eitaa logo
گاهی وقت‌ها
4.1هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.7هزار ویدیو
86 فایل
گاه‌نوشت‌های «نظیفه سادات مؤذّن» سطح چهار (دکترا) حکمت متعالیه از جامعةالزهرا، مدرّس فلسفه، نویسنده و پژوهشگر.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹اعمال روز اربعین حسینی(علیه السلام) [فردا] 1⃣«زیارت امام حسین علیه السلام و زیارت اربعین» در این روز زیارت امام حسین (علیه السلام) مستحب است و این زیارت‌، همانا خواندن زیارت اربعین است که از امام عسکری (علیه السلام) روایت ‌شده که فرمود: " علامت مؤمن پنج چیز است، ۱- پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شب و روز خواندن ۲- و زیارت اربعین کردن ۳- و انگشتر بر دست راست کردن ۴- و جَبین (پیشانی)را در سجده بر خاک گذاشتن ۵- و بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ را بلند گفتن است."  2⃣ «غسل اربعین و توبه» 3⃣ بعد از نماز صبح ۱۰۰ مرتبه (لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم) 4⃣ ۷۰ مرتبه تسبیحات اربعه 5⃣ بعد از نماز ظهر سوره والعصر و سپس ۷۰ مرتبه استغفار 6⃣ غروب اربعین ۴۰ مرتبه لا اله الا الله 7⃣ بعد از نماز عشاء سوره یاسین هدیه به سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام 📚 وسائل الشیعه‌ ج۱۰ ص۳۷۳ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💚اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يااَباعَبدِالله الْحُسَيْن
اربعینی ها.mp3
2.85M
. ▪️شوق زیارت (۲) اربعینی‌ها به قلم: نظیفه سادات مؤذن (باران) ┅⊰༻🔳༺⊱┅ 🔗 ╔═.▪️🔳༺.══╗ @mangenechi ╚══.🔳▪️༺.═╝
گاهی وقت‌ها
. ▪️شوق زیارت (۲) اربعینی‌ها به قلم: نظیفه سادات مؤذن (باران) ┅⊰༻🔳༺⊱┅ #پادکست #اربعین #شوق_زیارت #س
اربعینی‌ها آدم‌ها رمز و راز بی‌انتهای پیاده‌روی اربعین‌اند. انگار هر کدام برای خودشان یک کتاب ناخوانده‌ی ناشناخته‌اند که روی جلدشان نوشته‌اند «لبیک یا حسین»! همه در این لبیک شریک‌اند ولی هرکدام برای خودشان دنیایی متفاوت دارند و با حسینِ توی قلب خودشان رمز و رازی دارند که فقط خودشان می‌دانند. حساب و کتاب آدم‌های اربعینی اصلاً با تمام دنیا فرق دارد. توی چشم‌های هرکدام که نگاه می‌کنی دست و پایت را گم می‌کنی از هجوم مفاهیم رنگارنگی که از نگاهشان به پایت می‌ریزد. بچه‌های کوچکی که دستمال کاغذی و آب و خرما تقدیمت می‌کنند؛ جوان‌های امروزی و جین‌پوشیده‌ای که تلفن همراهت را به شارژ می‌زنند؛ زن‌های نقاب‌زده و بی‌نقاب و باعبا و بی‌عبا که به سفره دعوتت می‌کنند؛ پیرمردهایی که کنار موکب‌ها نشسته‌اند و با صدای بلند خوش‌آمد می‌گویند؛ میانسال‌هایی که پاهای خسته‌ی زائران را ماساژ می‌دهند؛ ... این‌ها لشکر بی جیره و مواجب حسین‌ (ع) اند. این‌ها مأمورند که پیش‌نمایش روزهای ظهور را برای ما به تماشا بگذارند‌. این‌ها هر چه دارند از مال و جان در طبق اخلاص تقدیم می‌کنند تا من و تو باور کنیم روزی که مهدی فاطمه (عج) می‌آید، همه‌ی ما از برادر به هم نزدیک‌تر می‌شویم و این گونه برای یکدیگر از همه چیز می‌گذریم. اربعین ماکت کوچکی از دنیای پس از ظهور است که تصویرهای معهود ذهن ما را می‌شکند و نشانمان می‌دهد فراتر از چیزهایی که می‌دانیم و تجربه کرده‌ایم دنیایی آسمانی‌تر و مهربان‌تر هم هست. به قلم: نظیفه سادات مؤذّن (باران) .▪️🔳༺ 🔗 ╔═.▪️🔳༺.══╗ @mangenechi ╚══.🔳▪️༺.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ سلام می دهم و دل خوشم که فرمودید: هر آنکه در دل خود یاد ماست زائر ماست🙏 ‏السّلام علی الحسین ع💚 وعَلی علی ابن الحسین ع وعلی اولاد الحسین ع💚 وعَلی اَصحاب الحسین ع
شبیه طلایه دار.mp3
3.19M
. ▪️شوق زیارت (۳) شبیه طلایه‌دار به قلم: نظیفه سادات مؤذن (باران) ┅⊰༻🔳༺⊱┅ 🔗 ╔═.▪️🔳༺.══╗ @mangenechi ╚══.🔳▪️༺.═╝
گاهی وقت‌ها
. ▪️شوق زیارت (۳) شبیه طلایه‌دار به قلم: نظیفه سادات مؤذن (باران) ┅⊰༻🔳༺⊱┅ #پادکست #اربعین #شوق_زیار
شبیه طلایه‌دار باز این چه شورش است که در جان جاده‌هاست؟! هوا هوای زیارت است. جاده‌ها بی‌قراری‌شان را تاب نمی‌آورند. دلتنگ قدم‌های عاشقان، بی‌تاب اشک‌ها و هق‌هق‌ها و تاول‌ها. بیابان‌های گرم عراق صدایمان می‌کنند و ما از پشت پرده‌ی اشک‌های حسرت، لحظه‌های پر نور و شور و شعور سال‌های گذشته را مرور می‌کنیم. سیدالشهدای ما همان قدر که مولای نزدیک‌ها و زائرهاست، امام دورها و محروم‌ها و حسرت‌به‌دل‌ها هم هست. می‌دانیم ولی ... . ما آدم‌های محصور در زمان و مکان عادت نداریم به اینکه دلمان را با این منطق‌های عقل‌پسند آرام‌کنیم. ما آرام کردن دل را با عاشقانه‌های میان موکب‌ها یاد گرفته بودیم: با بوی چای عراقی و صدای «هله بیک، هله بیک» گفتن‌های پیاپی میزبان‌های مخلص موکب‌ها. دلمان می‌تپد برای اینکه دوباره توی سایت‌ها و مغازه‌ها دنبال کفش مناسب پیاده‌روی بگردیم؛ سراغ کوله‌ی جادار و محکم بگیریم؛ لیست ملزومات سفر بنویسیم. می‌دانیم و حس می‌کنیم و کلنجار می‌رویم با بی‌آرامی دلمان و یادمان می‌‌آید که «طلایه‌دار زیارت‌نرفته‌ها» با آن حس غریب آسمانی که در صدای مهربانش نهفته بود گفت: «بُعد منزل نبود در سفر روحانی» یادمان می‌آید دلِ تنگ و بی‌قرار او را و قدم‌هایی که هر سال به نیت گام‌های مبارکش برداشته بودیم! امسال همه به او شبیه شده‌ایم! به قلم: نظیفه سادات مؤذّن (باران) .▪️🔳༺ 🔗 ╔═.▪️🔳༺.══╗ @mangenechi ╚══.🔳▪️༺.═╝
سفینه النجات.mp3
3.04M
. ▪️شوق زیارت (۴) سفینةالنجاة به قلم: نظیفه سادات مؤذن (باران) ┅⊰༻🔳༺⊱┅ 🔗 ╔═.▪️🔳༺.══╗ @mangenechi ╚══.🔳▪️༺.═╝
سفینة‌النجاة خورشید بی‌امان می‌تابید. انگار تاریخ داشت خودش را مرور می‌کرد. باز هم کاروانی عزادار به زیارت شهدای دشت طفّ می آمد و پاهای برهنه و تاول‌زده گواه عشق و بی‌قراری‌شان بود. خورشید بی‌امان می‌تابید. کاروان موکب به موکب تشنگی را زمین می‌گذاشت؛ خستگی را جا می‌گذاشت؛ و جلوه‌ای دیگر از شکوه عاشقی را در صفحات تاریخ به یادگار می‌گذاشت. خورشید بی‌امان می‌تابید. زنان و کودکان و مردان کاروان مشّایه، به شوق زیارتی ناب، پا به پای هم به سوی مقصدی مشترک می‌رفتند. این بار ولی تازیانه‌ای نبود؛ غل و زنجیری نبود؛ سیلی و فریادی نبود. در طول مسیر کاروان، مشتاقانه به استقبالشان می‌آمدند و برای پذیرایی‌شان از یکدیگر سبقت می‌گرفتند. عشق از هر گوشه‌ی بیابان داغ، قل قل می‌زد و زلالی بی‌مرز خود را به رخ جهان می‌کشید. مرز و نژاد و زبان و ملیت خود را باخته بودند! واژه‌ها تمام در قالب‌های تازه‌ای رنگ می‌گرفتند و معنی می‌یافتند: ارادت، برادری، محبت، احترام، مهمان‌نوازی، اخلاص، ... چه واژه‌نامه‌ی نابی می‌سازد اربعین! کاش نام ما هم میان این رود زلال واژه‌ها جاری شود و در تلاطم موّاج تاریخ اربعینی‌ها جزو زائران امسال سیدالشهدا ثبت گردد! کاش سفینة‌النجاة عشقش امسال دوری‌های جغرافیایی را نادیده بگیرد و به نزدیکی دل‌های بی‌تاب‌مان نظر کند؛ دست ما را هم بگیرد و در میان ساحل‌نشینان سعادت جایمان دهد! به قلم: نظیفه سادات مؤذّن (باران) .▪️🔳༺ 🔗 ╔═.▪️🔳༺.══╗ @mangenechi ╚══.🔳▪️༺.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا