قشنگ دارم روی یه طناب معلق راه میرم و کوچکترین نسیمی باعث میشه پرت بشم ته دره ای که نباید، دره ای که مدت ها طول کشید ازش خودمو بالا بکشم و البته که این طناب نه سر داره و نه ته، این ایستادن فقط و فقط اتلاف وقته، انگاری دارم برای پرت شدن لحظه شماری میکنم و از یک طرف دیگه هم هرچیزی سمتم میاد رو پس میزنم تا مبادا باعث پرت شدنم بشه.
هدایت شده از It's not okay but okay
+ عشق وقتیه که همراه هم درد رو تحمل میکنید وقتی تصمیم میگیری به جای فرار کردن بمونی . حتی اگه شک داشته باشی کنار هم میمونید ، عشق اینطوریه .
- توضیحاتت طولانی بود ، مردم وقتی درمورد چیزی مطمئن نیستن خیلی درموردش فلسفه میچینن
- queen of tears
منِمن
+ عشق وقتیه که همراه هم درد رو تحمل میکنید وقتی تصمیم میگیری به جای فرار کردن بمونی . حتی اگه شک دا
واقعا هم همینطوره، هروقت شروع کردم به نامفهوم حرف زدن و کلمات عجیب غریب استفاده کردن درواقع فقط میخواستم مفهوم واضحی رو نرسونم چون راجبش مطمئن نبودم.
هروقت داشت به سرم میزد امام رضا باز دوباره با آغوش باز گفت پاشو بیا، پاشو بیا ببینم چته، ببینم باز چی به سر خودت آوردی. بازم خداروشکر امام رضا داریم وگرنه چه گلی به سرمون میریختیم؟