هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
2.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌👌👌پیشنهاد میکنم قبل از شروع ختم قرآن روزانه در ماه مبارک رمضان حتما این کلیپ زیبا را تا آخر ببینید
التماس دعا🤲🌹
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
شب های قدر کدامیک افضل است؟
💠 امام صادق عليه السّلام: مقدّرات در شب نوزدهم تعيين ، در شب بيست و يكم تأييد و در شب بيست و سوم [ماه رمضان] امضا مى شود.
الكافى ج۴، ص ۱۵۹
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
✔️اولین و فعال ترین کانال درایتا
با ارسال مطلب بروز و مناسبتی
#نوحه_های_جدید_محرم_به_زودی_بارگذاری_میشود👌
سریع عضو کانال بشو😍
https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
قابل توجه ذاکرین و خطیبان گرامی 📣
تا محرم نیومده سریع تر عضو کانال بشید.👇👇👇
هرشب ارسال سبک های جدیدمحرم
از مداحان مطرح کشوری ⚡️🔥
✔️اولین و فعال ترین کانال درایتا
با ارسال مطلب بروز و مناسبتی
بزن رو لینک واردشو👇
https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
32.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 یابنالشبیب، گریه فقط در غم حسین
🎧 #حاج_محمود_کریمی
.
📍 شب میلاد امام رضا (علیهالسّلام)
.
📢 با انتشار قطعه در ثواب نشر آن شریک باشید.
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
✅حضرت آیت اللّه میرزا احمد حائری سیبویه فرمودند:
✍چهل یا پنجاه روز مانده به محرم بروید کار کنید روی خودتان!
روحتان را صیغل بدهید.
برویم یاد بگیریم که چطور کفش جفت کنیم!چطور چایی بریزیم!
چطور آشپزی کنیم!
چطور سینه بزنیم!
چطور گریه کنیم!
چطور سیاهی بزنیم!
آقاجان حمّالی بیاموزیم!
من قبل از هرچیزی حمال اربابم حضرت اباعبدالله الحسین(صلوات اللّه علیه وآله و اصحابه) هستم.
.
منبع:آرشیو بیانات
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
✨ #روز_ترویه
حرکت ❇️امام حسین،علیه السلام
از مکه بسوی کربلا🌴
🌿نماز روز هشتم ذیحجه
(روز هشتم ذیحجه )روز #ترویه است و نماز مخصوصی توصیه شده است:
2 رکعت مثل نماز صبح ،
درهررکعت یک 《1》سورهحمد و 《11》بارسورهتوحید خوانده می شود.
خُوشنود؎آقٰا اِمآم زمآن صَلوآت
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ❤️
#امام_زمان
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
✅ روضة العلما
⚪️مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی
🔘حضرت حر (علیه السلام)
مهاجربن اوس میگوید: من دیدم حُرّ سوار مَرکَب است، امّا بدنش دارد میلرزد. ببینید مهاجر میگوید: به او گفتم که ای حُرّ، اگر از بهترین سرداران کوفه سؤال میکردند، من از تو تجاوز نمیکردم؛ این چه حالی است که در تو میبینم؟! حرّ گفت: ای مهاجر، من خودم را بین بهشت و جهنّم میبینم و بهخدا قسم، غیر بهشت را انتخاب نمیکنم.
ناگهان حُرّ رکاب را زد و به سوی خیام حسین علیه السلام حرکت کرد و رفت؛ امّا جملاتی را هم میگفت: «اللّهمَّ إلیکَ أنَبْتُ فَتُبْ عَلَیَّ»؛ خدایا؛ من تو را انتخاب کردم. من گذشتۀ بدی دارم و کارهای خیلی بدی انجام دادهام! «فَإنّی فَقَدْ أرعَبْتُ قُلُوبَ أوْلِیَائِکَ وَ أوْلَادِ بِنْتِ نَبِیِّکَ»؛ من دل دوستان تو را لرزاندم؛ من دل بچّههای دختر پیغمبرت را لرزاندم؛ من این زن و بچّهها را ترساندم...
حرّ حرکت کرد تا نزدیک خیام حسین علیه السلام رسید. وقتی از مرکب پیاده شد، نمیدانم صورتش را روی خاک گذاشت یا سرش پایین بود که حسین علیه السلام به او فرمود: «إرفَعْ رَأسَکَ»؛ سرت را بلند کن! - خدایا! ما را امشب به حُبّ حسین علیه السلام سربلند کن!- به حسین عرض کرد: «هَل لِی مِن تَوبَة»؟ آقا! آیا خدا توبۀ من را قبول میکند؟ حسین فرمود: بله! خدا توبهپذیر است.
حر سوار بر مرکب شد. شاید اینجا بود که حسین فرمود از مرکب پیاده شو و استراحت کن. عرض کرد اگر اجازه بفرمایید همانطور که اولین کسی بودم که راه را بر شماگرفتم اولین کسی باشم که در راه شما کشته می شود. حضرت اجازه داد حر به میدان رفت.
طولی نکشید که صدای حر بلند شد یا حسین!
حسین آمد سر حر را به دامن کرفت فرمود مادرت اشتباه نکرد که نام تو را حر گذاشت «انت حر فی الدنیا و الآخره» تو در دنیا و آخرت آزاده هستی.
✍️ تحقیق ونگارش
#روضة_العلما
#حضرت_حر علیه الرحمه
#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی
#سعید_نسیمی
#محرم_1401
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
✅ مقتل طفلان حضرت زينب (س)
🔶 عون بن عبدالله بن جعفر
🔶 محمدبن عبدالله بن جعفر
برخی گفتهاند هر دو فرزندان حضرت زینب سلامالله علیها بودهاند؛ اما بنا بر نقل مشهور و صحیحتر، مادر عون، حضرت زينب عليها سلام و مادر محمد، خوصاء بنت حفص از بني بكر بن وائل است.
روزی که امام حسین (ع) از مکّه عازم عراق شد، عبدالله بن جعفر، شوهر حضرت زینب (س) فرزندان خود، محمد و عون را همراه امام حسین (ع) روانه ساخت تا در رکاب حضرت باشند و به ایشان وصیت کرد که هرگز از جانبازی در راه امام کوتاهی نکنند.
روز عاشورا حضرت زینب (س) لباس نو بر تن عون و محمد پوشاند و آنها را آماده شهادت ساخت.
سپس هر دو را نزد ابی عبدالله (ع) آورد و برای ایشان اجازه جهاد خواست. امام نخست اجازه نمیداد. سیدالشهدا علیهالسلام فرمود: شاید همسرت عبدالله راضی نباشد. حضرت زینب (س) عرض کرد: همسرم به من سفارش کرد که اگر کار به جنگ کشید، پسرانم جلوتر از پسران برادرت به میدان بروند.
سرانجام امام با اصرار خواهر اجازه داد.
عون اینگونه رجز میخواند:
ان تنكروني فانا ابن جعفر
شهيد صدق فيالجنان ازهر
يطير فيها بجناح اخضر
كفي بهذا شرفا فيالمحشر
و محمد نیز چنین رجز خواند:
اشكو الي الله من العدوان
فعال قوم في الردي عميان
قد بدلوا معالم القرآن
و محكم التنزيل و التبيان
و اظهروا الكفر مع الطغيان
ابتدا محمد پس از نبردی دلاورانه که ده نفر را كشت، توسط عامر بن نهشل تيمي ملعون به شهادت رسید. عون کنار بدن غرق خون محمد آمد و گفت: برادرم! شتاب مکن که به زودی من نیز به تو میپیوندم. عون نیز پس از به درک واصل کردن سه سوار و هجده پياده توسط عبدالله بن قطبه طايي شهید شد.
امام حسین علیهالسلام، پیکر پاک آن دو نوجوان را بغل گرفت و در حالی که پاهایشان به زمین کشیده میشد، آنها را به سوی خیمه آورد. برخی گفتهاند زنان به استقبال جنازههای آنها آمدند. اما حضرت زینب (س) که همیشه پیشتاز بود دیده نمیشد. او از خیمه بیرون نیامده بود تا مبادا چشمش به پیکرهای به خون تپیده پسرانش نیفتد و بیتابی نکند. شاید هم از این رو که مبادا برادرش، امام حسین علیهالسلام در این حال بنگرد و در برابر خواهر شرمنده یا بیجواب بماند.
👈 منابع:
نفسالمهموم/ حاج شیخ عباس قمی
الوقایع و الحوادث ج 3/ محمدباقر ملبوبی
تذکرهالشهدا/ ملاحبیب کاشانی
#مقتل
#طفلان_حضرت_زینب سلام الله علیها
#محرم_1401
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴 20 محرم الحرام :
◼️دفن بدن جون در کربلا
🔹بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جون غلام ابی ذر غفاری را پیدا کردند در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطر بود و سپس او را دفن کردند.
📚 (منتخب التواریخ: ص 311)
🔹 جون کسی بود که امیر المؤمنین علیه السّلام او را به 150 دینار خرید و به ابوذر بخشید.
🔹هنگامی که ابوذر را به ربذه تبعید کردند این غلام برای کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امیر المؤمنین علیه السّلام بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبی علیه السّلام و سپس به خدمت امام حسین علیه السّلام رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد.
🔹هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدّت گرفت او خدمت امام حسین علیه السّلام آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست. حضرت فرمودند: در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز .
◽جون خود را بر قدمهای مبارک امام حسین علیه السّلام انداخت و بوسید و گفت: ای پسر رسول خدا، هنگامی که شما در راحتی و آسایش بودید من کاسه لیس شما بودم، و حال که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم؟
◽جون با خود فکر کرد: من کجا و این خاندان کجا؟ لذا عرضه داشت: آقای من، بوی من بد است و شرافت خانوادگی هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است. یا اباعبداللَّه، لطف فرموده مرا بهشتی نمائید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی به دست آورم و روسفید شوم. نه آقای من، از شما جدا نمی شوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد. جون می گفت و گریه می کرد به حدّی که امام حسین علیه السّلام گریستند و اجازه دادند.
◽با آنکه جون پیرمردی 90 ساله بود، ولی بچه ها در حرم با او انس فراوانی داشتند. او به کنار خیمه ها برای خداحافظی و طلب حلالیّت آمد، که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هریک را به زبانی ساکت کرد و به خیمه ها فرستاد و مانند شیری غضبناک روی به آن قوم ناپاک کرد. او جنگ نمایانی کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخمهای فراوانی به او وارد کردند. هنگامی که روی زمین افتاد، امام حسین علیه السّلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشید
◽ و فرمود: «اللهم بیّض وجهه و طیّب ریحه و احشره مع محمد و آل محمد علیهم السّلام: بار الها رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت علیهم السّلام محشورش نما.
◽از برکت دعای حضرت روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید. چنانکه وقتی بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منّور و بویش معطر بود.
📚 (وسیله الدارین فی انصار الحسین علیه السّلام: ص 115)
#تاریخ_عاشورا
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
مصیبتهای اهل بیت در راه کوفه تا شام از زبان امام سجاد "علیه السلام"
اطعام و احسان امام سجاد علیه اسلام در حال روزه
منبع: بحارالانوار؛ مجلسی، ج ۴۶، ص ۷۱
امام صادق علیه السلام: زين العابدين عليه السلام روزى كه روزه ميگرفت دستور ميداد گوسفندى ذبح كنند و گوشتهايش تكه تكه كنند و بپزند هنگام افطار كه ميشد مىآمد كنار ديگ بطورى كه بوى آب گوشت بمشامش ميخورد با اينكه روزه بود. ميفرمود ظرفها را بياوريد. اين ظرف براى خانواده فلانى و اين ظرف براى خانواده فلانى تا ديگها تمام ميشد بعد مقدارى نان و خرما مىآوردند اين غذا و شام خودش بود.
*
جراحات بدن امام سجاد علیه السلام در اثر حمل بار برای فقرا
منبع: بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۹۰
عمرو بن نایب» میگوید: «چونکه حضرت علی بن الحسین -علیهالسلام- وفات یافتند و آن حضرت را غسل دادند: مشغول نگاه کردن به پشت ایشان شدند و آثار سیاهی را در آن مشاهده کردند!! و لذا پرسیدند این چیست؟ کسی گفت: «آن بزرگوار عادتش این بود که خورجین و انبان آرد را شبانه بر پشت خود حمل میکرد و آن را به فقراء مدینه اعطا مینمود.
*
به غل و زنجبر کشیدن امام سجاد علیه السلام در راه شام
منبع: ارشاد؛ شیخ مفید، ج 2 ص 119
إنَّ عُبَيدَ اللّهِ بنَ زِيادٍ بَعدَ إنفاذِهِ بِرَأسِ الحُسَينِ عليه السلام أمَرَ بِنِسائِهِ وصِبيانِهِ فَجُهِّزوا، و أمَرَ بِعَلِيِّ بنِ الحُسَينِ عليه السلام فَغُلَّ بِغُلٍّ إلى عُنُقِهِ، ثُمَّ سَرَّحَ بِهِم في أثَرِ الرَّأسِ مَعَ مُجفِرِ بنِ ثَعلَبَةَ العِائِذِيِّ وشِمرِ بنِ ذِي الجَوشَنِ، فَانطَلَقوا بِهِم حَتّى لَحِقوا بِالقَومِ الَّذينَ مَعَهُمُ الرَّأسُ. ولَم يَكُن عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام يُكَلِّمُ أحَدا مِنَ القَومِ فِي الطَّريقِ كَلِمَةً حَتّى بَلَغوا
ترجمه: عبيد اللّه بن زياد، پس از روانه كردن سر حسين عليه السلام، فرمان داد كه زنان و كودكانِ او را آماده كنند و فرمان داد تا على بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام را تا گردن در بند كنند. آن گاه، آنان را با مُجفِر بن ثَعلَبه عائذى و شمر بن ذى الجوشن، در پى سر، روانه كرد. آنان رفتند تا به حاملان سر رسيدند و على بن الحسين عليه السلام در راه، كلمهاى با آنان سخن نگفت تا [به شام] رسيدند.
***
روضه ی مصیبت های راه کوفه تا شام از زبان امام سجاد علیه السلام
منبع: اقبال؛ سیدبن طاووس، ج 3 ص 89
مُحَمَّد بن عليّ [الباقر] عليهما السلام: سَأَلتُ أبي عَلِيَّ بنَ الحُسَينِ عليه السلام عَن حَملِ يَزيدَ لَهُ، فَقالَ: حَمَلَني عَلى بَعيرٍ يَطلُعُ بِغَيرِ وِطاءٍ، ورَأسُ الحُسَينِ عليه السلام عَلى عَلَمٍ، ونِسوَتُنا خَلفي عَلى بِغالٍ اكُفٍ، وَالفارِطَةُ خَلفَنا وحَولَنا بِالرِّماحِ، إن دَمَعَت مِن أحَدِنا عَينٌ قُرِعَ رَأسُهُ بِالرُّمحِ، حَتّى إذا دَخَلنا دَمِشقَ صاحَ صائِحٌ: يا أهلَ الشّامِ هؤُلاءِ سَبايا أهلِ البَيتِ المَلعون
ترجمه: امام باقر عليه السلام: از پدرم على بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام در باره بردن او به سوى يزيد پرسيدم. فرمود: «مرا بر شترى لَنگ و بدون جهاز، سوار كردند و سر حسين عليه السلام بر بالاى عَلَمى بود و زنانمان، پشت سرِ من بر استرانى بدون پالان، سوار بودند. كسانى كه ما را مىبردند، از پشت سر و گرداگردمان، با نيزه، ما را احاطه كرده بودند و آزار مىدادند. اگر اشكى از ديده يكى از ما فرو مىچكيد، با نيزه به سرش مىكوبيدند، تا آن كه وارد شام شديم. جارچى جار زد: اى شاميان! اينان، اسيران اهل بيتِ ملعون اند».
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
8.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 فرا رسیدن سالروز شهادت مظلومانه زینالعابدین، امام سجاد علیهالسلام بر دلهای عاشقان اهلبیت علیه السلام، تسلیت.
#امام_سجاد (ع)
اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین