کمرنگ شدن دوستی ها واقعا خود جهنمه. ترجیح میدم با جر دعوا تموم شه تا اینکه به خودت بیای و ببینی دیگه ارزشی نداری.
این روزها برای شما چطور میگذرد؟ برای ما که سرد و خاموش. معلوم نیست این نور ها را کجا گذاشتهاند که هرچه میگردیم نوری نمییابیم و غرق در عطش روشنایی ماندهایم. بیپروا و دلتنگ دمی نمیزنیم، البته شاید هم میزنیم ولی چون نایی نداریم کم میآوریم و دست به دامان سکوت علامت رضاست میشویم. انقدر برایتان نوشتیم که جوهرمان خشک و دستمان تاول زد ولی همچنان کلمات میآیند و میروند تا به جایگاه والایتان در قلب عرض احترام کنند. آری میگفتم_
انسان که عزیز شود معز حضیض میشود
_ و دل کندن سخت، اصلا دل هم که بکنیم قلم ناخودآگاه ثنای شما را مینویسد و بس. غرق خجالت شدیم و گونهمان گلگون گشت وقتی پا به خیالمان گزاشتید و فرای مادیات نیز ما را همراهی میکنید، این نیز برای ما غنیمت و واجب الشکر است.
هرچی زور میزنم و خودمو میزنم به در و دیوار نمیتونم دوست داشته باشم، انگار قدرت دوست داشتن رو ازم گرفتن و متقابلا آدم هایی که دوستم دارن رو پس میزنم و البته که با پا پیش میکشم چون نمیخوام حداقل همین هایی که دارم رو از دست بدم.
حداقلش اینه که عوضی نیستم و وقتی نمیتونم روانمو کنترل کنم آدما رو به خودم امیدوار و وابسته نمیکنم.
شروینAudioCutter_Shervin_-_Daemi.mp3
زمان:
حجم:
3.8M
ممنون، دستتون دردنکنه، راجبش گریه خواهم کرد.