eitaa logo
مرقومات/علی ریاحی پور
1.8هزار دنبال‌کننده
398 عکس
417 ویدیو
59 فایل
📝 مرقوماتی سیاسی و تاریخی... 🔴 کارشناس ارشد علوم سیاسی محقق و پژوهشگر انقلاب اسلامی 📲 ارتباط با ادمین ایتا: @Aliriahipoor
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ قرائتی مهجور از انقلاب اسلامی! 🔸بارها شده برخی دوستان از نگارنده پرسیده اند که برای شناخت گفتمان و مفاهیم و چرایی وقوع انقلاب اسلامی چه کتاب‌هایی بخوانیم. همواره یک پاسخ داشته ام؛ امام امام امام. بهترین مفسر انقلاب اسلامی بنیان گذار آن است. 🔸برخلاف تصور بسیاری از ماها ، امام، انقلاب را براندازی یک و بی‌دین، و استقرار نمی‌دانند! ایشان به صراحت معتقدند که مردم، قرائتی از اسلام را - با نثار جان و مال‌شان - کنار زدند و قرائت از دین را بر مسند نشاندند. امام دعوا را بین دو قرائت از اسلام می دید. امام نوک تیز حملات خود را به سمت تحجر، مقدس مابی و واپسگرایی گرفته بود. مفاهیمی که با قاطعیت می گویم بخشی از نیروهای به‌اصطلاح انقلابی آلوده به آن هستند. 🔸 افراد و جریاناتی که دقیقا ادامه همان خطی هستند که سرمایه داری به علاوه هفده رکعت نماز را اسلام(اسلام سرمایه داری) می نامیدند. ادامه همان جریانی هستند که محمد رضا را شاه شیعه(اسلام سلطنتی) می دانستند و خروش بر آن را حرام. ادامه همان خطی هستند که امام بی رحمانه صفاتی چون «احمق و بی شعور» و « مارهای خوش خط و خال» نثارشان کرد. اسلامی که ما برایش دهها هزار نفر شهید داده ایم؛ اسلامی است که در آن عبادت با عدالت و معنویت با مسئولیت همراه است. 🔸 امام در پاسخ کوتاه - و در عین حال بسیار مهم و کلید‌ی‌ای که به سید حمید روحانی (رئیس وقت مرکز اسناد انقلاب اسلامی) در باب تاریخ نگاری انقلاب می‌دهند، اینچنین تفسیر تاریخی و ماندگار خود را از انقلاب اسلامی مردم و مستضعفین در سال 57 بیان می دارند: 🔹 «شما باید نشان دهید که چگونه مردم، علیه ظلم و بیداد، تحجر و قیام کردند و فکر اسلام ناب محمدی را جایگزین تفکر ، ، اسلام التقاط و در یک کلمه اسلام امریکایی کردند. شما باید نشان دهید که در حوزه‌های علمیه آن زمان که هر حرکتی را متهم به حرکت و یا حرکت انگلیسی می‌کردند، تنی چند از عالمان دین باور، دست در دست کوچه و بازار، مردم و زجر کشیده گذاشتند و خود را به آتش و خون زدند و از آن پیروز بیرون آمدند. 🔹 شما باید به روشنی ترسیم کنید که در سال ۴۱، سال شروع انقلاب اسلامی و مبارزه ، در مرگ آباد و چه ظلم‌ها بر عده‌ای روحانی پاک‌باخته رفت، چه ناله‌های دردمندانه کردند، چه خون دلها خوردند، به و شدند ولی با توکل بر خدای بزرگ کمر همت را بستند و از تهمت و ناسزا نهراسیدند و خود را به توفان بلا زدند و در جنگ نابرابر ایمان و کفر، علم و خرافه، روشنفکری و ، سرافراز- ولی غرقه به خون یاران و رفیقان خویش- پیروز شدند.» 🔸 چند سخنران انقلابی و مشهور را سراغ دارید که این تعریف از انقلاب اسلامی را ارائه دهد؟ چند نویسنده را می یابید که این خوانش از انقلاب اسلامی را تقریر کند؟ چند کانال و سایت منتسب به جریان انقلابی را یافت می کنید که اساسا به این چند غیریت اساسی گفتمان امام در ایام پیروزی انقلاب بپردازند؟ تحریف امام که رهبری هشدار آن را داد فقط توسط اصلاح طلبان و هاشمیستها رخ می دهد؟ آیا آن سیلی ای که رهبری فرمودند در اثر تحریف مکتب امام ملت ایران خواهد خورد امکان ندارد به دست امثال ما زده شود؟ تا کی قرار است گفتمان امام در مهجوریت خودساخته ما اسیر بماند؟ بشکنید و بشکنیم. این قفس های لعنتی سانسور امام را می گویم. @marghoomat
🔺خانواده عزیز، بزرگ و دوست داشتنی مسجد جوادالائمه 🔰 گلچینی از چند نسل بچه های مسجد.. 🔸 سی و یکمین یادواره... @marghoomat
🔺 سه عالم دوست داشتنی در یک قاب @marghoomat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 بعد از عفو گسترده آقا و امروزم روز 22 بهمن؛ گوش دادن به این سخنان تاریخی و ماندگار، حال و هوای دیگه ای داره... 🔸 پیش خدای متعال گواهی بده که ما در راه خدا تا آخرین نفس ایستادیم... ⬅️ 21 تیر 1378 @marghoomat
حقیقتا نمیدونم! @marghoomat
⭕ مردمی تحلیل ناپذیر! 🔸یکی از دلایل مهمی که بارها طراحی پیچیده دشمن به خطا رفته و محاسباتش غلط از آب درآمده آن است که او تحلیل دقیقی از مردم ایران ندارد. هیچ وقت نتوانسته است مردم ایران را کامل و درست فهم کند. ممکن است مهندسی خوبی را طراحی کند اما در نهایت در محاسباتش دچار خطا می شود. مثل حوادث اخیر که به تعبیر رهبری باید بابت مهندسی دقیق دشمن او را تحسین کرد اما او در محاسباتش دچار کج فهمی شد و ناکام ماند. محاسبه غلط از چه چیزی؟ از مردم. 🔸 متاسفانه باید گفت در کنار دشمن، بخشی از جریان به اصطلاح انقلابی ام فهم و تحلیل دقیقی از مردم ندارد. امروز بسیاری از دوستان را دیدم که از جمعیت به میدان آمده روز 22 بهمن متعجب و حیرت زده شده بودند. یعنی در پس ذهن آنان این گزاره قطعیت یافته بود که احتمالا ایندفعه دیگر مردم نمی‌آیند. بعد از سه ماه جنگ تمام عیار و همه جانبه و ترکیبی دشمن از یکسو و از سوی دیگر گرانی ها و مشکلات متعدد اقتصادی، شاید بتوان به این جماعت حق داد که اینچنین تحلیلی داشته باشند اما باز هم اشتباه بود. مردم باز هم آمدند و دهانها به حیرت باز مانده است. 🔸 علت آنکه دشمن و برخی از دوستان در تحلیل رفتار سیاسی مردم دچار اشتباه و اتفاق نظر می شوند و هر دو از یک طریق به یک جمع بندی واحد می رسند که مردم نباید می آمدند آن است که هر دو گروه سه پارادیم «توحید باوری» «توحید اندیشی» و « توحید یاوری» را از معادلات خود حذف کرده اند. 🔸دشمنان مادی گرا که اساسا قادر به فهم قدرت و اراده الهی و نصرت توحیدی نیستند و از طرف دیگر برخی دوستان هم مدتهاست که این معادلات از مخیله ذهنی شان پاک شده است و حتی حاضر نیستند در کنار دهها معیار تحلیلی شان نیم نگاهی هم به دست قدرت و اراده الهی و درخشش قدسی ذات اقدس اله در قلب و جان مؤمنین داشته باشند. پیوند توحیدی مردم و امام در جمهوری اسلامی نه امری زمینی بلکه عمیقا آسمانی است و دقیقا همین ویژگی است که مردم ایران از عهد رسول و ائمه متفاوت ساخته و امام خمینی(ره) را مجاب می کند که دست به اعترافی تاریخی بزند: 🔺 «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی می‌باشند. آن حجاز که در عهد رسول الله(ص) مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمی‌کردند و با بهانه‌هایی به جبهه نمی‌رفتند، که خداوند تعالی در سوره «توبه» با آیاتی آنها را توبیخ فرموده و وعده عذاب داده است و آنقدر به ایشان دروغ بستند که به حسب نقل، در منبر به آنان نفرین فرمودند. و آن اهل عراق و کوفه که با امیرالمؤمنین آنقدر بدرفتاری کردند و از اطاعتش سر باز زدند که شکایات آن حضرت از آنان در کتب نقل و تاریخ معروف است. و آن مسلمانان عراق و کوفه که با سیدالشهدا - علیه السلام - آن شد که شد. و آنان که در شهادت دستْ آلوده نکردند، یا گریختند از معرکه و یا نشستند تا آن جنایت تاریخ واقع شد» 🔸 امام(ره) در ادامه سخنان بالا در وصیت نامه تاریخی خود به جوانانی که با جمهوری اسلامی دچار اصطکاک شده، وصیتی راهگشا و جالب می کنند. وصیتی که شاید امروز بهتر بتوان آن را فهمید. خصوصا بعد از شهادت امثال روح الله عجمیان و آرمان علی وردی و دهها شهید و جانبازی که آرمانی جز اعتلای پرچم مستضعفین و مبارزه با استکبار و اشرافیت داخلی و خارجی نداشته اند و همگی در خانواده هایی بزرگ شده اند که طعم تلخ فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده اند و اتفاقا به همین دلیل است که تا آخر خط یعنی شهادت در کنار انقلاب اسلامی ماندند و رفتند. بخوانید. 🔺 «و اینجانب در اینجا یک وصیت به اشخاصی که به انگیزه مختلف با جمهوری اسلامی مخالفت می‌کنند و به جوانان، چه دختران و چه پسرانی که مورد بهره برداری منافقان و منحرفان فرصت طلب و سودجو واقع شده‌اند می‌نمایم، که بیطرفانه و با فکر آزاد به قضاوت بنشینید و تبلیغات آنان که می‌خواهند جمهوری اسلامی ساقط شود و کیفیت عمل آنان و رفتارشان با توده‌های محروم و گروهها و دولتهایی که از آنان پشتیبانی کرده و می‌کنند و گروهها و اشخاصی که در داخل به آنان پیوسته و از آنان پشتیبانی می‌کنند و اخلاق و رفتارشان در بین خود و هوادارانشان و تغییر موضعهایشان در پیشامدهای مختلف را، با دقت و بدون هوای نفس بررسی کنید، و مطالعه کنید حالات آنان که در این جمهوری اسلامی به دست منافقان و منحرفان شهید شدند، و ارزیابی کنید بین آنان و دشمنانشان؛ نوارهای این شهیدان تا حدی در دست و نوارهای مخالفان شاید در دست شماها باشد، ببینید کدام دسته طرفدار محرومان و مظلومان جامعه هستند.» @marghoomat
⭕ شوخی سیاسی به اسم خاتمی! 🔸در برخی کانال های اصلاح طلب عکس این بنده خدا در راهپیمایی اهواز داره دست به دست میشه. همان حرفهای زرد و مندرس شده سیاسی. کلا از اصلاح طلبا دو سه تا حرف رو بگیری دیگه چیزی برای گفتن ندارند؛ نظارت استصوابی، آشتی ملی، حضور نظامی ها در سیاست و تنش زدایی. 🔸نمیخوام درباره عقبه تاریخی و سیاسی این شعار حرف بزنم.ولی آخه یک کسی را نماد آشتی ملی کنید که حداقل جوانان و سمپاد های گفتمانی اصلاحات هنوز برایش تره ای خرد کنند. 🔸بهتر است قبل از آشتی دادن مردم با هم به فکر آشتی دادن خاتمی با جوانانی باشید که عُمر،آبرو و احساساتشان را به پایش ریختند و امروز پشیمانند و خود را بازی خورده می دانند.جوانانی که مدتهاست از خاتمی عبور کرده اند و خود را بیشتر شبیه یک طعمه سیاسی میدانند که دم هر انتخابات باید برای تکرار میکنم های سیدشان دُم تکان دهند.آشتی ملی پیشکش،با سمپاد های خود آشتی کنید. 🔸 اما مردم؛آشتی ملی می خواهید؟بسم الله؛آقای خاتمی شروع کند. یک عذرخواهی که هزینه ای ندارد. ریشه بسیاری از مصائب اقتصادی، سیاسی و شکاف های اجتماعی امروز در جامعه ایرانی، به فتنه خائنانه88 و عملکرد مفتضحانه دولتی برمیگردد که خروجی تَکرار میکنم های خاتمی و دوستانش بود. 🔸شما که سرمایه اجتماعی حامیانتان را به باد فنا دادید حداقل به دامان مردم برگردید. مردم که وحدت خود را بارها نشان داده اند. اما آری قهرند و آشتی نخواهند کرد؛ با هتاکان روز عاشورا، با بانیان داخلی تحریم های فلج کننده،با قاتلان آرمان و روح الله، با اذناب داخلی اینترنشنال و قلم فرسایان مزدور وطنی. @marghoomat
⭕ بعد از مشهد اینبار نوبت شیراز است! 🔸ماجرای نابودی و تخریب بافت های تاریخی، فرهنگی و هویتی اطراف بقاع متبرکه به اسم توسعه حرم های مطهر، یکی از قصه های پُرغصه روزگار ماست. اتفاقی که به تقلید از مدل توسعه سعودی ها در سرزمین حجاز مبتنی بر الگوی منفعت طلبی و سرمایه داری شکل گرفت و نمونه های داخلی آن را امروز در مشهد و شیراز شاهدیم. 🔸این رویه خطرناک و غیراصولی بعد از انقلاب اسلامی و خصوصا از آغاز دهه هشتاد به این سو نزج و اوج گرفت. موضوعی که شکل حاد و افراطی آن را در مشهد و اطراف حرم مطهر رضوی شاهد بودیم و هستیم که طی آن بخش مهمی از میراث تاریخی و فرهنگی بافت اطراف حرم زیر چنگال های بی رحمانه توسعه سرمایه داری توسط سوداگران تاجرماب له و ویران شد و امروز حرم رضوی در محاصره هتل ها، مجتمع های تجاری و مال های آنچنانی به سر می برد. 🔸در مشهد دهها حسینیه و مسجد و بنای تاریخی و ارزشمند به اسم توسعه حرم و به کام زراندوزان وطنی تخریب شد.مدل توسعه ای که نظام معنایی و ارزشی را با خود تغییر میدهد و « رفتار مصرفی» را جایگزین« رفتار زیارتی» میکند.مدلی که منفعت طلبی را ترویج و سرمایه داری را در دو قدمی حج فقرا تثبیت می کند.آنقدر فضا تنگ و زمخت می شود که آستان قدس رضوی مجبور است برای ساختن زائر شهر به چند دهه کیلومتر دور تر از حرم پناه ببرد، چرا؟چون هتل های چهار و پنج ستاره آسمان خراش که میزبان اغنیا و نه مستضعفین هستند حرم را به محاصره کشانده و راهی جز فرار برای تو نمی گذارد. 🔸دقیقا همین رویه به فراخور زمان و اتفاقات گوناگون،در شیراز و اطراف حرم مطهر شاهچراغ رخ داده است.تخریب بافت تاریخی شیراز از سال 74 الی 76 آغاز شد و طی آن به صورت غیرقانونی بیش از 8 هکتار از بافت تاریخی تخریب گشت.تخریبی که با هدف اتصال دو حرم شاهچراغ و سید علاءالدین حسین صورت گرفت اما بجای توسعه حرم و اتصال،شاهد ساخت و ساز مجتمع های تجاری،پارکینگ های طبقاتی و ساختمان شورای شهر و... بودیم. 🔸 در سال 89 و در دولت دهم طرحی موسوم به طرح« 57 هکتاری»تصویب می شود که مبتنی بر آن 57 هکتار از 360 هکتار بافت تاریخی شیراز که دقیقا وسط این بافت و در اطراف حرم واقع شده است باید تخریب گردد. تا سال 94 در جهت اجرای این طرح دهها پلاک تاریخی و حدود 10 بنای ثبت ملی شده تخریب می شود. در سال 94 به علت تخلفات فراوان در اجرای این طرح،وزارت راه و شهرسازی وقت، جلوی ادامه پروژه را می گیرد. هر چند که تا سال 97 مسئولان استانی در اقداماتی هماهنگ و سازمان یافته و با وجود مخالفت نهادهای مربوطه تخریب‌ها را ادامه میدهند به نحوی که بناهای ارزشمندی چون سلیمی،منتصری و رقیه رسولی و... نیز تخریب می گردد.از سال 97 الی 1400 این طرح هولناک مسکوت ماند اما با سفر رئیسی به شیراز دوباره این پرونده تاریخی سر باز کرد و جنجال آفرین شد. 🔸 در این سفر مجددا بر اجرای طرح 57 هکتاری تاکید و مصوبات لازم تصویب می شود و در اقدامی عجیب تهیه و تنظیم این طرح از شورای عالی شهرسازی گرفته شده و به شورای توسعه و برنامه ریزی استان تفویض می گردد.استانی که تقریبا تمامی مسئولین دخیل در ماجرا قائل به تخریب حداکثری بافت تاریخی اطراف حرم مطهر هستند.در پی این اتفاق طی دونامه،اولی توسط 150 نفر خطاب به رئیس جمهور و دومی توسط 50 نفر خطاب به وزیر میراث فرهنگی اعتراضاتی نسبت به تخریب بافت تاریخی شیراز به بهانه توسعه حرم صورت می گیرد.اساتیدی که در بین آنان می توان به چهره های شاخصی چون دکتر معماریان استاد تمام رشته معماری دانشگاه علم و صنعت اشاره کرد.مطابق آخرین طرحی که در اردبیهشت امسال تصویب شد،35 بنای تاریخی ارزشمند که 5 بنای آن ثبت ملی شده است،باید تخریب گردد. 🔸 از سیر تاریخی ماجرا که بگذريم،نکته حیاتی و مهم آن است که امروز بافت تاریخی شیراز میزبان لودرهایی است که هویت فرهنگی،تاریخی و ملی را هدف قرار داده اند. لودر هایی که تخریب می کنند تا مطابق میل سوداگران اقتصادی بسازند.امروز بافت تاریخی شیراز به بهانه حرم قرار است قربانی امیال زراندوزانه عده ای کاسب و دلال شود. امروز تاریخ و هویت ملی به پای تشخیص وزیری ذبح میشود که همچون بساز و بفروشی ها و شهرداری ها بافت های تاریخی را« بافت فرسوده»خطاب می کند. امروز بناهای تاریخی بسیاری صرفا به این دلیل که ثبت نشده اند قرار است با خاک یکسان شود تا سود و منفعت عده ای قلیل تامین شود. این نسخه همیشگی طرفداران توسعه است،انسان و تاریخ فرقی ندارد،همه باید زیر چرخ دنده های توسعه له و تخریب شوند. 🔸جلوی این دست فرمان را فقط یک چیز می‌تواند بگیرد.فشار و مطالبه رسانه ها و تشکل های مردمی و دانشجویی. تشکل های دانشجویی می توانند با ورود تخصصی و البته انقلابی و غیر محافظه کارانه جلوی این خیانت تاریخی و فرهنگی را بگیرند.در این کارزار جای خالی تشکل‌های دانشجویی عمیقا احساس میشود. @marghooma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕ کلاس درس اصولگرایی! 🔸 اگر می خواهید چکیده، عصاره و فشرده اندیشه اصولگرایی را متوجه بشوید این یک دقیقه را ببینید. ببينيد که چطور رهبری معظم انقلاب را سنگر و جان پناه کرده‌ی خود می کنند و حتی حاضر نیستند از پیش نویسی که خود دولت و سازمان خصوصی سازی نوشته دفاع کنند. 🔸 اندیشه ای که در آن شفافیت، پاسخگویی و اقناع جایی نداشته و در جواب سوالاتت صرفا یک پاسخ را میشنوی؛ رهبری موافق است. جوابی که دیگر تکراری است. حداقل برای نسل ما که با گوشت و پوست دعواهای برجام و اصل 44 و مصوبه بنزینی را درک و لمس کرده این بازی ها دیگر رنگی ندارد! بازی تکراری است. تمامش کنید. 🔸شما که تصمیم خود را گرفته اید و گوشی برای شنیدن ندارید، لااقل تن به گفت و گو داده و به سوالات پاسخ دهید. مناظره با منتقدین را که رد می کنید، جلسه گفت و گو را نیمه کاره گذاشته و فرار می کنید، جواب هم که می خواهید بدهید باز پُشت رهبری پنهان می شوید! اگر آن مصوبه آنقدر که شما می گویید خوب است و پُرفایده چرا بجای اقناع، اغواگری می کنید و آدرس کوچه همسایه را می دهید! 🔸 البته از آقای قربان زاده بیشتر از این انتظاری نیست، از یاران و حواریون جناب قالیباف چنین انتظاراتی آب در هاون کوبیدن است. هر وقت بزرگشان تن به شفافیت داد و نسبت به دهها سوال و ابهام پیرامون عملکرد خود و نزدیکانش پاسخ گفت، ایشان هم درباره بی سابقه ترین طرح حاکمیتی بعد از انقلاب اسلامی و ابهامات و شبهات پیرامون آن پاسخ خواهند گفت. البته یادم رفت، ایشان در توئیتر فعال هستند، سوالی داشتید برید اونجا بپرسید! @marghoomat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕🎙️ معیاری برای قضاوت! 🔸 این سخنان مربوط به سالها پیش است. در آغازین روزهایی که رهبر انقلاب هشدارهایی صریح و تاریخی در ارتباط با سربرآوردن در جمهوری اسلامی می دادند و گوشی برای شنیدن نبود. آن روزها این طبقه تازه داشت به دنیا می آمد. آن فرزند امروز تبدیل به غولی عظیم الجثه گشته و کسی یارای مقابله با آن را ندارد. طبقه ای که نه فقط در مردم بلکه در خواص و مسئولین نماینده دارد. خواصی که از درون شکم جمهوری اسلامی قارچ گونه رشد کرده اند. 🔸 آن روزها مهم توسعه و سازندگی بود ولو به هدم قسط و عدل. لذا اصالت را به سرمایه و سرمایه دار می دادند حتی به قیمت آنکه برخی فراری های سرمایه دار اول انقلاب همچون لاجوردی ها و برخوردارها دوباره به کشور برگردند. 🔸 اگر می خواهید عملکرد دولتها و مجالس را بررسی و قضاوت کنید خیلی دنبال فلان موضع و بهمان افتتاح بزرگ نگردید، این معیارها زودگذر، آنی و روبنایی است و تقریبا در تمامی دوره ها می توان مبتنی بر آن نقاط قوتی را تعریف کرد اما اگر معیار را عملکرد دولت‌ها و مجالس در مواجهه با در جمهوری اسلامی بگذارید قصه متفاوت می شود. اینجاست که عیارها و تفاوت‌ها عیان می شود. و الا مطمئن باشید تا زمانی که این طبقه هار سیاسی و اقتصادی بر گُرده ملت زانو زده اند، در بر همان پاشنه ای خواهد چرخید که امروز می چرخد، حالا هی نام انقلابی به این و آن وصله کنیم! @marghoomat
⭕ کاتولیک تر از پاپ! 🔸 برخی اوقات حقیقتا تاسف می خورم و از خود سوال می کنم که چرا باید برای بعضی مسائل و شماری از دوستان بدیهیات گفتمان انقلاب، امام و آقا را بازخوانی و یادآوری کنیم. بدیهیاتی که نمی دانم کی و دقیقا چه زمانی از بیانش خلاص می شویم! بعد از گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب با برخی دوستان هنوز نزاع بر سر موضوعاتی داریم که اساسا انقلاب اسلامی صورت گرفت که این موضوعات محل دعوا و درگیری نباشد و آنقدر بزرگ شده باشیم که از آنان عبور کنیم. 🔸 امروزه با قرائتی از ولایتمداری مواجه ایم که با قاطعیت می گویم؛ هیچ نسبتی نه با سیره ائمه اطهار دارد و نه با گفتمان امامین انقلاب و اندیشمندان آغازین انقلاب اسلامی. در این قرائت که بارها توسط امامین انقلاب رد و طرد شده است، حتی به منصوبین رهبری ام نمی توانی انتقاد و امر به معروف و نهی از منکر کنی چه برسد به شخص ولی. در این قرائت علاوه بر نفی انتقاد از نزدیکان و منصوبین ولی، آنان را در هاله ای از قداست قرار داده و اختلاف نظر با آنان مساوی با کفر و شرک محسوب می شود. 🔸امروز در شرایطی سخن می گوییم که نه انتقاد به منصوبین بلکه انتقاد از منتخبین ملت یعنی دولت سیزدهم هم مساوی با ضديت با ولایت می شود. این تقریر از ولایتمداری دقیقا همان اندیشه ای است که ریشه خود را از انگاره های اسلام سلطنتی می گیرد. اسلامی که آقایی بالا نشسته است و مونولوگ می کند و رعایا هم اطاعت. اطاعتی به ظاهر مومنانه اما احمقانه. اطاعتی که در آن فکر تعطیل است و پرسش و اشکال تخصصی ممنوع! 🔸 پُر واضح است که جایگاه بحث ما نه احکام ولایی و حکومتی بلکه نظرات تخصصی است. نظراتی که هر کس مبتنی بر عقبه ای کارشناسی به آن می رسد و آن افرادی ام که نظر کارشناسی ندارند به نظرات کارشناسی رجوع می کنند. مانند ماجرای مصوبه بنزینی 98 که آقا فرمودند به نظرات کارشناسی اعتماد می کنم. 🔸 حال مصوبه ای به امضای شورای عالی سران قوا رسیده است و رهبر انقلاب به لحاظ شکلی و نه محتوایی آن را تایید کرده اند و البته هشدار به مراقبت های لازم هم داده اند. این مصوبه مبتنی بر نگاه تخصصی و کارشناسی عده ای تنظیم و تصویب شده است، حال اگر عده دیگری با نگاه کارشناسی و تخصصی دیگری این مصوبه را غلط بدانند باید متهم به ضدیت با ولایت شوند! چرا عده ای مخالفت با یک طرح مولود امر انسانی و بشری را مساوی با انگاره های دینی و مذهبی کرده اند؟ چرا برخی بر خلاف نظرات صریح رهبری مبنی بر عدم برچسب زنی به کسانی که در مسائلی با رهبری اختلاف نظر کارشناسی دارند، انواع انگ های سیاسی را حواله منتقدین می کنند؟! تازه اگر بپذیریم که رهبری با صفر تا صد مصوبه اخیر موافقند! که باید توسط مدعیان اثبات شود! 🔸عده ای کاتولیک تر از پاپ شده اند و نظرات صریح آقا را هم فراموش کرده اند؛ نظراتی که بارها می شود نمونه های آن را در سیره و مواضع رهبری رد یابی کرد. به دو نمونه اکتفا می کنم. در دیدار سال 84 دانشجویان دانشگاه امام صادق با رهبر انقلاب از ایشان پرسیده شد که اگر نتیجه تحقیقاتمان با نظر رهبری مغایر درآمد چه کار کنیم؟پاسخ را بخوانید. 🔺«این سؤال که اگر نتیجه‌ی تحقیقات ما با نظر رهبری مخالف درآمد، چه کار کنیم؟ این‌ها به نظر من سؤالات خیلی اصولی و منطقی نیست. شما مأمور به پژوهشید، شما مأمورید به این‌که فکر و کار کنید، نتیجه به‌دست آورید و آن نتیجه‌ی شما را رهبری و غیر رهبری به‌عنوان دستاوردهای علمی بگیرند و بر اساس آن برای کشور برنامه‌ریزی کنند. تحقیق علمی، شأن و خصوصیتش، آزادی است؛ منتها عقلایی؛ بی‌انضباط نباشد.» 🔸 در سال 91 و در دیدار رمضانی دانشجویان با رهبر انقلاب دوباره این سوال به نحو دیگری پرسیده شد و دانشجویان گله کردند که عده ای نظرات تخصصی ما که مغایر با نظرات تخصصی رهبری است را حُکم به ضدیت با ولایت می کنند! ما چه بکنیم؟ پاسخ را بخوانید. 🔺«گفته شد که بعضی‌ها نظرات کارشناسی می‌دهند، با نظر رهبری مخالف است، می‌گویند آقا این ضد ولایت است. من به شما عرض بکنم؛ هیچ نظر کارشناسی‌ای که مخالف با نظر این حقیر باشد، مخالفت با ولایت نیست؛ دیگر از این واضح‌تر؟! نظر کارشناسی، نظر کارشناسی است. کار کارشناسی، کار علمی، کار دقیق به هر نتیجه‌ای که برسد، آن نتیجه برای کسی که آن کار علمی را قبول دارد، معتبر است؛ به‌هیچ وجه مخالفت با ولایت فقیه و نظام هم نیست.... به هر حال هیچ‌گاه اعلام نظر کارشناسی و نظر علمی، معارضه و مبارزه و مخالفت و اعلام جدائی از رهبری و ولایت و این حرف‌ها به حساب نمی‌آید و نباید بیاید.» 🔸 خلاصه اگر طرح مولدسازی شق القمر است و قابل دفاع، پس کسی نباید از بحث و گفتگو و مناظره و پرسش درباره آن فرار کند و اگر قابل دفاع نیست هزینه کردن جایگاه و شخصیت رهبر انقلاب برای آن، ظلم فاحش به ولی‌فقیه و انقلاب و جمهوری اسلامی و ایمان مردم است! @marghoomat
⭕ جریان شناسی مرتجعین جمهوری اسلامی! 🔸در مقاطع زمانی گوناگون، مفاهیم مبتنی بر نظام اندیشه ای اندیشمندان و تغییر مناسبات سیاسی و اجتماعی، می توانند دچار تطورهای محتوایی و انگاره ای شوند. تطوراتی که نه به معنای حذف معانی قبلی، بلکه به معنای تکمیل و تقریری جدید از آن مفهوم است. رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر خود تقریری از مفهوم ارتجاع ارائه دادند که شاید بتوان گفت تا قبل از این سخنرانی، ارتجاع و مرتجعین در ادبیات مصطلح تاریخ سیاسی ما چه در دوران قبل از انقلاب و چه در دوران بعد از پیروزی انقلاب، معانی متفاوت دیگری را تصویر می کرد. 🔸 مطابق با تقریر رهبر انقلاب می توان پنج دسته را در زمره مرتجعین داخلی و خارجی جمهوری اسلامی تعریف کرد. پنج دسته ای که از خاستگاه های مختلف گفتمانی روییده اند اما همه یک مخرج مشترک دارند؛ ارتجاعی نگریستن به مشکلات امروز و فردای جمهوری اسلامی. صورت بندی نگارنده از این پنج دسته به شرح ذیل است. 1️⃣ جریان برانداز داخلی و خارجی؛ اینان جمهوری اسلامی را نظامی به بن رسیده دانسته و مسیر اصلاح وضع موجود را فقط و فقط در براندازی و نابودی اصل و اساس سیستم سیاسی می دانند. راه حل آنان انقلاب است و اعتقاد دارند که دیگر اقدامات رفرمیستی جواب نمی دهد. جریان اصلی این دسته، در خارج از کشور و پادوهای اقلی آنان در داخل حشر و نشر می کنند. ردپای آنان را می توان در بهائیت و منافقین تا سلطنت طلبها و گروه های تجزیه طلب و میرحسین موسوی و برخی اصلاح طلبان فراری جست و جو کرد. 2️⃣ جریان استحاله طلبان وطنی؛ دسته دوم مرتجعین جمهوری اسلامی را کسانی شکل می دهند که قائل به تجدید نظر در مبانی اصلی فکری و اصولی جمهوری اسلامی هستند. این جریان راه حل را در تجدیدنظرطلبی دینی و ایدئولوژیک می داند و شاید بتوان نقطه اوج عملکرد اینان را دوره دوم خرداد دانست. دوره ای که با قاطعیت می توان گفت اصولی از اصول گفتمان انقلاب نبود که این جریان آن را شخم نزند! این گروه جمهوری اسلامی را می خواهد اما تهی از سیرت با حفظ صورت. ساخت حقوقی را حفظ می‌کند اما ساخت حقیقی را نابود. به تعبیر رهبر انقلاب یک جمهوری اسلامی تقلبی را می خواهند که حتی بالای سر آن یک معمم نشسته است اما بی هویت. پس از دیدن آنان راه حل وضع موجود در عقب گرد و تجدید نظرطلبی و استحاله ارزشی جمهوری اسلامی است. 3️⃣ جریان تکنوکرات غرب باور؛ این جریان ارتجاعی برای عبور از مشکلات و بحران های سیاسی و اقتصادی موجود یک نسخه بیشتر ندارد. هضم شدن در هاضمه نظام جهانی. اینها باور دارند که جمهوری اسلامی اگر تن به نسخه های لیبرالی و نئولیبرالی در حوزه اقتصاد و تنش زدایی و کوتاه آمدن در پرونده های هسته ای و موشکی و منطقه ای و... در حوزه مسائل سیاسی ندهد، دیگر راه حلی وجود ندارد و مسیر فعلی به بن بست ختم خواهد شد. اینها چاره را در برجام و fatf و سند2030 و... می دانند. راه حلی تکراری و بارها رفته شده. راه حلی که اوج آن را در دولت‌ حسن روحانی شاهد بودیم. 4️⃣ جریان انقلابی های خسته و پشیمان؛ این افراد عمدتا کسانی هستند که مدتی در کنشگری سیاسی و اجتماعی بالاترین میزان و حد آن را تجربه کرده و بعد از گذشت دوره ای پشیمان و منفعل شده اند. سوپر انقلابی هایی که عمدتا یا به علت برخوردهای امنیتی و قضائی که با آنان شده و یا به علت اختلاف تحلیل پیدا کردن میان باورهای خود و تشخیص های رهبری و حاکمیت دچار بن بست گفتمانی میشوند.در طول یک دهه گذشته با این تیپ از افراد بارها مواجه بوده ایم. کسانی که هر کدام در یک بزنگاه بخصوص چپ کرده اند و ریزش. عده ای سر ماجراهایی چون رد صلاحیت احمدی نژاد و پذیرفتن برجام توسط نظام و عده ای دیگر بعد از تعریف های رهبری از آقای آملی لاریجانی و موافقت با مصوبه بنزینی. این افراد خود را بازیخورده دانسته و عمر خویش را تلف شده می دانند و انفعال را تجویز می کنند. شاید حیا کنند و نگویند، اما نظام را به بن بست رسیده می دانند و عاقبتش را محکوم به شکست. 5️⃣ جریان انقلابی های صرفا نق زن؛ این گروه نه شانه به زیر بار مسئولیت میدهد و نه تخصصی دارد که مبتنی بر آن برای حل مسائل نسخه ای طرح و تجویز کند.اغلب افرادی هستند که در فضای مجازی گلخانه‌ای بار آمده اند و از امر حکمرانی فهم و درک دقیقی نیز ندارند. عموما حرف ایجابی مشخصی ندارند. صرفا معترض اند. خود را طلبکار جمهوری اسلامی میدانند و نه بدهکار. جملگی مساله مشخصی ندارند که در پی حل آن برآیند. خود را با نیش و کنایه و طعنه زدن ارضا می کنند و تمام. این جریان ضربه زننده ترین گروه به دلسوزان و جوانان و منتقدینی هستند که سالها در حوزه های مهم حکمرانی مطالعه داشته اند و دهها راه حل برای عبور از وضع در چنته دارند و دست به مطالبه گری می زنند اما صدایشان شنیده نمی شود؛ چرا؟چون محافظه‌کاران آنان را هم ردیف جماعت نق زن کرده اند. @marghoomat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 وسط سینه من نوشته بین الحرمین @marghoomat
50 khatere.pdf
453.5K
🔺 جزوه خواندنی«واین شدنی است» 🔹 پنجاه گفتار و خاطره کوتاه سیاسی از بیان دکتر سعید جلیلی @marghoomat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕🎙️ من هم هیچ حقی ندارم! 🔺از 15 خرداد تا حالا که آمدیم، خون دادیم یعنی شما خون دادید، من که نشسته‌ام اینجا. من هم هیچ حقی ندارم. شماها خون دادید. شماها به میدان رفتید؛ شماها مبارزه‌ کردید؛ ماها هیچ حقی نداریم. 🔺ما باید برای شما خدمت کنیم. خودمان نباید استفاده کنیم. نه استفاده عنوانی.خاک بر سر من که بخواهم استفاده عنوانی از شما بکنم! خاک بر سر من که بخواهم خون شما ریخته بشود و من استفاده‌اش را ببرم! @marghoomat
⭕ باید جلوی این بختک ایستاد! 🔸از ویژگی‌های ذاتی اندیشه محافظه‌کاری نفی آرمان‌شهرگرایی است. از نظر یک محافظه‌کار هر گونه کوشش برای تغییر «بنیادین» وضعِ موجود، انتزاعی و خیالی خوانده می‌شود. درک این نکته برای محافظه­‌کارها دشوار است که «در شرایطی که آرمانی برای تغییرِ بنیادین وجود نداشته باشد، هیچ جنبشی شکل نمی‌گیرد». 🔸این بدان معنا نیست که هیچ تحرک اجتماعی‌ای با خاستگاه محافظه‌کاری شکل نخواهد گرفت؛ بلکه بدین معنا است که تحرک‌‌های اجتماعیِ محافظه‌کارانه، عوض این‌که به معنای دقیق کلمه معطوف به تغییر وضع موجود باشند،بیشتر ناشی از «هراس» از وضعِ بدتر خواهند بود. محافظه‌کاری عبارت است از مخالفت با اراده و طلبِ تغییرِ وضع موجود به سمت وضع مطلوب. بنابراین تحرک اگر ناشی از هراس وضع بدتر باشد، نه فقط نشانه‌ی عدم محافظه‌کاری نیست بلکه لازمه‌ی آن خواهد بود. 🔸این تفکر ما را حداقلی بار آورده است. چرا؟ چون همیشه تو را اسیری تصویری موهوم و سیاه از آینده می کنند و می گویند به آنچه امروز داری راضی باش. لذا کوچک ترین کارهای مثبت برخی کارگزاران حکومتی را چنان برایت تصویر می کنند که انگار تحولی بنیادین و اساسی صورت گرفته است. در این نگاه نمی شود با اینان از تحول و جهشی انقلابی سخن گفت! نمی شود از بازسازی انقلابی دم زد! چون اساسا انگارهای محافظه کارانه تهی از آرمان هستند و وضع مطلوب را یا در حفظ وضع موجود و یا عبور لاک پشتی وار از وضع موجود می دانند. 🔸 آن­ها همواره به ما می­‌گویند یک «جریان‌ انحرافی» و یک «لولو» وجود دارد که باید برای فرار از آن، به ما پناه ببرید. محافظه‌کاران همواره این چنین استدلال می‌کنند که باید برای جلوگیری از یک خطر بزرگ‌تر، از طلب حداکثری و استراتژی‌های آرمان‌خواهانه دست برداشت و در یک سطح تاکتیکی و سیاست‌ورزانه، به حداقل‌هایی «اکتفا» کنید. «اکتفا» عنصر مقوم محافظه‌کاری است. 🔸شاید از نگاه تاکتیکی و در کوتاه مدت اجماع بر عبور از وضع موجود ساخته شده توسط لولوها، معقول‌تر و کم‌خطرتر از آرمان‌خواهی به نظر برسد؛ در دراز مدت اما با جایگزنی «هراس از وضع بدتر» به جای «کوشش برای وضع بهتر»، آن‌چنان «رکود» و «ارتجاع» را بر جبهه‌ی انقلاب حاکم می‌کند که نتیجه‌ای جز به مسلخ بردن انقلاب و یا بدتر از آن،مسخ انقلاب به دنبال ندارد. «کنش‌گری به خاطر هراس از وضع بدتر» اگر چه در کوتاه‌مدت معقول‌تر و سهل‌الوصل‌تر از «کوشش برای تغییر معطوف به وضع مطلوب» به نظر می‌رسد اما از منظری کلان این کنش‌گری بازتولید کننده‌ ساختار/ فرایند ارتجاعی تام است. 🔸 در این‌جا یک آسیب دیگر هم مطرح است: بازتولید «هراس» به مثابه دینامیسم و موتور محرکه حرکت‌های‌ سیاسی- اجتماعی، به تفوق امر امنیتی بر امر اجتماعی می‌انجامد و ظرفیت کنش اجتماعیِ حزب‌الله را از درون تهی می‌سازد. همه‌ی ما تجربه‌ی رأی دادن به گزینه های که هیچ وقت دوست‌شان نمی داشتیم را دار‌یم. گزینه‌هایی که هیچ وقت فرق‌ بنیادی میان آن‌ها و رقیب‌شان نمی‌دیده‌ایم: این دوره به آقای الف رأی می‌دهیم که آقای ب رأی نیاورد. دوره‌ی بعد به آقای ج رأی می‌دهیم که همان آقای الف رأی نیاورد! و این چرخه ادامه دارد. 🔸اگر بنا بر کنشگری اجتماعی است، برای تغییر بنیادین وضع موجود باید کاری کرد. در غیر این‌صورت کنش برخاسته از هراس و بازتولید این هراس، سیری قهقرایی به سمت و سوی قتلگاه محافظه‌کاری خواهد بود. گذار بنیادین از «هراس» به «آرمان» مسئله‌ی امروز ماست. این دلق پوسیده­‌ چنان نیست که با رفوگری‌های رسانه­ ای و خبر خوب و... نو شود. نومحافظه‌کاری و محافظه‌کاری‌ای که رهبرانش جوان‌تر باشند، به مراتب از محافظه‌کاری ریش‌سفیدان حادتر است. عبور از محافظه‌کاری ممکن نیست. برای رهایی از این بختک باید در مقابلش ایستاد و رسوایش کرد. تا زمانی که حزب الله خود را اسیر دست محافظه کاران کرده، باید با آرمانشهری که خمینی کبیر برایمان تصویر کرد، خداحافظی کند و آن را صرفا در لابه‌لای صفحات صحیفه بخواند و حسرت بخورد. @marghoomat
⭕ بعثتی تاریخی برای دو اسلام! 🔸امروز همه ی امت اسلامی شاد هستند و مسرور. محظوظ اند از بعثت پیامبری که برایشان اسلام را آورد و مسیر زندگانی شان را متحول و رو به کمال کرد. اسلامی که ارزش های الهی و انسانی را بالا می برد و بر ارزش های شیطانی و استکباری خط بطلانی محکم و کوبنده می کشد. او حامی و مُعَرف اسلامی و نافی و نیستگر اسلامی دیگر است. 🔸 درود و رضوان خدا بر پیامبری که به تعبیر امام، اسلام ناب محمدی را به ما هدیه داد. 🔺همان اسلام پابرهنگان زمین، اسلام مستضعفین، اسلام محرومین، اسلام رنج دیدگان تاریخ، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم‌آور محرومیت‌ها، اسلام فقرای دردمند، اسلام هدم کفر و شرک، اسلام کتاب و سنت، اسلام جهاد و شهادت و مجاهد پرور، اسلام تعبد و تعقل، اسلام دنیا و آخرت، اسلام علم و معرفت، اسلام دیانت و سیاست، اسلام قیام و عمل، اسلام فرد و جامعه، اسلام ولایت و اطاعت، اسلام عدالتخواه، اسلام ظلم ستیز، اسلام ضد تکاثر، اسلام پرسشگر، اسلام توضيح خواه. 🔺اسلام غیرت و شجاعت، اسلام تهذیب نفس، اسلام خودسازی و جامعه سازی، اسلام تفکر و تعقل، اسلام شدت و رحمت، اسلام عزت و بزرگی، اسلام قناعت و شرافت، اسلام خواستار وضع مطلوب و نه موجود، اسلام بدون لکنت زبان، اسلام صریح و رُک، اسلام شاخص محور، اسلام شور و شعور، اسلام صبر و بصیرت و اسلام ابوذر و عمار. 🔸 و سلام و صلوات خدا بر رسولی که غیریت های اصولی خود را شفاف و صریح نفی و طرد کرد و به باز به تعبیر امام راحلمان اسلام آمریکایی را رسوا ساخت. 🔺 همان اسلام سرمایه‌داری، اسلام مستکبرین، اسلام منافقین، اسلام مستبدین، اسلام محتکرین، اسلام مفسدین،اسلام مترفین، اسلام مسرفین، اسلام منافقین، اسلام راحت‌طلبان، اسلام فرصت‌طلبان، اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملاهای کثیف درباری، اسلام مقدس‌نماهای بی‌شعور حوزه‌های علمی و دانشگاهی، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زر و زور و تزویر، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه‌داران بر مظلومین و پابرهنه‌ها. اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط و جهالت، اسلام انحراف، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مناسک میان تهی، اسلام مقدس‌نماهای متحجر و سرمایه‌داران خدانشناس. 🔺اسلام مرفهین بی‌درد، اسلام کاخ نشینی، اسلام منفعت طلب، اسلام تساهل و تسامح، اسلام اشرافیت مذهبی، اسلام عزلت نشینی، اسلام خرافه و بدعت، اسلام قعود و اسارت و ذلت، اسلام دنیاپرستی یا رهبانیت، اسلام تحجر و غفلت، اسلام بی بند و باری و بی تفاوتی، اسلام بی‌حالی و افسردگی، اسلام تشریفاتی و بی خاصیت، اسلام بازیچه دست ابرقدرتها، اسلام مبارزه بی معنویت، اسلام عبادت بی مسئولیت، اسلام محافظه کار و چرتکه انداز، اسلام دکان داران مذهب، اسلام استحمار گر، اسلام توجیح گر، اسلام صغیرپرور و اسلام کوه های ثروت و دره های فقر. 🔸 دعوای اصیل و اساسی اسلام ناب و اسلام آمریکایی از روز بعثت آغاز شد و تا امروز ادامه دارد. دعوایی که باید مبنای اصلی کنشگریها، اقدامات، مواضع و فریاد زدن ها و سکوت کردن‌های جریان انقلابی مدعی ادامه خط نبوی و علوی و حسینی و خمینی باشد. @marghoomat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙️⭕ فاصله جهنمی! 🔹 پوست کنده و صریح می‌گویم، انقلاب اسلامی ما با روند و مناسبات اقتصادی موجود در جامعه ما، در معرض خطر و آسیب است. چرا؟ برای اینکه در این بُعدش اسلامی نشده است. 🔹هنوز در جامعه ما، سیرها و با گرسنه‌ها و با هم در جامعه دیده می‌شوند. تا وقتی چنین است جامعه ما اسلامی نیست. 🔹 قابل قبول نیست برای ما، که اداره جامعه در دست ما باشد و باز هم در این مملکت کسی شب گرسنه بخوابد. کسی زیر طاقی بخوابد که نگران است بر سر او و عزیزانش خراب شود. از آب آلوده برای شرب استفاده کند. ولی اعتراف میکنم در برابر ملت عزیزمان که موفقیت ما در این زمینه بسیار ناچیز بوده. 🔹باید حرکت و اقدامی سریع و قاطع و موثر آغاز کنیم و هرچه زودتر به این فاصله جهنمی سطح زندگی در جامعه جمهوری اسلامی ایران پایان بدهیم. @marghoomat
💠 ۵۱۲ امین شماره هفته‌نامه ۹دی منتشر شد 👈فردا روی دكه‌های مطبوعات 🔻بر اساس نظر رهبر انقلاب، مصونیت برای مولدسازی باطل است 🔹ردی بر نظر رئیس سازمان خصوصی‌سازی در برنامه پایش 🔻ساندیس معجزه‌گر! 🔹پشتوانه مردمی انقلاب اسلامی، سوخت موشکهای جمهوری اسلامی 🔸 پیوند داعش و نئونازی‌ها در اوکراین 🔸 صدای واقعی ملت 🔸 سوغات چینی ♨️ فروش نسخه pdf هفته نامه ۹ دی ♨️ با توجه به درخواست مکرر برخی علاقمندان داخلی و بویژه عزیزان خارج از کشور، از سال ۹۸ فروش نسخه دیجیتال ۹دی آغاز شد. برای خرید نسخه PDF روی لینک زیر بزنید: ‏jaaar.com/kiosk/archives/9day هفته نامه ۹ دی 👇 http://eitaa.com/joinchat/389742592Cfbd77cc21a مدیر مسئول 👇 http://eitaa.com/joinchat/389677056C798a6dc5a1 ...
⭕ مهم خروجی و برآیند است! 🔺 یک اصل مهم در کنشگری انقلابی و مطالبه گری مبتنی بر آرمان‌ها، نفی محافظه کاری است. مفهومی که حفظ وضع موجود و مخالفت با هرگونه تغییر است را تئوریزه می کند. 🔺 به عبارت دیگر شخصی که در طلب برقراری عدل در جامعه تلاش می کند، باید همواره از شرایطی که هست (واقعیت های تثبیت شده) به سوی وضعیتی که باید باشد (حقیقت های های وعده داده شده) حرکت کند. و این یعنی بر هم زدن نظم موجود، چیزی که بسیاری از اهالی قدرت آن را مطلوب نمی دانند. 🔺 شخص مدعی انقلابی بودن، باید بداند و درک کند که برهم زدن نظم صحنه و به تعبیر بهتر، زدن زیر میز بازی و تغییر شرایط موجود، نیاز به جسارت و شجاعت دارد و این راه مستلزم آمادگی برای پرداخت هزینه است. یعنی اگر پایش برسد، حاضر است از مال، یا آبرو و در مواردی از جانش نیز مایه بگذارد. 🔺اما یکی از چالش هایی که در مسیر طلب عدالت و پیگیری آرمان‌ها، بسیاری را به ورطه محافظه کاری می افکند، این است که گاهی باید یقه شخصی را گرفت، یا شخصی یا سازمانی را مورد بازخواست و پرسش قرار داد که به نحوی از انحا به مقدسات، به نظام و انقلاب، به شخصیت های اول نظام و یا نهادهای منسوب به انقلاب ربط پیدا می کنند. 🔺 مثلا دولت و مجلس فعلی، نماینده گان ولی فقیه، اعضای دفتر رهبری، سپاه پاسداران، شخصیت های دینی مثل علمای حوزه، منسوبین رهبری مثل رئیس قوه قضاییه، صدا و سیما و ستاد اجرایی و بنیاد مستضعفان و... در اغلب اوقات وقتی کار به این اشخاص یا سازمان ها می رسد، زبان ها الکن و اراده ها سست می شود. دقیقا بر خلاف وقتی که پای کسانی در میان است که نسبتی به جریان انقلاب و نظام و.... ندارند. که در این حالت همه شیر شجاع میدان مطالبه می شوند. 🔶در این مواقع باید به چند اصل توجه کرد: 1️⃣ نخست آنکه هیچ شخص و هیچ نهادی در حکومت اسلامی مصون از خطا و اشتباه و پرسش نیست. حتی امیر المومنین علی(ع) که معصوم است نیز به کرات از مردم عوام می خواهد که بر افعالش نظارت کنند و یکی از حقوق والی بر مردم را امربه معروف و نهی از منکر حاکمان می دانست. 2️⃣ دوم آنکه عدالتخواهی گزینشی که متاسفانه امروزه یکی از آفات بزرگ این راه است را باید مطرود کرد. اینکه عدالت را تنها برای مخالفین فکری و عملی و سیاسی خود بدانیم و نزدیکان و همفکران خود را از آن استثنا کنیم. 3️⃣ سوم آنکه نزدیکی به رهبری یا منسوب بودن به انقلاب نه تنها مصونیت نمی آورد بلکه مسئولیت و حساسیت بیشتری را طلب می کند. 🔺 اما مهمترین اصل که مانع عدالتخواهی گزینشی و محافظه کاری می شود، اصلی است که ما آن " تئوری برآیند" می نامیم. ⬅️ این اصل به ما می گوید که: «اینکه چه شخص یا نهاد یا روندی باید مورد پرسش قرار گیرد مهم نیست، بلکه مهم برآیند یا خروجی شیوه مدیریتی او است. مهم نیست آن فرد رفیق حاج قاسم، خادم الرضا و هیأتی و اهل نماز شب خوندن باشد، مهم نیست او جانباز باشد و دوجین سابقه مبارزه و جهاد داشته باشد، مهم نیست که او مجتهد باشد و سالها درس فقه و فقاهت را پاس کرده باشد؛ ما به هیچ کدام کاری نداریم، فقط یک چیز مهم است؛ خروجی کارکردی و عملکردی. 🔺 اگر برآیند رفتار و سیاست و شیوه اش، اسلام، نظام و منافع مردم را تقویت می کند، هر کس باشد باید از سوی انقلابیون مورد حمایت قرار گردد. از هر گروه و با هر نگرشی. در هر لباس و سطحی. 🔺 اما اگر برآیند و خروجی مدیریتی آن شخص یا سازمان، برای اسلام و انقلاب بدنامی می آورد، فرق ندارد کیست و به کجا وصل است و مقام و منصب و لباسش چیست. آیت الله است یا دکتر، شهردار است یا نماینده رهبری در فلان استان، نظامی است یا مدیر اقتصادی. در این حالت هر فرد انقلابی موظف است پیرامون رفتارش بدون در نظر گرفتن این موارد، از او پرسش نماید.» 🔺معتقد بودن به اصل برآیند یا خروجی مدیریتی که همانا بازخورد روش ها و منش های رفتاری حاکمان بر افکار عمومی است، از مهمترین اصولی است که انقلابیون حقیقی و تصنعی و شعاری را از هم تمیز می دهد. باید خود را از بند القاب و عناوین و نسبت های من درآوردی خود ساخته تقدیس یافته رهانید و آدم ها را صرفا مبتنی بر خروجی و برآیند کارکردی آنان قضاوت کرد و نه موهومات کاریکاتوری و صد من یه غاز محافظه کارانه. 🔺 این مهم اگر رخ داد، افراد و کارگزاران حکومتی دیگر نمی توانند پُشت ارزش‌ها، عناوین، القاب و وابستگی های انتصابی و عقبه ای خود پنهان شوند. دراین حالت ملاک ارزش گذاری افراد کارآمدی آنان است و نه ویژگی شخصی و هم پوشانی های اعتقادی آنان با ما. تعارف را باید به کناری گذاشت و بپذیریم تا زمانی که نحوه مواجهه ما با افراد و گروه های مختلف مبتنی بر تعارفات سیاسی است و نه کارآمدی کارکردی، وضع موجود نه تنها تغییری نخواهد کرد بلکه روز به روز مسیر نزولی و قهقرایی خود را با سرعت بیشتری خواهد پیمود. @marghoomat
⭕ از خواب خرگوشی شیخ ابواسحاق تا هشدارهای سید علی خامنه ای! یک. 🔹رهبر انقلاب در یکی از دیدارهای دانشجویی خود در اسفند 79 روایتی از بی عرُضگی یکی از حاکمان شهر شیراز در زمان حافظ را نقل می کنند که خواندش خالی از لطف نیست. 🔹«در زمان حافظ، چهار امیر پشت سر هم بر شیراز حکومت کردند که یکی از آنها شاه شیخ ابواسحاق است - البته اسمش شیخ است، اما شیخ نبوده - حافظ هم در چند جا اسم او را آورده؛ چون به او بسیار علاقه‌مند بوده است. شاه شیخ ابواسحاق، هم جوان، هم زیبا و هم بسیار عیّاش بوده است. امیر مبارزالدّین - که یکی از پادشاهان آن منطقه بود - از کرمان حرکت کرد و به طرف شیراز آمد و قصد داشت این شهر را بگیرد. برای حمله به شیراز، آرام میآمد تا شیرازیها نفهمند و او ناگهان شیراز را محاصره کند و فرصت دفاع به آنها ندهد. بعضی از مردم از ماجرا آگاه شدند، مأموران حکومت هم قضیه را فهمیدند؛ اما کسی اصلاً جرأت نمیکرد موضوع را به شاه شیخ ابواسحاق خبر دهد. دشمن نزدیک شیراز رسید و تمام منطقه جلوِ حصار شیراز را اردو زد. 🔸وزیر شاه شیخ ابواسحاق بالاخره دید این‌طوری نمیشود؛فردا دشمن به شهر حمله میکند و پادشاه خبر ندارد که دشمن پشت شهر است.آیا این برای یک مسؤول هنر است که نداند دشمن کجاست؟!وزیر پیش شاه شیخ ابواسحاق آمد،اما دید جرأت نمیکند مستقیم به او بگوید! لذا از راهش وارد شد؛ گفت هوا خیلی خوب و بهاری است و صحرا سبزه‌زار است؛آیا میل ندارید بالای پشت بام قصر بروید و بیرون را تماشا کنید؟به این بهانه پادشاه را از داخل قصر بیرون کشید و بالای قصر برد. وقتی پادشاه روی پشت بام رفت و نگاه کرد، دید کسانی در بیابان اردو زده‌اند. پرسید این اردو مربوط به کیست؟گفت متعلّق به امیر مبارزالدّین است. گفت چه موقع آمده‌اند؟ گفت - مثلاً - ده روز است.این پادشاه بیغیرت و بیعرضه به جای این که بلافاصله بیاید و لباس جنگ بپوشد - البته بعد هم جنگ کرد و ابتدا اسیر و سپس کشته شد -گفت اینها حیفشان نیامد در این هوای خوشِ بهاری به جنگ آمدند! این‌گونه نمیشود انسان مسؤولیتهای مهم جامعه را بر عهده گیرد.» 🔹آری هنر اصلی و ویژگی بارز آیت الله خامنه ای دشمن شناسی اوست. او عرصه شناس است. او اولویت های دشمن را می شناسد و برای مردم و جریان انقلابی اولویت سازی می کند. وی خیمه های برافراشته دشمن در اطراف شهر را سالها زودتر از اطرافیان و دوستدارانش دیده و شناخته است. جنگ اقتصادی دشمن سالهاست اولویت اول ترویج گفتمانی رهبر انقلاب است. اولویتی که انگار هنوز برای برخی کارگزاران نظام و نیروهای انقلابی اولویت نشده است. 🔸آیت الله خامنه ای در این کارزار درست است که فشار را از ناحیه دشمن تعریف کرده و جنگ اقتصادی او را افشا می کند،اما عامل مشکلات را در داخل جست و جو می کند و همه مشکلات را گردن دشمن نمی اندازد:«ما همه مشکلات را به گردن امریکا نمیاندازیم - مشکلات ما از خودمان است - منتها دشمن میخواهد از این مشکلات حداکثر استفاده را بکند و پدر کشور و ملت را دربیاورد؛این را هم نگوییم؟! ما نمیگوییم اگر تورم هست،تقصیر امریکاست؛ نه، اگر تورم و کاهش قدرت خرید و کمبود اشتغال هست، چه کسی گفته تقصیر امریکاست؟این تقصیر خود ماست، تقصیر مسؤولان است؛ اما اگر اسم امریکا را میآوریم، میخواهیم بگوییم گرگی کمین گرفته و پشت خم کرده تا به شما حمله کند؛ از این غافل نباشید. به مسؤولان میگوییم ضعفها را برطرف کنید؛ به شما میگوییم متوجه این دشمن باشید تا به شما حمله نکند.» 🔹 این کشاکش شمشیرهای اقتصادی و زخم های دردناک آن بر تن مردم آنقدر برای ایشان ضجرآور است که خاضعانه ابراز خجالت می کند: «در زمینه‌ی مسائل اقتصادی خب الان مشکلاتی در کشور وجود دارد: تورم بالا یکی از اساسی‌ترین مشکلات است؛ کسری بودجه هست؛ معیشت مردمِ کم‌درآمد هست -که اینها مشکلات مهم است- کاهش ارزش پول ملی هست، که این یکی از آن چیزهایی است که انسان واقعاً‌ خجالت‌زده میشود از این قضیّه؛ کاهش قدرت خرید مردم هست؛ مشکلات فضای کسب و کار هست، این همه هم ما و مسئولین اقتصادی تأکید کردیم، یعنی همه تأکید کردند و گفته شده اما خب مشکلاتی در بهبود فضای کسب و کار وجود دارد؛ مشکلات نظام بانکی هست.» 🔹 او بر خلاف برخی کارگزاران غصه دار شرایط موجود است: «متأسّفانه امروز وضع معیشت مردم خوب نیست؛ این غصّه‌ی بزرگی است برای ما.» بر خلاف تصور برخی ایشان نه تنها کانالیزه نشده بلکه آمار دقیقی از ریز قیمت های افسار گسیخته اقلام مصرفی مردم دارد:«مشکلات معیشتی، امروز چیزی است که آحاد مردم، همه آن را احساس میکنند؛ یک بخشی از مردم هم بشدّت و واقعاً زیر فشارند؛ گرانی هست؛ در مواد غذایی، گوشت، تخم‌مرغ، مرغ، بقیّه‌ی چیزهای لازم در زندگی، اجاره بهای مسکن در وسایل منزل، وسایل دیگر و امثال اینها، گرانی فراوان است. خب اینها واقعاً فشار می‌آورد روی مردم.» @marghoomat
⭕ از خواب خرگوشی شیخ ابواسحاق تا هشدارهای سید علی خامنه ای دو. 🔸علت تاکید ها و اخطار های چند صدباره ایشان آن است که حقیقتا تلخی شرایط موجود را با تمام وجود درک و لمس می کنند و نمی توانند دمی بر نیاورند و همواره صدای مشکلات مردم بوده اند: «تلخی‌ها و سختی‌‌ها عمدتاً مربوط به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم است؛ طبقات متوسّط و ضعیف...درگیر این مشکلات بودند و همچنان هستند؛ چون از وضع مردم مطّلع هستم، لذا تلخی را با همه‌ی وجود حس میکنم؛ تلخی کامِ مردم، بخصوص مردمِ ضعیف و فرودست و طبقات ضعیف» «وضع اقتصادی با همه‌ی این تلاشهایی که انجام میگیرد، مطلوب نیست؛ مردمِ زیادی هم از لحاظ اقتصادی در فشار هستند. مسئله‌ی گرانی‌ها و این چیزها را کم‌وبیش شماها میدانید و بسیاری از مردم آن را با همه‌ی وجودشان لمس میکنند؛ این یک مشکلِ اساسی کشور است.» 🔹او در کنار پیشرفت ها ضعف ها را می بیند. همان ضعف هایی که چون زخمی کهنه و جذاب، مگسها روی آن نشسته و شروع به مکیدن می کنند: «خب، پس گفتیم که ما پیشرفت کردیم امّا آیا در کنار این پیشرفتها ضعف نداریم؟ چرا، الی‌ماشاء‌الله؛ ضعف داریم، کمبود داریم؛ کمبودهای زیادی [هم] داریم؛ دلایل مختلفی هم دارد. کمبودهای ما، ضعفهای ما کم نیست. بعضی‌اش را مردم احساس میکنند، میفهمند؛ خب گرانی هست، تورّم هست، کاهشِ ارزشِ پولِ ملّی هست؛ اینها ضعف است؛ اینها را ما داریم. ضعفهای دیگری هم داریم، در بخش‌های مختلف، بخشهای اداری، غیره.» 🔸 رهبری معظم انقلاب در میان زخمهای متعدد و دردآور مردم و حاکمیت، دست روی اصلی ترین و اولویت دار ترین آن یعنی تورم می گذارند:«خب رشد اقتصادی اگر بخواهد پیدا بشود، تولید اگر بخواهد افزایش پیدا کند، باید ثبات اقتصادی باشد، تورّم باید مهار بشود. امروز یکی از کارهای اساسی‌ای که مسئولین کشور، قوّه‌ی مجریه، قوّه‌ی مقنّنه، دستگاه‌های پیگیری و دستگاه‌های اجرائی به عهده دارند ــ مسئولین مستقیم، مسئولین غیر مستقیم ــ این است که [مشکلات را] علاج کنند. علاج‌پذیر است؛ این‌جور نیست که علاج نداشته باشد؛ راه دارد، باید راهش را پیدا کنند. علاج کنند تورّم را؛ این ثبات اقتصادی، ثبات قیمتها، کشور را پیش میبرد؛ پس نگاه باید این نگاه باشد.» «حالا بخشی از این مشکلات، ناشی از تورم است. ما در کشور کمبود کالا نداریم؛ خوشبختانه کالاهای گوناگونِ مورد نیاز مردم در کشور فراوان یافت میشود؛ لیکن مسئله‌‌ی گرانی و کاهش قدرت خرید وجود دارد؛ این را باید علاج کنید؛ این به عهده‌‌ی بخشهای مختلف اقتصادی است؛ یعنی هم بخشهای ستادیِ اقتصادی، هم بخشهای عملیاتیِ اقتصادی - مثل وزارت صنعت و معدن و تجارت، وزارت جهاد کشاورزی، بخشهای دیگر - که باید به طور جد ان‌‌شاءالله این را دنبال کنند.» 🔹 رهبر انقلاب صرفا به بیان مشکلات و همدردی و... اکتفا نکرده اند و بارها راه حل هم ارائه داده اند: «ما در زمینه‌ی اقتصاد کشور مشکلات داریم دیگر؛ این گرانی، این تورّم، این کم‌ارزش شدن پول ملّی، خب اینها به مردم فشار می‌آورد؛ اگر بخواهیم اینها برطرف بشود، تنها راه همین است که بپردازیم به مسئله‌ی تولید ملّی.» 🔸 اشارات بالا تنها مشتی نمونه خروار است از صدها سخنرانی و دستور و ارشادات اقتصادی رهبر انقلاب. آنچه عیان می‌باشد آن است که رهبری انقلاب چه در لایه حکمرانی و ابلاغ سیاست های کلان اقتصادی و چه در لایه ارشادات و تذکرات اقتصادی، وظیفه و رسالت خود را بارها انجام داده و امروز توپ در زمین کارگزاران نظام است. کارگزارانی که حداقل امروز دیگر در شرایط حاکمیت یکدست سیاسی، بهانه ای برای کار نکردن ندارند و مردم و رهبری همچنان منتظر اقدامات و پیگیری های آنان می باشند. امروز نه چُنان دوران شیخ ابواسحاق هستیم که حاکم جامعه در عیش و نوش باشد و غافل از کید و مکر دشمن و نه مردم چُنان وزیر شاه هستند که از حاکمان بترسند و چیزی نگویند تا آنقدر دیر شود که دشمن کار خود را یکسره کند. امروز رهبری و مردم در کنار یکدیگر عَلَم مطالبه مهار تورم و بهبود شرایط اقتصادی و معیشتی را بدست گرفته اند و کارگزاران باید هم جواب ولی نعمتان و صاحبان انقلاب را بدهند و هم جواب نائب امام زمان(عج). @marghoomat
نوحجتیه ای ها به صف شده اند! 🔸 امام در منشور روحانیت تیغ تیز حملات خود را به سمت نفرات، گروه ها و جریانات مختلف انحرافی از انجمن حجتیه و جریان متحجر درون حوزه های علمیه تا لیبرالها و منتظری و بازرگان و... گرفته است و خطوط اصلی دعوای خط امام با خطوط التقاطی و انحرافی را مشخص میکند. یکی از این جریانات که همواره مورد عتاب و خطاب امام بوده، انجمن حجتیه و تفکرات و خطوط اصلی گفتمان حاکم بر انجمن است. 🔸امام در منشور روحانیت انجمن را ولایتی های دیروز و مقدس نماهای بی شعور نامیده و اینچنین خطابشان می کند: «دسته‏اى دیگر از روحانى‌نماهایى که قبل از انقلاب دین را از سیاست جدا میدانستند و سر به آستانه دربار مى‏ساییدند، یک‌مرتبه متدین شده و به روحانیون عزیز و شریفى که براى اسلام آن همه زجر و آوارگى و زندان و تبعید کشیدند، تهمت وهابیت و بدتر از وهابیت زدند. دیروز، مقدس‌نماهاى بی‌شعور میگفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز میگویند مسؤولان نظام کمونیست شده‏ اند! تا دیروز مشروب‌فروشى و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان براى ظهور امام زمان را مفید و راهگشا میدانستند، امروز از اینکه در گوشه اى خلاف‌شرعى که هرگز خواست مسؤولان نیست رخ میدهد، فریاد «وا اسلاما» سر میدهند!» 🔸«دیروز حجتیه‌ای ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند،امروز انقلابی تر از انقلابیون شده‌اند! «ولایتی»های دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریخته‌اند و در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته‌اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیش نبوده است،امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را می‌خورند!» 🔸اما اشکال اصلی امام به انجمن حجتیه چه بود؟آیا صرفا امام با شکستن تحریم چراغانی و محمد رضا را شاه شیعه خطاب کردن مخالف بود؟ آیا امام با مبارزه با بهائیت و مخالفت با واردات گوشت یخی غیر ذبح شرعی شده مخالف بود؟ خیر. امام دعوای اصلی اش با انجمن بر سر اولویت ها بود. 🔸بزرگترین مشکل انجمنی ها تشخیص انحرافی از دشمن و اولویت‌شناسی‌های غلط بود، امام میگفت شما به معلول ها چسبیده اید و علت العلل همه مشکلات را رها کرده اید. اگر نگران نفوذ بهائیت هستید باید ریشه این درخت خبیث را خشکاند و نه آنکه شاخ و برگ ها را برید. باید آن دستگاه و رژیمی که برای بهائیت بسط ید ایجاد کرده را سرنگون کرد. انجمن در اوج دوران مبارزه تمرکزش را بر بهائیت و بعد از پیروزی انقلاب دشمن خود را وهابیت و مارکسیسم تعریف کرد.دقیقا در مقطعی که امام دشمن درجه اول را آمریکا می دانست.اساسا نقطه تمایز امام با بسیاری از گروه ها دقیقا همین نقطه بود.امام در نظام اولویت گذاری خود با نهضت آزادی که معتقد به اصلاحات و مبارزه رفرمیستی و پارلمانتاریستی و در چارجوب قانون‌ اساسی بود نیز درگیر شد و اعتقادی به این رویه نداشت و اولویت اول و آخر را انهدام و سرنگونی رژیم پهلوی می دانست.خلاصه آنکه ایراد اساسی امام به کج روی در اصلی و فرعی و اهم مهم کردن موضوعات بود. 🔸 اما این جریان امروز هم ادامه دارد. نوحجتیه ای ها را می گویم.جریانی که در نظام اولویت گذاری خود دچار خطای محاسباتی گشته و شمشیر را برای جریان انقلابی چنان تیز کرده و در پی حذف جوانان انقلابی برآمده که برق شمشیرش چشم ها را کور می‌کند. نوحجتیه ای ها اولویت خود را حذف جریان انقلابی پرسش گر و مطالبه گر آرمان‌های انقلاب اسلامی کرده و در این راه به هر طریقی متوسل می شود و انواع و اقسام تهمت ها و اهانت ها را روانه میدارد. 🔸 نوحجتیه ای ها امروز نعل وارونه میزنند.کسانی که امروز باید پاسخگوی تصمیمات سیاسی خود باشند،مقصر را جوانان انقلابی آرمانخواهی معرفی کرده و فرار رو به جلو می کنند.جریان نوحجتیه ای نیز در شرایطی که بخش مهمی از مشکلات کشور هنوز پابرجاست و کشور هنوز اسیر انگاره های نئولیبرالی غیرشفاف و غیر مردمی در عرصه اقتصاد و... است و جریانات مختلف خارجی و داخلی عزم به سر بریدن انقلاب اسلامی را کرده اند، در عین سکوت،اولویت را در ذره بین به دست گرفتن و کشف انحراف و رگه های مارکسیستی و التقاطی در جوانان مطالبه گر تشخیص داده اند. 🔸مسئله در نقد برخی اعمال نادرست به نام مطالبه گری نیست که البته خود جریان اصیل عدالتخواهی در این زمینه پیشتاز بوده، اختلاف در اولویت دادن به این مسئله در نظام موضوعات،سیاسی کردن نقدها،تعریف خط قرمزهای قبیله ای برای عدالت (به جای مرزهای اعتقادی و اخلاقی) و تبدیل آن به دعوای حیدری-نعمتی برای به محاق بردن اصل عدالتخواهی و مطالبه گری از یک سو و سکوت در برابر انحراف در بقیه ارزش های دینی مانند تحجر، تکفیر و اشرافیگری به نام دین و انقلاب از سوی دیگر است. @marghoomat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺همه ی هستیمو مدیون چشاتم میدونی @marghoomat
⭕ عامل ناامیدی؛ پرسشگران یا کارگزاران! 🔸همواره و خصوصا در سالیان اخیر عده ای در مواجهه با جوانان انقلابی و توده های مختلف مردمی این نکته را مطرح می کنند که انتقادها، پرسش‌ها و بیان اشتباهات و خلاصه امر به معروف و نهی از منکرهای شما باعث و سبب ناامیدی و القای یاس و دلسردی عموم مردم می شود! فلذا هیس! کسی فریاد نزند. 🔸خلاصه گزاره بالا آن است که علت ناامیدی مردم،منتقدین و پرسشگران سیاسی هستند و اینانند که بذر تردید و تشکیک را می پاشند. اما به راستی آیا علت حرمان، سرخوردگی و دلسردی مردم پرسشگران هستند یا عاملیت های سیاسی؟ آیا منتقدین به عملکرد پرسشگران سیاسی، در شناخت علت و معلول ماجرا دچار خطا و اشتباه نشده اند؟ آیا ریشه ناامیدی ها را باید در برخی تصمیمات، اقدامات و مواضع کارگزاران جست و جو کرد و یاانتقاد محدود ولو تیز و تند تنی چند از جوانان انقلابی؟کدام روی سکه علت العلل ناامیدسازی مردم است؟کدام روی این معادله در حال تکمیل کردن پازل دشمنان هستند و اعصاب و روان مردم را به بازی گرفته اند؟ 🔸از منظر نگارنده اقدام ضدانقلابی، ضد امنیتی و ناامید ساز در بستر اجتماعی، خود اون حادثه،موضع و اقدام و تصمیم است و نه بیان پرسش و انتقاد نسبت به آن اقدام و تصمیم و...؛اگر تصمیم غلط، موضع اشتباه و اقدام ناصوابی رخ ندهد، مساله ای اساسا پیش نخواهد آمد که حالا عده ای بخواهند آن را به باد انتقاد بگیرند.آنچه معیار و مبنای امیدواری و ناامیدی مردم است؛واقعیت می باشد. این واقعیت را چه کسی رقم می زند؟پرسشگر سیاسی یا عاملیت سیاسی؟ این عاملیت است که با اقدامی غلط می تواند پمپاژ ناامیدی کند و با تصمیمی درست بذر امیدواری را بکارد. 🔸 پس اساسا ریشه ایجاد ناامیدی را باید در تصمیمات، اقدامات و مواضع عاملیت سیاسی جست و جو کرد.مقاطع زمانی متعددی را می توان مثال زد که اتفاقا به واسطه عملکرد مسئولین وقت، میزان امیدواری مردم مطابق آمارهای رسمی شدیدا افزایش کرده و خود مردم با دیدن واقعیتها، مقابل روایت‌های غلط دشمنان می‌ایستادند. نمونه مثبت آن را می توان در سال‌های 84 الی 88 در دولت نهم و نمونه منفی این معادله را می توان در هشت سال دولت حسن روحانی مشاهده و ارزیابی کرد. هشت سالی که اقدامات مسئولین وقت موجی از ناامیدی و نارضایتی را تولید کرد. تنها دوای پروژه ناامید سازی مردم اصلاح رویها،سازوکارها،ساختارها و اقدامات و مواضع مسئولین و کارگزاران نظام است. 🔸 اما چه چیزی این ناامیدی را دوچندان و تبدیل به بن بست ذهنی و انسداد گفتمانی میکند؟چه چیزی مردم را به این نتیجه میرساند که مسائل قابل اصلاح نیست و هیچ روزنه امیدی را باقی نمیگذارد؟مهم ترین عامل جهت ایجاد و القای ناامیدسازی اجتماعی،عدم وجود و یا حذف پرسشگران سیاسی است.ادعای نگارنده آن است که اتفاقا پرسشگری و مطالبه گری سیاسی امید را در دل مردم افزایش میدهد.چرا؟بخوانید. 🔸 وجود جریان پرسشگر در زمانی که همه مشی محافظه کارانه را پیشه خود کرده اند و دمی بر نمی آورند،اسباب امید مردمی را فراهم میکند که صدایشان به جایی نمیرسد و اساسا احساس میکنند صدایی ندارند.در اوج بی صدایی صدای اقلیت پرسش‌گری را می شنوند که مطالبات آنان را سر دست گرفته و به مسئولین نهیب می‌زنند. یکدست انگاری حاکمیت و اثبات این گزاره که همه دستشان در یک کاسه است،خطرناک ترین فهم از حکمرانی امروز کشور است؛این تصور را چه جریانی می تواند برای مردم بشکند؟جریان پرسشگر سیاسی. 🔸آیا وقتی که مردم می بینند عده ای جوان حزب اللهی با ادبیات انقلاب اسلامی، مسئولین جمهوری اسلامی را نقد میکنند و مطالبات و دردهای مردم را فریاد میزنند،اسباب ناامیدی مردم و یا امیدواری مردم را فراهم میکند؟اینکه در ماجرای هفت تپه و هپکو و ماشین سازی و... دانشجویان انقلابی بر خلاف بسیاری از مسئولین وقت در کنار کارگران ایستادند و مشکل شان را حل کردند باعث امیدواری آنان به نظام می شود و یا سکوت سنگین و کَر کننده بخش کثیری از دلبستگان و مسئولین وقت جمهوری اسلامی؟ دهها مثال دیگر می توان زد که اگر جریان پرسشگر نبود و حاکمیت خودش با تشخیص خودش تصمیمات را پیش می برد، ناامیدی ها دوچندان و اندک روزنه های امید هم کور می شد. در بسیاری از موارد تنها امید مردم،همین جوانان انقلابی و پرسشگری هستند که صدای آنان بوده و بن بست شکنی کرده و حقیقت انقلاب اسلامی را نمایان کنند. 🔸 فلذا اگر امروز دنبال امیدآفرینی و مقابله با پروژه ناامیدسازی مردم توسط دشمن هستید، اولا یقه مسئولین و عاملیت های سیاسی را بگیرید که هیچ چیزی مثل تصمیمات،اقدامات و مواضع آنان در ایجاد و نابودی امیدواری مردم اثر ندارد و ثانیا اینکه جریان پرسشگر سیاسی را تقویت و حمایت کنید و بدانید و بدانیم که اگر این جریان بمیرد و حذف شود،اندک امیدهای باقی مانده مردم هم ناامید شده و امید به اصلاحات برای همیشه می میرد. @marghoomat