لعنت به هرچی بی حجابه ! الآن رفتم سر کوچه اشغال ها رو بذارم . دیدم دوتا دختر نوجوان بدون روسری از ماشین پیاده شدن. یکیشون روسری سر کرد و یکی اصلا نداشت. با زبون خوشی بهشون گفتم خواهرا یه روسری بپوشید سرتون. دیدم اون که روسری نداشت با پررویی گفت زندگی شخصیم به خودم مربوطه ! گفتم زندگی شخصی اونه که توی خونه است. وقتی میای خیابون دیگه زندگی شخصی نیست به بقیه هم مربوطه. گفت نه هیچ مربوط نیست‌ . گفتم چرا مربوطه. شما الان اگر یه الواطی بیاد گوشی تو بدزده یا به خودت توهین کنه یا آسیبی بزنه اونوقت فوری یا زنگ میزنی به پلیس یا دو جیغ میزنی ما مجبوریم بیایم نجاتت بدیم. تو این حین و بین دیدم یه زن بزرگتر اومد . گفت چیه . وارد بحث شد شروع کرد به داد و بیداد و با سلیطه گری صداشو برده بود بالا و می گفت به شما مربوط نیست . زندگی شخصیمه به کسی مربوط نیست 😡 گفتم مگه من چی بهشون گفتم ؟ گفت اصلا حق نداری چیزی بگی. شما اگه راست میگید این همه آدم که تو سطل زباله ها می گردند اونها رو درست کن. گفتم به اونها هم کمک کردم. همین امروز ۲۰۰ تومن ریختم به حساب مسجد محل برای فقرا . گفت اونها نمیدن به فقرا. این زباله گردها ... گفتم خب تو زباله گرد بیار ، یکی رو تو کمک‌ کن یکی رو من. و دیدم هی داره دهن دریدگی می‌کنه تا دوتا الواط جمع بشن. خودشم وضع حجاب درستی نداشت! من هم گوشی همراهم نبود. و دیدم فایده ندارد ادامه بدم. رها کردم و برگشتم. پیش خودم گفتم از بز چه زاید تی تی ! خیلی ناراحت شدم. گفتم : قال اخسئوا فیها و لاتکلمون صه صه . خدایا به حق خون شهدا شر این شیاطین جن و انس رو از سر ما و جامعه ما برطرف کن. واقعا تو این چند ماه اگر دولت و مجلس و .. قانون و فرایند امر به معروف را نهادینه کرده بودند امروز اون باید از من می ترسید و به حرف من عمل می‌کرد نه من از شر او رهاش کنم. اون آشغال ها رو شهرداری میاد جمع می‌کنه ولی این اشغال ها رو کی باید جمع کنه ⁉️ #حجاب #امربه_معروف_ونهی_ازمنکر #خون_شهدا #کاروان_انقلاب 🇮🇷 @karvane2

🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾 پوسترهای تخصصی عاقبت #حجاب و بی‌حجابی 🌺 <>🙊 Sokhann.blog.ir #کاروان_انقلاب 🇮🇷 @karvane2

بسم الله الرحمن الرحیم 🛑#حکایت_شب_اول_قبر🛑 آیت ا… مرعشی نجفی(ره) می فرمایند که شب اول قبر آیت‌‌الله شیخ مرتضی حائری(قدس سرّه)"، برایش نماز “لیلة‌ الدّفن"خواندم، بعد نماز هم سوره یاسین قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هدیه کردم. چند شب بعد او را در عالم خواب دیدم. حواسم بود که از دنیا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف چه خبر است؟ پرسیدم: آقای حائری! اوضاع‌تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می‌آمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشته‌ای دور صحبت کند شروع کرد به تعریف کردن… -وقتی از خیلی مراحل گذشتیم، همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می‌دیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم؛ این بود که رفتم و یک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می‌آید. صداهایی رعب‌آور و وحشت‌افزا! صداهایی نامأنوس که موهایم را بر بدنم راست می‌کرد. به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود. بیابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک می‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشی که زبانه می‌کشید و مانع از آن می‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به یکدیگر نشان می‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن؛ خواستم جیغ بزنم ولی صدایم در نمی‌آمد. تنها دهانم باز و بسته می‌شد و داشت نفسم بند می‌آمد. بدجوری احساس بی‌کسی و غربت کردم. با همه وجود از درون ناله سر دادم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده! در اینجا جز تو کسی را ندارم….! همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم. صدایی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من می‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزدیکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر و عقب‌تر می‌رفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم. آقایی را دیدم از جنس نور. نوری چشم نواز و آرامش بخش. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم و تشکری کنم؛ اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید: آقای حائری! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم گفتم : بله آقا ترسیدم، آن هم چه ترسی! هرگز در تمام عمرم تا به این حد نترسیده بودم. اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ‌ترک می‌شدم و خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. بعد به خودم جرأت بیشتر دادم و پرسیدم: راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید؟ و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگریستند فرمودند: من علی بن موسی الرّضا(ع) هستم. آقای حائری! شما 38 مرتبه به زیارت من آمدید من هم 38 مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبه‌اش بود. 37 بار دیگر هم خواهم آمد…!! (السلام علیک ایها الامام الرئوف) #امام_رضا (ع) #مردان_خدا 📿 @mardane_khoda

🔴 خاصیت استغفار قبل از خواب 🔵 امام صادق علیه السلام فرمودند: 🌕 کسی که زمان خوابیدن صد مرتبه استغفار کند گناهانش همچون برگ درختان فرو می‌ریزد وصبح که بلند شود گناهی برایش نماند. 📚 مکارم الاخلاق، ص ۶۱۰

بزرگترین شعار دینی در جهان معاصر ما، #حجاب است... مادران و پدران بزرگوار که نعمت ارزشمند دین اسلام زیور وجود معنوی شما گردیده است، توجه کنید... یک هشدار مهم و جدی !📢 دخترانتان را قبل از به تکلیف رسیدنشان به حجاب عادت دهید... نگوئید حالا واجب نیست؛ بماند برای بعد از تکلیفش!! آن وقت دیگر شما تصمیم گیرنده نیستید و این دختری که تا دیروز بدون روسری و با تاب و شلوارک در کوچه می آمده، به یکباره نمیتواند پوششی که یک زن مسلمان محجبه باید داشته باشد را انتخاب کند! این وظیفه شماست؛ اگر دختر و ناموس شما بی حجاب وارد جامعه شود، در قیامت شما هم مسئولید و در تمام گناهان او شریک هستید. متاسفانه امروز در کوچه و خیابان می بینیم که دختران ۱۰_۱۵ساله بدون پوشش کافی در جامعه رژه میروند!! ریشه این گناهان در خانواده و دستهای پنهان دشمنان اسلام و قرآن است! مبادا ما از جمله افرادی باشیم که در روایات آمده است لعنت خدا بر پدر و مادرهای آخرالزمان...!!! #حجاب‌فاطمی http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani

*نشانه های فقیه قَالَ أَبُو الْحَسَنِ (ع) مِنْ عَلَامَاتِ الْفَقِيهِ الْحِلْمُ وَ الْعِلْمُ وَ الصَّمْتُ إِنَّ الصَّمْتَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْحِكْمَةِ إِنَّ الصَّمْتَ يَكْسِبُ الْمَحَبَّةَ إِنَّهُ دَلِيلٌ عَلَى كُلِّ خَيْرٍ. حضرت رضا (ع) فرمود: از علامات و نشانه های فقیه، حلم، علم و سكوت است؛ همانا سكوت بابى از ابواب حكمت است و سكوت، محبت را كسب مي كند و راهنما به هر خوبى است. #کاروان_انقلاب 🇮🇷 @karvane2

🎥تصاویری از منزل شهید مرزبان محمدمهدی احمدی 🔻ساعاتی پس از اعلام شهادت «محمد مهدی احمدی»، مسوولان، بستگان و جمعی از دوستان این شهید بجنوردی در منزل او گرد هم آمدند و مداحان اهل بیت (ع) با ذکر مصیبت و مداحی، نام و یاد این شهید را گرامی داشتند. #شهدای_مرزبانی #کاروان_انقلاب 🇮🇷 @karvane2

🎞 افرادی که #اهل_نمازشب هستند، حتماً این کلیپ رو ببینند، تا با این ذکر بعد از نماز وتر پاداشی عظیم نصیب شان شود... 👈با ارسال این پست برای دیگران، در ثواب عظیم آن شریک می شوید..🎋 •┈┈••✾❀🕊❤️🕊❀✾••┈┈• #مردان_خدا 📿 @mardane_khoda

دلیرمردانی از این خطه، عاشقانه برای دفاع از کیان انقلاب اسلامی به میدان رزم رفته و عزیزانی مانند شهید ابوالفضل شمس بیرانوند و شهید کرم‌جان سگوند گمنامی را پیشه خود کردند و هنوز پیکر پاکشان به وطن بازنگشته است. شهید جاویدالاثر ابوالفضل شمس بیرانوند 🌹 فرزند : محمد ولادت: ۱۳۴۶/۰۷/۱۳ محل تولد: خرم آباد - بیرانشهر شهادت : ۱۳۶۵/۰۸/۲۲ محل شهادت : نهر عنبر (موسیان) محل دفن : گلزار شهدای شهرستان ( جاوید الاثر) شهید ابوالفضل شمس بیرانوند سیزدهم مهر ۱۳۴۶، در شهرستان خرم‌آباد به دنیا آمد. پدرش محمد (فوت۱۳۶۱) طلبه بود و مادرش ساعت‌بانو نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. جوشکار بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست ‌و دوم آبان ۱۳۶۵، در نهر عنبر توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید. تاکنون اثری از پیکرش به دست نیامده. شادی روح پاکش صلوات shahidd.blog.ir/post/1068 #مردان_خدا 📿 @mardane_khoda

بر امید استجابت آن‌قدر در می‌زنم  در هوای کوی عشقت بال و هم پر می‌زنم تا برآری حاجتم را از سر جود و سخا  بر ضریحت بوسـه‌ها با دیده‌ی تر می‌زنم 🌺میلاد #امام_رضا (ع) مبارک باد #اشعار_فاطمی 🌸🌼🍀 💠 @fatemi84 🌍fatemi84.blog.ir

نماهنگ خواهر و برادری - دهه کرامت ولادت امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) محمدحسین پویانفر و عبدالرضا هلالی #امام_رضا ع #کاروان_انقلاب 🇮🇷 @karvane2

آخرین پیام من این است که قدر امام و ولایت فقیه را بدانید خداوند می‌گوید: اگر شکر نعمت کردید نعمت را افزون می‌کنم، اگر هم کفران نعمت کنید از شما می‌گیرم. شکرگزاری از خدا فقط دعا به امام نیست بلکه اطاعت از فرمان‌های اوست. قدر امام را بدانید، مواظب باشید دل امام به درد نیاید و خدای ناکرده از ما به امام زمان شکایت نکند. #شهید_محمد_رضا_تورجی_زاده ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯

زندگینامه پاسدار شهید مدافع حرم ، مهدی دهقان یزدلی ، آران و بیدگل نام پدر : حسینعلی ولادت ۱۳۵۸/۰۲/۳۱ محل‌تولد: آران و بیدگل، روستای یزدل شهادت : ۱۳۹۷/۰۱/۲۰ محل شهادت : حمص - سوریه بر اثر اصابت موشک اسرائیلی مزار: جوار امامزاده بی بی زینب - روستای یزدل - آران و بیدگل مهدی دهقان یزدلی در مورخه 1358/2/31 در منزل حاج احمد زیارتی یزدل بدنیا آمده است . او به عنوان نیروی پشتیبان رزم در جبهه سوریه انجام وظیفه می کرده است. آنها بدلیل تهدیدات استکبار جهانی و رژیم جعلی اسرائیل با حمله موشکی بر علیه پایگاهشان بارها تغییر موضع می دهند . اما در نخستین ساعات روز دوشنبه مورخه 1397/1/20بر اثر اصابت 3 موشک از 8 موشک شلیک شده از جنگندهایF-15 دشمن صهیونیستی که از خاک لبنان به پایگاه هوایی (تی 4) در استان حمص سوریه شلیک می کنند به همراه شش نفر از همرزمانش به شهادت می رسند. shahidd.blog.ir/post/1067 #مردان_خدا 📿 @mardane_khoda

زندگینامه پاسدار شهید مدافع حرم ، مهدی دهقان یزدلی ، آران و بیدگل نام پدر : حسینعلی ولادت ۱۳۵۸/۰۲/۳۱ محل تولد : آران و بیدگل ، روستای یزدل شهادت : ۱۳۹۷/۰۱/۲۰ محل شهادت : حمص - سوریه بر اثر اصابت موشک اسرائیلی مزار: جوار امامزاده بی بی زینب - روستای یزدل - آران و بیدگل مهدی دهقان یزدلی در مورخه 1358/2/31 در منزل حاج احمد زیارتی یزدل بدنیا آمده است .او بعنوان نیروی پشتیبان رزم در جبهه سوریه انجام وظیفه می کرده است آنها بدلیل تهدیدات استکبار جهانی و رژیم جعلی اسرائیل با حمله موشکی بر علیه پایگا هشان بارها تغییر موضع می دهند . اما در نخستین ساعات روز دوشنبه مورخه 1397/1/20بر اثر اصابت 3 موشک از 8 موشک شلیک شده از جنگندهایF-15 دشمن صهیونیستی که از خاک لبنان به پایگاه هوایی (تی 4) در استان حمص سوریه شلیک می کنند به همراه شش نفر از همرزمانش به شهادت می رسند. زندگینامه شهید مدافع حرم سرهنگ پاسدار مهدی دهقان یزدلی مهدی دهقان یزدلی در مورخه 1358/2/31 در منزل حاج احمد زیارتی یزدل بدنیا آمده است . مادر بعد از فرزند اولش در روز نیمه شعبان نذر می کند که اگر فرزند دومش پسر باشد اسم او را مهدی بگذارند . مهدی چهار ساله بوده که به فلج اطفال دچار می شود دکترها از معالجه او نا امید می شوند . ولی پدر و مادر به اهل بیت رسول الله مخصوصا امام رضا (ع) متوسل می شوند و شفای او را می گیرند . یکبار هم انگشت دستش لای درب اتاق قرار می گیرد و قطع می شود . او را به بیمارستان نقوی منتقل می کنند و انگشتش را پیوند می زنند . در همان طفلیت هنگام بازی با ماشین یکی از همسایه ها تصادف کرده و زیر ماشین میرود. او را به بیمارستان می رسانند و24 ساعت بستری می کنند . مهدی در این حادثه آسیب جزئی می بیند . وی دوران دبستانش را در مدرسه شهید خادمی کوچه تقوی می گذراند و راهنمایی را هم در مدرسه خاوری ثبت نام می کند . او دیپلم خود را در دبیرستان امام زمان (عج) کاشان اخذ می کند . در کنکور سراسری با رتبه ی 2000 قبول می شود وبرای ادامه تحصیل درتاریخ1377/7/1وارد دانشگاه امام حسین (ع) تهران می شود و پس از گذراندن دوره کارشناسی در رشته مدیریت صنعتی در تاریخ 1/5/ 1382 با معدل 14 فارغ التحصیل شده و مفتخر به پوشیدن لباس سبز پاسداری و دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی و ولایت مطلقه فقیه می شود . مهدی از سال 1383 تا زمان شهادتش مسئول دفتر فرماندهی پایگاه هوایی شهید کریمی ، نیروی هوا فضای سپاه پاسدران کاشان بوده است . در مورخه 1380/5/5با یکی از بستگانش ازدواج می کند که حاصل این ازدواج دو فرزند پسر و یک فرزند دختر است . مهدی فردی منظم و منضبط و با اخلاق کاری بسیار عالی و فردی فعال و جدی در امر ورزش ، با آمادگی جسمانی بالا بوده است . وی در تاریخ 1396/12/23 برای پیوستن به رزمندگان حریم اهل بیت ، به جبهه مقاومت در سوریه اعزام می شود. او به عنوان نیروی پشتیبان رزم در جبهه سوریه انجام وظیفه می کرده است آنها بدلیل تهدیدات استکبار جهانی و رژیم جعلی اسرائیل با حمله موشکی بر علیه پایگاهشان بارها تغییر موضع می دهند . اما در نخستین ساعات روز دوشنبه مورخه 1397/1/20بر اثر اصابت 3 موشک از 8 موشک شلیک شده از جنگندهایF-15 دشمن صهیونیستی که از خاک لبنان به پایگاه هوایی (تی 4) در استان حمص سوریه شلیک می کنند به همراه شش نفر از همرزمانش به شهادت می رسند. منبع: بنیاد شهید شهرستان آران و بیدگل shahidd.blog.ir/post/1067 #مردان_خدا 📿 @mardane_khoda

. ♻️ سپیده بابایی ملی پوش وزن ۵۵ کیلوگرم تیم آلیش بانوان کشورمان، مدال نقره‌اش در رقابت‌های آلیش قهرمانی آسیا که روز دوم خردادماه در کشور ازبکستان برگزار شد را به شهید حسن تهرانی مقدم تقدیم کرد. فیلمی از این بانوی مازندرانی اهل قائمشهر منتشر شده که در حاشیه برنامه‌های ورزشی خود، مشغول اقامه نماز است. چرا وزیر ورزش مانند کوه‌نوردی که حجابش را فراموش کرده بود! برای ملاقات با این ورزشکاران برنامه‌ریزی نمی‌کند!؟ چرا رسانه‌هایی که کوچکترین اتفاقات زرد ورزشی را برجسته می‌کنند، نسبت به این اتفاقات زیبا ساکتند؟! 🔺برای دیدن یادداشت‌های حمید رسایی عضو کانال شوید🔻 eitaa.com/rasaee eitaa.com/rasaee

شهید حبیب الله کردعلیوند 🌹 نام پدر : قنبر تاریخ تولد: ۱۳۵۰/۰۵/۰۱ محل تولد : پلدختر- پاعلم شغل: دانش آموز بسیجی سن در زمان شهادت : ۱۷ سال تاریخ شهادت: ۱۳۶۷/۰۳/۲۷ محل شهادت : منطقه ماووت عراق - ارتفاعات قمیش شهدای لرستان پلدختر خاطرات شهادت در اینجا ↙️ shahidd.blog.ir/post/1071 #مردان_خدا 📿 @mardane_khoda

سردار شهید قاسم مدهنی 🌹 فرمانده محور عملیاتی تیپ 57 حضرت ابوالفضل (ع) استان لرستان بود که در تاریخ ۶۷/۰۳/۲۷ در ارتفاعات قمیش به شهادت رسید این شهید والامقام به عنوان شهید شاخص سال ۹۴ سازمان بسیج عشایری کشور شناخته شد. همسر شهید: دراین پنج سالی که بنده با ایشان زندگی کردم تمام صحبتهای ایشان در محدوده اسلام بود و ایشان در مدت زمان عقد حضور فعال در جبهه داشت. بنده در اندیمشک از استان خوزستان بدنیا آمدم. اولین فرزندمان دختری به نام حامده بود که در تاریخ ۶۳/۸/۲۵ بدنیا آمد و علت نامگذاری ایشان به این اسم این بود که فرزندمان همیشه حمد کننده خدا باشد. در مواقعی که بنده بیمار می شدم و در بیمارستان بستری بودم زحمات زیادی را متحمل می شدند. وی در خانه اخلاق فوق العاده ای داشت و خیلی به ما کمک می کردند و همیشه به خانواده های شهدا و فامیل و آشنایان سرکشی می کرد و تاکید بسیاری در خصوص حجاب و پوشیدن لباس داشتند. فرزند دوم ما که پسری بنام رضا بود وقتی که بدنیا آمد با تاکید آشنایان قرار شد که اسم ایشان را میلاد بگذاریم ولی به خاطر اینکه وی در روز میلاد حضرت امام رضا(ع) به دنیا آمد شهید قاسم مدهنی گفتند که خداوند اسم ایشان را گذاشته بایستی رضا باشد. من به شهید مدهنی می گفتم که به دانشگاه برود و ادامه تحصیل بدهد ولی ایشان می گفتند که جبهه از دانشگاه بالاتر است و باید از سرزمین خود دفاع کنم و می گفتند ما باید جز السابقون السابقون باشیم و همیشه به دخترش می گفت که حجاب را رعایت کند و اسلام را دوست داشته باشد چونکه من برای حفظ اسلام به جبهه می روم. shahidd.blog.ir/post/1076 #مردان_خدا 📿 @mardane_khoda