🔶تبعیت و وابستگی به روش غربی بدتر از تبعیت سیاسی و اقتصادی
🔸شهید صدر (ره)
وقد عبّرت التبعيّة في العالم الإسلامي لتجربة الإنسان الاوروبي الرائد للحضارة الحديثة عن نفسها بأشكال ثلاثة مترتّبة زمنياً، ولا تزال هذه الأشكال الثلاثة متعاصرة في أجزاء مختلفة من العالم الإسلامي.
الأوّل: التبعية السياسية التي تمثّلت في ممارسة الشعوب الاوروبية الراقية اقتصادياً حكم الشعوب المتخلّفة بصورة مباشرة.
الثاني: التبعية الاقتصادية التي رافقت قيام كيانات حكوميه مستقلّة من الناحية السياسية في البلاد المتخلّفة، وعبّرت عن نفسها في فسح المجال للاقتصاد الاوروبي لكي يلعب على مسرح تلك البلاد بأشكال مختلفة ويستثمر موادها الأولية ويملأ فراغاتها برؤوس أموال أجنبية ويحتكر عدداً من مرافق الحياة الاقتصادية فيها بحجّة تمرين أبناء البلاد المتخلّفين على تحمّل أعباء التطوير الاقتصادي لبلادهم.
الثالث: التبعية في المنهج التي مارستها تجارب عديدة في داخل العالم الإسلامي حاولت أن تستقلّ سياسياً وتتخلّص من سيطرة الاقتصاد الاوروبي اقتصادياً وأخذت تفكّر في الاعتماد على قدرتها الذاتية في تطوير اقتصادها والتغلّب على تخلّفها، غير أ نّها لم تستطع أن تخرج في فهمها لطبيعة المشكلة التي يجسّدها تخلّفها الاقتصادي عن إطار الفهم الاوروبي لها، فوجدت نفسها مدعوّة لاختيار نفس المنهج الذي سلكه الإنسان الاوروبي في بنائه الشامخ لاقتصاده الحديث.
وبالرغم من اختلافات نظرية كبيرة نشأت بين تلك التجارب خلال رسم المنهج وتطبيقه فإنّ هذه الاختلافات لم تكن دائماً إلّااختلافاً حول اختيار الشكل العام للمنهج من بين الأشكال المتعدّدة التي اتخذها المنهج في تجربة الإنسان الاوروبي الحديث، فاختيار المنهج الذي سلكته التجربة الرائدة للإنسان الاوروبي الحديث كان موضع وفاق؛ لأنّه ضريبة الإمامة الفكرية للحضارة الغربية، وإنّما الخلاف في تحديد شكل واحد من أشكالها.
📚 اقتصادنا(موسوعة الشهيد الصدر ج3)، ص: 18
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶فقه امام صادق (ع) پاسخگوی همه نیازهای بشر تا قیامت
🔸امام خمینی (ره)
«معرف حضرت صادق- سلام اللَّه عليه- بعد از اينكه خود پيغمبر معرف است، خود وجودش معرف است. اين فقهى است كه با زبان ايشان بسط پيدا كرده است كه براى احتياج بشر از اول تا آخر، هر مسئلهاى پيش بيايد، مسائل مستحدثه، مسائلى كه بعدها خواهد پيش آمد، كه حالا ما نمىدانيم، اين فقه از عهده جوابش بر مىآيد و هيچ احتياج ندارد به اين كه يك تأويل و تفسير باطلى بكنيم. خود فقه، خود كتاب و سنت، خود فقهى كه اكثرش را حضرت صادق- سلام اللَّه عليه- بيان فرموده است، اين فقه همه احتياجات صورى و معنوى و فلسفى و عرفانى همه بشر را در طول مدت الى يوم القيامه [تأمين كرده،] اين محتوايش اين طور است.»
📚صحيفه امام، ج20، ص: 409
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶نقش اراده و طلب عمومی مردم در احکام حکومتی
«طلب عمومي» هر چه شديدتر باشد، امكان برتري اسلام نسبت به كفر حاصل ميشود. در نتیجه امكان پیاده کردن احكام در داخل پيدا ميشود. اگر حاكمیت بخواهد طلب عمومي مردم را تغيير بدهد؛ سراغ اهواء جزئي نميرويد و مردم را تحريك ميكنيد که مظالم دنيا چگونه است و وضعيت كفر در عالم چه ميكند. انزجار از ظلم كه يك امر فطري است، وسيله هماهنگ شدن و همدل شدن داخل را فراهم ميكند. اما گاهی سخت گيري ميكنيد، ميگوييد: تو پايت را عقب یا جلو گذاشتي! تو موي سرت پيداست! تو چنين و چنان هستی! در زهد فردي دقت می کنیم! در این صورت حكومت شما دچار درگيريهاي داخلي ميشود و ميدان باز ميشود براي كفار كه تحريكات داخلی را شديد كنند. حضور شما در دفع سبيل كفر نسبت به اصل اسلام کم می شود و بر سر امور جزئي دعوا می کنید!
بنابراین صورت مسأله را به دو گونه می توان طرح کرد؛ اول، بالارفتن ظرفيت قدرت، يعني «طلب عمومی» که بر اساس آن مشخص می شود که كل جامعه چه تكليفي در برابر طلب كفار دارند. طلب دو اُمت در تقابل یکدیگر است و «نفي سبيل» این جا معنا پیدا ميكند. دوم، حکومت از قبیل وجوب کفایی است و من به الكفايه در حاکمیت هست. قيام به حاکمیت و عِدّه و عُدّه ای که لازم است، به قدر كفايت هست.
اگر دولت بخواهد نظام مديريتش را اصلاح كند، به ميزاني كه آبرومند است ميتواند اين كار را بكند؛ به ميزاني كه حرفش خريدار دارد! در غیر این صورت وجود مبارك مولي الموحدين (عليه افضل الصلوات المصلين) يك قاضي را ميآيد عوض كند، فریاد وا عمرا بلند می شود!
📚دوره مبادی اصول فقه احکام حکومتی
🔶احکام حکومتی از قبیل «مَجَارِيَ الْأُمُورِ»
🔸مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره)
كارهاي فقاهتي كه در احكام حكومتي لازم است، چند دسته هستند: اول؛ رهبري مقياس توسعه است؛ به عبارت ديگر «تغيير مقياس» كه خود عين رهبري است، دوم؛ تنظيم نسبت هاست كه مرتبه نازل آن است. سوم؛ مسائل قضا و حكم است، آیا اين قضا و حكم فقط مواردش بين متخاصمين و امور جزئيه است؟ يا اينكه تعريف آن را از خود روايات هم به گونه ديگر ميشود ملاحظه كرد؟
اين روايت شريف را ملاحظه بفرماييد: «مَجَارِيَ الْأُمُورِ وَ الْأَحْكَامِ عَلَى أَيْدِي الْعُلَمَاءِ بِاللَّهِ الْأُمَنَاءِ عَلَى حَلَالِهِ وَ حَرَامِه» . البته در فصل خودش باید كار اجتهادي روي اين روایت با اصول استنباط احكام حكومتي انجام بگيرد. اینجا صرفاً به عنوان مؤيد دقت كنيم؛ اين روایت چه فرقي دارد با آن جا كه فرمودند: «فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ» ؟ بحث تقليد يک مساله است، بحث اين كه اگر نزاع را ببرد نزد غير اهل آن، رجوع به طاغوت كرده، بحث ديگری است. «مَجَارِيَ الْأُمُورِ» كه از قبيل «قضا» نيست. در «قضا»، شما بين متخاصمين مسايلي را حل ميفرماييد، اما امور و مجاری امور سنخ دیگری است؛ الان كار بانك مركزي در سياست گذاري پولي چيست؟ اگر سياست را به نفع صنعت گذاشت، كشاورزي شكست ميخورد. اگر به نفع كشاورزي گذاشت، صنعت تضعيف ميشود. اگر سياست پولي را به نفع توليد نيروي انساني و خدمات گذاشت، هر دوي آنها تضعيف ميشوند. مثل اينكه اگر بین دو آبادی، یک خیابان جدید کشیدیم، رفت و آمد از خیابان قدیمی به خیابان جدید منتقل می شود و مغازه های جاده قبلي متروكه ميشود! صاحبان آن¬ها مجبور می شوند کنار جاده جدید مغازه بخرند. رشته امور زندگي مردم تغییر می کند؛ شغل ها را باید تغییر دهند، با یک تصمیم، برخی شغل ها دیگر صرف اقتصادی نمی کند. احكام خرد، سرجای خودش ثابت است قبلاً به احکام خرد عمل ميكردند، الان هم عمل ميكنند، اما مجاري امور تغییر کرده است. مجاري امور از قبيل احكام تقليدي و قضاوت نيست. آنها را «عَلَى أَيْدِي الْعُلَمَاءِ» توصيف می کند.
📚دوره مبادی اصول فقه احکام حکومتی
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
نسبت ولایت و کارشناسی.docx
38.5K
📚دوره مبادی اصول فقه احکام حکومتی
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
نسبت ولایت و کارشناسی.pdf
345.5K
📚دوره مبادی اصول فقه احکام حکومتی
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶الگوی حکومت دینی
🔸علامه طباطبایی (ره)
و لكن على أي حال أمر الحكومة الإسلامية بعد النبي ص و بعد غيبة الإمام كما في زماننا الحاضر إلى المسلمين من غير إشكال، و الذي يمكن أن يستفاد من الكتاب في ذلك أن عليهم تعيين الحاكم في المجتمع على سيرة رسول الله ص و هي سنة الإمامة دون الملوكية و الإمبراطورية و السير فيهم بحفاظة الأحكام من غير تغيير،و التولي بالشور في غير الأحكام من حوادث الوقت و المحل كما تقدم و الدليل على ذلك كله جميع ما تقدم من الآيات في ولاية النبي ص مضافة إلى قوله تعالى: لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ: «الأحزاب: 21».
📚 الميزان في تفسير القرآن، ج4، ص: 125
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶دو نوع تلقی از رابطه دولت ها و مردم
🔸مقام معظم رهبری
«دو نوع تلقی از رابطه دولتها و مردم وجود دارد در فرهنگ سیاسی و اجتماعی. یک تلقی زمامداری که همین تعبیر زمامداری هم حاکی از همان مفهوم و تلقی است. انسانها زمامی دارند و این مهار در دست عده ای است آنها را هل می دهند و یا می کشانند به هر طرفی که دلشان بخواهد. ممکن است آنچه دلشان می خواهد به مصلحت مردم باشد، ممکن است به زیان مردم باشد، اما مردم به هر حال کشانیده شده و هل داده شده هستند. زمام دست یک عده است؛ این یک تلقی.
یک تلقی دیگر این است که نه، اگر چه مردم باید هدایت بشوند و راهنمایی بشوند و حتی در مواردی تخلف ها، تعرض ها و سرکشی ها و طغیان ها باید با قدرت و قاطعیت مقابله و مواجهه بشود؛ اما حرکت اصلی به دوش خود مردم و تابع اختیار خود مردم است. این خود مردمند که باید حرکت کنند، اگرچه به هدایت مِن الله و یا مِن اولیاء الله، اما خود مردم باید انتخاب کنند، اختیار کنند و بروند. تلقی اسلام از حکومت، این دومی است. آنی که ما از متون اسلامی و از شیوهی حکومت اوصیاء الله می فهمیم، این دومی است.»
📚2/10/1359
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶رسالهای برای حاکمیت
🔸 استاد علیدوست
شاید بتوان گفت به دو رساله، دو توضیح المسائل، دو تحریر الوسیلة، دو منهاج الصالحین، دو عروة الوثقی نیاز داریم. یکی را باید دست مردم، مغازهدارها، بازاریها و ... داد و یکی را به دست دولت و دولتیها.
گرچه شاید بتوان در این مثال مناقشاتی کرد ولی فرض کنید به یک خانمی بگوییم حیا داشته باش. میپرسد برای حیا داشتن باید چهکار کنم؟ باید این فرد را داخل برنامه ببریم و بگوییم که مثلاً جلوی نامحرم آرایش نکن، صدای خودت را جلوی نامحرم جذاب نکن یا «فَلاٰ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ» ، یا اگر حالت اعراضگونه دارد بدون اذن شوهر از منزل بیرون نیا، بدن خودت را بپوشان و ... . این حیا در حجاب و حرمت آرایش میرود. اما همین دستور به حیا برای حاکمیت معنای دیگری میدهد. میتوانیم بگوییم باید جامعه را برای حاکمیت عفیف کنی یعنی باید طوری برنامهریزی کنی که مثلاً حاصل جامعهای که تو بر آن حاکم شدی، بعد از ده سال جامعه عفیف باشد و هکذا فعلل و تفعلل. [اینها] چیزهایی [است] که ما ممکن است برای فرد نتوانیم بگوییم ولی برای حاکمیت میتوانیم بگوییم. از این جهت فکر میکنم این روند باید در این کتاب بهتر دیده شود.
📚 هم اندیشی معنا
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶ضرورت اسلامی بودن ابزار و مدل های کارشناسی
🔸مرحوم استاد سیدمنیرالدین حسینی (ره)
«مدل محاسبه» بايد اسلامي باشد، يعني عينكي كه با آن، اندازه گيري می كنند باید اسلامي باشد، همچنین مدل و روشی که با آن نسخه می دهند و استنتاج می كنند، جمعبندي می كنند، نیز بايد اسلامي باشد. وسيلهاي كه ميخواهند قدرت را كه تشخيص دادند، قدرت مسلمين را برابر قدرت كفار موازنه كنند و متناسب با آن، تصميم به صلح يا جنگ بگيرند باید اسلامی باشد. جنگ در عرصه نظامي يا جنگ در عرصه فرهنگي يا جنگ در عرصه اقتصادي يا هر سه اينها باهمدیگر و با نسبت های مشخص که نیازمند نظام است. نظام موازنه ميخواهد كه بسنجد الان وضعيت مردم جهان نسبت به استكبار چگونه است؟ گرايش آنها نسبت به اسلام به چه ميزان است؟ الان اين حرف تا چه حد برد دارد؟ محاسبه اين¬ها نیازمند ابزارهاي متناسب خودش است.
يك نفر هرچقدر هم که بسيار فقيه، با ورع و تقوا باشد، بدون هيچ كدام از اين ابزارها نمی تواند به صورت مقنن تشخيص دهد. بله، ممکن است از باب اضطرار علمي، الان مجبور باشید با ابزارهاي كفر كار كنید، ولي بدون مطلق ابزار، تصميم گيري اقتصادي ممکن نیست. امام معصوم است؟! احاطهاش به اين امت و ملت كفر، از طريق علم غيرعادي است؟! هرچقدر هم که فقیه باشد، در اين جا «كمیت» را بايد عيني بداند.
📚دوره مبادی اصول فقه احکام حکومتی
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶حکم تعدد زوجات به دست ولی فقیه
🔸استاد مبلغی
نظریه علامه طباطبایی در ثابت و متغیر این است که ما در شریعت، «ثوابت» داریم و «متغیرات». ثوابت آنهایی هستند که ریشه در فطرت ما دارند که حکم آنها این است: «لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم». در مقابل، در مواردی که در فطرت ما وجود ندارند، بلکه حاصل تجربیات و مصالح بما هی مصالح هستند، ولیفقیه دخالت میکند. مثلاً بر اساس برداشت بنده از کلام ایشان در تفسیر المیزان، حکم تعدد زوجات جزو متغیرات است که چون ما به ازای فطری ندارد، اختیار قانونگذاری برای آن در دست ولیفقیه است. پس شریعت میتواند دارای انعطاف باشد، هرگاه رد پای خود شارع دیده شود.»
📚 چهارمین نشست هماندیشی فقه حکومتی معنا
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶سنهوری و ترکیب فقه و حقوق
🔸 استاد مبلغی
یک نکته درخور توجه است و برای ما شاید یک تجربه مهمی باشد، کاری که عبدالرزاق سنهوری کرده است: اصولاً او مدلی از اختلاط فقه و حقوق را پایهگذاری کرده است که لم یسبق له مثیل، بعد از او هم شخص دیگری این کار را انجام نداده است. کار سنهوری در «الوسیط فی شرح القانون المدنی» بسیار مهم است، نوعی آمیختگی و ارتباط حقوق و فقه در کلام ایشان واقع شده است. به نظر من کتاب سنهوری نیاز به بررسی منهجی و روشی دارد، حتی اگر بر سنهوری تمرکز و آن را بررسی کنیم، میتوان مدلی از او درآورد.
📚شبکه اجتهاد، استاد مبلغی در نشستی در جمع طلاب مشهد: آفاق قواعد فقه اصطیادی در فقه معاصر اهل سنّت/ قواعد فقهی مصرف نظریه پردازانه پیدا کرده است/ انبوهی از قواعد در آیات و روایات وجود دارد که نادیده میگیریم، 2/4/97.
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶هماهنگی با نظام ادله، مرجح دو دلیل متعارض
🔸استاد محسن اراکی
تعارض بين دليلين به سبب «عدم انسجام حكم منتج» بهوسيله يكى از دو دليل با دستگاه فقهى، نوع جديدى از تعارض است كه منشأ فتح باب جديدى در مبحث تعادل و تراجيح است. در اينجا مىتوان به مرجّح جديدى كه ويژه اصول فقه نظام است اشاره نمود و آن «انسجام دستگاهى» است، بدين معنى كه انسجام حكم فقهى با ساير احكام فقهى در يك دستگاه كاشف از خللى در دليل حكم فقهى ديگر است كه با دستگاه سازگارى ندارد و موجب سقوط اطلاق يا عموم دليل حجيت نسبت به دليل حكم فقهى غير منسجم با دستگاه فقهى مستنبط مىشود.
📚فقه نظام اقتصادی، جلد1، ص58-59.
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
هدایت شده از علیرضا پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥همیشه فعال باش!
🔻چرا اجازه میدی زمانت بیخود بگذره؟
#تصویری
@Panahian_ir
مرکز تفقه علوم اسلامی
🔥همیشه فعال باش! 🔻چرا اجازه میدی زمانت بیخود بگذره؟ #تصویری @Panahian_ir
این کلیپ دارای نکته قابل توجهی در خصوص ساختار آموزش و پرورش و تلقی از شغل و بیکاری است.
آیا ضرورت دارد دوران طلایی نوجوانی و بخشی از جوانی همه انسان ها به تحصیل علم (آنهم به معنای خاصی از علم) بگذرد؟
چه مقدار علم تحصیل شده در دوران آموزش و پرورش، برای آینده و زندگی انسان ها نافع است؟
آیا تحقیقی در این خصوص صورت گرفته است و این آسیب را مستدل و مستند کند؟
هدایت شده از دبیرخانه هماندیشی ها
«فقه الجماعی» یا «فقه اجتماعی»
فقه اجتماعی بخشی از فقه نیست، بلکه داعیهداران این مفهوم به دنبال فقهی هستند که به همهٔ ابواب فقه، رویکردی اجتماعی دارد. بهبیاندیگر، بزرگانی مانند امام خمینی و مقام معظم رهبری با تکیه بر این رویکرد بر این باورند که حتی اعمال و عبادتهای فردی ما ـ مانند نماز شبی که در سحرگاه و بدون اطلاع دیگران و بدون کمترین ریا و خودنمایی در سکوت و خاموشی خوانده میشود ـ نیز آثار و پیامدهای اجتماعی دارند... «فقه الجماعی بمعنی کون الفقه ذا اتّجاهٍ جماعیٍ یوجد لدیه و حتی فی فروعه الّتی تعلقت بالافراد اولاً و بالذات ملحوظ جماعی و یتوقع منها معطیات جماعی احیاناً».
استاد رشاد/ دومین هماندیشی فقهحکومتی/4 آبان ماه 1396
#هم_اندیشی
#دبیرخانه_هم_اندیشی
#فقه_حکومتی
#فقه_پویا
#انقلاب_اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید بهشتی: روحیه انقلابی، شرط مجتهد واجد الشرایط است.
🔶اصل بودن «تعبد» و «تولی به ولایت الله» در روش موضوع شناسی و حکم شناسی
🔸مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره)
هم در «روش استنباط» و هم «روش موضوع شناسي»، «تعبد» اصل است. چراکه ما هم در «كاربرد» و هم در «استنباط» به دنبال «توسعه تعبد» هستیم. غايت نهایی اين است كه «تولي به ولايت الله»، يعني تعبد به «اوامر و نواهي» و «توصيف و تكليف و ارزشي» كه حق تعالی معين كرده پیدا شود. هر حادثهاي كه بنا هست توسعه پيدا كند، هر قدرتي كه بنا هست پيدا شود و هر خلافتي كه بايد انجام بگيرد، از كرسي تبعيت از حق تعالی بايد پيدا شود. اين، اصلي ترين اصل اوليه است که پايه آن هم به «اصالت ايمان» بر ميگردد.
📚 جلسه چهارم دوره مبادی اصول فقه احکام حکومتی
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔸مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره) احكام حکومتی در دو سطح: 1. «سرپرستي تكامل جامعه» كه به وسيله آن، نظامات اجتماعي به وجود ميآيد و 2. «تنظيم نسبتهای کلان» است كه ساختارهاي اجتماعي به وسيله آن شکل می گیرد، هر دوي اينها از موضوعات خاص «نظام» هستند نه شخص حاكم. «نظام»، هم در تشخيص كميّات حضور دارد و هم در تصميم حضور دارد. البته تصميماتي كه شخصِ رهبر ميگيرد، تصميمات محوري است، ولكن مسبوق به تشخيصي است كه از نظام برميآيد. حاكم بر چه چيزي است؟ بر جريان نظام براي اجرا. موضوعش، «تكامل نظام» است، نه اجراي حدود. «تكامل نظام» يعني در موازنهي قدرت «سياسي، فرهنگي، اقتصادي»، رهبري توسعه قدرت به دست اسلام باشد. لااقل سهم آن بالا برود و در حال افول نباشد. همچنین توسعه تفاهم واقع شود، تفاهم به معنای دوست شدن نیست، بلکه معنايش اين است كه زبان رساتري، در همه شئون زندگی انسان بتواند حرف بزند.
📚 دوره مبادی اصول فقه احکام حکومتی
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶موانع تاریخی تحقق اصول فقه ولائی
🔸استاد سید احمد مددی
در اهل سنّت طيف هاي مختلفي در برخورد با حكومت داشتند؛ (به استثناء كساني كه در مقابل حكومت قيام مسلحانه كردند كه ما به آنها اصطلاحاً «خوارج» مي گوييم و بعد هم «زيدي ها»)، علماء اهل سنّت در برخورد با حكومت هايي كه خودشان آنها را فاسد مي دانستند و مي گفتند كه اينها مثلا به شريعت عمل نمي كنند برخوردهاي متفاوتي دارند. از برخوردهايي مثل ابوحنيفه كه رسماً با منصور به حسب ظاهر مخالف بود يا احمد بن حَنْبَل كه در مقابل خليفه قايل شد كه قرآن قديم است و او را به دارالخلافه مي بردند هر روز صد و بيست ضربه شلاق مي زدند لكن در عين حال گاهي افراد مي آمدند می گفتند: اين خليفه خلاف شريعت عمل می کند، شما را كتك مي زند، از طاعت خليفه خارج بشویم؟ مي گفت: نه از طاعت خليفه خارج نشويد بايد به طاعت خليفه بمانيد. ابوحنيفه، ابراهيم برادر محمد نفس زكيه را تاييد مي كرد. در جلد آخر تاريخ بغداد كه راجع به ابوحنيفه است حدود نصف از مباحثش در مذمت ابوحنيفه است و يكي از موارد ذم ابوحنيفه را اين آورده كه: «كان يري السّيف»، يعني قائل به قيام مسلحانه بود. مع ذلك اينها در اين مساله حكومت معتقد بودند امر حكومت به حاكم واگذار مي شود چون حكومت را تابع بيعت مي دانستند و خودشان را فقيه مي دانستند، خودشان را وليّ امر نمي دانستند!
اين يك نكته اساسي است كه زيربناي اختلافات زيادي است كه بين فقه اهل بيت (ع) و فقه عامّه وجود داشت. يعني در فقه عامّه مثال هايي كه حَتّي گفته شده قائل به قيام مسلحانه بوده گفته شده است اما مع ذلك نداريم كه ايشان قايل باشد من ولي امر هستم ولي امر را همان شخصي مي دانست كه با او بيعت كرده بود.
طبيعتاً اوّلين كتب اصولي ما توسط شيباني، شاگرد ابوحنيفه و بعد هم شافعي، نگارش یافت. كتاب شافعي موجود است و چاپ شده است. شافعی - كه يكي از كساني است كه او را تابع تفكر اصولي مي دانند،- طبيعتاً اصولي را كه وضع كرد، اصولي در شأن فقيه بود که پيش آنها «استنباط» بود، چرا که جنبه «ولايت» براي فقيه قائل نبودند! طبيعتاً اصولي كه جعل شد «اصول فقه استنباطي» بود و اين كاملا طبيعي بود.
متاسفانه بعدها كه اين اصول در شيعه آمد، - حالا نمي خواهم وارد بحث تاريخ اصول بشوم- طبيعتا براي اينكه استاندارد علمي خودش را حفظ كند و طبق همان استانداردهايي باشد كه در ميان علماء اهل سنّت مطرح بشود به «اصول فقه استنباطي» تبدیل شد، در صورتي كه فقه شيعه اساساً ولايي بود؛ ولايي و استنباطي.
📚جلسه هم اندیشی معنا
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶ضرورت تعیین معادلات نظام توسط اسلام و غلبه بر ساختارهای کفار
🔸مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره)
وحدت «قدرت، اطلاع، ثروت» و منتجه آنها، قدرت نظام اسلامي را پدید می آورد. پرچم اسلام در برابر پرچم کفر است.
اگر با ابزارهاي کفار پیش بياييد، به تدریج در دست کفار منحل می شويد؛ نفي سبيل منتفی می شود و فقط، حرکتهاي ايذايي ميتوانيد بکنيد. حرکت¬هاي ايذايي با غلبه خيلي فرق دارد. بله، پسري را که يك آدم گردن کلفتي در کوچه گرفته کتک ميزند، يک مرتبه هم ممکن است يک گازي هم بگیرد، لگدي هم بزند! ولي دارد او را با زور و کتک همراه خود ميبرد داخل کوچه! شما هم فقط حرکت ايذايي ميتوانيد بکنيد، چون روش آنها را پذيرفتيد و نميتوانيد استراتژي آنها را ترک کنيد. اگر معادله پولي پذيرفته بشود، نمی توانیم با دلار تقابل کنیم. اگر معادلات سياسي جهانی پذيرفته شود، نمی توانیم بگوييم: ما استراتژي توسعه امنيت جهان را به گونه ديگري جهت ميدهيم! اگر معادلات فرهنگي پذيرفته شود، نمی توان گفت: حق و باطل را در دنيا ما رقم ميزنيم! نميشود كه شما روشها را از آنها بپذيريد، سپس بگوييد: به راه آنها نميرويم! بله، به زور ايمان تخلف¬هاي مختصري ميتوانيد بکنيد، ولي نميتوانيد تغييرات زيربنايي انجام دهيد. در نتیجه اراده کفار بر شما حاکم می شود و شرایط حاکم را ایجاد می کند، تا جایی¬که نرخ شکر داخلي شما را هم دنيا معين ميکند! شما معادله اي نداريد که آن¬ها را بتوانيد کنار بزنيد. نرخ نيروي کار شما را هم بازار کار جهاني معين ميکند. بله، حرکت¬هاي ايذايي ممکن است داشته باشید، ولي جهت گيري¬ها را نمی توانید منقلب کنید، چرا که نیازمند ابزار است. اما اگر شما ابزار مديريت نداشته باشيد، بسيجي درجه يک و شهادت طلب در اختيارتان باشد، الگوي مديريت شما کاري می کند که کارشناسان جنگ، براي امام امت بنويسند: راهي نيست مگر اين امکانات را داشته باشيم، در نتیجه امام قطع نامه را ميپذيرد و در سطر اول بیانیه تأکید ميکند به نظر کارشناس¬ها. يعني اين صلح، جام زهری بود که کارشناسي بر من تحميل کرد. اداره جنگ در این مقیاس، کارشناسي ميخواهد، نمی شود به روش جنگ پارتيزاني اداره کرد. جنگ کلاسيک است و نیازمند نظام و معادله نظام است. وقتي دستگاه فرهنگي تان معادله نظام را نداد، حتماً آسيب پذير ميشود و مجبور ميشود نظام ديگران را بگيرد! هرچند حوزه و دانشگاه خودشان را در امر جنگ بي تقصير بدانند! غير از برخی که از ريشه معیوب بودند و ميگفتند: کشته شدن آن طرف مرز، شهادت نيست و آن ها را غسل بدهيد! خيال ميکردند اين مرزهای سیاسی تعیین شده توسط سازمان ملل، وحي منزل است! اين مرزها از چه وقتي پيدا شده است؟ در چه زماني و چه کساني توافق کرده اند؟ کفار میان خودشان قرارداد کردند، آن وقت ما مسلمان¬ها هم به رسمیت بشناسیم؟! اين معناي تعیین حق و باطل توسط کفار در امور فرهنگي است. برخی هم می گویند: عقلا قبول کردهاند! در امر پول هم عقلا قبول کردهاند! اين به معناي اين است که در عمل، سرنوشت حق و باطل را کفار به دست ميگيرند!
📚دوره مبادی اصول فقه احکام حکومتی
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
هدایت شده از جهادتبیینی
🗓روزبزرگداشتمرحومآیةأللهکاشانی
🏳درپی قیام ۳۰ تیر ١٣٣١ ملت ایران
🏳به رهبری مرحوم آیت الله کاشانی
🏳دراعتراضبهنخستوزیریاحمدقوام
🏳و حمایت از نخستوزیری مصدق/۳
💠رهبرانقلاب:
‼️درمورد قیام ۳۰تیر یک تحریف بزرگ تاریخی صورت گرفته و باید بجای روز قیام ۳۰تیر روز بزرگداشت آیةألله کاشانی نام میگرفت چراکه روز حضور فقاهت در سیاست به رهبری روحانیت است، چراکه وقتی شاه مصدق را از نخست وزیری عزل کرد و قوام را بجایش نصب کرد آقای کاشانی اعلامیه تندی داد که اگرقوام کنار نرود کفن پوش قیام میکنم، با این اعلامیه مردم به میدان آمده و مصدق روی کارآمد! ۶۳/۴/۲۹ کتاب "فریادملت" ص۱۰۵
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🔶ضرورت ارائه نسخه اسلامی
🔸 مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره)
نسخه دادن لازم است، در غیر این صورت مجبور هستيد بيمار روانی تان را بفرستيد نزد فلان روان شناسي که ايمان به خدا را در ذهن بیمار ميشکند. معصيت را در ذهنش کوچک می شمارد. اخلاق او را تغییر می دهد. بنابراین ارائه نسخه اسلامی ضروري است. همچنین نسخه برای صنف خاص و اقشار خاص هم ضروری است. علاوه بر این حکومت می بایست برای پرورش نظام اخلاقی جامعه هم نسخه بدهد، یعنی وقتی به پرورش کل جامعه ميرسيد نميتوانيد نسخه ندهید.
ايجاد شرايط حاکم که از قبيل امور جزئيه نيست و نميشود در آن عدل و ظلم را به اهواء سپرد. وقتي به علمای حسي ميسپاريد، يعني به اهواء بسپاريد. چرا ميگويم به اهواء؟ چون تعريف سلامت و بيماري، رشد و نکس، بحران و رونق را به علماي حسي و تشخیص حسی سپرده اید. اگر بنا شد نرمال و غير نرمال را تشخيص بدهند، يعني در فهم کمال و نقص، تلائم با نفس اصل شود. اخلاق ميشود پشت سر تکنولوژي! اگر امور کلي (شرايط سازي) را سپرديم به علماي حسي، اخلاق محسوس را او تعريف مي كند و اخلاق محسوس، نياز را به تکنولوژي و صنعت تعريف ميکند. در نتیجه نياز مادي دنیایی جلو قرار ميگيرد، سپس متناسب با آن، قانون درست می شود، در نهایت، متناسب با آن، همه اخلاق حمیده و رذیله و حیا و عفت و سبک زندگی تعريف می شود! اما اگر دين و اخلاق دینی را بر نیاز به تکنولوژی و صنعت مقدم کردید، آن وقت نیازمند احکام اَسنادي هستیم براي تعريف رشد و کنترل و تنظيم استراتژي حرکت. دين مقدم باشد یعنی خدا مقدم باشد. اگر دین تابع نیاز به تکنولوژی شد، دین می شود توجیه گر نیاز مادی؛ دائماً می بایست به نفع توسعه نیاز مادی منحل گردد. تکامل حیوانی حاکم می گردد. تکنولوژي بايد در ارضاء نياز، تعريف نياز را از دين بگيرد. تکنولوژي و صنعت، رابطه بين نياز و ارضاء است. اگر نياز را به توسعه رفاه مادي، تعریف کردید، تکنولوژي هم واسطه و ابزار ارضاء آن قرار ميگيرد، اخلاق هم پشت سر آن قرار ميگيرد. اما اگر بالعکس، گفتيد: دين بايد جلو باشد، او تعريف کند که نياز به چه چيزي دارم؟ طبيعي است که تکنولوژي ميشود زيردست دين.
اگر کسي در اصول دين بگويد: عدل و ظلم داريم، خداوند دنيا را خلق کرده، کمالي هست، عدل و ظلمي هست، مناسبت با کمال ميشود عدل، تجاوز از آن ميشود ظلم. اخلاق را نمی بایست به نيازهاي اين عالم تعريف کرد، بلکه نيازها بايد به اخلاق تعريف شود.
📚دوره مبادی اصول فقه احکام حکومتی
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
هدایت شده از حَنان | یحیی
گفتوي فلسفه اصول.mp3
22.71M
گفتگو با استاد میرباقری پیرامون شأن شارع و حکم شناسی در تاریخ 6-2-99