعد از مرگ عثمان که امیرالمومنین "صلوات اللّه علیه" خلیفه شد، از اطراف و اکناف هدایا نزد آن حضرت میآوردند؛از جمله پادشاه یمن به همراه وزیرش سه چیز آورد: کلاه و شمشیر و یک زره بسیار زیبا.
حضرت فرمود:
اینها را ببرید خانه ام البنین "عليهاالسلام" که به فرزندم عباس علیهالسلام بپوشد.
امام حسن و امام حسین "صلوات الله علیهما" تا که آنها را به خانه ام البنین علیهاالسلام آوردند، حضرت ام البنین علیهاالسلام به امامحسین علیهالسلام عرضه داشت:
من قربانی شما هستم؛ شما قربانی که هستید؟
سیدالشهدا علیه السـلام فرمود:
قربانی امّت جدّم.
حضرت عباس علیهالسلام آمدند و آنها را به تن کردند و رسیدند خدمت امیرالمومنین "صلوات اللله علیه".
وزیر پادشاه یمن تا که حضرت عباس علیهالسلام را در لباس رزم دید،گفت:
تا کنون چنین جوانی ندیده بودم؛ دستان او، قرار از دستانم بُرد.
در این هنگام امیرالمومنین علیهالسلام به گریه افتادند.
آن وزیر پرسید: چرا گریه می کنید؟
مولا علیهالسلام فرمود:
یاد روزی افتادم که دستان او را قطع میکنند و ۷۱ نفر در آن هنگام شیپور میزنند تا که او را به قتل برسانند...
📚 کنزالمصائب(نسخه خطی)
📚جنگ مراثی (مراغه ای) ص۱۰۹
#حضرت_زهرا_س
#ایام_فاطمیه
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
https://eitaa.com/manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
حضرت_زینب_علیهاالسلام
حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
◾️ ای امّ البنين! مصیبتهای سنگین، زينب را پیر کرده است...
نقل کردهاند:
وقتی که حضرت زینب کبری علیهاالسلام به مدینه رسیدند، به خانه برادرشان حضرت سیدالشهدا علیه السـلام آمدند.
لا تَكادُ تَحمِلُها رِجلاها
▪️دیگر از شدت غصه، زانوان حضرت یارای حرکت نداشت.
حضرت ام البنین آمدند و زینب کبری علیهاالسلام را در آغوش گرفتند و فریاد و ناله میزدند که:
وَا وَلَداه... وا حسيناه...
بعد از اینکه کمی آرام گرفتند، ام البنین علیهاالسلام اشک ها را از روی صورت مبارک زینب کبری علیهاالسلام پاک نمودند و ناگهان بغض، راه گلویش را بست و گریهاش دوباره جاری شد و عرضه داشت:
سَيّدَتي يا زينبُ! أراكِ وقد ضَعُفَ بَدنَكِ وأصفَرَّ وَجهَكِ، وأسرعَ الشيبُ إلىٰ رأسِكِ؟!
▪️ای سروَر من! ای زینب کبری! شما را در حالی میبینم که بدنتان ضعیف گشته و روی مبارکتان زرد شده است. چه زود مویتان سفید گشته و پیری به سراغ تان آمده است؟!
زینب کبری علیهاالسلام که توان صحبت کردن را نداشتند و کلمات از حلقوم مبارکشان بالا نمیآمد، خطاب به حضرت ام البنین عليهاالسلام فرمودند:
لَقَد شَیَّبَتنی المَصَائِب...
▪️مصیبت های سنگینی که دیدم، مرا پیر کرده است...
📚المجالس الشجیه فی سیره ام البنین التقیه ص ۷۵
#حضرت_زهرا_س
#ایام_فاطمیه
https://eitaa.com/manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
◼️ درخواست حضرت امّ البنین از امیرالمؤمنین "علیهماالسلام" که او را "فاطمه" صدا نزند...
نقل کردهاند:
وقتی که حضرت ام البنین علیهاالسلام به خانه امیرالمؤمنین علی علیه السلام آمد، مشاهده نمودند که فرزندان حضرت زهرا "سلاماللهعلیها" تعلق خاطر زیادی به مادرشان دارند.
هرگاه امیرالمؤمنین علی علیه السلام، ام البنین علیهاالسلام را به نام "فاطمه" صدا میزدند، حضرت ام البنین مشاهده مینمود که حسنین و زینبین "علیهم السلام" به یاد مادرشان فاطمه زهرا سلام الله علیها میافتند.
به همین جهت، روزی حضرت ام البنین علیهاالسلام محضر امیرالمؤمنین علیه السلام عرضه داشتند:
حاجتی به محضر شما دارم؟
مولا علی علیه السلام فرمودند:
حاجتت چیست؟
ام البنین علیهاالسلام عرضه داشت:
حَاجَتی أَنْ لَا تُسَمّنی فَاطِمَةَ!
▪️حاجت من این است که مرا به نام "فاطمه" صدا نزنید.
امیرالمومنین علی علیه السلام سرّ این مطلب را فهمید و تبسّمی بر روی لب مبارکش نشست و فرمود:
برای چه این درخواست را داری؟
ام البنین علیهاالسلام عرضه داشت:
وقتی که مرا به اسم "فاطمه" صدا میزنید، آثار حزن و تأثر را در روی حسنین و زینبین علیهم السلام میبینم و این برای من سخت است.
مولا علی علیه السلام فرمودند:
چه اسمی را دوست داری؟
ام البنین علیهاالسلام عرضه داشت:
"ام البنین".
و از آن به بعد همه او را به این اسم صدا می زدند...
📚 المجالس الشجیة فی سیرة امّ البنین التقیة ص ۱۶۱
#حضرت_زهرا_س
#ایام_فاطمیه
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
https://eitaa.com/manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
◼️ نوحه سرایی های حضرت امّ البنین "عليهاالسلام"، قلب همه مردم، حتی مروان بن حکم ملعون را آتش میزد...
در نَقلی چنین آمده است:
کَانَتْ أُمُّ الْبَنِینِ أُمَّ هَؤُلَاءِ الْأَرْبَعَةِ الْإِخْوَةِ الْقَتْلَی تَخْرُجُ إِلَی الْبَقِیعِ فَتَنْدُبُ بَنِیهَا أَشْجَی نُدْبَةٍ وَ أَحْرَقَهَا فَیَجْتَمِعُ النَّاسُ إِلَیْهَا یَسْمَعُونَ مِنْهَا
▪️امّ البنين كه مادر چهار برادر شهید کربلا بود، به بقيع مى رفت و در آن جا، اندوهگين ترين و سوزناك ترين مرثيه سرايىها را براى پسرانش مى كرد. مردم نزد او گِرد مى آمدند و به آن مرثيهها گوش مى دادند و قلب شان آتش می گرفت.
مروان هم از جمله كسانى بود كه به بقيع میرفت. او به مرثيه های اُمّ البنين"علیهاالسلام"، گوش فرا مى داد و مى گريست.
📚مقاتل الطالبيّين: ص ۹۰
📚 بحار الأنوار: ج ۴۵ ص ۴۰
#حضرت_زهرا_س
#ایام_فاطمیه
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
https://eitaa.com/manbarmajma
🍃🌺🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺🍃
💢 به بهانه زاد روز عیسی مسیح ؛ زاده کربلا ...
┄••✾✾••┄
✍حضرت امام زین العابدین علیه السلام در ذیل آیه ۲۲ سوره مریم ؛ «فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکٰاناً قَصِیًّا»، که مریم مقدس باردار به حضرت عیسی سلام الله علیه شد ،و در محل دور افتاده ای عزلت گزید ، به ابو حمزه ثمالی فرمودند ؛ «خَرَجَتْ مِنْ دِمَشْقَ حَتَّى أَتَتْ كَرْبَلاَءَ فَوَضَعَتْهُ فِی مَوْضِعِ قَبْرِاَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ ثُمَّ رَجَعَتْ مِنْ لَیْلَتِها» .
🔰 مریم مقدس از دمشق خارج شد تا رسید به کربلا ...؛ پس حضرت عیسی سلام الله علیه را در محل کنونی قبر امام حسین علیه السلام ،به دنیا آورد ؛ و شب هنگام برگشت .
