🔶ضرورت تشکیل حکومت برای تغییر مقیاس و حادثه سازی
🔸 مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره)
«رهبري تكامل» در آن جا واقع ميشود كه تغيير مقياس در دنيا به دست ما باشد نه ديگران؛ يعني به دست اسلام باشد نه به دست کفر. در طول تاريخ ما حكومت نداشتيم و تحقق این امر محال است بدون حكومت انجام شود. بدون حکومت آیا می توان مثلاً معادله پولي درست كرد؟! با كدام تحقيقات ميداني تجربهاش ميكنيد؟ تغيير در مقياس خيلي دير اتفاق ميافتد، اين گونه نيست كه بلافاصله بتوان مقیاس را عوض كرد. مقياس جديد به معناي انتخاب و گزينش يك مقياس بر مبناي سابق نيست؛ اينكه بگوييم: اينچ است؟ يا سانتیمتر است؟ يا متر است؟ اين نيست. اين، معنايش اين است كه حجم را شما اصل و مبنا قرار داديد و حجم، ربطي به كيفيت آن ندارد. اين، واحدهاي مختلفي است. اما اگر معنای حجم و وزن را تغییر دهید، مقیاس تغییر می کند. تغییر مقیاس، ساختار و نظام متناسب ميآورد و منشأ پيدايش نظامات مختلف ميشود.
اگر شما مقياس روابط انساني را عوض كنید، ديگر «اذا امر مولي بعبده» نمونه پيدا نميكند. در سازمان ها و وزارت خانهها، الگوي گزينش، بخش نامه و آيين نامه و گردش عمليات وجود دارد، نه اینکه پيدايش تصميم گیری عليحده بشود. در سابق، توزیع قدرت به نحو دیگری بود؛ خان ها قدرت داشتند، يك خاني هم خان خانان بود و خاقان خان بود! يك خاني هم خان خاقانخان و شاهنشاه بود! خان غالب و شاه شاهان بود! نحوه پيدايش تصميم در آنجا با تصميمگيري با حالا که نظام اداری است قابل مقایسه نیست. درحال حاضر مظالمی که انجام می شود، تحقير و تجليل و تحريصي كه نظام استكباري دارد متفاوت است و با ابزار ديگري انجام ميگيرد. در این¬صورت اگر حکومت و قدرت به دست ما نباشد، نمی توانیم تغيير مقياس را به نفع خودمان انجام دهیم، مثلاً حق وزارت خانه هم نداشته باشيم و بخواهیم ملاک توزيع قدرت را تغییر دهیم!
اينها مسائلي است كه بعد از تشکیل حكومت، مطرح می شود. مهم اين است كه آيا با ابزاري كه كفار براي اداره ساختهاند منفعل برخورد کنیم؟ بله، وقتي حكومت دست ما نباشد و بخواهيم پاسخگو به مسائل افراد شويم، حضور در تصميمسازي و تصميمگيري نداشته باشيم، با معيارهاي ما كسي اندازه گيري نخواهد كرد، مجبور هستيم كه احكام عمومي شرع را بيان كنيم، نه احكام كارشناسي شرع و نه احكامي كه مبدأ پيدايش تكامل ميشود در كارشناسي ها. این ها مقیاس دیگری است.
📚دوره مبادی اصول فقه احکام حکومتی
#سید_منیرالدین_حسینی
#فقه_سرپرستی
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶تغییر مبنا در جهت ثابت
🔸مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره)
جهت، خداپرستي ثابت است و تغییر نمی کند اما مقیاس خداپرستی و تعبد ارتقاء پیدا می کند. در اینجا لازم است که مبنا عوض شود، نه مثل مبنا عوضكردن كفار كه اين نظريه برود نظريه ديگري بيايد، آنها ثبات و قرار ندارند؛ «وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ» . تئوريسينهاي آنها مجبور هستند دائماً به نحو انفعالي نسبت به ولایت تاریخی، نظرات را عوض كنند. برای آنها تكامل تاریخی ممتنع است. در سطح اجتماعي ميتوانند دست و پایي بزنند؛ ولي در سطح تاريخي نميتوانند قدم بگذارند. ابليس ممتنع است كه بتواند آييني را بياورد كه كمال بشري را ولو دركفر جلو ببرد. بلکه به نحو انفعالي ميتواند روبروي مراحل تاريخي شما دست و پا بزند.
