eitaa logo
معرفت مهدوی
722 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
3 فایل
به امید روزی که همه پیامهای دنیا یکی شود: «مهدی آمد» شروع: 99/9/18 لینک ناشناسمون( سخنی، انتقاد یا پیشنهادی دارید بفرمائید) https://6w9.ir/Harf_9491682 https://eitaa.com/joinchat/973733973Cb5a6fd2b5a
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 میلاد موعود ✨نخستین خطبه ی نوزاد✨ ♻️لحظه گذشت آسمان با متحد شدن لکه کوچک و بزرگ ابرها می غرید. شهریاری نگاهش، را به آن سوی آبهای خلیج فارس دوخت و گفت: ♻️امام حسن عسكرى علیه السلام، حجت خدا را بر روی کف دست چپ خود نشاند و دست نوازشی بر سر ایشان کشاند و فرمود: پسرم! با قدرت خداوندی، سخن بگو! ♻️در همین موقع حجت خدا از شیطان لعین و رجيم به خداوند پناه برد و این چنین سخن آغاز فرمود: ♻️بسم الله الرحمن الرحيم و نرِيدُ أنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمُ أَئِمَّهُ وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ وَ تُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ نَرِيَ فِرْعَوْنَ وَهامَانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ. ♻️به نام خداوند بخشنده مهربان. اراده ما بر این قرار گرفته است که به مستضعفین منّت بخشیده و آنها را پیشوایان و وارثین روی زمین قرار دهیم. حکومتشان را پا برجا سازیم و به فرعون و هامان و لشکریان آنها آنچه را بیم داشتند از این گروه نشان دهیم. ♻️شهریاری، جرعه ای آب نوشید و نفسی تازه کرد و ادامه داد: فَقَالَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ ثَنَّى بِالصَّلَاهِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ عَلَى الْأَئِمَّهِ الطَّاهِرِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ حَتَّى وَقَفَ عَلَى أَبِيهِ. ♻️آن گاه حجت خدا بر رسول الله(ص) و اميرالمومنين على بن ابيطالب علیه السلام و سایر ائمه معصومین علیهم السلام تا پدر بزرگوارش، یکی پس از دیگری صلوات فرستاد. ♻️سپس، امام حسن عسکری علیه السلام، فرزند دلبند خویش را به آغوش گرفت و غرق در بوسه کرد و در گوش هایش اذان و اقامه خواند و چنین فرمود: ♻️سپاس و ستایش خداوندی را که مرا زنده نگه داشت تا جانشینم را که از من است و در سیرت و صورت شبیه ترین مردم به رسول الله(ص) می باشد را با چشم خویش ببینم. ♻️ خدایش او را پشت پرده نگاه می دارد و سپس ظاهر می گرداند و زمین را پر از عدل و دادخواهد کرد، آن چنان که پر از ظلم و ستم شده است. ♻️بعد، امام حسن عسکری علیه السلام، حجت خدا را به حکیمه خاتون تحویل داد و فرمود: عمه جان! جانشین مرا به مادرش برسان تا این که محزون و ناراحت نشود. او وقتی سلام کرد و مادرش را دید، به نزد من باز برگردان. ♻️شهریاری پس از تأملی افزود: حکيمه خاتون، حجت خدا را نزد مادرش برد.حجت خدا سلام کرد، مادر نیز جواب سلامش را داد. سپس او را پیش امام حسن عسکری علیه السلام بازگردانید. ادامه دارد.... 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
🔰 🔰 ✅قسمت پنجم کسی دیگه به خاطر بدهکاریش به مردم غصه نمی خوره. اولین کاری که حضرت مهدی علیه السلام انجام می ده، این که از طرف ایشان در همه ی جهان اعلام می کنند: آگاه باش! هر کس از شیعیان ما طلب داره بگه، (تا تمامی آن) پرداخت بشه . با اومدن آقا در روی زمین ویرانه و خرابی دیده نمیشه و قحطی و کمبود از بین می ره و زمین با وجود حضرت مهدی علیه السلام آباد خرم و سرسبز میشه. من گفتم: دایی! من خوندم که آقا خیلی دانا هستند و با آمدن ایشان علم خیلی پیشرفت می کنه. دایی مرتضی گفت: به فرموده امام علی علیه السلام: هیچ علمی نیست مگه این که من اون رو می گشایم و می دونم و هیچ چیزی نیست، مگر این که قائم علیه السلام، اون رو از جهت کمال به پایان ختم می کنه. دایی گفت: دنیا با همه بزرگی اون برای فرستاده خدا به اندازه گردو جلوه می کنه، پس هیچ چیز از ایشان مخفی نمی مانه و به اطراف زمین دسترسی داره، مانند دسترسی هر یک از ما به سفره ی خودش. دایی در ادامه صحبتش گفت: درسته که بشر تمام سعی و تلاش خودش رو برای رسیدن به قلّه های علم و دانش نموده و این جای قدردانی داره ولی تا به حال نتونسته به همه ی علوم، اون هم به صورت کامل دست پیدا کنه. 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
دفتر سوم 🔴 یاد امام 💦اگر آدمی به شخصی دلبسته باشد و او را بسیار دوست بدارد، به بهانه های مختلف از محبوبش یاد خواهد کرد. 💦 هر قدر محبتی که نسبت به آن شخص در سینه دارد عمیق تر باشد، کمتر از یاد او غافل می شود. 💦 در شادیها و دل تنگی ها حضور عزیزش را طلب می کند. مناظر و اتفاقات مختلف یاد عزیزش را زنده می دارد. 💦از همین روست که امیرالمؤمنین می فرمایند:«هر کس چیزی را دوست بدارد، همواره یاد آن را در خاطر دارد». 💦اگر کسی بخواهد از میزان علاقه و ارادت خود نسبت به امام زمانش آگاه شود، باید ببیند چقدر به یاد ایشان است؟ آیا به بهانه های مختلف، از امامش، محبوبش، ولیّ نعمتش یاد می کند؟ آیا حالات و شرایط گوناگون، یاد دلدارش را برای او زنده می کنند؟ 💦«معرفت»، «محبت» و «یاد» حضرت ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و رشد هر کدام از آنها باعث تقویت دو مورد دیگر می شود. 💦 هر چه شناخت ما از امام بیشتر باشد، محبت ما نسبت به ایشان بیشتر می شود. محبت که بیشتر شود، یاد ایشان بیشتر در جان مان نقش می بندد. هرچه بیشتر از ایشان یاد کنیم، محبت مان عمیق تر می گردد. محبت که عمیق شد، معرفت زیاد می شود. 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
موفقیت تنها انتخاب منہ😎 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای آرامشم مادر 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
✍️ رمان 💠 هول انفجاری که دوباره خانه را زیر و رو کرده بود، گریه را در گلویم خفه کرد و تنها آرزو می‌کردم این فرشته مرگم باشند، اما نه! 💠من به حیدر قول داده بودم هر اتفاقی افتاد مقاوم باشم و نمی‌دانستم این به عذاب حیدر ختم می‌شود که حالا مرگ تنها رؤیایم شده بود. 💠 زن‌عمو با صدای بلند اسمم را تکرار می‌کرد و مرا در تاریکی نمی‌دید، عمو با نور موبایلش وارد اتاق شد، خیال می‌کردند دوباره کابووس دیده‌ام و نمی‌دانستند اینبار در بیداری شاهد عشقم هستم. 💠زن‌عمو شانه‌هایم را در آغوشش گرفته بود تا آرامم کند، عمو دوباره می‌خواست ما را کنج آشپزخانه جمع کند و جنازه من از روی بستر تکان نمی‌خورد. 💠 همین حمله و تاریکی محض خانه، فرصت خوبی به دلم داده بود تا مقابل چشم همه از داغ حیدرم ذره ذره بسوزم و دم نزنم. 💠چطور می‌توانستم دم بزنم وقتی می‌دیدم در همین مدت عمو و زن‌عمو چقدر شکسته شده و امشب دیگر قلب عمو نمی‌کشید که دستش را روی سینه گرفته و با همان حال می‌خواست مراقب ما باشد. 💠 حلیه یوسف را در آغوشش محکم گرفته بود تا کمتر بی‌تابی کند و زهرا وحشتزده پرسید :«برق چرا رفته؟» عمو نور موبایلش را در حیاط انداخت و پس از چند لحظه پاسخ داد :«موتور برق رو زدن.» 💠شاید خمپاره‌باران کور می‌کردند، اما ما حقیقتاً کور شدیم که دیگر نه خبری از برق بود، نه پنکه نه شارژ موبایل. 💠 گرمای هوا به‌حدی بود که همین چند دقیقه از کار افتادن پنکه، نفس یوسف را بند آورده و در نور موبایل می‌دیدم موهایش خیس از عرق به سرش چسبیده و صورت کوچکش گل انداخته است. 💠البته این گرما، خنکای نیمه شب بود، می‌دانستم تن لطیفش طاقت گرمای روز تابستان آمرلی را ندارد و می‌ترسیدم از اینکه علی‌اصغر آمرلی، یوسف باشد. 💠 تنها راه پیش پای حلیه، بردن یوسف به خانه همسایه‌ها بود، اما سوخت موتور برق خانه‌ها هم یکی پس از دیگری تمام شد. 💠تنها چند روز طول کشید تا خانه‌های تبدیل به کوره‌هایی شوند که بی‌رحمانه تن‌مان را کباب می‌کرد و اگر می‌خواستیم از خانه خارج شویم، آفتاب داغ تابستان آتش‌مان می‌زد. ادامه دارد 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
🟠 ✅روزی از روزها حضرت علی علیه السلام به مسجد کوفه رفت و برای شیعیانش سخنان مهمی را بیان کرد، او به یارانش رو کرد و چنین گفت: «هر کسی را نگاه کنید برای خود امامی برگزیده است و از او پیروی می کند. شما هم مرا امام خود می دانید، بدانید که امام شما از همه دنیا به دو جامه کهنه و از همه غذاها به دو قرص نان بسنده کرده است، می دانم که شما نمی توانید همانند من باشيد، ولی از شما می خواهم مرا با تقوا، با عبادت خدا، با عفت و دوری از گناه و با استقامت در راه راست یاری کنید. ✅اگر قدری فکر کنی به این نکته می رسی که امروز سخن امام زمان هم همین است، کسی که محبت امام زمان را در دل دارد باید تلاش کند که فریفته دنیا نشود، کششها و جذبه های دنیا زیاد است و چه بسا انسان را به خود مشغول می سازد و او را از هدف اصلی باز می دارد. ✅عشق دنیا، سرآمد همه گناهان است، عشق دنیا، نماز را بی روح می کند، روزه را بی معنویت می سازد، همه عبادت ها را از یاد خدا خالی می سازد، وقتی عشق دنیا، همه دل مرا گرفته است، دیگر جایی برای یاری امام زمان باقی نمی ماند. ✅اگر معصیت و گناه برای من چیز آسانی شده است به این علت است که دلم به عشق دنیا گرفتار شده است و باور من به قیامت و عذاب را کمرنگ نموده است، اگر می خواهم از گناه فاصله بگیرم، باید مرگ را زیاد یاد کنم تا ریشه محبت دنیا در دلم بسوزد دلی که عشق دنیا را دارد نمی تواند به کمال معنوی برسد، مگر آن که واقعاً توبه کند. 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهدی جان مرا دریاب .... ☁️من از تراکم سیاه ابرها می ترسم ... و هیچ کس مهربانتراز تونیست صدا میزنم می زنم ... ❓کجاست آن یوسف گمگشته مهربانی که چراغ هدایت به دست درزمین دادگری کند ؟ ❓کجاست مهـدی ... ؟ مرا در یاب ... ⛅️در انتظارت هستم و خواهم بود ... بیا ...مهدیا دل شکسته ام را به تو می سپارم ... دلدارم تو باش💖 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حســــین‌تو‌قلبم‌داره‌ریشه💚:) 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
076-aleemran-ar-menshawi.MP3
1.06M
76 سوره مبارکه قاری: 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
076-aleemran-fa-maleki.mp3
3.73M
سوره مبارکه 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیروز آتیش ،امروز غربت... 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
فقط یه جوری زندگی کنیم که اگه امام زمان علیه السلام تشریف آوردند یه وقت بهمون نگاه نکنه و بفرمائید فلانی تو هم بیخیال ما بودی 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
📝 میلاد موعود ✨غائب از نظر✨ ♻️هوا دم کرده بود و ابرهای تیره رفته رفته به هم می پیوستند. شهریاری، عینکش را روی چشمانش قرار داد و خطاب به میهمانان گفت: ♻️چون قنداقه مطهرش را به دست پدر دادند، امام حسن عسکری علیه السلام در حالی که لبخندی رضایتمندانه بر لب داشت، او را به فرشته ی وحی که در مقابل آن حضرت ایستاده بود سپرد و فرمود: فرزندم! تو را به کسی می سپارم که مادر موسی فرزندش را به او سپرد. ♻️شهریاری پس از تأملی با لحنی آهنگین افزود: در این هنگام، مادر به گریه افتاد که صدای شیرین امام حسن عسکری علیه السلام بلند شد با کلامی دلنشین، به همسر گرامی خود فرمود: نرجس عزیزم آرام باش، فرزندمان به زودی بازخواهد گشت. او جز تو شیر کسی را نخواهد خورد، و خداوند چنانچه موسی را به دامن مادرخود باز گرداند و چشم او را روشن فرمود، فرزندمان را نیز به دامن تو برخواهد گرداند. ♻️در این موقع فرشته وحی حجت خدا را به آسمان برد. او می رفت و دل مادر را به دنبال خویش می کشید. دل می رفت و مادر از دنبال دل، اما چون پای جسمرا یارای همراهی دل نبود، نرجس خاتون قلبش آرام گرفت و نگاهی سرشار از محبت به همسرش افکند و پرسید:این فرشته چه نام دارد؟ ♻️امام حسن عسکری علیه السلام، چشمان زیبای خود را به آن سوی فرشته وحی افکند و فرمود: ایشان، جبرائیل است که موکّل بر امامان است. آنان را تسدید می نماید و به علم پرورششان می دهد. ♻️شهریاری، عینکش را از روی چشمانش برداشت و نظری به آسمان انداخت و افزود: جبرائیل، به آسمان رفت و تا سراپرده عرش حجت خدا را سير داد، تا در پیشگاه خداوندگار عزوجل ایستاد. پس خطابی رسید و او را به مدالی جاودانه مفتخر فرمود: ♻️آفرین بر تو ای بنده من و ذخیره برای یاری دینم. آشکار شدن امرم، و هدایت شده بندگانم! قسم خورده ام که به واسطه تو بگیرم و اعطا کنم و به وسیله تو ببخشم و عذاب نمایم. ♻️ پس آنگاه خداوند عزوجل و تبارک و تعالی خطاب به فرشته وحی، فرمود: ایشان را به نیکویی به سوی پدر خود برگردانید و این پیغام را به او ابلاغ نمایید که ایشان در ضمانت و حفظ و حراست من و در زیر نظرم خواهد بود، تا حق را به وسیله او احقاق کنم، و باطل را نابود سازم، تا این که دین خالص از برای من باشد. ♻️شهریاری، سپس با کلامی آهنگین ادامه داد: شگفتا! چگونه مولودی است این ماه پاره، لحظه ای افتاده بر فرش خاک مناجات کنان و ساعتی دیگر در عرش افلاک با قدسیان. دمی در دامان پدر با او در صحبت و راز، و زمانی در پرده سرای عرش با معبود در راز و نیاز. ♻️شهریاری، عینک خود را روی چشمانش قرار داد و افزود: بعد از سه روز، حکیمه خاتون به شوق زیارت حجت خدا به منزل امام حسن عسکری علیه السلام آمد و به سراغ حجره نرجس رفت. در آنجا، نه صدایی شنید و نه اثری از حجت خدادید. با نگرانی به سمت امام حسن عسکری علیه السلام، رفت و فریاد برآورد: پدر و مادرم به فدایت، حجت خدا در کجاست؟ ♻️امام حسن عسکری علیه السلام، نگاه عمیقی به حکیمه خاتون افکند و بالحنی آرام و به نجوا فرمود: ♻️عمه جان! آرام باش! او در حمایت و حفظ و امان خداوند تبارک و تعالی است و در غیبت به سر می برد، تا زمانی که خداوند برای ظهور به او اجازه فرماید. ♻️عمه جان! زمانی که من از دنیا بروم و هنگامی که شیعیان من به اختلاف افتادند، به افراد مورد اعتماد، خبر حجت خدا را برسان، ولی این راز را تا آن زمان مخفی نگهدار! ♻️يقيناً خداوند، حجت خود را از دیده ها پنهان و غایب خواهد نمود تا زمانی که جبرئیل، امر ظهور را برای ولی خدا پیش او بیاورد. ♻️.... ولكن ليقضى الله أمراً كانَ مَفْعُولا؛ ... و وعده خداوند را برای کاری که می بایست انجام شود، تحقق بخشد ادامه دارد.... 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
◀️ داستان زندگی ✍منبر حسن علیه السلام نوه بوی پدربزرگ را ندهد، از که نشان داشته باشد؟! آن هم جَدّی که تمامی قله های رفیع انسانیت را فتح کرده است. حسن علیه السلام که شکوفه های پنجمین بهار زندگی اش عطرآگین شده بود، کار هر روزش این بود؛ وقتی به خانه می آمد مانند پیامبر(ص) بر بلندی می نشست و هر چه از پیامبر(ص) در مسجد دیده و شنیده بود، برای مادربازگو می کرد. پدر که داستان را شنید، بی صبرانه مشتاق دیدن این شور و شعور حسنی شد. روزی زودتر از مسجد خارج شد و به خانه آمد. در گوشه ای از خانه مخفی شد. حسن علیه السلام وارد شد. باز بر منبر هر روزه اش نشست؛ اما این بار سخنرانی حسن علیه السلام مانند همیشه نبود. گویی زبانش آن روانی همیشگی را نداشت. مادر تعجب کرد. حسن علیه السلام گفت: «مادر! احساس سنگینی دارم. انگار در محضر شخص بزرگ و با ابهتی هستم و او سخن مرا می شنود. علت کندی زبان من این است». در این هنگام، پدر از پس پرده بیرون آمد و با لبخند رضایت پسر را در آغوش کشید و بوسید. 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏝به نیت فرج اشک بریزیم.... 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
💠امام على عليه السلام: ✍ريشه خردمندى، انديشه است و ميوه آنْ سلامتى أصلُ العَقلِ الفِكرُ ، وثَمَرَتُهُ السَّلامَةُ 📚غررالحكم 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
▫️ قدر یک قاصدک از تو خبری می‌خواهم... 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از تیری که به کتفش خورده بود، درد جانکاهی برایش مانده بود. یک روز که داشت از انبارهای لشکر بازدید می‌کرد، چند جوان بسیجی را دید که با حاج امرالله، مسئول انبار، داشتند بار یک کامیون را خالی می‌کردند. وقتی حاج امرالله، مهدی را می‌بیند که کناری ایستاده، خطاب به او می‌گوید: آهای جوان، چرا ایستاده‌ای و ما را تماشا می‌کنی؟ تا حالا ندیده‌ای بار خالی کنند؟ یادت باشد آمده‌ای جبهه که بار خالی کنی. مهدی گفته بود: بله؛ چشم. بعد، گونی‌های سنگین را روی آن کتف دردخیز انداخت و کمک کرد. بعد از چند ساعتی که حاج امرالله را متوجه می‌کنند که این جوان، کسی جز فرمانده لشکر نیست، به عذرخواهی جلویش می‌ایستد. مهدی باکری فقط می‌گوید: حاج امرالله، من یک بسیجی‌ام. 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
به ‌خودمون ‌بیایم❗️ تا ‌زمانی که همنشینِ گناه باشیم همنشینِ امام‌ زمان نخواهیم‌ بود! تازمانی که گرفتارِ نَفْس باشیم هم ‌نَفَسِ امام‌ِزمان نخواهیم بود ..! 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از غم هجر تو من دل‌خسته ام.... 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃꯭꯭꯭꯭꯭꧁꯭꯭ با معرفت مهدوی به جمع زمینه سازان ظهور بپیوندید ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━ @marefatmahdavi313 ━━━⊰❀🌷❀⊱━━━