eitaa logo
مردان خدا 📿
372 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
891 ویدیو
60 فایل
مردان خدا کسانی که زندگی شان الگویی برای جویندگان حقیقت است. انبیاء ، علما ، شهدا ، صالحین و خوبان‌ عالم با ما همراه باشید 🥀🍀🌻🌹🌼 http://eitaa.com/joinchat/2035810317C9e86d81327
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 ضرورت پندگویی و پندپذیری 🌷 المُؤمِنُ یَحتاجُ إلی ثَلاثِ خِصالٍ: تَوفیقٍ مِنَ اللهِ، وَ واعِظٍ مِن نَفسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّن یَنصَحُهُ؛ مؤمن نیازمند سه خصلت است: توفیق از سوی خداوند، واعظی از درون خود، پذیرش از کسی که او را نصیحت می کند. 📗 تحف العقول، ص ۳۰۲. 📿 @mardane_khoda
منافق دروغگو قالَ ابْنُ مَسْعُودٍ قالَ النَّبىُّ (ص): لا يَزالُ الْعَبْدُ يَكْذِبُ وَ يَتَحَرّى الْكذْبَ حَتّى‏ يُكْتَبَ عِنْدَاللّهِ كَذّاباً. ابن مسعود گفت كه رسول اكرم (ص) می‌فرمود: آدمى دروغ می‌گويد و پيوسته به دروغگويى ادامه می‌دهد و در اين راه کوشش می‌كند تا كذاب می‌شود و نامش در ديوان دروغگويان ثبت می‌گردد. (محجة البيضاء، جلد 5، صفحه 239) 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از کاروان انقلاب
🌖 ۱ تیر ۹۹‌چه زمانی شروع می‌شود؟ در تمام مناطق ایران، گرفت جزئی از ابتدا تا انتها قابل رویت است. حدودا از ساعت ۹ صبح گرفت آغاز شده، حدود ساعت ۱۰ بیشینه گرفت جزئی را شاهد هستیم و در حوالی ساعت ۱۱ و نیم، گرفت به پایان می‌رسد. در شمال غرب ایران گرفت حدود دو ساعت و در جنوب غرب ایران حدود ۳ ساعت طول خواهد کشید. 🕋 خواندن دو رکعت واجب است که در ساعت ۹ تا ۱۰‌ صبح به نیت ادا خوانده شود . و در ساعت ۱۰ تا ۱۱/۳۰ صبح بدون نیت ادا یا قضا. و بعد از اتمام خورشید گرفتگی قضای آن واجب است. البته بهتر است مومنین توجه کنند و در همان‌ ساعت شروع یعنی ۹ تا ۱۰ بخوانند و از ثواب آن بهره مند شوند آن شاءالله. التماس دعا 👊 @dolate_enghelabi
✳ تجارت در دل شب! 🔻 وسط شب که مصطفی برای بیدار می‌شد، غاده طاقت نمی‌آورد. می‌گفت: «بس است دیگر. استراحت کن. خسته شدی.» و مصطفی جواب می‌داد: «تاجر اگر از سرمایه‌اش خرج کند، بالاخره ورشکست می‌شود. باید سود دربیاورد که زندگی‌اش بگذرد. ما اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم، ورشکست می‌شویم.» 📚 از کتاب « به روایت همسر شهید»
هدایت شده از اشعار فاطمی
آن بانویی که دختر موسی بن جعفر (س) است دخت علی و فاطمه ، بنت پیمبر(ص) است مهتابی از تلألو خورشـید انبـیا  اسـت یک فاطمه است و زاده‌ی زهرای اطهر است او را لقب به‌حضرت معصومه (س) داده‌اند در  پاکدامنی چو همانند  مادر  است با کاروانی از  مدینه  بیـامد به سمت قم قصدش  رضای خالق و  شوق برادر است او خواهـر امـام رضـا ، ثامن الحجج (ع) هم عمـه ی امام جواد است و مهتر است حمیدرضا فاطمی ✅سالروز فرخنده میلاد حضرت فاطمه معصومه (س) و روز دختر مبارک‌باد🎉 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌺🌼🍀 ➡️ @fatemi84 🌍 fatemi84.blog.ir
💌بخشی از نامه حضرت آیت‌الله‌ سعادت‌پرور (رحمة الله علیه) به یکی از سالکین : 🔖ابتلائاتى كه براى بشر پيش مى‌آيد، اكثراً براى آن است كه متوجه حضرت حق بشود و از غفلت، خارج شود، و متوجه منبع فيض گردد. 📚 رسائل عرفانى/ ص۲۵۹ 1️⃣🍃🌸🍃 گروه سنگر 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3131244593C33783170ff -------+•+•+🔹•🔸•🔹+•+•+------- 2️⃣🍃🌸🍃 کانال سنگر 👇👇👇 🇮🇷 @sangarr 🇮🇷 به ما بپیوندید و دیگران را هم پیوند دهید.
💢 به امر مقام معظم رهبری و فرماندهی معظم کل قوا، پیکر مطهر در حرم مطهر امام هشتم (ع) تشییع و به خاک سپرده خواهد شد. 📿 @mardane_khoda
باید انسانها، هم داده شوند و هم شوند، تا این کره‌ى خاکى و این جامعه‌ى بزرگ بشرى بتواند مثل یک خانواده‌ى سالم، راه کمال را طى کند و از خیرات این عالم بهره‌مند شود. مقام معظم رهبری 📿 @mardane_khoda
2616453.mp3
37.9M
زمزمه زیبای دعای کمیل بانوای:سید مهدی میرداماد انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است. به ما بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @salehanolmahdi_rey
هدایت شده از اشعار فاطمی
مرقـد شاهـچراغ  اسـت اینــجا به ز صدگلشن و باغ است اینجا گنبدش  مرکــز  شیــراز  بُـود حرمـش  مأمـن  صـد راز  بُـود  ششم ذیقعده سالروز ولادت باسعادت حضرت احمد بن موسی الکاظم ملقب به شاهچراغ(ع) بر شیعیان اهل بیت علیهم السلام مبارک باد 🌸🌼🍀 Eitaa.com/fatemi84
@zeinaba 📌رعایت نکردیم. سال ۱۳۷۷ به عنوان رایزن فرهنگی در کشور بوسنی و هرزگوین مشغول خدمت بودیم. برادران سپاه آن جا عملیات بازسازی به عهده شون بود و بعد از جنگ، در حال بازسازی بودند. یک بار حاج قاسم تشریف آوردند آن جا و شب مهمان ما شدند. سوال کردم از تعداد فرزندانشان. دهه هفتاد بود. حاج قاسم گفت: ما رعایت قانون جمهوری اسلامی رو نکردیم. (یعنی کنترل جمعیت که دوتا بیشتر نشه) بعد خاطره ای نقل کرد که : من خدمت مقام معظم رهبری رسیدم ، بحث فرزند شد من گفتم که ما رعایت قانون جمهوری اسلامی رو نکردیم. آقا فرمودند: این قانون رو ما خودمون هم قبول نداریم. 📚 کتاب حاج قاسم
هدایت شده از اشعار فاطمی
السلام علیک یا علی‌بن موسی‌الرضا(ع) مشهد آن شهر علی موسی الرضا آن که باشد قبلـه حاجات ما   تا به مشهـد پای‌کوبـان می رویـم در حرم باچشم گریـان می رویـم قطعـه‌ای از خاک زیبـای بهشـت بهـتر از هر معبـد و دیر و کنـشت قطعه ای از خاک زیبای بهشت وصف آن را با طلا باید نوشت ولادت باسعادت حضرت امام رضا (ع) مبارک باد 🌺🌹🌷🌸🍀🌼 #اشعار_فاطمی 🍀🌺🌻🌴🍀🌺 🆔 @fatemi84 🌍 fatemi84.blog.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎊🌹بریم مشهد🌹😊🎊 اول نیت کن بعد لینک کلیک کن 👇👇👇👇👇 http://360p.ir/8 🥀🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼 💥یه زیارت دلچسب با چشم دل در میلاد اباالحسن حضرت سلطان علی بن موسی الرضا 🌺🌺🌺 📿 @mardane_khoda
داستان_روز بسیار جالبه و خواندنی !!! علی‌نقی، ‌كاسب مؤمن و خیری بود كه هیچ‌گاه وقت نماز در مغازه پیدایش نمی‌کردند. در عوض این معلم قرآن در صف اول نماز جماعت مسجد دیده می‌شد. یك عمر جلسات مذهبی در خانه‌ها و تكیه‌ها به راه‌انداخته و كلی مسجد مخروبه را آباد كرده بود ولی از نعمت فرزند محروم بود ... آن‌هایی كه حسودی‌شان می‌شد و چشم دیدنش را نداشتند، دنبال بهانه می‌گشتند تا نمكی به زخمش بپاشند ..! آخر بعضی‌ها عقده پدر او را هم به دل داشتند؛ پیرمردی كه رضاخان قلدر هم نتوانسته بود جلسات قرآن خانگی او را تعطیل كند ..! علی‌نقی راه پدر را ادامه داده بود اما الان پسری نداشت كه او هم به راه پدری برود. به خاطر همین همسایه كینه‌توز، بهانه خوبی پیدا كرده بود تا آتش حسادتش را بیرون بپاشد؛ درب را زد. علی‌نقی آمد دم درب ... مردك به او یك گونی داد و گفت: «حالا كه تو بچه نداری، بیا این‌ها مال تو، شاید به كارت بیاید». علی‌نقی در گونی را باز كرد، ۱۱ تا بچه گربه از توی آن ریختند بیرون ..! قهقهه مردك و صدای گریه علی‌نقی قاطی شد ... كنار در نشست و دستانش به دعا بلند و گفت «ای كه گفتی بخوانیدم تا اجابت‌تان كنم ..! اگر به من فرزندی بدهی، نذر می‌كنم كه به لطف و هدایت خودت او را مبلغ قرآن و دینت كنم». خدایی كه دعای زكریای سالخورده را در اوج ناامیدی اجابت كرده بود، ۱۱ فرزند به علی‌نقی داد كه اولین‌شان همین حاج آقا محسن قرائتی است ...👌🌹
هدایت شده از کاروان انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در آمریکا گروه مسلح سیاه پوست اعلام موجودیت کرد و در پارکی که پاتق افراد مسلح نژادپرست بود رژه رفتند. 👏 👊 @dolate_enghelabi
... انسان باید عادت به ذکری داشته باشد! که در مواقع حساسِ مرگ و انتقال از این عالم ، بتواند طبق عادت همیشگے آن ذکر را بگوید … «آیت اللّٰه کوهستانی» 📿 @mardane_khoda
🌹ماجرای جالب خادمی حاج قاسم برای حرم امام رضا(ع) از زبان آیت الله رئیسی ✍"گاهی حاج قاسم، آقای نصرالله و افراد دیگر به مشهد می‌آمدند، منتهی آمدنشان چندان آشکار نبود، من و چند نفر دیگر می‌دانستیم که ایشان آمده‌اند. گاهی آشکار می‌آمد که به خاطر ارادت مردم نمی‌توانست در حرم زیارت کند. در برخی مواقع هم از قسمت مخصوص مشرف می‎شد که بتواند راحت‌تر زیارت کند. البته دوست داشت علنی و بین مردم به زیارت برود. به ما هم می‌گفت من می‌روم پایین زیارت کنم. وقتی می‌رفت مردم دورش جمع می‌شدند و می‌گفت نتوانستم درست زیارت کنم. باید دوباره به اینجا بیایم و زیارت کنم. یک بار که ایشان به بارگاه حضرت رضا مشرف شد همزمان با غبارروبی بود. چون همیشه در منطقه بود جوری برنامه را تنظیم کردیم که ایشان بتواند در غبارروبی شرکت کند. غبارروبی مراسم بسیار با معنویتی است. همه دلشان می‌خواهد در آن شرکت کنند. قبل از تولیت بنده و در طول سال‎های بعد از انقلاب اسلامی همیشه این‌طور بوده که فقط علما می‌توانستند داخل ضریح مطهر حضور پیدا کنند. روزی که ایشان آمده بود بعد از اینکه مراسم غبارروبی تمام شد، حال ارتباط با حضرت رضا پیدا کرد و اشک می‌ریخت. غبارروبی که تمام شد به ذهنم آمد ما و آقایانی که از علما هستند و افراد دیگر همگی خادمان امام رضا هستیم. ما به زائرین حضرت و دستگاه و بارگاه علی بن موسی‌الرضا خدمت می‌کنیم، اما آقایی که اینجا ایستاده است و برای امام رضا اشک می‌ریزد به حرم اهل‌بیت خدمت کرده است، نه فقط در مشهد بلکه در منطقه. ایشان به حرم حضرت زینب و اعتاب مقدسه خدمت کرده است. ایشان خادم واقعی حضرت رضااست. در آن زمان به ذهنم رسید برای اولین بار این رسم را که همیشه علما داخل ضریح می‌آیند با حجت و فلسفه نقض کنم. به دوستان گفتم به حاج ق‌اسم بگویید داخل ضریح مطهر بیاید، حال معنوی عجیبی داشت. از جاهایی که ایشان از حضرت رضا طلب و آرزوی شهادت کرد همان جا بود، چون خیلی از یاران و نیروهای تحت امرش رفته بودند. ما فضاهایی را که او با آنها مواجه بود ندیده بودیم. شاید بهترین حاجتی که می‌خواست از حضرت رضا بگیرد همین بود. به ما و سایر دوستان هم همین را می‌گفت. 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از 💖꧁ꕥ💗همراه شهیدان💗ꕥ꧂💖
یکی از فرماندهان حزب دموکرات روبه‌روی حاج احمد در مریوان می‌جنگید، به گوش حاج احمد می‌رسد که زن و بچه فرمانده حزب دموکراتِ ضد انقلابِ دشمنِ تو، در همین شهر مریوان با فقر دارد دست و پا می‌زند و کسی را ندارد که کمکش کند، احمد ، ساعت ۱۱ شب بلند می‌شود و به خانه دشمن ضد انقلاب خود می‌رود، درب خانه را می‌زند، زن با ترس درب خانه را می‌بندد که حاج احمد پای خود را لابه لای درب می گذارد و به او می گوید: نترس خواهرم؛ من‌متوسلیانم، زن با لحن و برخورد احمد آرام می‌شود، احمد دست در جیبش می‌کند و می‌گوید: من ماهی چهار هزار تومان حقوق می‌گیرم، بیا این دو هزار تومان مال تو و دو هزار تومان هم مال من! خدا بزرگ است می رساند. ✾━═━❖همراه شهیدان❖━═━✾ راه شـ‌هــــــــــــدا ادامه دارد... ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ ┏━⊰✾✿✾⊱━═━═━═━┓ ❖@hamrah_shahidan❖ ┗━═━═━═━⊰✾✿✾⊱━┛
آ‌
🌷سرانجام مادر دق کرد:👇 💥در گردان مان يک پيرمرد ترک زبان داشتيم، کمتر از احوالات خودش حرف مي‌زد؛ هرگاه از او سؤالي مي‌پرسيديم، يک کلام مي‌گفت من یک بسيجي‌ هستم. گردان به مرخصي رفت؛ به همراه يکي از بچه‌ها او را تعقيب کرديم؛ او داخل يکي از خانه‌هاي محقر در حاشيه شهر قم رفت؛ جلو رفتيم و در زديم، وقتي ما را ديد، خيلي ناراحت شد و گفت ‌چرا مرا تعقيب کرديد؟😨 💥 گفتيم ‌مااز لشکر علي‌بن ابي‌طالب(ع) هستيم، آقا گفته از احوالات زيردست‌هاي خودتان باخبر باشيد. وارد منزل شديم، زيرزميني بسيار محقر با ديوارهاي گچ و خاک و پيرزني نابينا که در گوشه‌اي نشسته بود!😰 از پيرمرد در مورد زندگي‌اش، بسيجي شدنش و همسر پيرش سؤال کرديم. پيرمرد گفت ‌ما اهل شاهين‌دژ اطراف تبريز بوديم، در دنيا يک پسر داشتيم که فرستاديم قم طلبه و سرباز امام زمان (عج) شود. مدتي بعد، انقلاب پيروز شد؛ بعد هم در کردستان درگيري شروع شد. او آمد شهرستان، با ما خداحافظي کردو راهي کردستان شد؛ چند ماه از او خبر نداشتيم، به دنبالش رفتم بعد ازپيگيري گفتند ‌پسرت شهيد شده، جنازه‌اش هم افتاده دست ضد انقلاب. بعداز مدتي خبر دادند پسرت را قطعه قطعه کرده‌اند و سوزانده‌اند؛ هيچ اثري از پسرت نمانده. همسرم ازآن روز کارش شد فقط گريه کردن. آن‌قدر گريه کرد تا اينکه چشمانش نابينا شد!😰 ⭐ از آن روز گفتم هر چيزي که اين پيرزن داغ ديده بخواهد برآورده مي‌کنم؛ يک روز گفت به ياد پسرم برويم قم ساکن شويم. ما هم اينجا آمديم؛ من هم دست‌ فروشي مي‌کردم. يک روز گفت‌ آقا، يک خواهشي دارم برو جبهه و نگذار اسلحه فرزندم روي زمين بماند. من هم آمدم از آن روز همسايه‌ها از او مراقبت مي‌کند بعد از مدتي به منطقه برگشتيم؛ شب عمليات کربلاي پنج بود؛ هرچه آن پيرمرد اصرار کرد، نگذاشتم به عمليات بيايد گفتم ‌چهره آن پيرزن معصوم در ذهنم هست، نمي‌گذارم بيايي! گفت:‌ 👈اشکالي ندارد، اما من مي‌دانم پسرم بي‌معرفت نيست! 🌷آن پيرمرد بسيجي از پيش ما به گرداني ديگر رفت؛ در حين عمليات ياد او افتادم وگفتم تماس بگیرم و به مسئولين آن گردان سفارش کنم نگذارند پيرمرد جلو بيايد. تماس گرفتم با فرمانده گردان صحبت کردم، سراغ پيرمرد را گرفتم؛ فرمانده گردان بي‌مقدمه گفت‌ ديشب زديم به خط دشمن، و همان پيرمرد بسيجي به شهادت رسيده که پيکرش نیز همان جا مانده است. بدنم سرد شد با تعجب به حرف‌هاي او گوش مي‌کردم؛ خيلي حال و روزم به هم ريخته بود؛ بعد از عمليات يکسره به سراغ خانه آنها رفتم. 🚩جلوي خانه شلوغ بود؛ همسايه‌ها آمدند و سؤال کردند شما چه نسبتي با اهل اين خانه داريد!؟ خودم را معرفي کردم؛ بعد آنها گفتند: چهار روز پيش وقتي رفتيم به او سر بزنيم، ديديم همان طور که روي سجاده مشغول عبادت بوده، به رحمت خدا رفته و دق کرده است.... 👈 راوی حسين کاجي برگرفته از نشريه يالثارات الحسين(ع) در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم یک قطره ی آبم که در اندیشه ی دریا افتادم و باید بپذیرم که بمیرم یا چشم بپوش از من و از خویش برانم یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی است من ساخته از خاک کویرم که بمیرم خاموش مکن آتش افروخته ام را بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم 📿 @mardane_khoda
✔️مخفی بودن اولیای الهی در بین مردم جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج سید حسین هاشمی نژاد می گفتند: یک روز که در خدمت آقای شیخ جعفر مجتهدی نشسته بودم، صحبت از تشرف بعضی از بندگان بی نام و نشان خدا به محضر حضرت ولی عصر علیه السلام به میان آمد، ایشان فرمودند: روزی یکی از وسایل اتاق، در نجف اشرف خراب شده بود و من از تعمیر کار جوانی خواستم تا برای تعمیر آن به حجره بیاید. هنگامی که او مشغول تعمیر بود، ناگهان در این فکر فرو رفتم که سعادت نصیب من شده است و خدمت مولایم امام زمان علیه السلام مشرف شده ام، ولی بسیاری از مردم از این فیض محرومند. در همین حین، چشمم به تعمیر کار افتاد و متوجه او شدم؛ ناگهان جوان تعمیر کار سرش را بلند کرده و گفت: آقا، من هم تاکنون دو مرتبه خدمت مولایم حضرت صاحب الزمان علیه السلام مشرف شده ام!! آقای مجتهدی می فرمودند: با شنیدن این مطلب به شدت حالم متغیر شد و با خود گفتم: بندگان خاص خدا ممکن است در هر لباسی باشند. ۹۱ ༻‌♡♡༺‌‌‌ 📿 @mardane_khoda
هدایت شده از مردان خدا 📿
✔️مخفی بودن اولیای الهی در بین مردم جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج سید حسین هاشمی نژاد می گفتند: یک روز که در خدمت آقای شیخ جعفر مجتهدی نشسته بودم، صحبت از تشرف بعضی از بندگان بی نام و نشان خدا به محضر حضرت ولی عصر علیه السلام به میان آمد، ایشان فرمودند: روزی یکی از وسایل اتاق، در نجف اشرف خراب شده بود و من از تعمیر کار جوانی خواستم تا برای تعمیر آن به حجره بیاید. هنگامی که او مشغول تعمیر بود، ناگهان در این فکر فرو رفتم که سعادت نصیب من شده است و خدمت مولایم امام زمان علیه السلام مشرف شده ام، ولی بسیاری از مردم از این فیض محرومند. در همین حین، چشمم به تعمیر کار افتاد و متوجه او شدم؛ ناگهان جوان تعمیر کار سرش را بلند کرده و گفت: آقا، من هم تاکنون دو مرتبه خدمت مولایم حضرت صاحب الزمان علیه السلام مشرف شده ام!! آقای مجتهدی می فرمودند: با شنیدن این مطلب به شدت حالم متغیر شد و با خود گفتم: بندگان خاص خدا ممکن است در هر لباسی باشند. ۹۱ ༻‌♡♡༺‌‌‌ 📿 @mardane_khoda