eitaa logo
کانال سخنرانی وحدیث مجمع الذاکرین ع ایتا @manbarmajma
8.7هزار دنبال‌کننده
951 عکس
976 ویدیو
164 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️ وقایع 20 1⃣ اربعین علیه السلام در چنین روزی چهل روز از فاجعه مولمه شهادت علیه السلام و اهل بیت عليهم السلام و اصحاب با وفایش می گذرد بر دوستان و شیعیان علیهم السلام لازم است که با پوشیدن لباس مشکی ، تعطیل کار و بر پایی مجلس عزا و شرکت در مجالس سینه زنی و ذکر مصیبت این روز را تنظيم نمایند . علیه السلام می فرمایند : علامات مومن پنج چیز است : نماز 51 رکعتی و زیارت اربعین و انگشتر در دست راست کردن و پیشانی به خاک گذاشتن و بلند بسم الله الرحمن الرحیم گفتن . 2⃣ زیارت جابر از کربلا در این روز در سال 61 ه جناب جابر بن عبدالله انصاری و همراهانش قریب به چهل روز بعد از شهادت امام حسین علیه السلام از مدینه به کربلا وارد شدند او به همراه عطیه قبر حبیبش سیدالشهداء علیه السلام  را زیارت کرد . 3⃣ بازگشت اهل بیت علیهم السلام به کربلا بنابر مشهور و صحیح در چنین روزی اهل بیت علیهم السلام از شام به کربلا بازگشتند . 4⃣ ملحق شدن رأس مطهر امام حسین علیه السلام به بدن مطهر در این روز رأس شریف امام حسین علیه السلام توسط علیه السلام از شام به کربلا آورده شد و به بدن مطهر آن حضرت ملحق گردید . 📚وسائل الشيعة ج 14 ص 478 📚 بحارالانوار ج 98 ص 334 📚 مصباح کفعمی ج 2 ص 596 📚اقبال الاعمال ج 3 ص 98 📚 امالی صدوق ص 232 📚 بحارالانوار ج 44 ص 199 ج 45 ص 140_145 ✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
🔵⚪️ مناسباتِ روز 9ذیحجه.. 🔻در روز عرفه زيارت امام حسين علیه‌السلام مستحب است و خداوند ابتدا به سیدالشهداء عليه‌السلام نظر میكند زيرا همه حلال زاده‌اند، و بعد به زوار با معرفت خويش در عرفات نظر مى كند. 📚 بحارالانوار ج۹۷ ص۳۸۴ . 🔻در روز نهم ذی الحجه سال ۶۰ هجری قمری مصادف با ۲۲ شهریور سال ۵۹ هجری شمسی جناب و علیهماالسلام به دست ابن زیاد ملعون به شهادت رسیدند. و همچنین و پسرش در كوفه به جرم مهماندارى و طرفدارى از مسلم بن عقيل عليهماالسلام به شهادت رسيدند. حضرت مسلم علیه السلام اول در منزل جناب ساکن بود. و سپس به خانه وارد شد و به علیه السلام نامه ای نوشته و اعلام بیعت هجده هزار نفر از مردم کوفه و آمادگی شهر کوفه برای ورود حضرت نمود. جاسوسان مکان اختفای علیه السلام را به اطلاع ابن زیاد رساندند و همین سبب شد که جناب هانی بن عروه علیه السلام دستگیر کرده و به شهادت رساندند. بی وفایی مردم کوفه و و سبب شد که حضرت مسلم علیه السلام نیز تنها و غریب در کوچه های کوفه حیران و سرگردان گردد. بانوی با عظمت و عاقبت بخیری به نام حضرت را در خانه خود پناه دادو شب تا به صبح از ایشان پذیرایی کرد ولی پسر نانجیبش ابن زیاد را خبردار کرد. این بود که حضرت، مجبور به جنگ با دشمنان شد و اینقدر از این منافقان کشت که دشمن عقب نشینی کرد و با حیله و نیرنگ گودال بزرگی کنده و روی آن را با و خاک پر کردند و میدان جنگ را به این مسیر کشاندند که ناگهان حضرت مسلم به این تله دشمن افتاد و با آماج و و و و و مواجه شد. آخر الامر بدن نیمه جان مبارکش را دستگیر و از بالای با دست بسته به زمین رها کردند. حضرت مسلم علیه السلام در آخرین لحظات رو کرد به طرف مدینه و صدا زد حسین جان به کوفه میا که این جماعت به عهد خود وفا نکردند و بعد سه مرتبه عرضه داشت. 📚 منابع: ارشاد ج۲ ص۶۶ اعلام الورى ج۱ ص۴۴۵ مصباح كفعمى ج۲ ص۶۰۰ بحارالانوار ج۴۴ ص۳۶۳ مسار الشيعة ص۱۸ فيض العلام ص۱۱۵ . 🔻وهمچنین در این روز به حکم الهی پیامبر تمام ابواب خانه های مسلمین به مسجد را بستند و تنها درب خانه باز نگه داشتند. 🔻و همچنین نهم ذیحجه وفات بزرگ فقیه شیعه مرحوم آیت الله است. 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469
🔖١٢ ماه صفر : 🔸حکمین در صفین 📚(قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص 385) صبح دوازدهم یا سیزدهم 📚(مستدرک سفینه البحار: ج 6، ص 294) 🔹 ماه صفر سال 38 ه’، لشکر امیر المؤمنین علیه السّلام مهیای جنگ شدند، اما عمروعاص حیله نمود و دستور داد تا قرآنها را بر سر نیزه کنند. صفوف جلو لشکر کفر ورقهائی از قرآن و در دیگر صفوف هر کس هر چه داشت بر سر نیزه کرد!! و فریاد می زدند: «لا حکم الا للَّه »! منافقین مانند اشعث بن قیس، یا تضعیف روحیه لشکر حضرت آنان را به اختیار حکمین ترغیب کردند. هرچه امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمودند که این نیرنگ است، و من کلام اللَّه ناطق هستم نتیجه نداد. سرانجام قرار بر این شد که هر لشکر حکمی از جانب خود معین کند تا حکم ایشان را هر دو طرف بپذیرند. 🔹معاویه عمروعاص را معرفی کرد و امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: «اگر ناچار هستیم، عبداللَّه بن عباس، و الاّ مالک اشتر نخعی حکم باشد». ◽اشعث و جماعت قرّاء و حافظین که بعداً جزء خوارج شدند راضی به هیچکدام از این دو نشدند و گفتند: «فقط عبداللَّه بن قیس یعنی ابوموسی اشعری». نفاق ◽ منافقین نتیجه داد و ابوموسی و عمروعاص در «دومه الجندل» که قلعه ای است بین مدینه و شام، جمع شدند، و با توجه به عداوتی که هر دو نسبت به بنی هاشم خصوصاً حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام داشتند 🔹 و با مکر و حیله عمروعاص حضرت را به ظاهر عزل نمودند. ابوموسی از جمله منافقینی بود که در شب عقبه (بعد از غدیر) قصد قتل پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله را داشتند. 📚 (شرح ابن ابی الحدید: ج 13، ص 314 - 315) 🔹بدین ترتیب فردای آن روز در بین جمعیت ابوموسی به عمرو گفت: تو بایست و معاویه را از امارت خلع کن، تا من هم علی بن ابی طالب علیه السّلام را خلع نمایم. عمروعاص گفت: من هرگز بر تو که عامل ابوبکر و عمر بوده ای و در ایمان و هجرت بر من تقدم داشته ای سبقت نمی گیرم! ابن عباس گفت: ابوموسی! پسر نابغه تو را فریب ندهد، ولی او به گفته ابن عباس گوش نداد و ایستاد و انگشتر از دست بیرون کرد و گفت: من علی و معاویه را از خلافت عزل نمودم و ساکت شد. 🔹عمروعاص ملعون ایستاد و گفت: «مردم شنیدید که ابوموسی، علی را از خلافت عزل کرد. من هم او را از خلافت عزل نموده، و آن را برای معاویه بن ابی سفیان ثابت می نمایم که او سزاوارتر است، و من بعنوان منصوب کردن معاویه انگشتر به دست می کنم»! 🔹حکمین برای عوامفریبی فحش و دشنام بسیاری به یکدیگر دادند و دست به گریبان یکدیگر شدند و شریح قاضی تازیانه ای بر سر عمروعاص زد. ابوموسی از ترس اصحاب حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام به مکه پناهنده شد. همه این مطالب در حالی بود که پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در غزوه دومه الجندل ابوموسی را از اینکار خبر دادند و فرمودند: «حکمین در دومه الجندل گمراهند و گمراه می کنند کسانی را که از آنها تبعیت کنند». 📚 (منتخب التواریخ: ص 167. تتمه المنتهی: ص 30 - 31. شرح ابن ابی الحدید: ج 13، ص 315) 🔹 امیر المؤمنین علیه السّلام پس از این واقعه در قنوت نوافل ابوموسی و سه نفر دیگر را این گونه لعن می فرمود: «اللهم العن معاویه و عمراً و اباالاعور السلمی و ابا موسی الاشعری». 📚 (شرح ابن ابی الحدید: ج 13، ص 315)
🔖خطبه‌های آتشین امام سجاد (ع) یزید و یزیدیان را رسوا کرد ◽ از مصائب جانگداز اینکه: ◾ یزید دستور داده بود سر مقدس امام حسین علیه السلام را تا چهل روز بالای مناره مسجد جامع دمشق آویزان نمایند. 🔹پس از خطبه امام سجاد علیه السلام آنچنان رعب و وحشت بر یزید چیره شد که دستور داد سرها را جمع کنند و محترمانه به قصر بیاورند و به آنها احترام شود. از سخنان امام سجاد علیه السلام به یزیداین بود که فرمود: ◽ ای یزید اگر می‌دانستی که چه کردی و با پدر و خاندان و برادر و عموهایم چه برخورد ظالمانه نمودی؟ به کوه‌ها می‌گریختی و خاکستر را بستر خود قرار می‌دادی و فریاد واویلا سر می‌دادی. 📚 معالی السبطین ج۲ص۱۸۱
🏴چرا یزید ملعون، اهل بیت امام حسین را از بند اسارت آزاد کرد؟ 🔹 سخنان روشن گرانه زینب «علیهاالسلام» و امام سجاد «علیه السلام»، اساس تفکر در حادثه کربلا را در ذهن ها بنا نهاد و مردم شام تا اندازه ای حقیقت را دریافتند و این آغاز حرکت جدیدی در تکمیل قیام عاشورا بود. 🔸آغاز رسوایی حاکمیت 🔹 یزید با مشوّش شدن افکار عمومی مردم شام بر اثر جنایت های خود که با وفات حضرت رقیه «علیهاالسلام» شدت گرفته بود، مصلحت را در آن دید که از شدت فشار بر اهل بیت «علیهم السلام» بکاهد و آنان را از بند اسیری آزاد کند. 🔹 او آنان را مخیّر گذاشت که به مدینه باز گردند یا در شام بمانند. امام سجاد «علیه السلام» و حضرت زینب «علیهاالسلام» تصمیم گرفتند که پس از برپایی مجلس عزای عمومی، شام را به مقصد مدینه ترک کنند؛ زیرا از هنگام شهادت امام حسین «علیه السلام» و یارانش، اهل بیت «علیهم السلام» نتوانسته بودند برای آنان عزاداری کنند و دشمن، آنان را از این کار باز داشته بود. 🔹یزید بر خلاف میل باطنی اش ناچار شد این شرط را بپذیرد؛ زیرا به خوبی می دانست برپایی سوگواری از سوی قهرمان کربلا؛ حضرت زینب «علیهاالسلام» پایه های حکومت استبداداش را سست خواهد کرد. 🔹با این حال، به دلیل تدابیری که برای جلوگیری از موج فزاینده اعتراض ها و نارضایتی های مردم اندیشیده بود، ناگزیر این شرط را پذیرفت. ◽یزید در مرکز شهر، خانه ای را برای عزاداران در نظر گرفت و دستور داد زنان شام برای تسلیت گویی به حضرت زینب «علیهاالسلام» و برپایی مجلس عزا (که البته زیر نظر جاسوسان بود) در آن خانه حضور یابند. با انتشار این خبر در شهر، ◽ تمامی زنان هاشمی با لباس سیاه در مجلس حضور یافتند و به زینب «علیهاالسلام» تسلیت گفتند. ◽زنان بنی امیه و بنی مروان نیز با زینت و زیورشان به مجلس آمدند و به زینب «علیهاالسلام» تسلیت گفتند. ◽البته شنیدن مصیبت های کربلا که از زبان دختر علی «علیه السلام» بیان می شد، انقلابی شگرف در دل شان ایجاد کرد و آنان نیز با پوشیدن لباس سیاه، ابراز هم دردی کردند. ▫️هفت روز در شام مجلس عزاداری بر پا شد. شام روحیه انقلابی گرفته بود و نزدیک بود سیل خروشان انتقام و نارضایتی، حکومت یزید را در هم بشکند. 🔸شام در آستانه انقلاب 🔹 این شهرِ خاموش و ماتم زده، دیگر مانند چند روز پیش نبود که اسیران بدان وارد شدند. 🔹 مردم شام کم کم سیاست رسوا شده تبلیغات سوء یزید را علیه این خاندان شناخته بودند. چهره شهر تغییر کرده بود؛ مردمی که چندی پیش از کاروان اسیران با آتش و خاکستر استقبال کرده بودند، اینک با شرمندگی و احترام با اسیران رفتار می کردند. 🔹مردم شام با درک برخی واقعیت ها در آستانه استحاله ای بزرگ قرار گرفته بودند. آسمان اندیشه آنان که با اسلام تحریف شده معاویه و ترور شخصیت علی «علیه السلام» و خانواده اش، سیاه و غبارآلود شده بود، 🔹 با خطبه های توفنده زینب «علیهاالسلام» و امام سجاد «علیه السلام» آفتابی و روشن شد. این موج ناخشنودی به سرای خاموش یزید نیز رسوخ کرده بود و تنها خروج اهل بیت «علیهم السلام» بود که می توانست آسایشی کوتاه، آن هم در شام برای او ایجاد کند. از این رو، کاروان اسیران را از شام خارج کرد. 🎤بانشر معارف اسلامی علوی، مبلغ تشیع باشیم