eitaa logo
مرد کاغذی
145 دنبال‌کننده
353 عکس
188 ویدیو
4 فایل
سرخوشی این جهان، لذت یک آن بوَد آن‌چه تو را خوش‌تر است، راه به آنم بده می‌شنوم: @Jagerani
مشاهده در ایتا
دانلود
با دوگانگی جالبی روبرو هستیم؛ از در استان‌ها و شهرها از سوی ستاد ملی مبارزه با این بیماری گله داریم و خودمان تلاش می‌کنیم ابتلای خود و عزیزانمان به این ویروس لو نرود! می‌شود خودمان به داد خودمان برسیم با دو کلمهٔ «کرونا دارم»/ «کرونا گرفتم»! لطفاً 😷 Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
افسانه لیوربرد بار دیگر زنده شد پنج‌شنبهٔ گذشته برای دومین بار در پنج سال اخیر استمفوردبریج قهرمان را مشخص کرد؛ این‌بار سرخ‌های ! چند نکته به همین بهانه: ۱- به دنیا آموخت صبر، عشق، وفا و تلاش نتیجه اش شیرین است. ۲- برای موفقیت نباید خاص بود، آدم‌های معمولی هم با تلاش می‌توانند موفق شوند، مثل آقای ! ۳- این اولین قهرمانی لیورپول در ساختار جدید لیگ است. ۴- سی سال بدون جام و این‌همه طرفدار، یعنی زیبا هم می‌تواند هوادار را کنار تو نگه بدارد. ۵- لیوربردها (پرنده اسطوره‌ای لوگوی باشگاه و نماد شهر لیورپول) با ۴۸ جام پرافتخارترین باشگاه جزیره‌اند، در این سه دهه بی‌جامی آن‌ها، شیاطین سرخ تنها یک پرمیرلیگ (۲۰) بیشتر از آن‌ها دارند. ۶- اولین قهرمانی سرخ‌های در لیگ انگلیس از پس رقابت سخت و نزدیک با سیتی برای صعود از لیگ دو رقم خورد؛ و حالا آخرین قهرمانی هم با رقابتی آسان با همین باشگاه و کسب سریع‌ترین جام لیگ برتر رخ داده است. ۷- لیورپولِ کلوپ در سال اول؛ هشتم شد، گفته بود بعد از چهار سال جام می‌گیرد و همین هم شد، سال چهارم فاتح شد و حتی در یک سال اخیر چهار جام ، جام باشگاه‌های جهان، سوپر کاپ اروپا و لیگ قهرمانان اروپا را به خانه برده است. به مربیان خوب زمان بدهیم. ۸- در دو دهه گذشته پنج نفر فاتح سه‌گانه اروپا شده‌اند (فرگوسن، گواردیولا، مورینیو، هاینکس، انریکه) این دهه نوبت بهترین مربی ۲۰۱۹ جهان است، تنها آلمانیِ فاتح بالاترین لیگ انگلیس. ۹- کاش شش سال پیش لیز نمی‌خوردی آقای ، این جام شایستهٔ دستان تو بود! ۱۰- اگر تافی‌ها به‌خاطر یک مشت پوند! را ترک نمی‌کردند، آقای شهردار به فکر تأسیس لیورپول برای استفاده از زمین بلااستفاده‌اش نمی‌افتاد. مرسی ! ۱۱- دوران طلایی و درخشان سرخ‌های مرسی‌ساید با و را خاتمه داد و دوران احیای آن با و آخرین قهرمانی پیش از این را ! شاید این‌بار هم اگر نبود؛ دنیای فوتبال باید نگران آن همه شور و عشق و انتظار هواداران می‌بود! ۱۲- سرخ‌ها را نمی‌شود دوست نداشت، همان‌ها که بیست سال پس از فاجعه هیسل؛ با طرح موزاییکی amicizia (به‌معنای دوستی در ایتالیایی) به یوونتوسی‌ها خوش‌آمد گفتند؛ هر چند در بازی برگشت با پرچم‌های «حیوان‌های انگلیسی» روبرو شدند! ۱۳- دو شعله فروزان لوگوی لیورپول؛ یادمان ۹۶ هوادار کشته شدهٔ سرخ‌ها در فاجعه هیلزبورو است؛ هوادارانی که ۲۳ سال بعد اعلام شد در آن اتفاق مقصر نبوده‌اند و نخست وزیر از آن‌ها عذرخواهی کرد و نشریاتی مثل «سان» به دروغ بودن تیترهای خود علیه هواداران اعتراف کردند! ۱۴- حالا کلوپ حداقل تا ۲۰۲۴ با در آنفیلد ماندگار است، ستاره‌های سرخ هم تا ۲۰۲۳ قرارداد دارند، مجموعه ۹۲۰۰ مترمربعی آن‌ها هم در حال اتمام است، این‌ها همه از احیا و پرواز لیوربردهای افسانه‌ای در جزیره و اروپا و جهان حکایت دارد. ۱۵- پنج‌شنبه شب گذشته اگر دنیا و انگلیسی‌ها جای جرارد را در این قهرمانی خالی می‌دیدند؛ ایرانی‌ها همه را طلب کردند؛ تونل افتخار در خانه برای لیورپول در پنج‌شنبه هفتهٔ آتی با گزارش عادل؛ دلچسب‌تر است، یک شیرینی خوب صداوسیما برای عاشقان فوتبال! (آرزو بر جوانان عیب نیست) ۱۶- این قهرمانی نشان داد برای خیلی‌ها فتح لیگ داخلی شیرین‌تر از فتح قاره و جهان است!/ ابراهیم جاگرانی |۷ تیر ۱۳۹۹| Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
