eitaa logo
مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد)
117 دنبال‌کننده
100 عکس
8 ویدیو
0 فایل
این رسانه به معادلۀ «اندیشه، نظریه، مدل مفهومی و عملیاتی تا گفتمانی» و «پیشرفت، تجدد و توسعه» بر مدار دین قرآنی ـ اوصیایی نظر دارد و مخاطب را به هم‌اندیشی فرامی‌خواند. ⭕️به‌منظور رعایت حقوق مالکیت معنوی، انتشار مطالب تنها با ذکر نام کانال امکان‌پذیر است‌.
مشاهده در ایتا
دانلود
پیشاهنگی 🟠 بروز فصل دانش ‌ـ حکمت‌بنیانی با امام ، علیه‌السلام، فصل ترجمان راهبردی خویش در ترسیم مضمون امامت نبوی، فاطمی و علوی می‌گیرد. 🟡 امام باقر، علیه‌السلام، از ۵۷ تا ۱۱۴ ه. ق. در عمری پنجاه‌ و هفت‌ساله، پنجمین امام شیعیان آغازگر قرن دوم اسلام (از سال ۹۵ تا ۱۱۴ ه. ق. به مدت ۱۹ سال) و اولین سدۀ امکان تجدد در تراز علوی است. 🟢 عصر سامان‌گیری نهایی ارکان تحلیلی در عینیت عصر بحرانْ وامدار دانش‌بنیان‌سازی این الگو و نظام است. عضو نهایی ویرایش پنجم ساختار نظریه برای سامان کلان نظریه اوست. فرمول ساخت این نظریه در آن دانش انبیایی حاضر است. در خط تداوم تاریخیت دین انبیایی یک ویرایش تفصیلی بر سه ویرایش مصطفایی، فاطمی و مرتضایی پیش‌رو می‌آید. برخی از این ویرایش: ۱. در نوع فضای تربیتی با پدر و مادر هاشمی (فاطمه، علهیاالسلام ،مادر او فرزند امام حسن مجتبی، علیه‌السلام، است)؛ ۲. در تجربۀ اوج رنج با عاشورا؛ ۳. در تجربۀ عمق معناداری زندگی با سجاد آل محمد، علیهم‌السلام؛ ۴. در تجربۀ زن در متن زندگی؛ ۵. و برآیندگیری این تجربه‌ها در جنس زیستمان در نظام خواهانی‌ها در نوع فعالیت‌های معاشی، در بردباری و بخشش، در صبوری، در هیبت ...؛ ۶. در تجربۀ مدیریت راهبردی در عصر پنج خلیفۀ اموی؛ ۷. در ایجاد جنبش علمی درک آن الگوی معیار با تربیت چهارصدو شصت و دو شاگرد در عرصه‌های کلامی، حدیثی، تفسیری، اخلاقی و فقهی تا گفتمانی برای اوج‌بخشی عصر امام صادق، علیه‌السلام، با حداقل صد هزار حدیثْ تا به این‌گونه منظومۀ چرایی‌ها و چگونگی‌های آن معادلۀ دین و تدین به عمق فلسفۀ چگونگی راه باز کند؛ ۸. و پیشتازی در جنبش پارادایمی علوی؛ ۹. و حتی در رسم پرکشیدنش به آسمان در کیفیت حکایت مرگ خویش در نمونۀ وصیت دفنش با لباس نمازش. این زادروز بر سالکان این طریق همواره گرامی باد! به قلم احمد @markaz_strategic_roshd
⚜ در عرصۀ پژوهش احمد آکوچکیان: ▫️ انسان تازه‌ای در آستانۀ کتاب کریم جهان جدید و تازه‌ای برای انسان امروز اتفاق افتاده است، جهانی با انبوه پرسش‌ها و مسئله‌های تازه دربارۀ انسان، پس دربارۀ زندگی، پس و به‌ناگزیر دربارۀ دین یا مکتب برای زندگی و به این قرار دربارۀ انبوه چگونگی‌های ناگزیر پیش‌روی معنی‌داری زندگی در این معاصریت و ازجمله پرسش از چگونگی معادلۀ ملت و دولت و نه‌ دولت ـ ملت. کتاب مرجع دین برای زندگی «قرآن کریم» است. چگونه به قرآن روی کنیم و به خویش فرصت جریان رشدشناخت این کتاب حکیم را در متن معادلۀ عقلانیت و معنویت زندگی معاصری خویش ببخشیم؟ ۱. معاصریت ناگزیر بشر امروز اتفاق افتاده است، با انبوه تازه و دیدگاه‌های تازه، مانند پرسش از معادلۀ عقلانیت و خلاقیت انسان، عقلانیت و معنویت در متن زندگی، پرسش از معادلۀ ایمان و شریعت، پرسش از معادلۀ معنای هستی و معنای زندگی، پرسش از الگوی توسعۀ پایدار در همۀ عرصه‌های حیات انسانی به‌قصد آینده‌نگاری تاریخیت همۀ زندگی؛ ۲. برای انسان امروز ـ خواسته یا ناخواسته و خوانده یا ناخواندۀ دین‌پژوهان ـ «» در میان است و نه «»! بدین‌ روی هجوم عظیم انتظارات انسان معاصری از دین در میان است. برای انسانی که دین پاسخگوی دغدغه‌های وجودی او و جست‌وجوهای او باشد، آن «انتظار از دین» به «نیاز به دین» فراوری می‌شود و بر مدار این نیاز به دین است که برای انسان سالک باورکردۀ دین معیار برای رویش وجود خویش، نوبت بالغی از «انسان برای دین» سر می‌رسد. پس در این معاصریت، باید نشان داد که «کتاب دین: قرآن کریم» معیار پاسخگوی این معادلۀ «از دین برای انسان تا انسان برای دین» است. بدینسان ظهور خودآگاه دانش فلسفۀ دین و به این قرار، گذار معادلۀ انتظار از دین و نیاز به دین در تحلیل مسائل معاصری پیش‌روی دین و دینداری با میانداری رخداد «دین برای انسان» به‌مثابۀ مدخل ورود در جریان زیست دیندارانه و برآمدن گام‌به‌گام «انسان برای دین» رخ نموده است؛ ۳. این رویکرد تازه‌بنیاد فلسفۀ دینی به دین معیار حاجتمند ناگزیر روشمندی است. باید از یک معین سخن گفت که بتوان با آغازگری از فهم آنْ فهرست انتظارات از دین را در خط استنطاقی قرار داد و بلوغ یک خط فکری معین را به سامانی نظریه‌ای تبدیل کرد، یک که توانمند دانش‌بینان‌سازی زندگی و توسعه را داشته باشد و بر این مدار، نشانگر آن باشد که دین معیار توانمند جریان‌داری در یک الگوی درون‌زای توسعۀ آیند‌ه‌نگار است و نشان می‌دهد چگونه فاعلان چنین عرصۀ زیستی‌ای می‌توانند خود برنامه‌ریز تدبیر توسعه‌ای خویش و ملت خویش بر مدار آن دین معیار باشند تا به‌مدد گفتمان و فرهنگ حاصل این زیست برنامه‌ای، یا دانش عامه، آن دانش‌بنیانی را به دانایی‌بنیانی برای متن جامعۀ انسانیْ به‌ویژه در خواهانی و رؤیا و عزم انسانی تا ملی تبدیل کنند. با این رخداد تازۀ فلسفۀ دینی، تاریخ تفسیر دین و قرآن کریم اینک با رهسپاری به «معرفت‌شناسی و روش‌شناسی پسینی یا فلسفۀ تاریخ تفسیر» در آستانۀ یک گذار راهبردی پارادایمی است؛ ۴. در این خواهانی فلسفۀ دینی جاری در متن مسائل عینی انسان و مدنیت معاصری، فراوری به‌تدریج خودآگاه معادلۀ سازِکاریِ اینک روشن‌ترِ «نظرْـ عمل» به « ـ » در متن تحقیق و توسعه و در این راستا، ضرورت تبیین معرفت‌شناخت و روش‌شناخت دانش تفسیر در فرایند اجتهاد تفسیری سازوکار پیشرفت‌شناختْ در متن فرانظریه و نظریۀ اندیشۀ دین‌شناخت پیشرفت و پیشرفت‌شناخت دین قرآنی ـ اوصیایی پیش‌رو است. ➺@markaz_strategic_roshd
💠 در عرصۀ پژوهش فقه و حقوق 🔅 جایگاه فلسفۀ فقه «» بر مدار ادراک هست‌ها (دانش‌های حقیقی)، بر رسم دیرینش، دانش اعتباری و هنجاری (دانش شایدها و بایدهای برگزیده در تنظیم روابط آدمیان با خویش، با هستی و خدای خویش، با جهان، طبیعت، با جامعه و مردمان و با تاریخ) آموزه‌های استنباطی قوانین و احکام حاکم بر حرکت و تحرک و فعل ارادی انسان مختار است. در تعبیری همپای، «» دانش استنباطی و اعتباری مربوط به هدایت و تنظیم رفتارها و مناسبات انسانی میان‌حوزه‌ای در عرصۀ شریعت در افق مبانی نظری، از هستی‌شناسی تا انسان‌شناسی و جامعه‌شناسی، در سامانی با دو دانش اعتباری اخلاق (ارزش‌های بالادستی: شایدها و نشایدها) و فقه ـ حقوق (ارزش‌های حداقلی و پایه: بایدها و نبایدها)، بایدها و نبایدها، شایست‌ها و نشایست‌ها، حق‌ها و تکلیف‌های معطوف به رشد ـ توسعۀ فردی و اجتماعی در چارچوبۀ نظام‌های مطلوب تربیتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی، دفاعی تا قضایی و جزایی است. این دو دانش اعتباری ناظر به چگونگی‌ها هستند، درحالی‌که به چیستی‌ها و چرایی‌ها نظر دارند. حکمْ ضابطۀ حاکم بر رابطه است. فقه حکم دانش استنباطی تا استنتاجی الهیاتی این ضابطه‌هاست. به‌مثابۀ یک دانش هنجاری ناظر و راهبر به هدایت و تنظیم رفتارها و مناسبات انسانی با خود، خدا، جهان و انسان‌های دیگر، چونان هر دانش دیگری موضوع تأملات فلسفی (موضوع درجه دوم دانشی) قرار می‌گیرد و بخش انبوهی از پرسش‌های مربوط به این قسم از تأملات فلسفی جزو مسائل آن است. این پرسش‌ها فراتر از اسلوب و روش و منابع معرفتی مرسوم در پاسخگویی به مسائل فقهیْ در چارچوب «فلسفۀ فقه» پاسخ خود را دریافت می‌کنند که به‌ناگزیر روش‌های تحلیلی و عقلی خاص خود را می‌طلبند. 🖋 به قلم احمد @markaz_strategic_roshd
🏴 در اوج رخداد سیاهی ◾️نخستین نشانۀ ـ علوی در تدبیر آینده‌نگار راهبردی خلق اینک از میان جهان برآمد و در غریب‌ترین وقت دین محمدی تداوم‌بخش جهان ممکن دینی شد. خط نفاق، خیانت، جاسوسی و خوارج در اوج است و او تنهاست و آموزگار این درس بزرگ که «در اوج غربت و توطئه چگونه می‌توان راست و راهبر و سربلند زیست؟» ◾️به روش زندگی بسیار بیندیشیم. در اوج سیاهی‌ها، حتی در میان نزدیک‌ترین کسان خود، نیز می‌توان برقرار رسم سپیدی معنی‌دار زندگی بود. احمد @markaz_strategic_roshd
⚜ اقتدار توسعه‌ای علوم انسانی در ایران 🟤 عینی‌تر شدن در دهه‌های اخیر کشور موضوع و به‌طور خاص علوم انسانی دین‌شناخت را به عرصۀ تحلیل و تدبیر نهادهای عالی مدیریت راهبردی تولید علم درآورده است. پیشینۀ فلسفه‌گیری و کاربردی‌سازی علوم انسانی در کشورهای گوناگون در پیشینۀ عمومی و مشترک تاریخ کاربردی‌سازی علوم انسانی، مساوق و این‌همان «تاریخ تحول اندیشۀ ترقی» در جوامع موردبررسی است که در نمونه پیشینۀ خاص کشورهای غربی در مثل کتاب «اندیشۀ ترقی» از سیدنی پولارد قابل دسترسی است. ردپای این پیشینه در جهان ایرانی را در قرون سوم و چهارم هجری در موج اول تمدنی و قرون ده و یازده در موج دوم تمدنی می‌توان پی‌گرفت و در دورۀ معاصر، با ورود دانشگاه به ایران و ایجاد رشته‌های کاربردی به موازات تحولات دانشی بین‌الملل پیش‌از انقلاب اسلامی ایران و با برآمدن نگرش کارآمدسازی علوم در عصر انقلاب اسلامی، قطعات قابل‌بررسی تاریخی شکل گرفته‌اند. 🟠 اما نوع تلقی پیشگامان علوم انسانی مدرن در ایران از چیستی، کارکرد، غایات و نسبت علم انسانی غرب با فرهنگ ایرانی _ اسلامی در ایران، مستند و متکی به رویکرد مدرنیستی بوده و نتوانسته است چندان که بایدوشاید به گونه‌ای متعادل با سه این علوم یعنی اسلامیت، ایرانیت و تجدد، ارتباط پیوسته و هماهنگی ایجاد نماید. 🟤 علوم انسانی اسلامی کدام‌اند و اقتدار توسعه‌ای علوم انسانی دین‌شناخت چیست و چه ضرورتی دارد؟ وضعیت امروز علوم انسانی دین‌شناخت چیست و چرا اینگونه است و برای بازسازی آن چه باید کرد؟ چه نهادهایی و تا اکنون چه کرده‌اند؟ پیشینۀ این رویکرد چیست و چه عبرت‌هایی می‌توان از آن آموخت؟ و پیشنهاد ما کدام است؟ 🟠 پاسخ به همۀ این پرسش‌های مطرح‌شده در گروی فهم این نکته است که مسئله‌پژوهی «» در ذیل کلان‌طرح «نظام جامع اقتدار توسعۀ ملی و در راستای آن اقتدار توسعه‌ای علوم» تعریف می‌شود. به این ترتیب، پیش‌از پاسخ به پرسش‌های مطرح‌شده لازم است از اقتدار توسعه‌ای علم و سازوکار این اقتداربخشی سخن به میان آید. 🟤 پژوهش کلان برنامه‌ریزی‌شدۀ در دستور کار مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) «سازوکار نظام اقتدار توسعه‌ای علم در ایران» است. چیستی و چگونگی علم زیرساز توسعه موضوع راهبردی این طرح جامع است؛ به این‌که چگونه نظام ملی تولید دانش در ایران و به‌طور خاص علوم انسانی و علوم درون‌دینی پردازشگر دانش بنیان مدیریت پیشرفت در جمهوری اسلامی باشد؟ 🖋 به قلم احمد @markaz_strategic_roshd
در پژوهش اخلاق و سبک زندگی 🔰 جان زندگی، 🟢 زندگی ما آدمیان بر مدار ما شکل می‌گیرد و مسئله‌های ما همان خواهانی‌های ما است بر مدار آن‌که در چه جهتی در میان آیند و در چه جهتی پاسخ می‌گویند. جهت طرح مسئله و پاسخ‌ها در جهت حل این مسئله‌ها در ادبیات دینی «عبودیت» نام دارد. جهت‌گیری درست زندگی برای هر مرام‌داری عبودیت است و این جهت‌گیری وامدار جنسی از خواهانی است. برای جهت‌داری شایسته و بایستۀ زندگی‌ام بایستی که خواهانی‌های مبنا برایم خودآگاه باشد تا بر مدار این خواهانی‌ها زندگی کنم. 🟡 آیا می‌توان برای این خط مسئله‌ها، خواهانی‌ها و راه‌حل‌ها و جواب های آن‌ها، مرام و رسم و زبان خاصی برای فهم و تجربۀ عینی رشد و بالغ‌ترین معنا‌های ممکن زندگی داشت؟ 🟡 بدین سان با خودآگاهی به این «زندگی» فلسفه می‌گیرد، پس «الگوی زندگی» یعنی «دین» هم فلسفه می‌گیرد، «پس معنی‌داری» نیز فلسفه می‌گیرد، پس «انسان» نیز فلسفه می‌گیرد. در معادلۀ میان این خواهانی و انسان، الهۀ زندگی یا معبودْ خواسته و حاضر می‌شود و در معادلۀ این خواهانی‌ها و آن الهه، رفت‌وشد اصالت، پاکیزگی و اوج‌گیری و معنی‌داری بالغ‌تر اتفاق می‌افتد. 🟢 هرچه بالاتر شوند و به‌سمت فرانیازها و فراانگیزه‌ها میل کنند و بالغ و بالغ‌تر شوند، آن‌گاه معبودی لایق‌تر حاضر می‌شود، پس زندگی معنی‌دارتر می‌شود، پس نیاز به دین بالغ‌تر در متن عینیت‌‌های قابل‌تجربۀ زندگی‌ها ضرورت می‌گیرد، پس مرام بالغ‌تر برای وجود آدمی رخ می‌دهد. و جان‌مایۀ دین بالغ‌تر این مرام بالغ‌تر است تا به مدد این دین بالغ‌ترْ دم‌به‌دم آن خواهانی‌ها ویرایش بالغ‌تری گیرند. « و دعا» این خواهانی ویرایش‌شده با دین برگزیده است. دین با این نیایشْ جان و روح خویش را در فرصت زندگی ما آدمیان قرار می‌دهد. 🖋 به قلم احمد @markaz_strategic_roshd
🏴 پاسداشت آینده‌نگار ▪️ یا چله در لغت به معنای چهلم است و در اصطلاح معنایی، نماد فرهنگی تجربۀ رخداد زمانی ‌گرفتن نقطۀ معیار حرکت است. موقعیت‌های گاه‌شمارشده‌ای چون «چلۀ موسوی» یادآور میقات چهل‌روزۀ حضرت موسی در کوه طور است و تعابیری چون «چلۀ تابستانی و زمستانی» نمونۀ زبانی این موقعیت‌هاست. و در اصطلاح دینی، رخداد فرهنگی بزرگداشتی از انسان معیار و مصداق راهبری و معیار آن اربعین «امام معیار» است؛ یعنی فرصت فرهنگی کشش و عشق در عینیت زمان و تاریخیت انسان معیار برای تجربۀ اخلاق زندگی؛ یعنی چهل روز فرصت بازخوانی چیستی و چرایی و چگونگی نوع رخدادۀ معادلۀ زندگی و مرگ انسان امام و عزیز معیار خویش تا تجربۀ آن درضمن فرهنگ الگوی زندگی. ▪️اربعین برآمده از مکتب امامتْ این فرصت‌داری در عینیت زمان و زمانه و تاریخیت نبی اکرم، فاطمۀ زهرا و همۀ امامان است. یک جلوۀ همه‌گیر این گفتمان‌آفرینیْ «اربعین حسینی» است. این مهم، در خط دیگر اربعین‌های نبوی تا امامتی تا فاطمی، خط گفتمانی شکل‌گیری شیعیان این خط زیستی برای تبدیل رخداد فردی به رخداد اجتماعی و ایجاد و رداثرگذاری در تاریخ و ظهور رخداد تمدنی و شکل‌گیری یک خط ایدئولوژیک زیستی در تاریخیت تشیع است. با اربعین اولیا، معادلۀ دین و زمان در خط تحقق دین در نظام تنزیل قرآنی آموخته‌تر می‌شود. 🖋 به قلم احمد @markaz_strategic_roshd
🔳 در بخش مطالعات توسعۀ راهبردی 🔲ضرورت سند بالادستی یا ▫️«جهان نص» اینک و در جهان جدید، حاضر در جهان مدرن و پسامدرن است. «» به‌مثابۀ زیست‌سپهر رشد و استعلای انسانی در عرصه‌های گوناگون حیات فردی، اجتماعی و تمدنی و «» به‌مثابۀ عرصۀ عینی متداوم تمدنی در ساحت جهان معاصری حاضر شده‌ است و درگیر مسئلۀ مشترک چیستی، چرایی و چگونگی تفسیر و تدبیر جهان پیش‌رو گردیده‌اند. این مهم فراخوان ناگزیر به یک نقشه یا خط مسیر الگوی تدبیر پیشرفت در تکاپوی بلوغ مستمر خرد اجتماعی بر مدار دو داشتۀ بلند تاریخی و تمدنی دین قرآنی ـ اوصیایی و ایرانی‌ بودن ما است. ◾️هماهنگ‌بخشی منظومۀ اسناد بالادستی و نظام‌های برنامه‌ای مدیریت ملی نیازمند یک سند بالادستی مرجع است که چنانچه در عیار و پذیرش ملی قرار گیرد «» نام دارد. برگزینی این نام با تمرکز بر مفهوم «جامعه و دولت»، و نه «دولت و جامعه» است. در این نگاه، دولت بخشی از جامعه است، نه اینکه دولت اصل و اساس و جامعه امری تابعی از آن باشد. ▫️ اینک در سامان توسعه‌ای راهبردی آینده‌نگار، در متن میثاق و عهد ملت ـ دولت، می‌تواند در افق تجربۀ معاصری نظام جمهوری اسلامی قرار گیرد. 🖋 به قلم احمد @markaz_strategic_roshd