─┅═🌿🌼🌿═┅─
امروز اوایل مراسم تحلیف، هربار دوربین روی چهرهی ماسکزدهی آقای رئیسی میرفت، من در آن چشمها و نگاهها، پدری را میدیدم که فرزند بیمارش جلوی چشمش روی تخت خوابیده است.
این دقیقترین بیان، از حس من به آن چشمهای نگران است.
این نگرانی که در عمق آن نگاهها خوابیده بود،
اگر فراموش نشود، میتواند انرژی عظیمی از انگیزه و قدرت کار شود که پشتوانهای ارزشمند خواهد بود برای #دولت_مردمی و #ایران_قوی .
آقای رئیس!
برای ایران، پدری کن!
─┅═🌿🌼🌿═┅─
#روزنوشت
#سیاسی
#رئیسی
🔗 #منگنهچی
╭┅═ 🌿🌼═┅──╮
@mangenechi
╰──┅═🌼🌿 ═┅╯
┄┅◈🌿✨🌿◈┅┄
رسانهها تیتر زدن:
خشم بیبیسی فارسی از بکارگیری عبارت «امام خامنهای» از سوی سید ابراهیم رئیسی.
┄┅◈🌿✨🌿◈┅┄
به بیبیسی بگید این تازه اولشه 😁😁
انقدررر براتون از این دست نسخهها رو کنیم که ندونید از کدومش دق کنید. 😁😁😁
#قُل_موتوا_بِغَیضِکُم
┄┅◈🌿✨🌿◈┅┄
#روزنوشت
#سیاسی
#رئیسی
✍ #خارکوب
🔗 #منگنهچی
╔═🌿✨◈═════╗
@mangenechi
╚═════🌿✨◈═╝
─┅═༅🔸𖣔🔸༅═┅─
شب جمعه حرم یار تماشا دارد 😭
─┅═༅🔸𖣔🔸༅═┅─
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله
#اللهم_ارزقنا_کربلا
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_ارباب
#التماس_دعا
🔗 #منگنهچی
─┅═༅🔸𖣔🔸༅═┅─
@mangenechi
─┅═༅🔸𖣔🔸༅═┅─
هدایت شده از گاهی وقتها
❣جانا ز آرزوی تو جانم به لب رسید
✨🌷✨
از پشت نقابمان عیان کن ما را
آیینهی عبرت جهان کن ما را
اینجا همه ادّعای یاری داریم
یک جمعه بیا و امتحان کن ما را
✨🌷✨
#جمعه_های_انتظار
🔗 #منگنهچی
http://eitaa.com/joinchat/1637810190C4e7588d495
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┅═🌿🌼🌿═┅
چه کسی میگوید
پشت این ثانیهها تاریک است؟
گام اگر برداریم،
روشنی نزدیک است. 😊
┅═🌿🌼🌿═┅
#کلیپ
#استوری
#زندگی
#امید
#گروه_فرهنگی_تبار
🔗 #منگنهچی
╭┅═ 🌿🌼═┅──╮
@mangenechi
╰──┅═🌼🌿 ═┅╯
🌟🍀🌟
مطهره، ترسان و لرزان قدم به خانه گذاشت.
چهارچوب رنگ پریدهی در، ته دلش را خالی کرد.
ظاهر خانهی پدرشوهرش، با خانهی مادریاش، قابل قیاس نبود، اما لبخند و گرمای حضورشان را دوست داشت.
هرچند مادرشوهرش، طبق گفتهی همسرش، اهل ابراز احساسات نبود، اما دلسوز بود؛ برای همین او دلگرم شده بود که پامحکم کند و برای اولین بار، به خانهشان برود.
دسته گلی صورتی در دست گرفته بود. رویکارت هم رنگش، نوشته بود: «تقدیم به پدر و مادر عزیزم»
کمکم که صدای پایشان نزدیکتر میشد، زن بیشتر صدای قلب خودش را میشنید. انگار کسی روی ضربان قلب او، راه میرفت.
بالاخره آن لحظه رسید، مادرشوهرش، از آنچه فکر میکرد، زیباتر و جوانتر بود؛ ریز نقش و سرخ و سفید.
مطهره تصمیم گرفته بود آنها را شبیه پدر و مادر خودش بداند، ناخوداگاه خودش را میان عطر بغل مادرشوهرش دید و دست پدرشوهرش را مثل دست پدرش، بوسید.
شنیده بود هفتثانیهی ابتدایی برخورد، سرنوشتساز است. لبخند روی لب را فراموش نکرده بود، دسته گل بدست آمده بود و حالا سعی میکرد به تمام توصیههای استادش، عمل کند.
پشت سرش، مجید، همسرش بود که از برخورد دوستانهی پدر و مادرش با عروس جدید، به وجد آمده بود و احساس میکرد آنها با نگاهشان، سلیقهی پسرشان را تحسین میکنند.
زن درست برخورد کرده بود، دل آرام داشت و خشنود بود از تصمیمی که گرفته بود؛ آخرین بار استادش در هنگام مشاوره، به او گفته بود، یادت باشد حس هرکس به تو مثل حس توست به او، هرقدر با صداقت و دوستانه و البته هوشمندانه (نه سیاستمدارانه) برخورد کنی، بیشک بیشتر در قلبشان جا میگیری. لازم نیست نقش بازی کنی، فقط خودت باش و به آنها، به چشم پدر و مادرشوهر نگاه نکن؛ بلکه مانند پدر ومادر خودت و کسانی که اگر نبودند، همسرت هم نبود، نگاه کن. مطمئن باش دوستت خواهند داشت.»
دست در دست مادرشوهرش به اندرونی خانه رفت. خانه بوی صمیمیت میداد.
🌟🍀🌟
#داستانک
#زندگی
#خانواده
✍ #زهرا_نجاتی
@mangenechi
┅⊰༻༺⊱┅
تا خدا بندهنواز است به خلقش چه نیاز؟!
┅⊰༻༺⊱┅
#عکسنوشته
#استوری
#بندگی
#زندگی
#گروه_فرهنگی_تبار
🔗 #منگنهچی
╔═.🔸🦋༺.══╗
@mangenechi
╚══.🔸🦋༺.═╝
•••❈❂🌿🌼🌿❂❈•••
نسیمِ دلکشی در جانِ صبح است
هزاران شعر در دیوانِ صبح است
دو فنجان چاییِ از عشق لبریز
و یادِ نامِ تو درمانِ صبح است
........
سلام ای درمانِ همهی دردهای آفرینش!
صبحت بخیر مولای من!
•••❈❂🌿🌼🌿❂❈•••
#صبحی_که_با_سلام_تو_آغاز_می_شود
#السلام_علیک_یا_بقیّة_اللّه
#صبح_بخیر
╔═.🌼🌿.═════╗
@mangenechi
╚═════.🌼🌿.═╝
•••❈❂🌿🌸🌿❂❈•••
چاقو اسماعیل را نکشت؛
آتش ابراهیم را نسوزاند؛
نهنگ یونس را نبلعید؛
دریا موسی را غرق نکرد؛
با خدا باش تا او نگهدارت باشد.
•••❈❂🌿🌸🌿❂❈•••
#کلیپ #نکته
#زندگی #بندگی #خدا
#گروه_فرهنگی_تبار
🔗 #منگنهچی
╔═.🌸🌿.═════╗
@mangenechi
╚═════.🌸🌿.═╝