درگذشت یک خبرنگار به‌دلیل ابتلا به کرونا و چند نکته سردبیر روزنامه جام جم به دلیل ابتلا به کرونا در ۳۸ سالگی درگذشت. رئیس صداوسیما در پیام تسلیت خود نوشت: روح‌الله عزیز، دلاورانه در جهاد رسانه‌ای علیه به میدان آمد و علاوه بر کار در رسانه، لحظه‌ای در خدمت خالصانه به مردم و رفع مشکلات آن‌ها غفلت نکرد. چند نکته به همین بهانه: ۱- خبرنگاری عشق است، کسی برای رسیدن به ثروت یا پست مدیریتی و رفع دغدغه اشتغالش نه می‌شود و نه خبرنگاری را توصیه می‌کند. ۲- با عشق می‌شود دل به خطر زد، خطر هم در سوریه و عراق و افغانستان است، هم در بخش بیماران کرونایی یک بیمارستان! ۳- خط خبر از خط مقدم مهم‌تر است، خط مقدم را می‌شود با پاتک پس گرفت اما خط رسانه‌ای اگر از دست برود؛ همه چیز از دست می‌رود. ۴- به درخواست ، از همان ماه اول جنگ با کرونا، شامل کادر پزشکی، پرستاری، بهداشتی و خدماتی بیمارستان‌ها را خواند. ۵- ، اولین و آخرین خبرنگار کرونایی نیست، خبرنگاران برای تهیه گزارش، مصاحبه و خبر مجبور به حضور در بیمارستان و بخش مراقبت‌های ویژه و گفت‌وگو با پزشکاران و بیماران هستند و در معرض خطر و ابتلای جدی به کرونا قرار دارند. ۶- رهبر انقلاب ۲۱ اردیبهشت ۹۹ هم در ارتباط تصویری با ستاد ملی کرونا، آرزو کردند هنرمندان بتوانند همچون شهید با گفتار و نوشتار و کارهای هنری و نمایشی، جزئیات جهاد عظیم مردمی در روزهای کرونایی کشور را به شیرینی روایت و آن را در تاریخ ماندگار کنند. ۷- برای تحقق این آرزو و مطالبه رهبر انقلاب به‌جاست خبرنگاران و روزنامه‌نگاران جان‌باخته در این مسیر هم - مبتلا به کرونا - چون مدافعان سلامت، «شهید خدمت» خوانده شوند. ۸- آذر و دی‌ماه سیاه ۸۴ فراموش‌مان نمی‌شود، آنجا؛ هم خبرنگاران سرنشین C-130 ارتش از جمله بوشهری، شهید خوانده شدند، هم سردار و فرماندهان سرنشین جت فالکون. ۹- خبر یعنی مردم، و خبرنگار یعنی مردمی؛ پویش تنها نمونه‌ای از حضور خبرنگاران در رزمایش و کمک مادی به هم‌وطنان خود است، در استان‌ها هم خانه مطبوعات پای کارند و نمونه‌ای از آن است. ۱۰- و آخر اینکه در این روزهای کرونایی که خبرنگاران از مطالبات و مشکلات مردم و مشاغل مختلف می‌نویسند، خود کم مشکل ندارند، از امنیت شغلی تا اخراج به بهانه تعدیل نیرو و... آن‌ها را دریابید./ ابراهیم جاگرانی |۳ مرداد ۱۳۹۹| Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
باز هم قهرمانی سرخ‌ها؛ این‌بار با آقای گل‌محمدی/ حالا نوبت رکوردهاست فشردگی بازها، شیوع ، نبود تماشاگران و اراده مدعیان برای قهرمانی در نبود برانکوی هم مانع از کسب سیزدهمین قهرمانی لیگ سرخ‌ها در سیزدهمین سال شروع مربی‌گری پسر آن‌ها نشد. بعد از ، ، و ، پنجمین مربی است که نیمکت پرسپولیس را دو باره تجربه می‌کند و تنها کسی است که پرسپولیس را در میانه فصل تحویل گرفته و قهرمان کرده است. او پس از پروین، (جوان‌ترین مربی تاریخ سرخ‌ها با ۳۳ سال سن) و ، چهارمین ایرانی است که پرسپولیس را قهرمان لیگ می‌کند. (دایی و هم در جام حذفی و انتخابی آسیا (۱۳۴۷) سرخ‌ها را قهرمان کرده‌اند) «یحیی» اگر جام حذفی را هم ببرد، تاریخ‌سازی می‌کند و آن‌وقت دههٔ نود بهترین ۱۰ سال تاریخ پرسپولیسی می‌شود که در دههٔ ۷۰، شش قهرمانی کسب کرده است. رفت و برگشت یحیی در زمین و نیمکت پسر نجیب پرسپولیس بعد از بازی در و درخشش در پورای منحل شده پایتخت، ۷۴ تا ۷۸ به پرسپولیس آمد، ۱۰۳ بازی برای این تیم انجام داد تا اینکه آن تب مالت معروف گرفت، بیماری را شکست داد اما پروین او را - با بی مهری - کنار گذاشت، بدون اعتراض به رفت، تلاش کرد، درخشید، به ترکیب ثابت تیم ملی رسید و باز پروین او را بعد از سه سال به خانه برگرداند. نیم‌فصل دوازدهم لیگ برتر هم که تیم رده دوازدهمی پرتغالی را تحویل گرفت، وقتی اشک را در آخرین نود ۹۱ دید، گفت از این تیم می‌رود، چون همه چیز نیست، هر چند این تصمیم را احساسی و فیلم هندی خواند و استعفایش را نپذیرفت، اما خرداد ۹۲ که تماشاگران بدون توجه به رساندن تیم به رده هفتم و تنها دو شکست او در ۲۲ بازی، پس از باخت در پنالتی‌های فینال حذفی؛ «حیا کن رها کن» گفتند؛ حیا کرد و بعد از حضوری ۱۵۰ روزه در این تیم رفت! (برانکو که از اواخر لیگ چهاردهم روی نیمکت پرسپولیس نشسته بود، و تیم پانزدهم را خودش بسته بود، در بازی پایانی این لیگ با وجود از دست دادن قهرمانی؛ ایستاده تشویق شد) رفت و باز هم هیاهو نکرد و زمین و زمان را مقصر ندانست، با پرسپولیسِ دایی را شکست داد، با در دبل کرد، مشهدی‌ها را اولین بار آسیایی کرد و با تیکی‌تاکای ایرانی‌اش هم کاندیدای سرمربیگری تیم ملی و جانشینی شد، هم گزینه اول داخلی سرخ‌ها برای رؤیای ساخت پوکر قهرمانی. بازگشت قهرمانانه اگر روزی از ایران رفت و ۹ سال بعد - ۲۰۱۵ - پخته‌تر بازگشت و این‌بار محبوب و ماندگار رفت؛ یحیی هم بعد از هفت سال پخته‌تر به خانه برگشت، او بهتر از هر کسی می‌دانست تحویل گرفتن تیمی که سه فصل و نیم با قهرمانی خو گرفته، و در نیمه نهایی جام حذفی و بازی‌های آسیایی قرار دارد به چه معناست. بعد از پنج سال حضور خارجی‌های موفق و بهترین شروع و نتایج پرسپولیس، با جسارت و نجابت خاص خودش؛ روی نیمکت نشست و با شش پیروزی و یک تساوی در ۷ بازی اول که بیشتر آن با مدعیان قهرمانی و کسب سهمیه بود، بالاتر از و برانکو، بهترین شروع مربیان تاریخ این تیم را رقم زد تا قرمزها به بلندپروازی‌های آینده چشم بدوزند. پرسپولیسِ یحیی تاکنون در ۱۱ بازی لیگ؛ ۱۰ پیروزی و یک تساوی داشته، نباخته، هفت کلین‌شیت کرده و تنها پنج گل خورده، در حالی که کالدرون در ۱۵ بازی نیم فصل ۱۰ برد و ۴ شکست داشت و هم ۴ شکست و تنها ۷ برد در ۱۳ بازی تیمش کسب کرده بود. حالا نوبت رکوردهاست با شکست طلسم و کسب رکوردهایی چون سریع‌ترین قهرمانی (چهار هفته به پایان)، بیش‌ترین قهرمانی لیگ برتر (شش جام)، اولین تاریخ لیگ ایران، بیشترین برد در لیگ (تاکنون ۲۰)، عبور از هزار امتیاز در مجموع لیگ کشور، بیش‌ترین برد متوالی خارج از خانه (۱۰ برد، سپاهان و تراکتور و با ۵ برد پیشتاز بودند)؛ پرسپولیسی‌ها چشم‌شان به دستیابی یا شکست رکوردهای دیگر لیگ است: دبل قهرمانی (همچون پروین و برانکو)، بیش‌ترین امتیاز، بیش‌ترین اختلاف، بیش‌ترین گل و بهترین خط دفاع. شاید می‌دانست این پسر نجیب بدون لیدر و رسانه و بادیگارد قرار است روزی در فوتبال ایران آقایی کند که در آن بازی معروف ۲۰۰۴ گفت: «چه وقت زدن بود آقای گل محمدی؟» باید دید در روزهای مانده از لیگ نوزدهم و فصل بعد «چه میکنه این یحیی؟»/ ابراهیم جاگرانی |۳ مرداد ۱۳۹۹| Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
سرود باشگاه شما چیست؟/ سرودهای معروف در فوتبال دنیا شیوع و بسته شدن درب ورزشگاه‌ها به روی تماشاگران، شبکه‌های تلویزیونی را وادار به راهکارها و خلاقیت‌های جدید برای حفظ و افزایش مخاطبان خود کرد. رجوع به آرشیو صوتی جذاب بازی رایانه‌ای «فیفا» (شرکت ایی‌ای‌اسپورت)، نصب ماکت تماشاگران و شبیه‌سازی آن‌ها در تلویزیون و پخش صدای ضبط شده‌شان در استادیوم‌ها، گوشه‌ای از تلاش اروپایی‌ها برای گرم نگه داشتن تنور لیگ‌های خود در روزهای پایانی آن بود. در ایران هم با شروع دوبارهٔ بازی‌های ، فولادی‌ها در میزبانی از ، هیاهوی هوادارانشان را از بلندگوهای با بازیکنانشان همراه کردند، اتفاقی که بعد از آن در چند ورزشگاه دیگر هم تکرار شد. در و ، هنگام پخش بازی‌ها شخص باتجربه‌ای از شرکت سازنده بازی‌های رایانه‌ای فیفا، در اتاق فرمان، روند مسابقه را به دقت دنبال و با توجه به شرایط بازی، کلیپ شنیداری مناسب را به‌عنوان صدای پیرامون پخش می‌کرد. در ایران اما با اینکه نیم قرن از اولین پخش زنده در تلویزیون می‌گذرد (تابستان ۱۳۴۹/جام جهانی ۱۹۷۰) بی‌توجه به شرایط بازی، آن هم با یادآوری گزارشگر، چند «پرسپولیس سرور استقلال» و «استقلال سرور پرسپولیس» پخش می‌شود که حتی گزارشگر هم به اشتباه می‌اندازد و دنبال یافتن منبع صدا ـ تماشاگر ـ در استادیوم می‌افتد! امشب (۳۰ مرداد ۹۹) نوزدهمین سال لیگ حرفه‌ای و برتر فوتبال ایران هم تمام می‌شود، بیش از یک قرن از ورود فوتبال به و ایران از سوی انگلیسی‌ها و ملوانان خارجی کشتی‌ها می‌گذرد، صد سال از اولین سازمان و تشکیلات فوتبال ـ انجمن ترقی و ترویج فوتبال ایران ـ در کشور گذشته، اما هنوز هیچ باشگاهی در ایران سرود و شعار اختصاصی ندارد! و صداوسیما از میان صداهای بستهٔ تماشاگران در روزگار پیش از کرونا، به دنبال صدایی برای روزهای تنهایی بازیکنان است و دست آخر به دو سرور این و آن سکوی ۳۶ آزادی ـ جایگاه تیفوسی‌ها در شمال غربی ورزشگاه آزادی ـ می‌رسد! تلویزیون که خود «یک دانشگاه است و می‌تواند مملکتی را اصلاح کند» (امام خمینی(ره)) با وجود فقد و فقر شعار و سرود در تیم‌های ایرانی، شاید می‌توانست به‌جای جستجو میان شعارهای بعضاً بوق‌دار سکوها، با تبدیل کرونا به فرصت، با صداسازی مناسب، چند شعار خوب قابل پخش را به تماشاگران و فوتبالدوستان کشور معرفی کند. ۱۰ سرود معروف باشگاه‌های جهان باشگاه‌های بزرگ دنیا از سرودهای تاریخی خود جدا نیستند و هواداران دو آتشه تیم‌ها معمولاً به سرودهای قدیمی و شاید معنادار خود افتخار می‌کنند. با یک جستجو؛ نام باشگاه‌هایی مانند ، و در رأس این باشگاه‌ها می‌بینید. (مشترک) شعار «تو تنها قدم نخواهی زد» لیورپولی‌ها دیگر یک شعار معمولی نیست، یا حتی فریاد چند بارهٔ کلمه «رُم» تماشاگران #آ.اس.رم در . شعار «همیشه برای قهرمانی پیش می‌رویم» باشگاه در جنگ جهانی دوم موجب تحریک افکار عمومی و تشکیل گروه‌های مبارز می‌شد! و یا سرود باشگاه اول آندلوس (سویا) که گاهی از سرود منطقه آندلوسیا هم برایشان مهم‌تر است. یونان، کلاغ‌های سیاه قلعه ، ترکیه، آرژانتین و حتی انگلیس هم سرودهای معروفی دارند و آن‌ها را جزء ۱۰ سرود اول باشگاه‌های دنیا می‌داند. دیگر تیم معروف دنیاست که سرودش به نوعی سرود ملی موسوم به کشور کاتولونیاست. سرود و مکتب باشگاه‌های ایرانی در ایران اما هر چند در حوزه موسیقی برخی هواداران استقلال و و دیگران، ترانه‌هایی به یاد و طرفداری از این تیم‌ها خوانده اند (رضا یزدانی، بابک جهانبخش، سعید عرب، قاسم افشار و...) و شعارهایی از روی دست هم کپی کرده‌اند اما بسیاری مانند دکتر به‌درستی معتقدند: «آنچه امروز در فضای فوتبال ایران جاری است، ربط چندانی به ندارد، بیشتر شبیه اندرزنامه‌ها و سخنرانی‌های اخلاقی است تا اصول و مبانی که پایه‎های باشگاه بر آن بنا نهاده شده و بعید است اگر از بازیکنان یک تیم فوتبال بپرسید که شعار باشگاه یا فلسفه و مکتب شما چیست، پنج نفر آن‌ها یک پاسخ واحد بدهند. مکتب مثل بسیاری دیگر از واژگان در این سرزمین از معنا تهی شده است، در فضای پر از توهین و فحاشی هواداری، تخریب و اتهام‌پراکنی، خالی‌کردن زیر پای همدیگر برای گرفتن پُست در باشگاه، عدم تعهد در پرداخت مطالبات بازیکنان و شکایت‌های متعدد به فیفا و رفتارهای سبک‌سرانه و سلیقه‌ای برخی بازیکنان، حرف زدن از مکتب باشگاه بیشتر به کار بردن یک واژه شیک، کلی و مرعوب‌کننده علیه حریف است.» چهارشنبه چه کسی سرور است؟ حالا باید دید در در نیمه‌نهایی جام حذفی - پنج شهریور ۹۹ - چه کسی سرور است! تاکنون صدای تلویزیون و بلندگوی ورزشگاه‌ها در
۱۲ نکته از طولانی‌ترین فصل فوتبال ایران نوزدهمین سال لیگ حرفه‌ای ایران ـ سی‌وهفتمین دوره لیگ ـ بدون ۹۰ و ، و زیر سایه قرارداد غیرحرفه‌ای فدراسیون با مربی «نجیبش» و غرامت ۶.۲ میلیون یورویی به و دستیارانش به سر رسید. امسال هم بی‌توجه به حرف و حدیث‌ها در مسیر قهرمانی قدم زد، تغییر سرمربی و رفتن مدیر و نبود هوادار هم نتوانست مانع سرخ‌های پایتخت شود، تا روزی که رقیبانش به‌جای جلو، حواشی جاده را نگاه می‌کنند و به‌جای تجهیز خود در پی هشتگ زدن و رجزهای تکراری‌اند، در این مسیر به راهش ادامه می‌دهد. (آن‌ها ۷۴ تا ۷۹ هم چهار قهرمانی در پنج فصل به‌دست آوردند) چند نکته از طولانی‌ترین فصل فوتبال ایران: ۱- شیوع در ایران و جهان، بازی‌های لیگ را سه ماهی تعطیل کرد تا لیگ نوزدهم؛ ۳۶۴ روز طول بکشد، از چهارم تیرماه امسال، ۹ هفته پایانی بدون تماشاگر برگزار شد تا مردان ایرانی هم چند هفته‌ای طعم ممنوعیت ورود به ورزشگاه را بچشند! ۲ـ قهرمانی چهاربارهٔ پرسپولیس، آن‌ها را پرافتخارترین تیم لیگ برتر ایران کرد، استقلالی‌ها هم برای سومین بار پشت سر رقیب سنتی قرار گرفتند تا پنجمین نائب‌قهرمانی را این‌بار با ـ که گفته بود شخصیت فوتبالی از بین رفته و می‌تواند آن را احیا کند ـ بگیرند و رکوردار شوند. (پورحیدری، قلعه‌نویی، مظلومی و منصوریان هم لیگ‌های اول، سوم، دهم و شانزدهم با استقلال دوم شدند) ۳- هر چند کرونا رفت‌وآمدها را کم کرد اما امسال پر رفت‌وآمدترین لیگ ایران برای مربیان رقم خورد، با رکورد استعفا و برکناری چهار مربی در سه روز! (پایان هفته ۲۴) از و و در و و که بگذریم، ۱۳ تیم دیگر با تغییرهای مداوم خود از هفته ششم تا بیست‌وهشتم، موجب فعالیت ۲۹ مربی در لیگ شانزده تیمی نوزدهم شدند. چهار سرمربی دو نیمکت را تجربه کردند و دو سرمربی خارجی سرخابی هم با وجود صدرنشینی، قید ادامه همکاری را زدند. قعرنشین با چهار تغییر قطعی و یک تغییر موقت صدرنشین تغییرات بود. ۴- هم در کنار سه مربی دست نخورده لیگ نوزدهم، تمام فصل تیم داشتند، او هفته هفدهم از تیم رده ششمی به پرسپولیس صدرنشین آمد، رتبه این دو تیم در پایان لیگ هم همین بود! ۵ـ ژنرال، فصل را ناتمام رها کرد، هفته بیست‌وهشتم استعفا داد و از خداحافظی کرد، در فوتبال ایران به هر چه خواسته رسیده، پنج قهرمانی لیگ برتر و دو قهرمانی حذفی و چند نائب‌قهرمانی و سومی، آیا تولد نسل جدیدی از مربیانی چون گل‌محمدی، مجیدی، نکونام، تارتار، ، ، و... با سایه‌نشینی این مرد ۵۶ ساله سخت‌کوش فوتبال ایران همراه خواهد بود؟ ۶ـ امسال هم یک خارجی آقای گل ایران شد. (فصل قبل، کی‌روش سوارز فرازاستنلی و لوسیانو پریرامندز معروف به شیمبا کفش طلا بردند) ۳۲ ساله از بعد از ۱۱ سال برای آبی‌ها افتخار آفرید، او اولین آقای گل خارجی استقلال است، نام پنج خارجی دیگر هم در بین آقای گل‌های لیگ برتر ایران دیده می‌شود، ۱۵ گل شیخ، کم‌ترین گل یک آقای گل در تاریخ لیگ برتر است. عنایتی و برهانی با ۲۱ گل رکوردارند، پرسپولیس و استقلال با پنج و چهار آقای گل، در لیگ برتر پیشتازند، بد نیست بدانید بیست گلزن برتر تاریخ لیگ ایران، همگی فوتبالشان تمام، و کسی به آن ها نزدیک نشده است، یعنی فقر گلزنی در لیگ کشور! ۷ـ سپاهان بعد از اعلام ستاد کرونا برای میزبانی بدون تماشاگر از پرسپولیس وارد زمین نشد تا بازی سه بر صفر شود و از کورس قهرمانی جا بماند، استقلالی‌ها هم ۱۵ تیرماه ۹۹ در فرودگاه از رفتن به برای بازی هفته بیست‌وسوم منصرف شدند و ابتدا وضعیت قرمز این شهر و محل اسکان و بعد ابتلای بازیکنانشان به کرونا را بهانه کردند، اما این بازی ششم مرداد تکرار شد و آبی‌ها بالاخره از جم امتیاز گرفتند. سرمربی وقت در اعتراض به تکرار بازی استعفا داد و به رفت! او و بوشهری‌ها معتقد به اعلام نتیجه سه بر صفر بودند، نتیجه‌ای که می‌توانست پرچم در لیگ برتر را همچنان به اهتزاز در آورد. ۸ـ سرمربی تراکتورسازی در لیگ نوزدهم چهار بار کارت زرد دریافت کرد تا بازی حساس پایانی تیمش برابر فولاد برای کسب سهمیه آسیایی را از دست بدهد، این تعداد کارت از سوی سرمربی یک تیم از دیگر رکوردهای لیگ نوزدهم است. ۹ـ همزمان با درخشش یک خارجی در استقلال و آقای گلی او، اوساگوآنای نیجریه‌ای بالاخره اولین گلش را برای پرسپولیس در هفته پایانی لیگ نوزدهم به ثمر رساند، پرسپولیسی‌ها اگر بدانند آخرین گل مهاجمان خارجی‌شان را هفته آخر فصل قبل ـ یک سال پیش ـ زده و ، و یک سال است از گلزنی عاجزند، بیش از همه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کو شاعِرو، کو دِلبَرو، کو ساقی‌و، کو ساغَرو بیست مهر ۹۸ به «شهر شاعر پرورو... شیراز از گل بهترو...» رفتم، روز بزرگداشت . متولیان حاضر نبودند آن یک شب هم کسی را بی‌بها؛ مهمان لسان‌الغیب کنند. ورودی زیادی شلوغ بود. حافظیه پر از دوستداران بود، در دستشان هر چه بود جز دیوان او، از پفک و پشمک تا دوربین و زنجیر و حتی حیوان خانگی. تعداد کمی کنار مقبره، زغوغای جماعت فارغ؛ برای هم شعرخوانی می‌کردند و چند نفری هم غزل‌های او را به خط می‌نگاشتند. دیگران هم فارغ از اینان؛ زلف بر باد داده و دست در دست هم دنبال کشف مدل جدیدی برای جور کردن تصویر دلخواه شبکه‌های اجتماعی خود بودند. حافظ اگر چه شعرش در خیل عاشقانش گم بود اما آن شب حال همه را خوب کرده بود. کاش غزلیاتش هم بر جان می‌نشاندیم تا حال اجتماع همیشه خوب شود. امروز کمتر خانهٔ ایرانی است که به دیوان و قرآن زینت نشده باشد؛ اگر این دو؛ زینت‌بخش دل‌ها هم می‌شدند ما با هم مهربان‌تر می‌شدیم و جامعه زیبایی رقم می‌زدیم. آن شب در آن هیاهوی شیرازی‌ها و ایرانی‌ها یاد این شعر افتادم: اِی شهر شاعر پَروَرو، شیراز از گل بهتَرو کو شاعِرو، کو دِلبَرو، کو ساقی‌و، کو ساغَرو اگر نبود؛ در اولین روز خاکسپاری‌اش، در بر می‌نشست و حافظ هم با دوباره با جماعت می‌خواند «بی تو بسر نمی‌شود» البته؛ تلاش خودجوش حافظ‌دوستان زیادی در سراسر کشور، کودکان بسیاری از این سرزمین را به سمت ادبیات کشانده که شایسته قدردانی است./ ابراهیم جاگرانی Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
حدیث نوشته شده بر کتیبه حسینیه امام خمینی(ره) در دیدار اعضای ستاد ملی مقابله با با : امام حسین(ع): «اعْلَمُوا أَنَّ حَوَائِجَ النَّاسِ إِلَيْکُمْ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْکُمْ فَلَا تَمَلُّوا النِّعَمَ» همانا نيازهای مردم به سوی شما از نعمت‌های خداوند بر شماست؛ بنابراين از اين نعمت‌ها ملول و خسته نشوید. 📚 بحارالانوار | جلد ۷۴ | صفحه ۳۱۸ Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
اعتراف نوبتی مسئولان به آمار واقعی کرونا یک بار، ۲/۲، بار دیگر ۲/۵ و حالا می‌گویند باید آمار رسمی را ضربدر ۴ کنید تا آمار واقعی مرگ‌و‌میرهای کرونا روشن شود! اما سه ماه پیش، وقتی روزنامه از مغایر بودن آمار با حقیقت نوشت، آن رسانه را توقیف کردند!/ راوی Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
پایان مهر و بی‌مهری مسئولان/ لزوم شفاف‌سازی در توزیع تبلت‌ها این داستان معروف را شنیده‌اید که شخصی ادعا می‌کرد جایی که ایستاده وسط کره زمین است. کسی هم مخالفت می‌کرد می‌گفت باور نداری متر کن! سه خبر زیر را ببینید: ۱- معاون فرماندار از خرید دوهزار تبلت از سوی شورای راهبردی پتروشیمی‌های پارس برای دانش‌آموزان جنوب استان خبر داد./ پارس جنوبی ۲- مسئول سامانه شاد اداره‌کل آموزش‌و‌پرورش بوشهر گفت: پتروشیمی‌های پارس دوهزار تبلت برای دانش‌آموزان استان بوشهر خریداری کرده است./ فارس ۳- مدیرکل امام خمینی(ره) بوشهر از خرید سه‌هزار تبلت برای دانش‌آموزان بوشهری خبر داد./ ایرنا توانستید حدس بزنید چه تعداد تبلت برای بوشهری‌های نیازمند خریداری شده است؟ سه‌هزار؟ پنج‌هزار؟ هفت‌هزار؟ دو نکته: الف- همین بغل ما در ، مشاور اجتماعی معاون گفته دو هزار از محل اعتبارات شورای راهبردی پتروشیمی‌های ماهشهر و عسلویه، فقط برای دانش‌آموزان ماهشهری خریداری شود. اینجا هم به نظر می‌رسد دو هزار تبلت شورای راهبردی عسلویه با توجه به جمعیت تقریباً برابر جنوب استان بوشهر با شهرستان ، برای این حوزه خریداری شده باشد و مصاحبه مدیر شاد آموزش‌وپرورش بوشهر، تکرار همان خبر معاون فرماندار عسلویه باشد. دور از ذهن نیست سه‌هزار تبلت کمیته امداد هم با احتساب این دو هزار اعلام شده باشد. جنوب استان از حق چهار شهرستان حوزه انتخابیه‌اش دفاع کند. ب- در همین استان؛ معاونت توسعه روستایی ریاست جمهوری هم تعداد پنج هزار تبلت، تنها در ، و ماهشهر توزیع و استانداری هم هزینه خرید سه‌هزار تبلت را تأمین کرده است [آن هم اواخر اردیبهشت‌ماه ۹۹]. استاندار بوشهر؛ حالا هم می‌تواند برای تأمین تبلت دانش‌آموزان مناطق روستایی و محروم استانش رایزنی و از حق هم استانی‌ها دفاع کند. اما بعد؛ زمستان پارسال که آمد و ماند و نرفت، ما ماندیم و یک سبک زندگی جدید در عصر کرونا، کلاس و مدرسه تعطیل شد و دغدغه خانواده‌ها از تأمین پوشاک و نوشت‌افزار، به سمت خرید تبلت و بسته‌های اینترنتی رفت. کمیته امداد گفت: پنجاه‌هزار تبلت تا پایان مهر به خانواده‌های چند فرزندی مناطق محروم کشور می‌رسانیم. این آمار از سوی برخی مسئولان وزارت آموزش‌وپرورش به یکصدهزار هم رسید [مهر آمد و رفت؛ تبلت نیامد] هر نهاد و مؤسسه مردمی و دولتی دیگر هم یک آماری از کمک به خرید تبلت منتشر کرد. در استان بوشهر اما ماجرای تبلت دانش‌آموزان، یک ماه و اندی پس از بازگشایی مدارس، آن هم با سرخط شدن به‌دلیل نداشتن تبلت در رسانه‌های داخلی و خارجی، سر زبان‌ها افتاد و تأمین آن به تصویب شورای آموزش و پرورش رسید! نماینده جنوب استان در واکنش به این خبر در همسایگی صنایع عظیم نفت و گاز گفته بود: شورای راهبردی پتروشیمی‌های پارس برای تأمین تبلت نیازمندان، امروز و فردا می‌کند. سه خبر بالا هم اواخر مهرماه [۹۹] پس از مرگ آن کودک دانش‌آموز منتشر شد، سه وعده‌ای که البته هنوز وفا نشده است و مشخص نیست در آستانه پایان ماه دوم مدارس، این‌بار چه کسی امروز و فردا می‌کند؟ در بوشهر اگر چه صنایع نفت و گاز همه ساله توسعه پیدا می‌کنند و درآمد نفتی کشور افزایش می‌یابد، اما جیب مردم این استان در سایه بی‌توجهی برخی مسئولان، هر سال خالی‌تر می‌شود، تا جایی که آمار افراد تحت پوشش کمیته امداد این استان در سه سال گذشته سه برابر شده است! اینجا همه نگاهشان [البته به حق] به نفت و مسئولیت‌های اجتماعی اوست، و سایر نهادها هم از خداخواسته خود را کنار کشیده یا بار کمتری به دوش دارند، مثلاً در استان که نه دریا دارد و نه مرز دریایی، در خرید ۱۰ هزار تبلت با آموزش‌وپرورش مشارکت داشته است. طبق آمار، بیست درصد بوشهری‌ها امکان استفاده از «شاد» ندارند و شش‌هزار و پانصد دانش‌آموز هم [تنها در کمیته امداد] چشم انتظار رسیدن تبلت‌ها برای حضور بهتر در کلاس‌های مجازی‌اند. برای اینکه حکایت کمیته امداد و شورای راهبردی و آموزش‌وپرورش و تبل‌ ها، حکایت مثل ابتدای این یادداشت نشود، بهتر است ابتدا در خرید، دریافت و توزیع کافی تبلت‌ها تعجیل [نه اینکه همهٔ استان اندازه یک شهرستان خوزستان] و سپس یک آمار شفاف از توزیع آن‌ها در شهرها و روستاهای استان با اعلام اسامی مدارس و تعداد تبلت تحویلی منتشر شود. وگرنه چرا دو‌هزار و سه‌هزار، ده‌هزار! نه؟ برو از ۲۶۰ هزار دانش‌آموز استان بپرس!!!/ ابراهیم جاگرانی Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
آنچه مورخین از ایرانِ وبازده در ۱۶۳ سال پیش نوشتند: + مردم به توصیه‌ها گوش نمی‌دادند، مثل همیشه آب‌های جوی را می‌نوشیدند. + می‌گفتند مرض از طرف خدا می‌آید، اگر خدا خواست ما خواهیم مرد وگرنه زنده خواهیم ماند. + مردم چنان می‌مردند که گویی برگ از درخت می‌ریزد. + بیش از یک‌سوم سکنه شهر تهران بر اثر مردند. + اصول در این کشور توسط حاکمان معمول نیست. Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
۶ نکته درباره سفرهای استانی رئیسی: خوب یا بد؟! یکی از تفاوت‌های سفرهای با اسلاف‌اش این است که به خاطر ، دیگر خبری از آن استقبال‌های تبلیغی و پرهزینه و سخنرانی‌های پرطمطراق برای مردمی که ساعت‌ها در استادیوم‌ها منتظر بوده‌اند، نیست. در هفته‌های اخیر، نقدهای متعددی درباره سفرهای استانی رئیس‌جمهور مطرح شده است. شاه‌بیت اکثر این انتقادات نیز این است که چنین سفرهایی فایده‌ای ندارد، تبلیغی است و رئیس‌جمهور باید کارهای کلان مدیریتی انجام دهد نه این که استان به استان سفر کند و نظایر این‌ها. قبل از پرداختن به موضوع، نظر شخصی خودم را بیان می‌دارم: اساساً در یک سیستم سالم، نیازی به سفرهای این‌چنینی عالی‌ترین مقام قوه مجریه نیست و مگر در کشورهایی مانند آلمان و سوئیس و ژاپن و... رؤسای دولت شهر به شهر می‌گردند که اوضاع‌شان به مراتب بهتر از ماست؟! یک تصمیم کلان درست می‌تواند مشکلات میلیون‌ها نفر را بدون نیاز به دیدار حضوری برطرف کند و یک مصوبه غلط، قادر است نان سفره پیرمردی در روستایی دور افتاده را نصف کند. پس دیدگاه مبنایی من نیز همانند بسیاری از شما، این است که تمرکز دولت و رئیس آن بر اقدامات مناسب راهبردی - مانند به‌سازی روابط بین المللی - بسیار مهم‌تر و مؤثرتر از سفرهای استانی است. اما قصه اینجاست که ما درباره ایران ۱۴۰۰ صحبت می‌کنیم، با تمام الزامات و اقتضائات خودش؛ بنابراین، قصه متفاوت می‌شود و نمی‌شود گفت رئیس‌جمهور الزاماً در تهران بماند و کار ملک را بچرخاند. در این باره نکاتی چند را متذکر می‌شوم و امیدوارم روزی برسد که ایران ما نیز بی‌نیاز از شود: 1⃣ نمی‌شود گفت که سفرهای استانی خوب بود و سفرهای استانی رئیسی بد! تا قبل از شیوع کرونا، رئیس‌جمهور سابق نیز به سفرهای استانی می‌رفت (هر چند کمتر از سلف‌اش) و اصلاح‌طلبانی که امروز بر رئیسی خرده می‌گیرند که چرا سفر می‌رود، در آن زمان نقدی متوجه رئیس‌جمهور مطلوب‌شان نمی‌کردند. یک بام و دو هوا، آفت آشکار سپهر سیاسی ایران است که نه می‌شناشد و نه . 2⃣  سال‌ها در قوه قضائیه بوده و طبیعتاً از امور اجرایی مرتبط با دولت، فاصله داشته است. سفر به جای‌جای ایران و لمس دقیق آنچه در صحنه - و نه روی کاغذ و گزارش‌ها - می‌گذرد، می‌تواند نگاه عینی‌تر و عملیاتی‌تری به رئیس‌جمهور بدهد و این، خوب است. 3⃣ به تجربه ثابت شده که حضور عالی‌ترین مقام قوه مجریه در یک استان، تا مدت‌ها موتور محرکی می‌شود برای انجام بسیاری از کارهای بر زمین مانده‌ای که با بخش‌نامه‌های از راه دور راه به جایی نبرده‌اند. این البته اشکال بزرگ نظام اداری و بروکراتیک کشور است و تا حل نشده، حضور از نزدیک و مدیریت میدانی، عجالتاً بهترین راه موجود - و نه ممکن - است. 4⃣ یکی از تفاوت‌های سفرهای رئیسی با اسلاف‌اش این است که به خاطر کرونا، دیگر خبری از آن استقبال‌های تبلیغی و پر هزینه و سخنرانی‌های پرطمطراق برای مردمی که ساعت‌ها در استادیوم‌ها منتظر بوده‌اند، نیست. محدودیت‌های کرونایی باعث شده است دیدارهای رئیس جمهور عمدتاً معطوف باشد به بازدید از پروژه‌ها و کارخانه‌ها، سر زدن به نقاط محروم و ملاقات با گروه‌های شغلی و اصناف و کارآفرینان و... که در آن جلسات، بهتر می‌شود مشکلات و راهکارها را بررسی کرد و چرا باید این افراد را از ملاقات با محروم کرد؟! 5⃣ اتخاذ تصمیمات کلان در تهران، منافاتی با سفرهای استانی ندارد و هر دو، قابل جمع‌اند. 6⃣ هر رئیس جمهوری، سبک مدیریتی خاص خود را دارد و رئیس‌جمهور رئیسی هم روش جاری را می‌پسندد. برای ما به‌عنوان مردم، آنچه مهم است، خروجی کار است، خواه رئیس‌جمهور تمام دوران ریاست‌اش را در تهران و پاستور بماند یا آن که دور تا دور ایران بگردد. نکته اینجاست که کارنامه هیچ رئیس‌جمهوری را با سفرهای رفته و نرفته‌اش به این استان و آن شهر نمی‌سنجند بلکه نهایتاً شاخص‌هایی مانند رشد اقتصادی، نرخ تورم، میزان اشتغال ایجاد شده، ارزش پول ملی، امید به زندگی و... مورد مداقه خواهد بود و تاریخ، درباره سیدابراهیم رئیسی نیز با این کلیدواژه‌ها قضاوت خواهد کرد. Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی
رئیسی و عبور از ۱۶ سال تصورات مردم از احمدی‌نژاد و روحانی  1⃣ در فاصله چند ساعت پس از بازگشت به ایران از سفر روسیه به مناطق سیل‌زده رفت. خبر این اقدام بلافاصله با استقبال گسترده مردم و کاربران فضای مجازی روبه‌رو شد. اما این رفتار به‌ظاهر ساده رئیس‌جمهور در واقع یک اقدام راهبردی در حوزه حکم‌رانی محسوب می‌شود. 2⃣ خوب است یاددآوری کنیم در ۱۶ سال گذشته بخش قابل توجهی از افکار عمومی تصوراتی از رؤسای جمهور در ذهن‌شان شکل گرفته که ارزش اقدامات اخیر دکتر رئیسی با در نظر گرفتن این ذهنیت‌ها بیشتر نمایان می‌شود. مردم در پایان فاصله ریاست جمهوری از ۸۴ تا ۹۲ تصورشان از رئیس جمهوری همانند او این شد که حضور میدانی گسترده‌ای دارد ولی در سیاست خارجه برآیند رفتار او سبب تحمیل قطعنامه‌ها، تحریم و مشکلات اقتصادی شده است. همین ذهنیت فراگیر نیز را جایگزین، احمدی‌نژاد کرد. در همین حال همین گستره از افکار عمومی نیز پس از طی کردن سال‌های ۹۲ تا ۱۴۰۰ تصور راهبردی که از حسن روحانی برایشان شکل گرفت این بود که او اعتقادی به حضور میدانی و مردمی ندارد و کشورداری را از طریق پیگیری روابط خارجی دنبال می‌کند. البته باید تأکید کرد که هم احمدی‌نژاد در اواخر ریاست جمهوری از حضور میدانی و فهم افکار عمومی دچار انحراف شد و هم در سیاست خارجه به مسیر انحرافی رفت. منظور بیش‌تر آنکه هر دو جدای از کارنامه و میزان موفقیت و ناکامی‌شان در حکمرانی، به غش کردن به یک طرف شناخته شدند. 3⃣ اما این روزها مردم با رئیس‌جمهوری مواجه هستند که در سیاست خارجه در فاصله کوتاهی عضویت در سازمان مهم را محقق کرده است، فعال‌تر شدن ایران در را رقم زده است، قرارداد استراتژیک ۲۵ ساله ایران با چین را وارد فاز اجرا کرده و همچنین مراحل نهایی توافق بلند مدت با نیز در حال طی کردن است. از آن طرف همین رئیس‌جمهور هر پنج‌شنبه با کم‌ترین تشریفات به سفر استانی می‌رود، در موضوعات و مشکلات پیش آمده از تا سیل بلافاصه حضور میدانی و در میان مردم دارد. می‌توان گفت پس از ۱۶ سال، دکتر رئیسی، بودن و بودن را همزمان به دوش گرفته و میان این دو عنصر تعادل حقیقی در حکم‌رانی برقرار کرده است. 4⃣ فاصله کوتاه سفر از تا مناطق سیل‌زده کرمان یعنی در حکم‌رانی درست هر چیز به اندازه و سر جایش اهمیت دارد و رئیس‌جمهور باید هم مرد میدان باشد و هم دیپلمات. اقدامات اینچینی آیت‌الله رئیسی در واقع رفتار تراز رئیس دولت در جمهوری اسلامی را نشان می‌دهد. رفتار رئیسی پس از سال‌ها الگوی «رئیس‌جمهور مطلوب» را دوباره در ذهن مردم ایران زنده کرده است. امید می‌رود و انتظار هم همین است که روند تکاملی رفتار رئیسی در جایگاه ریاست جمهوری، منجر به احیای ذهنیت مناسب در مردم از یک رئیس‌جمهور تراز انقلاب اسلامی شود و مهم‌تر از آن یک رضایت جمعی در پایان ریاست جمهوری او شاهد باشیم. ان‌شاالله Zil.ink/MardeKaghazi | مرد کاغذی