┄••✾✾••┄
🍃🌸میلاد با سعادت حضرت عیسی بن مریم را بر همه موحدین جهان و عاشقان و دلباختگان کربلا ...؛ [زادگاه حضرت عیسی بن مریم ] ،تبریک و تهنیت عرض می داریم .🌸🍃
┄••✾✾••┄
. l
ارتباط با خادم @M09100599468
. 🍃🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
🍃وَ هُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةتُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَباً جَنِيًّا .
🍃و شاخه اين نخل را به سوى خود تكان ده، رطب تازه بر تو فرو ريزد.
🔹آیه ۲۵ سوره شریفه مریم .
🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃
🔰 مقام نخل مریم یا جِزْعِ النَّخلة، جایگاهی بوده است در حرم امام حسین علیه السلام ...؛ دیوار جنوبی بالاسر ...؛ رو به روی ضریح ...؛ که توسط سلطان اویس جلائری، ساخته و توسط طاهر قیسی، تخریب شد...! امروزه اثری از این مقام نیست..!!
🔰 این مقام اشاره به درختی دارد که حضرت مریم سلام الله علیه هنگام به دنیا آوردن حضرت عیسی علیه السلام به آن پناه جستند .
🔰روایات درباره مکان تولد حضرت عیسی علیه السلام گوناگون است. بر پایه روایتی از امام سجاد علیه السلام ، مکان تولد او در کربلا، در محل قبر امام حسین علیه السلام بوده است ...!
🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃
میلاد مسیح بر همه عاشقان و دلباختگان کربلا ؛ [زادگاه حضرت عیسی بن مریم ] مبارک باد .
ارتباط با خادم @M09100599468
29.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄••✾اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبَا الفَضل العَبّاس ✾••┄
┄••✾ اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اُمُّ البَنین ✾••┄
┄••✾✾••┄
💢درسی مهم از زندگانی بانوی وفا و ادب ...؛ حضرت ام البنین سلام الله علیها ....
┄••✾✾••┄
. http://eitaa.com/almaggatel
ارتباط با خادم @M09100599468
◼️نابینا شدن حضرت #ام_البنین صلوات الله علیها در راه #شعائر_حسینیه علیه السلام
🏴بُكِيَ الحُسَينُ عليه السلام خَمسَ حِجَجٍ ، وكانَت اُمُّ جَعفَرٍ الكِلابِيَّةُ تَندُبُ الحُسَينَ عليه السلام وتَبكيهِ وقَد كُفَّ بَصَرُها ، فَكانَ مَروانُ و هُوَ والِ المَدينَةِ يَجيءُ مُتَنَكِّرا بِاللَّيلِ حَتّى يَقِفُ ، فَيَسمَعُ بُكاءَها ونَدبَها.
⚫️بر امام حسين (صلوات الله عليه) پنج سال گريسته شد.و اُمّ جعفر كِلابى (حضرت ام البنين صلوات الله علیها) براى امام حسين (صلوات الله عليه) ناله و ندبه می کرد و مى گريست تا اين كه چشمانش نابينا شد.(کثرت گریه تعلیل برای اذهاب بصر . متن مشعر به اینست که بعد از نابینایی همچنان گریه میکردند) مروان (لعنة الله علیه) حاكم مدينه، شبانه به صورت ناشناس مى آمد و پشت در مى ايستاد و گريه و ناله او را می شنید.
📚الأمالي للشجري : ج 1 ص 175
@manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
از کرامات حضرت ام البنین
چهار سال پیش در اواخر ماه رجب به عتبات عالیات مشرّف شدم، روز چهارم شعبان یکی از دوستان که از فضلای حوزه ی علمیه ی قم می باشد، در حرم حضرت قمر بنی هاشم به من گفت: حاجت مهمی دارم که در حد محال است، آیا پیشنهادی داری؟
گفتم: امروز، روز تولد حضرت ابوالفضل علیه السلام است و شما در حرم آن حضرت هستید، همین جا به آن حضرت توسّل کن و نذر کن که اگر تا روز نیمه ی شعبان حاجتت روا شود، یک گوسفند به نیّت حضرت امّ البنین قربانی کنی.
اشکش به صورت روان شد و به سوی ضریح مقدّس رفت و متوسل شد.
یک هفته بعد در م مرا دید و گفت: فلانی حاجتم روا شد.
و سپس اضافه کرد: پسرم معتاد شده بود و خیلی پیش رفته بود و پزشکان اظهار نگرانی می کردند و می گفتند: اگر ترک نکند با خطرات جدی مواجه می شود.
چون از عتبات برگشتم، گفت: پدرجان! من احساس کردم که هر وقت من وارد مجلس می شوم شما احساس شرمندگی می کنید و رنگ چهره تان تغییر می کند. لذا تصمیم گرفتم که آن را رها کنم و هر خطری برایم پیش آید استقبال می کنم.
پرسیدم کی چنین تصمیمی گرفتی؟ گفت: روز ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام.
معلوم شد در لحظه ای که پدر در حرم آن حضرت مشغول تضرّع و توسّل بوده، فرزند به برکت عنایت حضرت ام البنین تصمیم به ترک اعتیاد گرفته و با هیچ خطری هم مواجه نشده است.
حضرت ام البنین
خاطرات علی اکبر مهدی پور
مناسبت ها علی اکبر مهدی پور
کرامات
@manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
حضرت ام البنين عليهاالسلام از زنان بزرگواري است كه درگاهش پناهگاه بي كسان و نااميدان است. از اين رو، نزد مسلمانان و شيعيان و دل باختگان آل اللّه عليه السلام، منزلتي والا دارد و كرامت هايي از او نقل كرده اند كه به چند نمونه بسنده مي كنيم.
1. آيت اللّه العظمي حاج سيّدمحمود حسيني شاهرودي رحمه الله مي فرمود:
من در سختي ها، صد مرتبه صلوات براي مادر حضرت عباس عليه السلام جناب ام البنين عليهاالسلام ـ مي فرستم و حاجت مي گيرم.1
2. آيت اللّه العظمي سيدمحمد شيرازي رحمه الله مي فرمود:
شخصي در عالم مكاشفه، حضرت قمر بني هاشم عليه السلام را مي بيند و عرض مي كند: آقا! من حاجتي دارم؛ به چه كسي متوسل شوم تا حاجتم روا شود؟ حضرت مي فرمايد: به مادرم ام البنين عليهاالسلام.2
3. در كتاب ام البنين؛ ستاره درخشان مدينه، به نقل از آيت اللّه حاج سيد طيّب جزايري آمده است:
در سال 1341 ه . ش در يكي از سفرهايم، يكي از عالمان پاكستان را در مشهد ديدم. از او پرسيدم: پس از زيارت مشهد چه مي كنيد؟ گفت: به پاكستان برمي گردم. گفتم: حيف نيست انسان از پاكستان تا مشهد بيايد، ولي زيارت عتبات نرود؟
سخنم در او اثر كرد و بنا شد او هم با من به كربلا بيايد. از اين رو، با هم از مشهد به تهران آمديم و به سفارت عراق رفتيم، ولي آن جا اوضاع بسيار ناگوار بود و در دادن ويزا سخت گيري مي كردند. به همراهم گفتم: مي خواهي كربلا بروي؟ گفت: پس براي چه از مشهد به تهران آمده ام؟ گفتم: هزار صلوات نذر حضرت ام البنين عليهاالسلام مي كنيم، ان شاءاللّه ويزا مي دهند.
هر دو نذر كرديم كه هزار صلوات هديه ام البنين عليهاالسلام بكنيم. در همين حال همراهم گفت: من نامه اي براي سفير پاكستان دارم. بيا باهم اين نامه را به او برسانيم. به سفارت پاكستان رفتيم. در آن جا نامه را به سفير داديم. او بسيار به ما احترام كرد و پرسيد: از تهران به كجا مي رويد؟ گفتيم: هر دو عازم عراق هستيم. البته اگر ويزا گير بيايد. گفت: اتفاقا من هم مي خواهم به عراق بروم. كمي صبر كنيد تا مداركم را آماده كنم.
پس از مدتي آمد و گفت: دو نامه به نام شما براي كنسول عراق نوشته ام. نامه را گرفتيم و نااميدانه به سفارت برگشتيم.نامه را به دربان سفارت داديم. دربان رفت و پس از مدتي با دو فرم برگشت و پرسيد: عكس را آورده ايد؟ گفتم: بله! سپس فرم هاي مخصوص را پر كرديم و همراه عكس و گذر نامه به آن شخص داديم.
بنا به گفته آن شخص، ساعت يك بعد از ظهر به جلو سفارت رفتيم. نخست اسمي كه صدا كردند، اسم ما دو نفر بود. با دلواپسي گذرنامه را باز كردم. ديدم ويزاي سه ماهه زده اند. از خوشحالي اشك از چشمانم سرازير شد. سپس به زيارت عبدالعظيم حسني عليه السلام رفتيم و صلوات ها را به روح حضرت ام البنين عليهاالسلام هديه كرديم.
4. از آيت اللّه العظمي حاج ملاعلي معصومي همداني رحمه الله (معروف به آخوند) نقل شده است:
در يكي از روستاهاي همدان، خانمي بود كه با وجود آن كه سال ها از ازدواجش مي گذشت، بچه دار نمي شد. روزي خانم ديگري به او مي گويد: نذر كن نام فرزندت را ابوالفضل بگذاري. پس از مدتي خداوند فرزندي به او مي دهد و او نامش را ابوالفضل مي گذارد. آن فرزند در 14 ـ 15 سالگي دچار بيماري سختي مي شود، به گونه اي كه از زنده ماندنش نااميد مي شوند. باز همان خانم، به مادر فرزند توسل به حضرت عباس عليه السلام را سفارش مي كند. او نيز چنين مي كند. صبح فردا همان خانم به در منزل آن ها مي آيد و مي گويد: خدا فرزندتان را شفا داده است. ناراحت نباشيد. مي گويد: تو از كجا مي داني؟ پاسخ مي دهد: در خواب ديدم گروهي از زنان به سوي خانه شما مي آيند كه حضرت ام البنين عليهاالسلام نيز در ميانشان بود و فرمود: براي شفاي اين پسر مي روم.3
5. حجت الاسلام حاج سيّدجواد موسوي زنجاني مي گويد:
يكي از فرزندانم، ناگهان به شدّت سرگيجه گرفت و مدام حالت تهوع داشت. او را نزد پزشك بردم. پزشك داروهايي تجويز كرد، ولي هيچ گونه اثر مثبتي نداشت تا اين كه رفته رفته وضع بيمار وخيم تر مي شد. پس از نيمه شب با دكتر تماس گرفتم و وضعيت را گفتم. وي گفت فورا او را به بيمارستان منتقل كنيد. پس از معاينه، دكتر متخصص گفت: بيماري فرزندتان مننژيت حادّ است و تمام مغزش را چرك گرفته و زمان معالجه نيز گذشته است.
با تلاش بسيار، شوراي پزشكي تشكيل شد و پزشكاني از خارج از بيمارستان نيز براي معالجه بيمار حاضر شدند. حتي وزير بهداري وقت، در زمينه معالجه بيمار توصيه هايي كرد، ولي معالجه هيچ گونه تأثيري نداشت. فرزندم يك هفته در حال كُما و بيهوشي بود تا اين كه شب تاسوعا فرا رسيد.
وقتي از يك سو، ناتواني پزشكان در درمان بيمار و از سوي ديگر، نگراني و شيون مادر و خواهران و بستگان را ديدم، دو ركعت نماز خواندم. سپس صد مرتبه صلوات فرستادم و ثوابش را به حضرت ام البنين عليهاالسلام ـ مادر قمر بني هاشم ـ هديه نمودم و خطاب به آن بانوي بزرگوار عرض كردم: هر فرزند صالح
4_5798625665473316950.mp3
9.05M
📌 حضرت امالبنین چه خصوصیاتی داشتند که نقش پرورش فرزندان حضرت زهرا و نیز حضرت عباس به عنوان ستونِ جبههٔ عاشورا به ایشان سپرده میشود؟
👤 استاد #شجاعی
▪️ ویژه وفات حضرت #ام_البنین سلام الله علیها
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
@manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
اشعارصلوات،دعا، پندیات ،نوحه،روضه دفتری متن وصوت از ابتدا تا انتهای مجالس ترحیم.
https://eitaa.com/joinchat/3133210650Cbfe3d4343a
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین