eitaa logo
کانال سخنرانی وحدیث مجمع الذاکرین ع ایتا
6.8هزار دنبال‌کننده
645 عکس
727 ویدیو
111 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬حاج‌قاسم در هیچ حالی از توسل به حضرت زهراسلام‌الله‌علیها غافل نبود. ❗️ بنده مقابل این فرمانده نظامی خجالت می کشم... 🎤آیت الله مصباح @manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠آیت الله حق شناس رحمه الله: 🔸رفقای عزیز ! شما را به خدا مواظب زبان و گوشتان باشید. هر حرفی نزنید، به هر حرفی گوش ندهید. خدا شاهد است گاهی اوقات به خاطر یک غیبت فقط یک غیبت حاجت شما را نمیدهند. در قیامت از اعمال خوب شما بر میدارند و روی اعمال خوب غیبت شونده میگذارند. حال هِی برو غیبت کن ببیبن کجا رو میگیری؟ 🔸من در یک جلسه ای بودم که پشت سر شخصی غایب حرف های ناروایی زده شد. با اینکه بنده حرف های آنها را رد کردم و از آن شخص دفاع کردم. امّا شب در عالم رویا به بنده گفتند: چرا از آن مجلس برنخواستی؟ گفتم: من هر آنچه که آنها گفتند رد کردم و از شخص غایب دفاع کردم. گفتند: آیا حرف های شما را قبول کردند؟ گفتم خیر! گفتند: پس چرا از آن مجلس بیرون نرفتی؟ همان رفتن تو جواب قاطعی برای آنها بود. آره داداش جون! مسئله، بسیار مهم و ظریف است 👈همیشه این حدیث را به یاد داشته باشید که: " سامع الغیبة احد المغتابین " یعنی گوش کننده به غیبت در حکم غیبت کننده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✔️ایمان یعنی همه چیز و همه کس فدای حضرت معصوم علیه السلام... ❗️قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: لَا يُؤْمِنُ عَبْدٌ حَتَّى أَكُونَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ تَكُونَ عِتْرَتِي إِلَيْهِ أَعَزَّ مِنْ عِتْرَتِهِ وَ يَكُونَ أَهْلِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ أَهْلِهِ وَ تَكُونَ ذَاتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ ذَاتِهِ. 🔺حضرت پدر محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فرمودند : هيچ بنده اى مومن نمی شود مگر آن گاه كه مرا از خودش بیشتر دوست بدارد و خاندان مرا از خاندان خودش عزیز تر بدارد و خانواده من از خانواده خودش نزد او محبوب تر باشند و جان مرا بيشتر از جان خودش دوست بدارد. 📜علل الشرائع/ج۱/ص۱۴۰/. 🏴و چه زیبا حضرت مادر ام البنین سلام الله علیها این حدیث را عملی کرد🖤🖤 ⭕اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج⭕ @manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*😭نابینا شدن حضرت صلوات الله علیها در راه * ◼️در زندگی نامه حضرت ام البنین آمده است که: بر امام حسين (صلوات الله عليه) پنج سال گريسته شد.* *و اُمّ جعفر كِلابى (حضرت ام البنين صلوات الله علیها) براى امام حسين (صلوات الله عليه) ناله و ندبه می کرد و مى گريست تا اين كه چشمانش نابينا شد. مروان (لعنة الله علیه) حاكم مدينه، شبانه به صورت ناشناس مى آمد و پشت در مى ايستاد و گريه و ناله او را می شنید.* ◼️بُكِيَ الحُسَينُ عليه السلام خَمسَ حِجَجٍ ، وكانَت اُمُّ جَعفَرٍ الكِلابِيَّةُ تَندُبُ الحُسَينَ عليه السلام وتَبكيهِ وقَد كُفَّ بَصَرُها ، فَكانَ مَروانُ و هُوَ والِ المَدينَةِ يَجيءُ مُتَنَكِّرا بِاللَّيلِ حَتّى يَقِفُ ، فَيَسمَعُ بُكاءَها ونَدبَها. 📚الأمالي للشجري : ج 1 ص 175 @manbarmajma 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت ام البنين عليهاالسلام از زنان بزرگواري است كه درگاهش پناهگاه بي كسان و نااميدان است. از اين رو، نزد مسلمانان و شيعيان و دل باختگان آل اللّه عليه السلام، منزلتي والا دارد و كرامت هايي از او نقل كرده اند كه به چند نمونه بسنده مي كنيم. 1. آيت اللّه العظمي حاج سيّدمحمود حسيني شاهرودي رحمه الله مي فرمود: من در سختي ها، صد مرتبه صلوات براي مادر حضرت عباس عليه السلام جناب ام البنين عليهاالسلام ـ مي فرستم و حاجت مي گيرم.1 2. آيت اللّه العظمي سيدمحمد شيرازي رحمه الله مي فرمود: شخصي در عالم مكاشفه، حضرت قمر بني هاشم عليه السلام را مي بيند و عرض مي كند: آقا! من حاجتي دارم؛ به چه كسي متوسل شوم تا حاجتم روا شود؟ حضرت مي فرمايد: به مادرم ام البنين عليهاالسلام.2 3. در كتاب ام البنين؛ ستاره درخشان مدينه، به نقل از آيت اللّه حاج سيد طيّب جزايري آمده است: در سال 1341 ه . ش در يكي از سفرهايم، يكي از عالمان پاكستان را در مشهد ديدم. از او پرسيدم: پس از زيارت مشهد چه مي كنيد؟ گفت: به پاكستان برمي گردم. گفتم: حيف نيست انسان از پاكستان تا مشهد بيايد، ولي زيارت عتبات نرود؟ سخنم در او اثر كرد و بنا شد او هم با من به كربلا بيايد. از اين رو، با هم از مشهد به تهران آمديم و به سفارت عراق رفتيم، ولي آن جا اوضاع بسيار ناگوار بود و در دادن ويزا سخت گيري مي كردند. به همراهم گفتم: مي خواهي كربلا بروي؟ گفت: پس براي چه از مشهد به تهران آمده ام؟ گفتم: هزار صلوات نذر حضرت ام البنين عليهاالسلام مي كنيم، ان شاءاللّه ويزا مي دهند. هر دو نذر كرديم كه هزار صلوات هديه ام البنين عليهاالسلام بكنيم. در همين حال همراهم گفت: من نامه اي براي سفير پاكستان دارم. بيا باهم اين نامه را به او برسانيم. به سفارت پاكستان رفتيم. در آن جا نامه را به سفير داديم. او بسيار به ما احترام كرد و پرسيد: از تهران به كجا مي رويد؟ گفتيم: هر دو عازم عراق هستيم. البته اگر ويزا گير بيايد. گفت: اتفاقا من هم مي خواهم به عراق بروم. كمي صبر كنيد تا مداركم را آماده كنم. پس از مدتي آمد و گفت: دو نامه به نام شما براي كنسول عراق نوشته ام. نامه را گرفتيم و نااميدانه به سفارت برگشتيم.نامه را به دربان سفارت داديم. دربان رفت و پس از مدتي با دو فرم برگشت و پرسيد: عكس را آورده ايد؟ گفتم: بله! سپس فرم هاي مخصوص را پر كرديم و همراه عكس و گذر نامه به آن شخص داديم. بنا به گفته آن شخص، ساعت يك بعد از ظهر به جلو سفارت رفتيم. نخست اسمي كه صدا كردند، اسم ما دو نفر بود. با دلواپسي گذرنامه را باز كردم. ديدم ويزاي سه ماهه زده اند. از خوشحالي اشك از چشمانم سرازير شد. سپس به زيارت عبدالعظيم حسني عليه السلام رفتيم و صلوات ها را به روح حضرت ام البنين عليهاالسلام هديه كرديم. 4. از آيت اللّه العظمي حاج ملاعلي معصومي همداني رحمه الله (معروف به آخوند) نقل شده است: در يكي از روستاهاي همدان، خانمي بود كه با وجود آن كه سال ها از ازدواجش مي گذشت، بچه دار نمي شد. روزي خانم ديگري به او مي گويد: نذر كن نام فرزندت را ابوالفضل بگذاري. پس از مدتي خداوند فرزندي به او مي دهد و او نامش را ابوالفضل مي گذارد. آن فرزند در 14 ـ 15 سالگي دچار بيماري سختي مي شود، به گونه اي كه از زنده ماندنش نااميد مي شوند. باز همان خانم، به مادر فرزند توسل به حضرت عباس عليه السلام را سفارش مي كند. او نيز چنين مي كند. صبح فردا همان خانم به در منزل آن ها مي آيد و مي گويد: خدا فرزندتان را شفا داده است. ناراحت نباشيد. مي گويد: تو از كجا مي داني؟ پاسخ مي دهد: در خواب ديدم گروهي از زنان به سوي خانه شما مي آيند كه حضرت ام البنين عليهاالسلام نيز در ميانشان بود و فرمود: براي شفاي اين پسر مي روم.3 5. حجت الاسلام حاج سيّدجواد موسوي زنجاني مي گويد: يكي از فرزندانم، ناگهان به شدّت سرگيجه گرفت و مدام حالت تهوع داشت. او را نزد پزشك بردم. پزشك داروهايي تجويز كرد، ولي هيچ گونه اثر مثبتي نداشت تا اين كه رفته رفته وضع بيمار وخيم تر مي شد. پس از نيمه شب با دكتر تماس گرفتم و وضعيت را گفتم. وي گفت فورا او را به بيمارستان منتقل كنيد. پس از معاينه، دكتر متخصص گفت: بيماري فرزندتان مننژيت حادّ است و تمام مغزش را چرك گرفته و زمان معالجه نيز گذشته است. با تلاش بسيار، شوراي پزشكي تشكيل شد و پزشكاني از خارج از بيمارستان نيز براي معالجه بيمار حاضر شدند. حتي وزير بهداري وقت، در زمينه معالجه بيمار توصيه هايي كرد، ولي معالجه هيچ گونه تأثيري نداشت. فرزندم يك هفته در حال كُما و بيهوشي بود تا اين كه شب تاسوعا فرا رسيد. وقتي از يك سو، ناتواني پزشكان در درمان بيمار و از سوي ديگر، نگراني و شيون مادر و خواهران و بستگان را ديدم، دو ركعت نماز خواندم. سپس صد مرتبه صلوات فرستادم و ثوابش را به حضرت ام البنين عليهاالسلام ـ مادر قمر بني هاشم ـ هديه نمودم و خطاب به آن بانوي بزرگوار عرض كردم: هر فرزند صالح
ي مطيع دستورهاي مادر خود است. از تو مي خواهم از فرزندت ـ باب الحوائج؛ حضرت اباالفضل العباس عليه السلام ـ بخواهي كه شفاي فرزندم را از خدا بگيرد. نزديك سپيده صبح بود كه از بيمارستان تماس گرفتند و گفتند: بيمار از حالت كُما بيرون آمده و شفا يافته است، چنان كه گويا مريض نبوده است. با عجله به بيمارستان رفتم و فرزندم را در حالت عادي ديدم. اين در حالي بود كه پزشكان گفته بودند: اگر به احتمال بسيار ضعيف، خوب هم بشود، حتما بينايي و شنوايي اش را از دست خواهد داد يا فلج خواهد شد. همان شب، يكي از بانوان مؤمن محل، حضرت عباس عليه السلام را در خواب ديده بود كه حضرت فرموده بود: موسوي شفاي فرزندش را از مادرم خواسته بود و من شفاي او را از خداوند گرفتم.4 6. نويسنده كتاب ام البنين؛ نماد از خود گذشتگي مي نويسد: خانواده اي ترك زبان و حنفي مذهب به محله ما آمده بودند كه از عزاداري هاي حسيني بدشان مي آمد. در ميان آنان خانمي بود به نام وزيره كه ده سال از ازدواجش مي گذشت، ولي هنوز بچه دار نشده بود. اهل محل به او گفتند: چرا به حضرت ام البنين عليهاالسلام متوسل نمي شوي؟ گفت: اين كار سودي ندارد. به او گفتند: هر كس از غذاي سفره ام البنين عليهاالسلام بخورد و او را در پيشگاه خدا واسطه قرار دهد، خداوند دعايش را مي پذيرد. تو نيز چنين كن، شايد خداوند دختري به تو عطا كند و به مباركي ام البنين عليهاالسلام، نام او را فاطمه بگذاري. او گفت: مي پذيرم به شرط آن كه اين مطلب ميان من و شما باشد و شوهر و خانواده ام از آن آگاه نشوند. فردا وزيره با نگراني و هراس، در حالي كه صورت خود را با مقنعه اي پوشانده بود، به مجلس روضه اي در منزل حاجيّه امّ عبدالامير آمد. نخستين مرحله از ذكر مصيبت ام البنين عليهاالسلام پايان يافته بود و ناله و گريه زن ها بلند بود. با ديدن حالت گريه زنان، دل وزيره نيز شكست و غم هايش افزوني يافت. روضه خوان پس از شرحي درباره فضايل ام البنين عليهاالسلام، براي بهبودي بيماران دعا كرد. آن گاه سفره ام البنين عليهاالسلام پهن شد. وزيره، كمي از خوراكي ها را برداشت و در حالي كه اشك هايش جاري بود، از منزل خارج شد. او و شوهرش آن غذاي متبرك را خوردند. يك ماه پس از اين رويداد، رنگ چهره وزيره به زردي مي گراييد، به گونه اي كه كارهايش را به سختي انجام مي داد. شوهرش او را نزد پزشك برد. پزشك مي گويد: ناراحتي هاي او نشانه بارداري است. دوران بارداري گذشت و او دختري به دنيا آورد؛ دختري كه مانند شمعي به خانه تاريك آنان روشني بخشيد. وزيره مي خواست براي تبرك به نام ام البنين عليهاالسلام نام نوزاد را فاطمه بگذارد، ولي خويشاوندان شوهرش مخالفت كردند و نام نوزاد را بشري گذاشتند و وزيره به خاطر سوگندي كه ياد كرده بود، كفّاره پرداخت.5 1. ستاره درخشان مدينه؛ حضرت ام البنين، ص 140. 2. همان، ص 142. 3. ستاره درخشان مدينه؛ حضرت ام البنين، ص 175. 4. ستاره درخشان مدينه؛ حضرت ام البنين، ص 162 با گزينش. 5. ام البنين عليهاالسلام؛ نماد از خود گذشتگي، ص 42 با گزينش(مادر فضيلت‌ها (زندگي‌نامه اُم‌البنين)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت ام البنین علیهاالسلام از زنان بزرگواری است که درگاهش پناهگاه کسان و نا امیدان است. از این رو، نزد مسلمانان و شیعیان و دل باختگان آل اللّه علیه السلام، منزلتی والا دارد و کرامت هایی از او نقل کرده اند که به چند نمونه بسنده می کنیم. 1. آیت اللّه العظمی حاج سیّدمحمود حسینی شاهرودی رحمه الله می فرمود: من در سختی ها، 100 مرتبه صلوات برای مادر حضرت عباس علیه السلام جناب ام البنین علیهاالسلام ـ می فرستم و حاجت می گیرم.{ستاره درخشان مدینه؛ حضرت ام البنین، ص 140} 2. آیت اللّه العظمی سیدمحمد شیرازی رحمه الله می فرمود: شخصی در عالم مکاشفه، حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام را می بیند و عرض می کند: آقا! من حاجتی دارم؛ به چه کسی متوسل شوم تا حاجتم روا شود؟ حضرت می فرماید: به مادرم ام البنین علیهاالسلام.{ستاره درخشان مدینه؛ ص 142} @manbarmajma
. در کتاب ام البنین؛ ستاره درخشان مدینه، به نقل از آیت اللّه حاج سید طیّب جزایری آمده است: در سال 1341 ه . ش در یکی از سفرهایم، یکی از عالمان پاکستان را در مشهد دیدم. از او پرسیدم: پس از زیارت مشهد چه می کنید؟ گفت: به پاکستان برمی گردم. گفتم: حیف نیست انسان از پاکستان تا مشهد بیاید، ولی زیارت عتبات نرود؟ سخنم در او اثر کرد و بنا شد او هم با من به کربلا بیاید. از این رو، با هم از مشهد به تهران آمدیم و به سفارت عراق رفتیم، ولی آن جا اوضاع بسیار ناگوار بود و در دادن ویزا سخت گیری می کردند. به همراهم گفتم: می خواهی کربلا بروی؟ گفت: پس برای چه از مشهد به تهران آمده ام؟ گفتم: هزار صلوات نذر حضرت ام البنین علیهاالسلام می کنیم، ان شاءاللّه ویزا می دهند. هر دو نذر کردیم که هزار صلوات هدیه ام البنین علیهاالسلام بکنیم. در همین حال همراهم گفت: من نامه ای برای سفیر پاکستان دارم. بیا باهم این نامه را به او برسانیم. به سفارت پاکستان رفتیم. در آن جا نامه را به سفیر دادیم. او بسیار به ما احترام کرد و پرسید: از تهران به کجا می روید؟ گفتیم: هر دو عازم عراق هستیم. البته اگر ویزا گیر بیاید. گفت: اتفاقا من هم می خواهم به عراق بروم. کمی صبر کنید تا مدارکم را آماده کنم. پس از مدتی آمد و گفت: دو نامه به نام شما برای کنسول عراق نوشته ام. نامه را گرفتیم و ناامیدانه به سفارت برگشتیم.نامه را به دربان سفارت دادیم. دربان رفت و پس از مدتی با دو فرم برگشت و پرسید: عکس را آورده اید؟ گفتم: بله! سپس فرم های مخصوص را پر کردیم و همراه عکس و گذر نامه به آن شخص دادیم. بنا به گفته آن شخص، ساعت یک بعد از ظهر به جلو سفارت رفتیم. نخست اسمی که صدا کردند، اسم ما دو نفر بود. با دلواپسی گذرنامه را باز کردم. دیدم ویزای سه ماهه زده اند. از خوشحالی اشک از چشمانم سرازیر شد. سپس به زیارت عبدالعظیم حسنی علیه السلام رفتیم و صلوات ها را به روح حضرت ام البنین علیهاالسلام هدیه کردیم. 4. از آیت اللّه العظمی حاج ملاعلی معصومی همدانی رحمه الله (معروف به آخوند) نقل شده است: در یکی از روستاهای همدان، خانمی بود که با وجود آن که سال ها از ازدواجش می گذشت، بچه دار نمی شد. روزی خانم دیگری به او می گوید: نذر کن نام فرزندت را ابوالفضل بگذاری. پس از مدتی خداوند فرزندی به او می دهد و او نامش را ابوالفضل می گذارد. آن فرزند در 14 ـ 15 سالگی دچار بیماری سختی می شود، به گونه ای که از زنده ماندنش ناامید می شوند. باز همان خانم، به مادر فرزند توسل به حضرت عباس علیه السلام را سفارش می کند. او نیز چنین می کند. صبح فردا همان خانم به در منزل آن ها می آید و می گوید: خدا فرزندتان را شفا داده است. ناراحت نباشید. می گوید: تو از کجا می دانی؟ پاسخ می دهد: در خواب دیدم گروهی از زنان به سوی خانه شما می آیند که حضرت ام البنین علیهاالسلام نیز در میانشان بود و فرمود: برای شفای این پسر می روم.{ستاره درخشان مدینه؛ حضرت ام البنین، ص 175} @manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از کرامات حضرت ام البنین چهار سال پیش در اواخر ماه رجب به عتبات عالیات مشرّف شدم، روز چهارم شعبان یکی از دوستان که از فضلای حوزه ی علمیه ی قم می باشد، در حرم حضرت قمر بنی هاشم به من گفت: حاجت مهمی دارم که در حد محال است، آیا پیشنهادی داری؟ گفتم: امروز، روز تولد حضرت ابوالفضل علیه السلام است و شما در حرم آن حضرت هستید، همین جا به آن حضرت توسّل کن و نذر کن که اگر تا روز نیمه ی شعبان حاجتت روا شود، یک گوسفند به نیّت حضرت امّ البنین قربانی کنی. اشکش به صورت روان شد و به سوی ضریح مقدّس رفت و متوسل شد. یک هفته بعد در م مرا دید و گفت: فلانی حاجتم روا شد. و سپس اضافه کرد: پسرم معتاد شده بود و خیلی پیش رفته بود و پزشکان اظهار نگرانی می کردند و می گفتند: اگر ترک نکند با خطرات جدی مواجه می شود. چون از عتبات برگشتم، گفت: پدرجان! من احساس کردم که هر وقت من وارد مجلس می شوم شما احساس شرمندگی می کنید و رنگ چهره تان تغییر می کند. لذا تصمیم گرفتم که آن را رها کنم و هر خطری برایم پیش آید استقبال می کنم. پرسیدم کی چنین تصمیمی گرفتی؟ گفت: روز ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام. معلوم شد در لحظه ای که پدر در حرم آن حضرت مشغول تضرّع و توسّل بوده، فرزند به برکت عنایت حضرت ام البنین تصمیم به ترک اعتیاد گرفته و با هیچ خطری هم مواجه نشده است.   حضرت ام البنین   خاطرات علی اکبر مهدی پور   مناسبت ها علی اکبر مهدی پور   کرامات @manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_786098056.pdf
1.44M
🔖فیش منبر کامل 🔖 سلام الله علیها 💠مادر ماه بنی هاشم 💠 🔻برخی از موضوعات: 🔻تصمیم گیری امام علی (ع) به ازدواج مجدد 🔻 نام ونسب فاطمه کلابیه (از تبار خورشید) 🔻ام البنین(س) و تولدی نورانی 🔻ویژگی های بارز خاندان ام البنین 🔻خواب ام البنین یک شب قبل از خواستگاری 🔻ورود ام البنین به خانه امام علی (ع) 🔻از فاطمه تا ام ‏البنین 🔻ثمره ازدواج ام البنین با حضرت علی (ع) 🔻سفارش به دفاع از ولایت 🔻ام البنین، پاسدار خاطره عاشورا 🔻صحیفه صفات ام البنین 🔻برکرانه وفا 🔻نگرش سیاسی 🔻ادب 🔻بر کرانه تعلیم و تربیت 🔻عروج عرشی و غروب مادر مهتاب 🔻ام البنین الگویی تمام عیاربرای ما 🔻ام‏ البنین علیهاالسلام ، واسطه فیض الهی 🔻بخشی از زیارت نامه ام البنین علیهاالسلام
حضرت ام البنین(سلام الله علیها) و ارادت او به بچه های حضرت زهرا سلام الله علیها.pdf
592.1K
🔖فیش منبر کوتاه🔖 سلام الله علیها 💠 حضرت ام البنین سلام الله علیها و ارادت به فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها 💠 ۱۳ جمادی الثانی رحلت مادر ادب حضرت ام البنین سلام الله علیها @manbarmajma
♦️ رسول خدا صلی الله علیه و آله، نام مولا علی علیه السلام را بدون وضو بر زبان نمی‌آورد... در روایتی آمده است: رسول خدا صلی اللّه علیه وآله روزی بر خانه دخترش فاطمه "صلوات الله علیها" داخل شد،حضرت زهرا "صلوات الله علیها" پرسید: ای پدر امروز از پسر عمویت علی "صلوات الله علیه" نپرسیدی؟ رسول خدا صلی اللّه علیه وآله فرمود: یا فاطمة! الیومَ ما کنتُ عَلَی وضوءٍ و لِذَلک ما سالتُ عنهُ ما ذکرتُ اسمَه بِغیرِ وضوء. 🔹ای فاطمه! امروز وضو نداشتم و به خاطر همان نپرسیدم و مادامی که با وضو نیستم، نام علی"علیه السلام" را بر زبان نمی‌آورم. 📚 کبریت احمر(بیرجندی)ص ٢۵٩ هزار مرتبه شستم دهان به مُشک و گلاب هنوز هم نام تو بُردن کمال بی ادبیست... @manbarmajma
🔹 رؤیای صادقه حضرت امّ البنین علیهاالسلام، در شب قبل از خواستگاری امیرالمؤمنین علی علیه السلام در روز خواستگاري‌ام البنين در حالي كه مادرش موهاي او را شانه مي‌كرد خوابي را كه شب گذشته ديده بود براي مادر تعريف مي‌كرد و خواستار تعبير آن بود؛ او گفت : «مادر! خواب ديدم كه در باغ سرسبز و پردرختي نشسته ام. نهرهاي روان و ميوه‌هاي فراوان در آنجا وجود داشت. ماه و ستارگان مي‌درخشيدند و من به آن‌ها چشم دوخته بودم و در باره عظمت آفرينش و مخلوقات خدا فكر مي‌كردم. در مورد آسمان كه بدون ستون بالا قرار گرفته است و همچنين روشني ماه و ستارگان... در اين افكار غرق بودم كه ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت و نوري از آن ساطع مي‌شد كه چشمها را خيره مي‌كرد. در حال تعجب و تحير بودم كه سه ستاره نوراني ديگر هم در دامنم ديدم. نور آنها نيز مرا مبهوت كرده بود. هنوز در حيرت و تعجب بودم كه هاتفي ندا داد و مرا با اسم خطاب كرد من صدايش را مي‌شنيدم ولي او را نمي ديدم گفت: بشراكِ فاطمةُ بسادة الغُرَر  ثلاثة انجم و الزاهر القمر ابوهم سيّد في الخلق قاطبة  بعد الرسول كذا قد جاء في الخبر 🔶 «فاطمه! مژده باد تو را به سيادت و نورانيت. به ماه نوراني و سه ستاره درخشان پدرشان سيد و سرور همه انسانهاست بعد از پيامبر گرامي و اينگونه در خبر آمده است. » پس از خواب بيدار شدم در حالي كه مي‌ترسيدم. مادرم! تاويل رؤياي من چيست؟! » مادر به دختر فهيمه و عاقله خود گفت:  «دخترم رؤياي تو صادقه است. اي دختركم به زودي تو با مرد جليل القدري كه مجد و عظمت فراواني دارد ازدواج مي‌كني. مردي كه مورد اطاعت امت خود است. از او صاحب ۴ فرزند مي‌شوي كه اولين آنها مثل ماه چهره اش درخشان است وسه تاي ديگر چونان ستارگانند. » پس از صحبتهاي دوستانه و صميمانه مادر و دختر، حزام بن خالد وارد اتاق شد و از آنها در مورد پذيرش علي عليه السلام سؤال كرد و گفت: آيا دخترمان را شايسته همسري اميرالمؤمنين عليه السلام مي‌داني؟ بدان كه خانه او خانه وحي و نبوت و خانه علم و حكمت و آداب است اگر او را (دخترت را) اهل و لايق اين خانه مي‌داني - كه خادمه اين خانه باشد - قبول كنيم و اگر اهليت در او نمي بيني پس نه؟  همسر او كه قلبي مالامال از عشق به امامت داشت گفت: اي «حزام » به خدا سوگند من او را خوب تربيت كردم و از خداي متعال و قدير خواستارم كه او واقعا سعادتمند شود و صالح باشد براي خدمت به آقا و مولايم اميرالمؤمنين عليه السلام پس او را به علي بن ابيطالب، مولايم، تزويج كن. 📚مولد عباس بن علي عليه السلام، ص ۳۸ @manbarmajma
◼️ نوحه سرایی های حضرت امّ البنین "عليهاالسلام"، قلب همه مردم، حتی مروان بن حکم ملعون را آتش می‌زد... در نَقلی چنین آمده است: کَانَتْ أُمُّ الْبَنِینِ أُمَّ هَؤُلَاءِ الْأَرْبَعَةِ الْإِخْوَةِ الْقَتْلَی تَخْرُجُ إِلَی الْبَقِیعِ فَتَنْدُبُ بَنِیهَا أَشْجَی نُدْبَةٍ وَ أَحْرَقَهَا فَیَجْتَمِعُ النَّاسُ إِلَیْهَا یَسْمَعُونَ مِنْهَا ▪️امّ البنين كه مادر چهار برادر شهید کربلا بود، به بقيع مى رفت و در آن جا، اندوهگين ترين و سوزناك ترين مرثيه سرايى‌ها را براى پسرانش مى كرد. مردم نزد او گِرد مى آمدند و به آن مرثيه‌ها گوش مى دادند و قلب شان آتش می گرفت. مروان هم از جمله كسانى بود كه به بقيع میرفت. او به مرثيه های اُمّ البنين"علیهاالسلام"، گوش فرا مى داد و مى گريست. 📚مقاتل الطالبيّين: ص ۹۰ 📚 بحار الأنوار: ج ۴۵ ص ۴۰ @manbarmajma
◼️ حضرت امّ البنین "عليهاالسلام"، آن‌قدر بر سيدالشهداء "علیه‌السلام" گریه کرد تا بینایی اش را از دست داد... در روایتی امام صادق عليه السلام فرمودند: بُكِيَ الحُسَينُ عليه السلام خَمسَ حِجَجٍ. وكانَت اُمُّ جَعفَرٍ الكِلابِيَّةُ تَندُبُ الحُسَينَ عليه السلام وتَبكيهِ وقَد كُفَّ بَصَرُها ▪️ بر امام حسين "عليه السلام" پنج سال(در مدینه) گريسته شد. اُمّ جعفر كِلابى (امّ البنین"علیهاالسلام")، براى امام حسین "عليه السلام" مرثيه مى سراييد و مى گريست تا اين كه چشمانش نابينا شد. فَكانَ مَروانُ وهُوَ والِ المَدينَةِ يَجيءُ مُتَنَكِّرا بِاللَّيلِ حَتّى يَقِفُ، فَيَسمَعُ بُكاءَها ونَدبَها ▪️مروان، حاكم مدينه، به صورت ناشناس مى آمد و به گريه و مرثيه سرايى او گوش مى داد. 📚الأمالي (للشجري) ج ۱ ص ۱۷۵. @manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا