#تیکه_کتاب♡
وقتی به مکه رسیدیم وارد مسجدالحرام شدیم خانه ای را دیدم ،که تمام سالهای عمرم را به سوی آن خانه نماز خوانده بودم .دیوار کعبه را به آویز های سیاه رنگ پوشانده بودند و مردم در گرد ان طواف میکردند. وقتی چشمم به ان افتاد احساس عجیبی وجودم را در برگرفت از وقتی سیدعلی برایم توضیح داد که حقیقت کعبه مقام ولایت امیرالمومنین علی (ع) است. و ما باید گرد مقام ولایت طواف کنیم نگاهم به حج و تمام حقایق نهفته در آن عوض شد ، به مدینه رفتیم و شهر رسول الله را زیارت کردیم در کنار قبرستان بقیع و کوچه های بنی هاشم تا توانستم عمق ارتباط قلبی ام را محکم کردم ، وقتی نگاهم به در و دیوار های مدینه الرسول می افتاد که از ان غم مظلومیت صدیقه طاهره در همه جا منتشر شده بود احساس می کردم نصیبم از این منظره ها در طول زندگانی ام همین یکبارخواهد بود. مشامم رااز رایحه ملکوتی مادرم سیده بانوان تمامی جهان و اجداد طاهرینم پر می ساختم در پرده خیالم آنها را میدیدم که به ما خوش آمد می گویند و عنایتی پر از مهر و عطوفت به ما دارند. از مدینه که دوباره به مکه باز گشتیم و آماده حج تمتع می شدیم کم کم احساس کردم کودک می خواهد به دنیا بیاید...
📚کتاب کهکشان نیستی
#نقل_از_همسر_آیت_الله_سید_علی_قاضی طباطبایی
#روزمرگی_من_و_مامان👇
https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb