eitaa logo
گاهی وقت‌ها
3.8هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
2.8هزار ویدیو
90 فایل
گاه‌نوشت‌های «نظیفه سادات مؤذّن» سطح چهار (دکترا) حکمت متعالیه از جامعةالزهرا، مدرّس فلسفه، نویسنده و پژوهشگر.
مشاهده در ایتا
دانلود
〰➿📚🪴➿➿〰 پدر شهید تا من را دید، در آغوشم گرفت که تو بوی محسنم را می‌دهی. ازم پرسید: «چی از محسن آوردی؟» مانده بودم چه جوابی بدهم. خودم را راحت کردم که بروید قرارگاه و آنجا ببینیدش. قسمم داد که تو را به این بی‌بی بگو. عاجزانه ازش خواستم که این را از من نخواهد. تیر خلاص را زد. دستش را انداخت داخل شبکه‌های ضریح و گفت: «من همهٔ محسنم رو به این بی‌بی دادم؛ اگه بگی یه ناخن یا یه تار موش رو آوردی برای من کافیه!» نفسم را به‌زور دادم بالا. سرم را انداختم پایین و گفتم: «سر که نداره هیچ؛ بدنش رو هم مثل بدن علی‌اکبر ارباًاربا کرده‌ن!» پدر شهید برگشت سمت ضریح و گفت: «بی‌بی جان این هدیه رو از من قبول کن 〰➿📚🪴➿➿〰 @mangenechi 〰➿📚🪴➿➿〰
〰➿📚🪴➿➿〰 شهید به‌مناسبت ۱۸ مرداد، سالروز شهادت معرفی کتاب را از زبان عزیز بخوانیم. متن دست‌نوشته‌ی ایشان بر زندگی‌نامه شهید : سلام بر حججی که حجتی شد در چگونه زیستن و چگونه رفتن. فدای آن گلویی که همچون گلوی امام حسین(ع) بریده شد و سلام بر آن سری که همچون سر مولای شهیدان دفن آن نامشخص و به عرش برده شد. دخترم! آنها را الگو بگیر و مهمترین شادی آنها، و است. 〰➿📚🪴➿➿〰 @mangenechi 〰➿📚🪴➿➿〰