eitaa logo
کانال سخنرانی وحدیث مجمع الذاکرین ع ایتا
6.8هزار دنبال‌کننده
616 عکس
698 ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
«ولایت» در بیان قرآن کریم، اولاً و بالذات، از آن مقام مقدس حضرت احدیت است. خداوند متعال اولی به نفس همه مخلوقات است و تمام موجودات تسبیح گوی اویند. هرکس به زبان خودش« لا إله الّا الله» می گوید. ولایت مطلقه ای که در تعابیر مختلف قرآن کریم آمده، از آن بشری است که عالم در پرتو آن وجود مقدس آفریده شده، و علت غایی همه موجودات، به شمار می اید. در هر ذره ای که در کون و مکان، و آسمان ها و زمین آفریده شده ، رشحات رحمت وجود اقدس آن انسان کمال یافته می شود. وجودی که علت آفرینش همه انسان ها, افلاک و املاک است و آسمان ها و زمین در پرتو وجود او آفریده شده اند. همو که خداوند او را به « لولاک لما خلقت الأفلاک؛ اگر تو نبودی، افلاک را نمی آفریدیم» و«خلقتک لأجلی و خلقت الخلق لک؛ تو را برای خودم و دیگر مخلوقات را برای تو آفریدم.» مفتخر نمود. همان وجود مقدسی که وقتی ملائک آفریده شدند شناختش را با شناخت خداوند متعال عجین دیدند. حضرت آدم(ع) نیز وقتی در اولین لحظات پس از خلقت، چشمانش را باز نمود اول چیزی که دید نور، آن وجود مقدس بود. این وجود مقدس اولی به نفس جمیع موجودات، و ولایت او ولایت الله است. دوستی و ولایت او بر همه واجب است و مقرون به دوستی خدا. طاعت و بیعت او طاعت و بیعت خداست. نه تنها شناخت او شناخت خداست که در ابتدا باید خداشناس بود تا بتوان نبی شناس شد. پس از طی این دو مرحله نیز می توان امام را شناخت: اللّهم ّعرّفنی نفسک فإنّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف نبیک؛ خدایا خودت را به من بشناسان، که اگر خودت را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخت؛ اللّهم ّعرّفنی رسولک فإنّک إن لم تعرّفنی رسولک لم أعرف حجتّک؛ خدایا رسولت را به من بشناسان که اگر رسولت را به من نشناسانی، حجتت را نخواهم شناخت؛ اللّهم ّعرّفنی حجتّک فإنّک إن لم تعرّفنی حجتّک ضللت عن دینی. خدایا حجتت را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی، در دینم گمراه می شوم. بر این اساس باید اول خدا و قدرت او, اراده, علم، جود, کرم, صفات جلال، جمال، همة صفات رحمت، عظمت, جود، جبروتش را شناخت، و پس از آن به سراغ درک این معنا برویم که ولی مطلق ما ـ پیامبر اکرم(ص) ـ افضل رسل، کامل ترین انسان ها، خلق اول و اینة جمال و کمال حضرت احدیت است. اگر بنا بود ما از طریق بشری به پیامبر و امام و خدا معرفت پیدا کنیم، محصول عملمان عبث و بیهوده بود و اعتقاداتی خلاف واقع پیدا می کردیم. بشر قابلیت آن را ندارد که معیار و میزان امور شود. انسان همان موجودی است که خداوند متعال ـ خالق او ـ در قرآن کریم از این آفریده اش با عناوینی نظیر ظلوم، جهول، کنود، عنود، نادان، مفسد، سفاک و خون ریز، لجوج، و اهل مجادله و دعوا یاد کرده است. چنین موجودی به خودی خود نمی تواند درک کند که ولایت امام، ولایت الله است و یارای آن را ندارد که صفات، حرکات و سکنات او را درک کند. او نمی تواند بفهمد علم، قدرت، اراده، جلالت و عظمت او به چه اندازه است، و نفسیات و ملکات او در چه حد و منزلتی است. اگر بشر بخواهد مبنا قرار بگیرد، نتیجه اش همین شرایط آکنده از ظلم، تباهی، گمراهی و دهن کج کردن به امام(ع) می شود که می بینیم. این ها همه اش به خاطر این است که ما برای خودمان اعتبار قائل شده ایم، خودمان را آدم فرض کرده ایم، و روی خود تا این حد حساب کرده ایم که من هرچقدر می دانم امام هم باید همان قدر بداند و هر قدر که من آدمم امام هم باید همان قدر آدم باشد. برای همین است که اگر امام در میان ما هم ظاهر بشود، او را نمی شناسیم . خیلی عجیب است باید اول خدای قادر دارای عظمت، جلال، کبریا، قدرت و... را شناخت، صفاتش را خوب درک کرد، و بعد سراغ سفیرش رفت، که او فرستاده ای به سوی ماسوی الله دارد که به هیچ زمان و مکانی محدود نمی شود . تمام انبیای پیش از خود را استخلاف کرده است. باید برای خدا همچون سفیری فرض کرد که هم بر اندام حکومت الهی راست اید و هم لکه ننگ و عار برای خداوند به حساب نیاید. ولایت خداوند، ولایتی مطلقه است که در تمام موجودات جریان دارد . هیچ جنبنده و متحرک، نبات و جماد، و مخلوق و حتی ذره ای از آفریدگان خداوند نیست که مشمول این عنایت نباشد. تمام ملائک بر ولایت محمد و آل محمد(ص) مباهات می کنند. این ولایت و حکومت در مرتبه بعدی نامش نبوت و گاه رسالت می شود. رسالت، نبوت و امامت، همه عین ولایت اند. تنها تفاوت میان رسول خدا(ص) و علی بن ابی طالب(ع) منصب بالاتری است که رسول اکرم(ص) داشته اند. ایشان همیشه می فرمودند: علی منی بمنزلة هارون من موسی إلّا أنّه لا نبی بعدی. [جایگاه] علی، نسبت به من نظیر [جایگاه] هارون نسبت به موسی است، جز آن که بعد از من پیامبری نخواهد بود. [هارون خلیفه و وزیر موسی(ع) بود.] ایشان ـ پیامبر و علی(ع) ـ هر دو ولی مطلق خدا بوده اند و اولی به نفس مخلوقات. با این حال علی بن ابی طالب(ع) نسبت به مقام بالاتر رسول خدا(ص) در ب
هارون خلیفه و وزیر موسی(ع) بود.] ایشان ـ پیامبر و علی(ع) ـ هر دو ولی مطلق خدا بوده اند و اولی به نفس مخلوقات. با این حال علی بن ابی طالب(ع) نسبت به مقام بالاتر رسول خدا(ص) در برابر ایشان اظهار خضوع می کردند @manbarmajma
در شب معراج حضرت رسول صلی اللّه علیه وآله از جبرئیل پرسید : این ملک کیست که ملائک بیشماری دور او حلقه زده اند و در خدمت او هستند و صورت او صورت برادرم علی صلوات الله علیه است،آیا او برادرم علی صلوات الله علیه نیست؟ جبرئیل عرض کرد این علی صلوات الله علیه نیست،بلکه ملکی است که خدا به اصرار ملائکه به شکل امیرالمومنین صلوات الله علیه خلق کرد و ملائک همیشه به زیارت او می آیند. چون به بیت المعمور رسیدند در آنجا هم حضرت رسول صلی اللّه علیه وآله صورت علی صلوات الله علیه را مشاهده کرد که باز ملائک بی شماری دور او جمع شده بودند،از جبرئیل پرسید او برادرم علی صلوات الله علیه است؟ جبرئیل عرض کرد:خیر،بلکه ملکی است که خدا به خواهش ملائکه به شکل علی صلوات الله علیه آفریده. رسول خدا صلی اللّه علیه وآله فرمود:ای جبرئیل مگر نمی دانی برادرم علی صلوات الله علیه مظهر عجایب است،او قدرت دارد در آن واحد،همه جا حضور داشته باشد،او فرشته نیست،خود علی بن ابی طالب صلوات الله علیه است. جبرئیل قصه را فهمید،آمد پیشانی نهد مقابل امیرالمومنین صلوات الله علیه. 📚اسرار ذبح عظیم: ص 103 فضیلت١١٩۵ •┈┈┈┈••✦•••♡•••✦••┈┈┈┈➣# @manbarmajmaا 𖧹➺╰┈➣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‎‌‌ ┄┄┅┅✿❀❀✿┅┅┄ فضایل آقا امیر المومنین علی علیه السلام رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: زمانی که به سوی آسمان سیر داده شدم ، دیدم زیر عرش فضای وسیعی راپرازشترهای بهشت بود،نه اول آن پیدابودونه آخرآن دیده میشد، و بر بار شتران بارهایی بود بر هر شتر یک جاریه بود و زمام هر شتر دست غلامی بود از غلامان بهشت. از جبرئیل سوال کردم از این شتران و بارهای آنها چیست؟ عرض کرد:این جهاز دختر تو فاطمه س است به خانه علی علیه السلام . به جبرئیل گفتم:بارهای آن چیست؟ عرض کرد:نمی دانم.به جبرئیل گفتم یکی از شتران را بخوابان پس انجام داد و دیدم تمام بارهای شتران پر از کتاب است بار هر شتری هزار کتاب است ، و یکی از فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام را خواندم نوشته شده بود در آن بدرستی که خدای عزوجل هفتادهزار عالم خلق کرده است و در هر عالم هفتاد هزار شهر دارد و هر شهری هفتاد هزار مسجد دارد و در هر مسجدی هفتاد هزار محراب دارد و در هر محرابی امیرالمومنین علی علیه السلام نماز می گذارند نماز جمعه را. ‌ 📚مجمع النورین - الشیخ أبو الحسن المرندي 44 فضیلت ١٧ ‎ ‏ ‌‎┄┅┄ ✶✶ ┄┅┄ ‎ @manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‎‌‌ ┄┄┅┅✿❀❀✿┅┅┄ امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند : أنَا صَلاةُ الْمؤمِن، أنا حیَّ عَلَی الصَّلاة، أنا حیَّ عَلَی الفَلاح، أنا حیَّ علیٰ خیرِ الْعَمَل. حقیقت و باطن نماز مؤمن،تبعیّت محض از ولایت من است، منظور از "بشتابید بسوی نماز" شتاب امر پذیرش و متابعت من ولیّ الله الاعظم است، مراد از بشتابید بسوی فلاح،شتاب بسوی ولایت من است، بشتابید بسوی خیر العمل،یعنی هر عمل خیری،تنها در ذیل ولایت اهل البیت(علیهم السلام) مقبول است 📚أنوار الهدایة، ص۱۷۵ 📚تظّلم الزهراء(علیهاالسلام)ص۳۲ 📚موسوعه کلمات الامام الحسین(علیه السلام)ص۵۸ ــ ۶۲ 📚الفضائل أبی الفضل بن جبرائیل ألقمی، ص۸۴ ــ۸۶ 📚مجمع النورین الشیخ أبو الحسن المرندیفی،ص۱۹۲ ــ ۱۹۴ 📚حلیة الابرار فی احوال محمد و آله الاطهار،ج۲ ص۱۲۳ ــ ۱۲۷ فضیلت ٢٠ ‎ ‏ ‌‎┄┅┄ ✶✶ ┄@manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. سلام‌الله‌علیها مالک بن دينار گويد: «رَأَيْتُ فِي مُوَدَّعِ الْحَجِّ امْرَأَةً ضَعِيفَةً عَلَى دَابَّةٍ نَحِيفَةٍ وَ النَّاسُ يَنْصَحُونَهَا لِتَنْكُصَ فَلَمَّا تَوَسَّطْنَا الْبَادِيَةَ كَلَّتْ دَابَّتُهَا فَعَذَلْتُهَا فِي إِتْيَانِهَا فَرَفَعَتْ رَأْسَهَا إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَتْ: لَا فِي بَيْتِي تَرَكْتَنِي وَ لَا إِلَى بَيْتِكَ حَمَلْتَنِي فَوَ عِزَّتِكَ وَ جَلَالِكَ لَوْ فَعَلَ بِي هَذَا غَيْرُكَ لَمَا شَكَوْتُهُ إِلَّا إِلَيْكَ. فَإِذَا شَخْصٌ أَتَاهَا مِنَ الْفَيْفَاءِ وَ فِي يَدِهِ زِمَامُ نَاقَةٍ فَقَالَ لَهَا: ارْكَبِي فَرَكِبَتْ وَ سَارَتِ النَّاقَةُ كَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ فَلَمَّا بَلَغْتُ الْمَطَافَ رَأَيْتُهَا تَطُوفُ فَحَلَفْتُهَا مَنْ أَنْتِ؟ فَقَالَتْ: أَنَا شُهْرَةُ بِنْتُ مُسْكَةَ بِنْتِ فِضَّةَ خَادِمَةِ الزَّهْرَاءِ.»؛ در موسم حج زن ضعيفى را ديدم كه بر شترى نحيف سوار است. مردم او را نصيحت مى‏كردند كه با آن شتر به صحرا نرود و باز گردد؛ ولى او توجّهى نكرد و همراه بقيۀ مردم به راه افتاد. هنگامى كه مقدارى از راه را در باديه طى كرديم شترش تحمّل رفتن را از دست داد و ايستاد. او سرش را به سوى آسمان بلند كرد و گفت: خدايا! نه مرا در خانه‏ام گذاشتى و نه به خانۀ خودت رسانيدى. تو را به عزّت و جلالت سوگند اگر كسى غير از تو اين عمل را با من انجام داده بود شكايت او را به سوى تو مى‏آوردم. – مالک گويد:- در اين حال ناگهان شخصى نزد او آمد كه شترى ماده به همراه داشت و به آن زن گفت: سوار شو! هنگامى كه وى سوار شتر گرديد آن حيوان با سرعت عجيبى حركت كرد. زمانى كه من مشغول طواف خانۀ خدا بودم، آن زن را ديدم كه طواف مى‏كرد. او را سوگند دادم و از او خواستم كه خود را معرفى كند. گفت: من “شهره”، دختر مسكه، دختر فضّه، خادم حضرت فاطمه زهرا – يعنى نوه فضّه- هستم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 📚 مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب،ج۳، ص۱۱۷؛ 📚 تسلیة المجالس، کرکی حائری، ج۱، ص۵۲۹؛ ............. سلام‌الله‌علیها رَوَیَ الروانْدِي فِي الخَرَائِج: «أَنَّ أُمَّ أَيْمَنَ لَمَّا تُوُفِّيَتْ فَاطِمَةُ حَلَفَتْ أَنْ لَا تَكُونَ بِالْمَدِينَةِ إِذْ لَا تُطِيقُ أَنْ تَنْظُرَ إِلَى مَوَاضِعَ كَانَتْ بِهَا فَخَرَجَتْ إِلَى مَكَّةَ فَلَمَّا كَانَتْ فِي بَعْضِ الطَّرِيقِ عَطِشَتْ عَطَشاً شَدِيداً فَرَفَعَتْ‏ يَدَيْهَا و قَالَتْ: يَا رَبِّ أَنَا خَادِمَةُ فَاطِمَةَ تَقْتُلُنِي عَطَشاً. فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهَا دَلْواً مِنَ السَّمَاءِ فَشَرِبَتْ فَلَمْ تَحْتَجْ إِلَى الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ سَبْعَ سِنِينَ وَ كَانَ النَّاسُ يَبْعَثُونَهَا فِي الْيَوْمِ الشَّدِيدِ الْحَرِّ فَمَا يُصِيبُهَا عَطَشٌ». راوندی در خرائج روایت کرده: وقتى حضرت فاطمه(علیها السلام) از دنيا رحلت نمود، امّ ايمن سوگند خورد كه در مدينه نماند؛ زيرا طاقت ديدن آن مواضع و محل‏هايى كه حضرت فاطمه(علیها السلام) را در آنجا ديده بود نداشت. از مدينه خارج شد و به سوى مكّه حركت كرد. در بين راه، آب او تمام شد و تشنگى شدیدی بر او غلبه كرد، پس دستان خود را به سوى آسمان بلند كرد و گفت: پروردگارا، من خدمتكار حضرت فاطمه(علیها السلام) هستم. آيا مى‏خواهى مرا به واسطۀ عطش و در حال تشنگى قبض روح کنی؟ در اين حال خداوند متعال دلوی آب از آسمان براى او فرستاد. او از آن آب نوشيد و هفت سال از آب و غذا بى‏نياز گرديد. به طوریکه مردم او را در روز بسيار گرم به دنبال كارهايى مى‏فرستادند ولى هرگز تشنه نمى‏شد. «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 📚 خرائج و الجرائح، قطب الدين راوندی، ج۲، ص۵۳۰؛ 📚 بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۲۸؛ .
✴️روضه حضرت زهراء از لسان مبارك أميرالمؤمنين عليهماسلام✴️ ♦️يا عمّار إنّي لَمّا وَضَعتُها عَلى المُغتَسَل وَجَدتُ ضِلعَاً مِن أضلاعِها مَكسوراً، وَجَنبُها قَد اسوَدٌ مِن ضَربِ السّياط... وَكانَتْ تُخفى عَلَىَ مَخافَةً أن يَشتَدُّ حُزني . ♦️ای عمار وقتی فاطمه را بر جایگاه شستنش قرار دادم دریافتم که دنده ای از دنده هایش شکسته و پهلویش از ضربه تازیانه سیاه شده بود. اما او این موضوع را از ترس اینکه من غمگین شوم ، ازمن مخفی نمود. 📚 برگرفته از کشکول فاطمی ص۵۰ بنقل از 👈 انوار العلویه ، علامه شیخ جعفر نقدی ، چاپ سنگی ص ۳۰۶ ❎ واژگان کلیدی : *مُغتسل : جاى غسل *ضلع : دنده *جنب : پهلو ، ناحیه نزدیگ جگر *السياط : تازیانه ، شلاق چند پر کوتاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🌹عسگـــری یا عسکـــری؟ ⬅️ عسگری به معنای عقیم و بی‌دانه است؛ 🍇همانطور که انگور عسگری به جهت بی دانه بودنش به این نام مشهور شده🍇 لذا دشمنان از این شهرت برای اثبات عقیم بودن امام و عدم وجود امام زمان استفاده میکرده و میکنند. عسکر محله‌ای بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت. خلفای عباسی برای زیر نظر داشتن فعالیت‌های فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی(علیه السلام)، آن حضرت را در سال 236 ه.ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند. چون امام حسن عسکری(علیه السلام) و پدر بزرگوارش امام هادی(علیه السلام) در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی می‌کردند و به عسکری لقب یافتند و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی(علیه السلام) است و آنها را عسکریین گفته‌اند. اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ شود، باید امام هادی نیز عقیم می‌بود و از نعمت فرزند محروم تلقی می‌شد. از سوی دیگر عسکر لفظی عربی است و اصولا در زبان عربی حرف گاف وجود ندارد. پس آنچه صحیح است، عسکری (با کاف) است، نه عسگری (با گاف). 📢 در به وجود آمدن شایعه عقیم بودن حضرت، عوامل مختلفی چون خلفای عباسی، جعفر کذاب و فردی به نام زبیری تاثیری به‌سزا داشتند. 🚨 شایسته است با نشر این مطلب کمر همت بسته و در ترویج کلمه صحیح عسکری به جای عسگری کوشش کنیم. @manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
احادیث زیبا از امام حسن عسکری (ع) سخنانی پندآموز از امام حسن عسگری (سلام الله علیه) حدیث از امام حسن عسکری (سلام الله علیه)  پرهیز از جدال و شوخی جدال مکن که ارزشت میرود و شوخی مکن که بر تو دلیر شوند.  تواضع در نشستن هر که به پایین نشستن در مجلس خشنود باشد، پیوسته خدا و فرشته ها بر او رحمت فرستند تا برخیزد.  هلاکت در ریاست و افشاگری آن که را به راست و چپ رود واگذار! به راستی چوپان، گوسفندانش را به کمتر تلاشی گِرد آوَرَد. مبادا اسرار را فاش کرده و سخن پراکنی کنی و در پیریاست باشی، زیرا این دو، آدمی را به هلاکت میکشانند.  گناهی که بخشوده نشود از جمله گنـاهانی کـه آمرزیده نشود ایـن است که [آدمی ] بگوید: ی کاش مرا به غیر از این گناه مؤاخذه نکنند. سپس فرمود: شرک در میان مردم از جنبش مورچه بر روپوش سیاه در شب تار نهانتر است.  نزدیکتر به اسم اعظم «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» به اسم اعظم خدا، از سیاهی چشم به سفیدیاش نزدیکتر است.  دوستی نیکان و دشمنی بدان دوستی نیکان به نیکان، ثوابست بری نیکان. و دوستی بدان به نیکان، فضیلت است بری نیکان. و دشمنی بدان با نیکان، زینت است بری نیکان. و دشمنی نیکان با بدان، رسوایی است بری بدان.  سلام نشانه تواضع از جمله تواضع و فروتنی، سلام کردن بر هر کسی است که بر او میگذری، و نشستن در پایین مجلس است. ناآرامی کینه توز کینه توز ، ناآرامترینِ مردمان است.  پارساترین مردم پارساترین مردم کسی است که در هنگام شبهه توقّف کند. عابدترین مردم کسی است که واجبات را انجام دهد. زاهدترین مردم کسی است که حرام را ترک نماید. @manbarmajma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا