هدایت شده از محسن قنبریان
✴️ فئه ی قلیل، غلبه ی کثیر / چکیده جلسه اول
#محسن_قنبریان
#دهه_دوم_محرم۹۷
🔹 جماعت یک امام/ فئه یک امام
هر جمعیت و جماعتی، "فئه" نیست. فئه، جماعتی است که در یاری به یکدیگر رجوع کنند. پشت به هم داده و با هم نقش ایفا کنند.
🔹فئه ی سیدالشهداء بیشتر است یا امام صادق(ع)؟!
امام صادق(ع) بیشترین جماعت را بین ائمه دارد اما فئه اش کوچک است!
سدیر صیرفی گفت: بخدا سوگند الان وقت خانه نشستن شما نیست... اگر امیرالمومنین به اندازه شما پیرو داشت در (خلافت) او طمع نمی کردند!
امام از تعداد پیروان پرسید. سدیر از ۱۰۰هزار و ۲۰۰هزار تا نصف دنیا(ی اسلام)شمرد! امام او را خارج شهر برد و چوپان جوانی را نشان داد و فرمود: به خدا قسم اگر به تعداد این بزغاله ها پیروانی داشتم مجال نشستن نداشتم!
سدیر شمرد ۱۷تا بود!
سدیر جماعت را با فئه یکی گرفته بود!
در حدیث دیگر امام در پاسخ فردی دیگر در پرسشی نزدیک به سدیر جواب داد: هرگاه آن عده وصف شده که سیصد و ده و اندی هستند شمارشان کامل شد آنچه شما می خواهید خواهد شد!
از اینجا معلوم می شود:
-۳۱۳عدد فرج است نه فقط یاران حضرت مهدی(ع)!
-کربلا هم اگر فئه سیدالشهدا به ۳۱۳ میرسید شاید نتیجه چیز دیگر می شد!
اما به هر صورت اینقدر ثابت است که سیدالشهداء گرچه کمترین جماعت را بین ائمه داشته اما به جهت فئه، ثروتمندترین ائمه -بعد از قائم (ع)-است. چون گروه اندکی که برایش ماندند، یک گروه همیار در یاری امام خویش(=فئه)بودند.
🔹دستگاه سنجش فئه و میزان آن، ابتلاء است!
آیه ۱۴۹بقره سند این ادعاست. از متدینان بسیار بنی اسرائیل، ۶۰ ،۷۰هزار با طالوت از شهر برای مبارزه در راه خدا جدا می شوند(فلما فصل طالوت بالجنود)خداوند همانها را به تشنگی مبتلا و به نهر آب می آزماید(ان الله مبتلیکم بنهر) و از اینجا سه دسته می شوند:
۱.آنهایی که آب می خورند. اینها دیگر از طالوت نیستند(فمن شرب منه فلیس منی)اینها جماعتی هستند که از فئه طالوت جدا می شوند.
۲.آنها که اصلا نمی چشند حتی یک قطره آنها از طالوتند(ومن لم یطعمه فانه منی)اینها فئه طالوتند.
۳.آنها که فقط یک کف دست می نوشند. اینها از دسته اول -که فلیس منی بودند- استثناء اند ولو هنوز داخل در فئه طالوت نیستند.(الا من اغترف غرفه بیده).
قرآن تعداد را چنین بیان می کند که عمدتا دسته اولی شدند(فشربوا منه الا قلیلا). امام باقر(ع) دو دسته بعد را روی هم ۳۱۳نفر میخواند.
حالا همانها که یک کف دست خورده بودند، هم از یاری باز می مانند سخنشان می شود: قالوا لا طاقه لناالیوم بجالوت و جنوده(ما امروز طاقت و توان مقابله با جالوت و لشکرش نداریم)! اینها به بیان امام باقر(ع) در تفسیر برهان همان یک کف دست خورده ها و دسته سومی ها هستند که از فئه طالوت جدا می افتند!
اما آنها که لب نزدند(دسته دوم)آنها -که کسری از ۳۱۳نفر بودند- سخن شان فرق دارد. آنها یقین به لقاء الله دارند و می گویند: کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره بإذن الله: چه بسیار گروه همیار اندکی که بر گروه بسیار به اذن خداوند غلبه کرده!
اینها فئه واقعی طالوت بودند.
از مکه هم جماعتی بزرگ با سیدالشهداء همراه شد اما منزل زباله و خبر شهادت مسلم و هانی که رسید امام فرمود: شیعیان ما، ما را خوار کردند! هرکس می خواهد منصرف شود برود!
همه رفتند جز همانها که از مدینه همراه امام بودند. یعنی خانواده و خویشان! بعدا هم تعدادی از شیعیان خالص کوفه ملحق شدند. ۷۲نفر یا حداکثر ۴۵سواره و ۱۰۰پیاده شدند!اینها اما فئه حسین(ع) بودند. گروهی که یاری گر هم بودند در یاری امام ۲۰نفره میرفتند شاید مشک آبی برای بچه ها بیاورند. جلوی امام می ایستادند و تیرها را به سینه و گردن می گرفتند تا امام ۲رکعت نماز خوف بخواند. به نهر فرات مبتلا شدند مثل ابالفضل (ع)به آن رسید اما "لم یطعمه "(یک قطره نچشید)! لذا از حسین(ع) شد(فإنه منی).اگر مینوشید دیگر نمی توانست حسین را یاری کند!
فئه سیدالشهداء واقعا بی نظیر بود...
☑️ @m_ghanbarian