بیبدن.عکس ادایی با کتابای نادرابراهیمی. سبدسواری.
گفتم برات چقدر منتظرت بودم؟ نگفتم عزیزم نگفتم. به هر چیزی که میشه چنگ انداختم تا فقط یه کلمه بگم. نشد، دلم نیومد. آخه کدوم احمقی دلش میاد برنجونه که از رنج خودش کم شه؟ دلم میخواد یکی بشینه فقط حرف بزنم براش، حس میکنم زنده نیستم. مثل احمق ها منتظرم که یکی بیاد بگه نه و انکار کنه تا منم باور کنم.
11.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امسال در خلاصه برای من سال _از دست دادن_ بود.
از اهداف و عقیده ها گرفته تا آدم های بسیار نزدیک و این از دست دادن حتی تا همین دقایق پیش هم ادامه داشت.
درواقع مثل یک هزارتویی از احساسات بود که از هرطرف تورو با یه چیز مواجه میکرد غم، خشم، آسودگی، خستگی، اشتیاق، تنفر، دوست داشتن، بُهت، بیرمقی و ... که نتیجش شد دست کشیدن و تنهایی. وقتکشی.
پارسال اینموقع حرم بودم بین سیل جمعیت ولی تنهایی اونجا هم ول کن نبود و این شد که سالمون با شرشر اشک تحویل شد مثل الان که با شرشر بارون داره تحویل میشه هرچند که امسال نه حرمی هست و نه سیل جمعیتی، فقط یه فاطمهست و صدای تلوزیونی که تا ته بلند شده تا تنهایی کمتر جلوه کنه.
یجورایی الان حالم از خودم بهم میخوره، انگار امام رضا هم فهمیده چه آدمی هستم که حرمم راهم نداد. ولی خب عیبی نداره امسال قول میدم آدم شم اگه این فروپاشی های روانی وقت و بیوقت بزارن البته.
Shervin Hajiaghapour shervin_hajiaghapour_zakhm.mp3
زمان:
حجم:
6.4M
زخمات واسه همه زشته واسه من خوشگله.
انقدری به خود گرفتنم خرابه که طرف راست راست بیاد حرفشو بزنه هم من میگم وا معلومه که ازین پیامای فورواردی فرمالیتهست که مردم واسه همه مخاطبینشون میفرستن. _چقدرم حالم بهم میخوره من ازین پیاما_ و آخرشم با یه دستتون دردنکنه قلب جمعش میکنم و تا ابد خودمو به نفهمی میزنم.