تغيير «مبنا» به این معنا است كه ظرفيت كارآمدي شما در راه بندگي خدا - كه حجيت و استنادش نسبت به وحي موضوعيت دارد- ارتقاء یابد. قبلا محدوده و ظرفیت کمی داشت، الان گسترش پیدا می کند. عقل شما مجبور است واسطه قرار بگيرد براي استنباط از شرع و وحی. وحي كه مخصوص نبي اكرم (ص) است، سنخ علم ايشان از قبيل سنخ علم بشري نيست؛ خطاپذير نيست و در آن نقص و كمال بشري راه ندارد. اما از آن، پايين تر بیاییم، از شیخ مفيد تا شيخ انصاري، همگی با ادراكات بشري كار ميكنند كه در آنها نقص و كمال و خطا امكان پذير است. در ادراكات بشري حتماً عقل واسطه فهم از كتاب وسنت ميشود و نميتوانيد عقل را حذف كنيد. این رابطه عقلي حتماً «مبنا» ميخواهد. از طریق آن مبنا خدا را ميپرستد و در طریق پرستش موضوعيت دارد. در آن مبنا متعبد به ما انزل الله و دستورات و فرامين وحي است ولي مقياس آن مبنا و دايره كارآمدي اش محدود است. حال اگر بخواهد سعه پيدا كند، حتماً مجبور است كه مبنا تكامل پيدا كند، مقياس هم تكامل پيدا ميكند، هرچند احكام فردي آن فرق نكند. بنابراين با تغيير در مبنا در جهت واحد، ارتقاء جهت پيدا ميشود. با تغيير مبنا، منطق استناد ارتقاء پیدا می کند، در این¬صورت دامنه وسیع تری از احكام را می توانید به حجيت برسانيد. اميدواريم مصلحت اسلام براي مسلمين هم مثل احكام شك در ركعات، قابليت استنادش به كلمات وحي واضح و روشن شود. در این¬صورت ميتوان گفت: هشتاد درصد اختلافات بين حوزه و حكومت موضوعاً از بين ميرود. اگر معادلات درست شود كارشناسي ميشود ابزار شما.
📚مبادی اصول فقه احکام حکومتی
#سید_منیرالدین_حسینی
#فقه_سرپرستی
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶محدث حادثه بودن و ضرورت غلبه بر کفار
🔸مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره)
اين نكته ظريفي است كه بايد دقت شود؛ ما در غير جهاد می گوييم: اگر برخورد انفعالي صورت گیرد، دفاع از اسلام واقع نمی شود، بايد حتماً حضور فعال داشت و محدث حادثه بود. در فقه می گویند: در زمان غيبت، اگر بر بيضه اسلام هجوم واقع شد، دفاع بايِّ وسيلهٍ واجب است. ابتدائاً به نظر مي رسد در زمان غيبت، محدث حادث بودن و ابتكار عمل به دستگرفتن در مقياس جهاني، تکلیف نباشد. به اصطلاح، فقط بايد كلاه خودمان را بگیریم باد نبرد! اينكه بخواهيم دست روي كلاه ديگران هم بگذاريم، ديگران را هم سرپرستي كنيم، ما محدث حادثه باشيم و ديگران پاسخ گو به مسائل مستحدثه ما، اين تکلیف نيست!
حالا اگر گفتيم در اين كه ساختارهاي بين المللي عوض مي شود، شكي نیست؛ چراکه صرف اينكه بشر قدرت احتمال دارد، تطرق احتمالات منتهي به تكامل مي شود، چه تكامل در شرارت يا تكامل در عبادت. اين تكامل حتماً منتهي ميشود به تغيير نظامات اجتماعي، چه اینکه محورش دنيا پرستي باشد يا خداپرستي. آیا محدث حادثه بودن در عرصه فرهنگي يا اقتصادي یا سیاسی را به كفار بسپاريم؟ سپس برویم قدرت دفاع پيدا كنيم؟ يا اينكه حركت ما ميشود پاسخگويي به مسائل مستحدثه و قدرت دفاع هم از ما سلب مي شود؟ يا اينكه ما بايد محدث حادثه باشيم در موازنه برابر يا برتر؟ بنابراين وقتي كه جامعه جهاني تبديل به نظام واحد شده است، حاكميت اصلي بر جهت آن موضوعاً تعددپذير نيست؛ يا شما حاکم هستيد بر جهت تكامل جهان يا كفار بر جهت تكامل جهاني حاكماند. در این صورت موضوع جهاد عوض مي شود. ما نمي گوييم برويم مناطق عالم را به ضرب اسلحه بگيريم! حاكميت قضايي عالم يك شوراي امنيتي دارد. اگر شما سياستگذاري شوراي امنيت را به دست نداشته باشيد، سياست گذاري اش به دست كفار واقع می شود. در این صورت بر مباني كفر، امنيت را تعريف ميكنند و حكم ميكنند و شما محكوم آن قضا هستيد. جهت تكاملي عالم وحدت دارد، شما در آن شريك هستيد و سهم شراكت شما اگر برتر نباشد، سهم حاكم، بر شما حكومت ميكند. بنابراین از منظر موضوع احکام حکومتی، احكامِ كل بايد برتري را براي اسلام حفظ كند.
📚مبادی اصول فقه احکام حکومتی
#سید_منیرالدین_حسینی
#فقه_سرپرستی
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶در خطر بودن کیان اسلام در صورت پذیرش قضا و حکمیت کفار
🔸مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره)
يك فرع فقهی مورد تسالم اكابر فقه است و آن اين است كه اگر بِيضه اسلام به خطر افتاد، دفاع از آن واجب است بأي وسيلةٍ ممكنه، بدون اينكه مشروط به هيچ چيزي بشود، يعني مطلقه بودن وجوبش تمام است. گاهي حفظ بيضه اسلام گفته می شود، گاهي نظم مسلمين و بازار آنها درست باشد و زندگي آنها بچرخد. آن چيزي كه در رأس همه، هرج و مرج در آن واقع مي شود، حفظ عزت دين و نپذيرفتن ذلت اسلام در برابر كفر.
اين بيضه اسلام يعني چه؟ بيضه اسلام را در قالب یک مثال به چند شكل مي توانيم تعريف كنيم؛ اول اینکه بگوييم: كفار بريزند يك مملكت را بگيرند، بيايند سر هر كوچه نیروی نظامي قرار دهند و بگويند: اگر كسي گفت: «لااله الا الله»، او را مي كُشيم. در این صورت بروز عقيده اسلامي در معرض خطر قرار گرفته است.
فرض دیگر این است که حاکم شدن قضاي كفار بر مسلمين يعني در خطر افتادن بيضه اسلام. بيضه اسلام يعني يك منتجهاي واحد ـ كشور اسلامی سپس امت اسلامي ـ كه قضاي كفر بر آن ممتنع باشد. کفار می بایست بر مسلمان ها يد و سبیل نداشته باشند. در غیر این¬صورت در درون کشور، حوادث، موضع ها و مبتلابه ها، مبتلابه هايي می شود كه آنها رقم مي زنند، در این صورت روز به روز كفر مسلط تر می شود و اسلام منزوي تر می گردد؛ چه يد فرهنگي باشد و چه يد اقتصادي.
شما مي گوييد: شوراي سازمان ملل نمی بایست قطع نامه 598 بنويسد و از نظر بين المللي، بر ما قضاي حقوقي داشته باشد تا به تصميم گيري كفار محکوم شويم، بلكه بايد بالعكس باشد و یا حداقل در حد مساوي باشیم. اگر آنها حاکم شدند، بيضه اسلام در خطر است. خوف نسبت به اسلام را اینگونه تفسير می کنید: آن جايي كه مظهر وحدت قدرت مسلمين در برابر مظهر وحدت قدرت كفار ضعف داشته باشد، برتري نداشته باشد، نتواند از مصلحت اسلام دفاع كند. در این¬صورت ديگر دفاع از اسلام به دفاع در مرز خسروي یا مرز پاكستان معنا نمی شود. چه وقت اسلام در خطر است؟ وقتي که قدرت ما مساوي يا برتر نباشد. هرگاه در قدرت مساوي يا برتر نسبت به كفار نباشد، آنها قدرت حاکمیت و حكميت پيدا مي-كنند و به نفع كفر نظر می دهند و بر اسلام سبیل پیدا می کنند. شما ميگوييد: مصلحت دفاع از بيضه اسلام با هيچ حكمي نمي تواند معارض باشد و هيچ حكمي نمي تواند با آن هم عرض شود. اگر كفر حاكم شود نمي خواهد چيزي از اسلام را باقي بگذارد. اين به صورت واحد ديدن كل است.
📚مبادی اصول فقه احکام حکومتی
#سید_منیرالدین_حسینی
#فقه_سرپرستی
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee