🔶اصل بودن «تعبد» و «تولی به ولایت الله» در روش موضوع شناسی و حکم شناسی
🔸مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره)
هم در «روش استنباط» و هم «روش موضوع شناسي»، «تعبد» اصل است. چراکه ما هم در «كاربرد» و هم در «استنباط» به دنبال «توسعه تعبد» هستیم. غايت نهایی اين است كه «تولي به ولايت الله»، يعني تعبد به «اوامر و نواهي» و «توصيف و تكليف و ارزشي» كه حق تعالی معين كرده پیدا شود. هر حادثهاي كه بنا هست توسعه پيدا كند، هر قدرتي كه بنا هست پيدا شود و هر خلافتي كه بايد انجام بگيرد، از كرسي تبعيت از حق تعالی بايد پيدا شود. اين، اصلي ترين اصل اوليه است که پايه آن هم به «اصالت ايمان» بر ميگردد.
📚 جلسه چهارم دوره مبادی اصول فقه احکام حکومتی
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔸مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره) احكام حکومتی در دو سطح: 1. «سرپرستي تكامل جامعه» كه به وسيله آن، نظامات اجتماعي به وجود ميآيد و 2. «تنظيم نسبتهای کلان» است كه ساختارهاي اجتماعي به وسيله آن شکل می گیرد، هر دوي اينها از موضوعات خاص «نظام» هستند نه شخص حاكم. «نظام»، هم در تشخيص كميّات حضور دارد و هم در تصميم حضور دارد. البته تصميماتي كه شخصِ رهبر ميگيرد، تصميمات محوري است، ولكن مسبوق به تشخيصي است كه از نظام برميآيد. حاكم بر چه چيزي است؟ بر جريان نظام براي اجرا. موضوعش، «تكامل نظام» است، نه اجراي حدود. «تكامل نظام» يعني در موازنهي قدرت «سياسي، فرهنگي، اقتصادي»، رهبري توسعه قدرت به دست اسلام باشد. لااقل سهم آن بالا برود و در حال افول نباشد. همچنین توسعه تفاهم واقع شود، تفاهم به معنای دوست شدن نیست، بلکه معنايش اين است كه زبان رساتري، در همه شئون زندگی انسان بتواند حرف بزند.
📚 دوره مبادی اصول فقه احکام حکومتی
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶موانع تاریخی تحقق اصول فقه ولائی
🔸استاد سید احمد مددی
در اهل سنّت طيف هاي مختلفي در برخورد با حكومت داشتند؛ (به استثناء كساني كه در مقابل حكومت قيام مسلحانه كردند كه ما به آنها اصطلاحاً «خوارج» مي گوييم و بعد هم «زيدي ها»)، علماء اهل سنّت در برخورد با حكومت هايي كه خودشان آنها را فاسد مي دانستند و مي گفتند كه اينها مثلا به شريعت عمل نمي كنند برخوردهاي متفاوتي دارند. از برخوردهايي مثل ابوحنيفه كه رسماً با منصور به حسب ظاهر مخالف بود يا احمد بن حَنْبَل كه در مقابل خليفه قايل شد كه قرآن قديم است و او را به دارالخلافه مي بردند هر روز صد و بيست ضربه شلاق مي زدند لكن در عين حال گاهي افراد مي آمدند می گفتند: اين خليفه خلاف شريعت عمل می کند، شما را كتك مي زند، از طاعت خليفه خارج بشویم؟ مي گفت: نه از طاعت خليفه خارج نشويد بايد به طاعت خليفه بمانيد. ابوحنيفه، ابراهيم برادر محمد نفس زكيه را تاييد مي كرد. در جلد آخر تاريخ بغداد كه راجع به ابوحنيفه است حدود نصف از مباحثش در مذمت ابوحنيفه است و يكي از موارد ذم ابوحنيفه را اين آورده كه: «كان يري السّيف»، يعني قائل به قيام مسلحانه بود. مع ذلك اينها در اين مساله حكومت معتقد بودند امر حكومت به حاكم واگذار مي شود چون حكومت را تابع بيعت مي دانستند و خودشان را فقيه مي دانستند، خودشان را وليّ امر نمي دانستند!
اين يك نكته اساسي است كه زيربناي اختلافات زيادي است كه بين فقه اهل بيت (ع) و فقه عامّه وجود داشت. يعني در فقه عامّه مثال هايي كه حَتّي گفته شده قائل به قيام مسلحانه بوده گفته شده است اما مع ذلك نداريم كه ايشان قايل باشد من ولي امر هستم ولي امر را همان شخصي مي دانست كه با او بيعت كرده بود.
طبيعتاً اوّلين كتب اصولي ما توسط شيباني، شاگرد ابوحنيفه و بعد هم شافعي، نگارش یافت. كتاب شافعي موجود است و چاپ شده است. شافعی - كه يكي از كساني است كه او را تابع تفكر اصولي مي دانند،- طبيعتاً اصولي را كه وضع كرد، اصولي در شأن فقيه بود که پيش آنها «استنباط» بود، چرا که جنبه «ولايت» براي فقيه قائل نبودند! طبيعتاً اصولي كه جعل شد «اصول فقه استنباطي» بود و اين كاملا طبيعي بود.
متاسفانه بعدها كه اين اصول در شيعه آمد، - حالا نمي خواهم وارد بحث تاريخ اصول بشوم- طبيعتا براي اينكه استاندارد علمي خودش را حفظ كند و طبق همان استانداردهايي باشد كه در ميان علماء اهل سنّت مطرح بشود به «اصول فقه استنباطي» تبدیل شد، در صورتي كه فقه شيعه اساساً ولايي بود؛ ولايي و استنباطي.
📚جلسه هم اندیشی معنا
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶ضرورت تعیین معادلات نظام توسط اسلام و غلبه بر ساختارهای کفار
🔸مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره)
وحدت «قدرت، اطلاع، ثروت» و منتجه آنها، قدرت نظام اسلامي را پدید می آورد. پرچم اسلام در برابر پرچم کفر است.
اگر با ابزارهاي کفار پیش بياييد، به تدریج در دست کفار منحل می شويد؛ نفي سبيل منتفی می شود و فقط، حرکتهاي ايذايي ميتوانيد بکنيد. حرکت¬هاي ايذايي با غلبه خيلي فرق دارد. بله، پسري را که يك آدم گردن کلفتي در کوچه گرفته کتک ميزند، يک مرتبه هم ممکن است يک گازي هم بگیرد، لگدي هم بزند! ولي دارد او را با زور و کتک همراه خود ميبرد داخل کوچه! شما هم فقط حرکت ايذايي ميتوانيد بکنيد، چون روش آنها را پذيرفتيد و نميتوانيد استراتژي آنها را ترک کنيد. اگر معادله پولي پذيرفته بشود، نمی توانیم با دلار تقابل کنیم. اگر معادلات سياسي جهانی پذيرفته شود، نمی توانیم بگوييم: ما استراتژي توسعه امنيت جهان را به گونه ديگري جهت ميدهيم! اگر معادلات فرهنگي پذيرفته شود، نمی توان گفت: حق و باطل را در دنيا ما رقم ميزنيم! نميشود كه شما روشها را از آنها بپذيريد، سپس بگوييد: به راه آنها نميرويم! بله، به زور ايمان تخلف¬هاي مختصري ميتوانيد بکنيد، ولي نميتوانيد تغييرات زيربنايي انجام دهيد. در نتیجه اراده کفار بر شما حاکم می شود و شرایط حاکم را ایجاد می کند، تا جایی¬که نرخ شکر داخلي شما را هم دنيا معين ميکند! شما معادله اي نداريد که آن¬ها را بتوانيد کنار بزنيد. نرخ نيروي کار شما را هم بازار کار جهاني معين ميکند. بله، حرکت¬هاي ايذايي ممکن است داشته باشید، ولي جهت گيري¬ها را نمی توانید منقلب کنید، چرا که نیازمند ابزار است. اما اگر شما ابزار مديريت نداشته باشيد، بسيجي درجه يک و شهادت طلب در اختيارتان باشد، الگوي مديريت شما کاري می کند که کارشناسان جنگ، براي امام امت بنويسند: راهي نيست مگر اين امکانات را داشته باشيم، در نتیجه امام قطع نامه را ميپذيرد و در سطر اول بیانیه تأکید ميکند به نظر کارشناس¬ها. يعني اين صلح، جام زهری بود که کارشناسي بر من تحميل کرد. اداره جنگ در این مقیاس، کارشناسي ميخواهد، نمی شود به روش جنگ پارتيزاني اداره کرد. جنگ کلاسيک است و نیازمند نظام و معادله نظام است. وقتي دستگاه فرهنگي تان معادله نظام را نداد، حتماً آسيب پذير ميشود و مجبور ميشود نظام ديگران را بگيرد! هرچند حوزه و دانشگاه خودشان را در امر جنگ بي تقصير بدانند! غير از برخی که از ريشه معیوب بودند و ميگفتند: کشته شدن آن طرف مرز، شهادت نيست و آن ها را غسل بدهيد! خيال ميکردند اين مرزهای سیاسی تعیین شده توسط سازمان ملل، وحي منزل است! اين مرزها از چه وقتي پيدا شده است؟ در چه زماني و چه کساني توافق کرده اند؟ کفار میان خودشان قرارداد کردند، آن وقت ما مسلمان¬ها هم به رسمیت بشناسیم؟! اين معناي تعیین حق و باطل توسط کفار در امور فرهنگي است. برخی هم می گویند: عقلا قبول کردهاند! در امر پول هم عقلا قبول کردهاند! اين به معناي اين است که در عمل، سرنوشت حق و باطل را کفار به دست ميگيرند!
📚دوره مبادی اصول فقه احکام حکومتی
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
هدایت شده از جهادتبیینی
🗓روزبزرگداشتمرحومآیةأللهکاشانی
🏳درپی قیام ۳۰ تیر ١٣٣١ ملت ایران
🏳به رهبری مرحوم آیت الله کاشانی
🏳دراعتراضبهنخستوزیریاحمدقوام
🏳و حمایت از نخستوزیری مصدق/۳
💠رهبرانقلاب:
‼️درمورد قیام ۳۰تیر یک تحریف بزرگ تاریخی صورت گرفته و باید بجای روز قیام ۳۰تیر روز بزرگداشت آیةألله کاشانی نام میگرفت چراکه روز حضور فقاهت در سیاست به رهبری روحانیت است، چراکه وقتی شاه مصدق را از نخست وزیری عزل کرد و قوام را بجایش نصب کرد آقای کاشانی اعلامیه تندی داد که اگرقوام کنار نرود کفن پوش قیام میکنم، با این اعلامیه مردم به میدان آمده و مصدق روی کارآمد! ۶۳/۴/۲۹ کتاب "فریادملت" ص۱۰۵
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🔶ضرورت ارائه نسخه اسلامی
🔸 مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره)
نسخه دادن لازم است، در غیر این صورت مجبور هستيد بيمار روانی تان را بفرستيد نزد فلان روان شناسي که ايمان به خدا را در ذهن بیمار ميشکند. معصيت را در ذهنش کوچک می شمارد. اخلاق او را تغییر می دهد. بنابراین ارائه نسخه اسلامی ضروري است. همچنین نسخه برای صنف خاص و اقشار خاص هم ضروری است. علاوه بر این حکومت می بایست برای پرورش نظام اخلاقی جامعه هم نسخه بدهد، یعنی وقتی به پرورش کل جامعه ميرسيد نميتوانيد نسخه ندهید.
ايجاد شرايط حاکم که از قبيل امور جزئيه نيست و نميشود در آن عدل و ظلم را به اهواء سپرد. وقتي به علمای حسي ميسپاريد، يعني به اهواء بسپاريد. چرا ميگويم به اهواء؟ چون تعريف سلامت و بيماري، رشد و نکس، بحران و رونق را به علماي حسي و تشخیص حسی سپرده اید. اگر بنا شد نرمال و غير نرمال را تشخيص بدهند، يعني در فهم کمال و نقص، تلائم با نفس اصل شود. اخلاق ميشود پشت سر تکنولوژي! اگر امور کلي (شرايط سازي) را سپرديم به علماي حسي، اخلاق محسوس را او تعريف مي كند و اخلاق محسوس، نياز را به تکنولوژي و صنعت تعريف ميکند. در نتیجه نياز مادي دنیایی جلو قرار ميگيرد، سپس متناسب با آن، قانون درست می شود، در نهایت، متناسب با آن، همه اخلاق حمیده و رذیله و حیا و عفت و سبک زندگی تعريف می شود! اما اگر دين و اخلاق دینی را بر نیاز به تکنولوژی و صنعت مقدم کردید، آن وقت نیازمند احکام اَسنادي هستیم براي تعريف رشد و کنترل و تنظيم استراتژي حرکت. دين مقدم باشد یعنی خدا مقدم باشد. اگر دین تابع نیاز به تکنولوژی شد، دین می شود توجیه گر نیاز مادی؛ دائماً می بایست به نفع توسعه نیاز مادی منحل گردد. تکامل حیوانی حاکم می گردد. تکنولوژي بايد در ارضاء نياز، تعريف نياز را از دين بگيرد. تکنولوژي و صنعت، رابطه بين نياز و ارضاء است. اگر نياز را به توسعه رفاه مادي، تعریف کردید، تکنولوژي هم واسطه و ابزار ارضاء آن قرار ميگيرد، اخلاق هم پشت سر آن قرار ميگيرد. اما اگر بالعکس، گفتيد: دين بايد جلو باشد، او تعريف کند که نياز به چه چيزي دارم؟ طبيعي است که تکنولوژي ميشود زيردست دين.
اگر کسي در اصول دين بگويد: عدل و ظلم داريم، خداوند دنيا را خلق کرده، کمالي هست، عدل و ظلمي هست، مناسبت با کمال ميشود عدل، تجاوز از آن ميشود ظلم. اخلاق را نمی بایست به نيازهاي اين عالم تعريف کرد، بلکه نيازها بايد به اخلاق تعريف شود.
📚دوره مبادی اصول فقه احکام حکومتی
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
هدایت شده از حَنان | یحیی
گفتوي فلسفه اصول.mp3
22.71M
گفتگو با استاد میرباقری پیرامون شأن شارع و حکم شناسی در تاریخ 6-2-99
هدایت شده از حَنان | یحیی
🔶در این جلسه پیرامون موضوعات زیر بحث شده است:
🔸چیستی احکام توصیفی و چگونگی تأثیر آن بر احکام تکلیفی
🔸نسبت «هست» و «باید» یا «تجویز» و «توصیف»
🔸شأن ولایت شارع و تأثیر آن بر دامنه حکم
🔸نظریه اعتباریات علامه طباطبایی (ره)
🔸مقایسه سه الگو در شأن شارع: ولایت، قانونگذاری و ولایت موالی عرفی (عبدومولا)
🔶محدث حادثه بودن احکام حکومتی
🔸مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره)
آيا احکام حکومتی علاوه بر معادلات «توزيع قدرت، توزيع اطلاع، توزيع ثروت»، احكام حادثه سازي را هم در بر ميگيرد؟ اگر اطلاق احكام حكومتي بر حادثهسازي صحيح باشد، سابقاً هم مراجع و اكابر شيعه (رضوان الله تعالي عليهم اجمعين) حوادث مختلفي را ايجاد فرمودهاند. در این¬صورت چه نیازی به علم اصول جديد خواهد بود؟!
توضيح مطلب اين است كه احكام «حادثه سازي» غير از حوادثي است كه در تاريخ به دست علماي عظام و اكابر شيعه انجام گرفته است. «حادثه سازي»، به بيان ساده یعنی پاسخگو به مسائل مستحدثه نباشد، بلکه محدث حادثه باشد، ولي خود محدث حادثه بودن يعني چه؟ آیا به ارتكازات عرف واگذار می کنیم؟! عرف هم قضيه حكم مرحوم ميرزای شیرازی (رحمة الله عليه و قدس الله نفسه الزكيه) در تحریم تنباکو را حادثه سازی می داند. يك حادثه تاريخي بود و قرارداد تنباكو را به هم زد. اما از نظر ما اين، پاسخ گفتن به حادثه است، مثل مسائل مستحدثه. زیرا تجارت بين الملل از يك شكل به شكل ديگري ارتقاء پیدا كرده بود كه در اين شكل جديد، قرارداد انحصاري طرح ميشد. درحال حاضر شكلهاي مختلف آن وجود دارد مثل شركتهاي درون تهي، كه نه سرمايه از خودشان است، نه زمين، نه نيروي انساني، نه ابزار، فقط مدیریت از خودشان است. همان شكل دلالي ساده سابق است که توسعه پيدا كرده است. بعد منزلت آن هم در روابط بين المللي مشخص شده است. روابط بين الملل غير از ارتباط بين ملتها به صورت معاملات عقود و ايقاعات است، بلکه نظام حقوقی حاکم، بسیار وسیع و گسترده است که ملت¬ها مجبور هستند تحت آن نظام كار كنند، مثل نظام داخلي يك كشور كه مردم معاملات خردشان را تحت آن نظام انجام می دهند.
📚دوره مبادی علم اصول فقه احکام حکومتی
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
هدایت شده از اندیشکده قصد
✅ضرورت ایجاد محیط اسلامی برای اقتصاد
✅بنابراین، تنها وقتی جامعه اسلامی زمینه مناسب اسلامی را بهطور کامل فراهم آورَد و ساختار کامل سازماندهیِ اسلامیِ زندگی را در خود پیاده کند، میتوانیم از اقتصاد اسلامی انتظار داشته باشیم که به تحقق رسالت بیهمتای خود در زندگی اقتصادی بپردازد و اسباب سعادت و رفاه جامعه را تأمین کند و تنها آنگاه است که میتوانیم بزرگ ترین حاصل را از اقتصاد اسلامی بهدست آوریم.
✅طرح اسلام نیز به همین صورت است؛ اسلام روش مخصوص خود را وضع کرده و آن را ابزاری کامل برای به سعادت رساندن بشریت قرار داده است؛ البته بهشرط آنکه محیط پیادهسازی این روش عظیم اسلامی، محیطی اسلامی باشد که وجود و اندیشهها و همۀ پیکرهاش براساس اسلام شکل گرفته و این طرح نیز بهصورت کامل و غیر ناقص و با همافزایی بین همه اجزای آن، اجرا گردد.
📚کتاب بارقهها، مقاله «جنبهی اقتصادی نظام اسلامی»
🗓 دهم شهریورماه، روز بانکداری اسلامی
🆔 @shahidsadr
💠 @Qasdway
احکام حکومتی.doc
1.3M
کتاب کلیاتی پیرامون مفهوم و ضرورت احکام حکومتی- استاد پیروزمند https://eitaa.com/feghhevelaee🏠
🔶موضوعات مستحدثه، ابزار مدیریت اجتماعی
🔸مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره)
موضوعاتي كه الآن ما با آنها مواجه هستیم، موضوعات مستحدثهاي هستند که مُحدِثین آنها، آنها را براي هدفی خاص احداث كرده اند. حال آیا ما به سادگی می توانیم بگوییم: تلفن و ضبط و بلندگو و تلويزيون و كامپيوتر و ارتباطات ماهوارهاي و ... همگی خيلي خوب اند و كارها را راحت ميكنند! کسی هم که با راحتي بشر مخالف نیست!
اينها «ابزار مديريت» اند، ما باید به همه اينها به ديد ابزار مديريت و ابزار ارتباط نگاه كنيم. سطح بهره برداري ما از تلفن يك چيز است، سطح بهره برداري يك دستگاه اداري از تلفن چيز ديگری است. اين وسيله ارتباطی، نوع «مديريت» را تغییر می دهد و مديريت را به سطح «مديريت اطلاعات» و «حكومت بر ارتكازات و فهم» می آورد. چنین مدیریتی است که می تواند فهمها را جهت دهد و با جهت دهی فهم ها، حوادث را پدید آورد، کما اینکه در بانكهاي اطلاعات، اطلاع و زمينه اطلاع را به مشتري ميدهد و اصلاً هم لازم نيست مستخدم او باشد و پولي هم به او نمی دهد و قرارداد نمي بندد، «اذا أمر المولي بعبده» هم نميگويد، در عین حال او برايش مجانی كار ميكند.
نظامي از ارتباطات را براي افراد فراهم ميكند كه هم افراد نفع خود را در نظام او می بینند و هم نظام به نفع او می چرخد.
📚دوره مبادی علم اصول فقه احکام حکومتی؛ جلسه ششم
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶موضوعات مستحدثه، ابزار مدیریت اجتماعی (2)
🔸مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره)
کسانی که چنين عقلي دارند، می توانند به گونه ای عمل كنند كه دیگران برايشان كار كنند و در این میان ضرری هم ندارد که دیگران نیز به اطلاعات دست پيدا كنند و به نفع خودشان برسند. این درست نیست که نه آنها به كارشان برسند و نه شما مگر آنکه پول بدهيد، بلکه درست این است که هم او دكتر بشود و هم شما جهت دكتري، يعني جهت تحقيقات طب را هدایت کنید و طبقهبندي كنید که چه كساني حق دارند از اين سطح از پزشكي استفاده کنند و اینگونه جامعه را اداره کنید، یعنی او كار خودش را ميكند، شما هم كار خودتان را!
در اين سطح از مدیریت كه با اداره فهم و روحيات انجام می گیرد، مدیریت يك اداره و سازمان موضوعاً عوض ميشود و فرق پيدا ميكند. در این مدیریت ديگر اصلاً طرف شما استخدام به معناي عقد قرارداد نيست. او می گوید: من ميخواهم دكتر بشوم، نه تنها از شما پول نمی گیرم بلکه اين قدر هم پول ميدهم! شما هم شرايطي را فراهم ميكنيد تا او درس بخواند که تبعاً او هم بهره خودش را از شما می برد. شما كار خودتان را پیش می برید هم در زمان تحصیل او به عنوان كارگر فكري، هم زمانی كه او بر می گردد به کشور خودش و آنجا كار ميكند، چراکه او در آن جا یک مهره از دستگاه فکری شماست.
روشن است که اين مدیریت با مديريت «اذا امر المولي بعبده» موضوعاً تفاوت دارد؛ چراکه چنین مدیریتی نه در قرارداد استخدامي، نه در قرارداد جعالهاي و نه در قرارداد عبد و مولي ميآيد، موضوعاً رابطه ديگري است و اصلاً از آن عناوين نيست.
حال ارزیابی ما نسبت به چنین مدیریتی چگونه است؟ ادارههايي كه اين گونه در دنيا واقع ميشود، وسايل ارتباطی مانند: تلويزيون، تلفن، فاكس و ارتباط ماهوارهاي و كامپيوتري و امثال اينها براي آن ادارهها حياتي است. اگر خوب دقت کنیم آیا می توانیم بگوییم: این ابزار در حقیقت ابزار تصرف در ارادههاست و منفعت اصلي آنها را منفعت محرم بدانيم؟ بگوييم نه فقط اينها دخالت در اموال ميكنند تا بگوييم: «لايحلّ مالٌ الا بطيب نفسه»، بلکه در آزادي و اراده و اختيار افراد آزاد - نه عبيد - و ملتها - نه يك نفر - دخالت و تصرف ميكند. درباره اين موضوع چه بگوييم؟ آیا می توانیم بگوييم منفعت غالب اين ابزار بدتر از منفعت آلات لهو است؟ آیا اينها آلات تصرفات حرام اند؟ یا نمی توانیم چنين چيزي بگوييم؟ چه كار كنيم؟
📚دوره مبادی علم اصول فقه احکام حکومتی؛ جلسه ششم
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
درآمدی بر روش آموزش و پژوهش در علم اصول- استاد میرباقری - بازنشر به مناسبت آغاز سال تحصیلی حوزه های علمیه👇👇👇 https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶آینده پژوهی یا رهبری حوادث؟
🔸 مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره)
الان شنيده مىشود كه مىگويند، خارجي ها تا پنجاه سال يا صد سال ديگرشان فكر مىكنند. آن زمانى كه بچه بوديم و منبرىها اين حرفها را مىزدند فكر مىكرديم كه چطور مىشود انسان براى پنجاه سال بعدش فكر بكند؟! مىگفتيم: اينها كه «غيب» و امثال آن را هم نمىدانند پس چگونه مىتوانند براى پنجاه سال بعد فكر بكنند؟! بعد كمى كه سنمان بالاتر رفت به نظرمان مىآمد كه يك عدهاى را مخصوص اين كار قرار مىدهند كه آنها بنشينند و فكر پنجاه سال ديگر را بكنند. خوب اين احتمال معقولتر بود! ولى بعد كه كمى بيشتر دقت كرديم فهميديم صحبت از اين حرفها نيست. اصلا يك عده را براى كشف قوانين جديد (در مراتب مختلف) قرار مىدهند. يعنى ايجاد حوادث تا پنجاه سال آينده، در زمان فعلى دنبال مىشود. يعنى چه؟! يعنى اينها حوادث آينده را مىسازند و بعد شما فكر مىكنيد كه آنها پيشبينى كردهاند! البته يك بخش آن هم از برآوردها و پيشبينىها مىباشد ولكن اصل مطلب اين است كه، نسبت تأثير عملكرد ادراك بالا رفته است كه مىتواند تا پنجاه سال آينده كار كند. يعنى مثلا اگر تئورى اولى مىتوانست ده مشكل را حل كند، بعد يك تئورى ديگرى پيدا كردهايد كه مىتواند صد مشكل را حل كند كه در اين صورت مسلّم وقتى با صد مسئله برخورد كرديد حل آنها هم در دست شما خواهد بود. پس «رهبرى حوادث» بدون اينكه قدرت تأمل در «ابزارهاى ايجاد حوادث» را نداشته باشيد امكانندارد.
📚دوره عالی نظام ولایت؛ 21/10/1370
🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
هدایت شده از الفقه و الاصول
#نکاتیازجلسهفقهحکومتی
🔸جلسه ای که در محضر استاد آیت الله سیداحمد مددی(زیدعزه) تشکیل شد، دارای موضوعات اصلی و فرعی بود. جلسه ای که پربار بوده و بسیار برای رشد ذهنی طلاب محقق در عرصه فقه و اصول، مفید و مؤثر می باشد.
🔸شاید به دلایلی برخی از دوستان وقت و فرصت کافی برای استماع این جلسه را نداشته باشند، جهت تحریض و تحریک اعزه، نکاتی از این جلسه را تقریرگونه در اختیار عزیزان قرار میدهم به امید آنکه در فرآیند آموزشی و پژوهشی ایشان تأثیرگذار باشد.
🔸موضوع محوری این جلسه، تبیین تئوری #فقهولاییوفقهاستنباطی از منظر استاد مددی بود. پیرامون این موضوع و مرتبط با آن، موضوعات فرعی دیگری نیز مطرح شد، که به مقدار نیاز گزارش خواهد شد.
#فقهولایی
#ضرورتتحولدرعلماصول
@alfigh_alosul