eitaa logo
|🟥🟥🟥 مرصاد 🟥🟥🟥|
1.3هزار دنبال‌کننده
93.1هزار عکس
61.8هزار ویدیو
404 فایل
بصیرت تشخیص حق از باطل نیست بصیرت تشخیص حق از حق نماست 🔴 هدف کانال مرصاد جهادتبیین براساس رهنمودهای مقام معظم رهبریست. @marsad ➤‏჻჻჻✺ 🔴 مشتاقانه پذیرای انتقادات شمائیم: https://eitaa.com/sa_re_mi.
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا فیلم سینمایی مصادره با بازی رضا عطاران به درخواست ساواک ساخته شده؟ چرا پرستو صالحی، فرخ‌نژاد، کرمی، کریمی و ارجمند سلطنت طلب شدند؟ شبکه سازی در سینمای ایران در سال‌های اخیر در روزهای گذشته تصویری از شکنجه‌گر ساواک و امروز هم فیلمی دیگر از یکی از عوامل ساواک در رسانه‌ها منتشر شده است. همزمان با این فیلم و عکس‌ها سایبری‌های رضا اقدام به هشتگ پرانی در دفاع از ساواک در توئیتر کرده اند. از کلیت ماجرا اینطور بر می آید که ساواک در این سال‌ها با هدف اعتبار سازی به جهت رسمیت دادن به دودمان پهلوی کاملا فعال بوده اما در سال‌های اخیر کوشیده به خودش مشروعیت بدهد، تا رفته رفته حضور خود را علنی‌تر کند... اما حالا و با در نظر گرفتن آنچه در طول این سال‌ها رخ داده و رفتار سلبریتی‌ها چند سوال مطرح است: آیا اقدامات سلبریتی ها به ویژه سینماگران در سال‌های اخیر اتفاقی بوده یا ساواک به شبکه سازی در سینمای ایران پرداخته است؟ بگذارید یک نمونه را بررسی کنیم؛ سال 96 فیلمی به نام در سینمای ایران توجه ها را به خود جلب کرد. این فیلم با خمیرمایه ی طنز و بازی رضا عطاران به زندگی یک ساواکیِ بی نوا که افراطی های انقلابی به او ظلم کرده اند و حالِ و روز اپوزیسیون ایران می‌پردازد. همان موقع این سوال در ذهن خیلی ها مطرح می‌شود که آیا ساواک در حال تطهیر خود با کمک سلبریتی های بی سواد و پول پرست سینمای ایران است؟ آیا ساواک در این پروژه پول پاشی کرده است؟ این فیلم تحت تاثیر چه کسی و چگونه ساخته شده است؟ کمی بعد از این فیلم دیگری با بازی پرویز پرستویی به نام ساخته می‌شود که چندان بی ربط به روندی که در فیلم مصادره می بینیم نیست؛ و دارد مطربی بی نوا و مملکتی در رقص و پایکوبی را به تصویر می‌کشد که انقلاب 57 همه چیزش را عوض کرده. هم پرویز پرستویی و هم سلبریتی های فیلم مصادره و هم برخی عوامل هر دو فیلم، تقریبا پای ثابت تمام پروژه های سینمایی هستند که یا در حال سیاه نمایی است یا ردِ پایِ پول‌های کثیف در آن دیده می‌شود. ماجرا البته به همینجا ختم نمی‌شود و در کنار این رخدادهای مشکوک شاهد فعال شدن برخی سلبریتی ها چون محسن تنابنده، پرویز پرستویی، پرستو صالحی، حمید فرخنژاد، برزو ارجمند، نیما کرمی و سیاهه ای از این اسم ها هستیم که همه یک رفتار مشترک دارند. آنها تا زمانی که در ایران هستند لگد پرانی میکنند و از اینکه "ای کاش به عقب بر می‌گشتیم" میگویند و در عین حال با صریح مرزبندی میکنند (به طوری که مخاطب تصور می‌کند آنها "منتقدِ غیرِ برانداز" هستند) و کمی بعد که از کشور خارج می‌شوند در حلقه ی براندازها و در یک میز در کنار ربع پهلوی دیده شده و صفحات خود را به اعتبار سازی برای "بچه شاه" اختصاص میدهند. به طوری که در این مرحله مشخص می‌شود که مرزبندی آنها با مریم رجوی به معنای برانداز نبودنشان نبوده بلکه معنایش این بوده که تعلق خاطر به جریان دارند. همه ماجرا به سینما ختم نمی‌شود. شما در عرصه آشوب آفرینی میدانی شاهد فعالیت گروهک های تروریستی با عنوان انجمن پادشاهی و گروه های مشابه هستید که همه به نوعی تاثیر پذیری از دودمان پهلوی و تعصب روی آنها دارد. این تاثیر پذیری به شکلی ست که هم در بین عوامل بمب گذاری شیراز و هم در صفحه اینستاگرام عامل جنایت مشهد و هم عامل شهادت تاثیر پذیری از خاندان پهلوی به وضوح دیده می‌شود. اقداماتی که ساواک در این سال‌ها در ایران در قالب یک گروهک اطلاعاتی-تروریستی انجام داده حالا به نقطه ای رسیده که تصور می‌کنند بر اساس آن می‌توانند رسمی و علنی مقابل دوربین قرار گرفته و با چند توئیت برای خود اعتبار سازی کنند. البته این داستان به همینجا ختم نمی‌شود و باید منتظر ماند و دید که با واکنش های دیگر بخش های اپوزیسیون به رونمایی دودمان پهلوی از ساواک و جلب توجه ها به علنی شدن حضور پرویز ثابتی این بازی به کدام سمت پیش خواهد رفت...
💯 انتشار این تحلیل بر همگان لازم است. فراموش نمی کنیم! شهریور ۱۴۰۱ زمانی که دلباختگان حسینی در سفر اربعین بودند، زمانی که ارتش و سپاه و فراجا درگیر امنیت زائران و مردم در مرزهای غربی کشور بودند، زمانی که دولت درگیر سفر مهم رئیس جمهوری اسلامی به سازمان ملل بود، دشمن با سنجش برخی نارضایتی های عمومی، دست به یک توطئه خطرناک زد و از مرگ مشکوک یک دختر سوءاستفاده نمود و دو -خبرنگار خود را به بیمارستان فرستاد تا نمادسازی مصنوعی از این رخداد را با استفاده از دروغگویی پدر ملعون آن دختر انجام دهد. تا اینجای نقشه دشمن را همه می دانند... ⁉️اما ناگهان پس از مرگ آن دختر در بیمارستان چند اتفاق رخ میدهد: ۱. چند مشکوک، شروع به وا اسلاما میکنند که ای داد دختر مردم را کشتند آن هم بخاطر چند تار مو! چه کسی این تهمت و دروغ بزرگ و خونین را ابتدا گفت؟ کاشانی و ! حامد کاشانی این شب ها کجاست؟ او سخنران هیئت است! حسن آقامیری کجاست؟ سرجای قبلیش هست و آزادانه می چرخد... ۲. چند فرد مفسد سیاسی بیانیه دادند که ای جهانیان بدانید دختر مردم را کشتند آن هم بخاطر چند تار مو! آنها چه کسانی بودند: ، ، ، افسادطلبان، روزنامه ها، سایتها و رسانه‌های زرد تلگرامی. حتی هیچ یکی از آنها بابت این دروغها محکوم نشده و هنوز به حیات نحس سیاسی خود ادامه میدهند... ۳. سایت ها و پلتفرم های بزرگ مانند ، ، ، سریعا با پیامک های چند ده میلیونی و پاپ آپ ها و اطلاعیه های رسمی به مخاطبان میلیونی خود اعلام داشتند که در غم از دست دادن نماد شورش خونین ۱۴۰۱ سهیم هستند. آنها نه تنها بابت این دشمنی و خیانت بزرگ محکوم نشدند بلکه با انتشار تصاویر بی حجاب از زنان هرزه همچنان به دهن کجی مشغول هستند. ۴. صدها و و مشهور و غیرمشهور حتی سیاه لشکرهای این جماعت بصورت هماهنگ دروغ را تکرار کردند و هنوز خیابان ها آرام بود اما این جماعت به پلیس دستور می دادند که مردم (!) را نزنند... گزینه های فوق، چرا اینچنین گستاخ و هماهنگ بر نظام مقدس اسلامی تاختند و دروغ هماهنگ و همدستانه را گسترش دادند؟ اکنون پاسخ روشن است که بیگانگان به آنها گفته بودند این بار کار تمام است و فکر می کردند که کار تمام است. دشمن هزاران مهره خود مانند ملعون را سوزاند چرا که خیال می کردند کار نظام اسلامی تمام است. اما سوخت و ساخت و ماند. صدها پلیس بیگناه و جوان حتی آنهایی که ظاهر مذهبی داشتند و رهگذر بودند را شورشیان بی ناموس و تروریست ززآ به خاک و خون کشیدند. منتظر پاسخ سخت نظام شدند جوابی ندیدند دست بکار شدند و هر هفته یک سوژه جدید را شناسایی و ترور کردند و خونشان را به گردن نظام انداختند. نظام اسلامی همچنان خویشتندار بود تا اینکه رسما با هدایت رژیم جعلی و پیاده نظامی تکفیریها، ده ها کودک و زن و مرد بیگناه را در حرم به شهادت رساندند تا مگر صبر نظام لبریز شود اما نشد. کار به ترورهای وحشیانه خونین روحانیون، بسیجی ها و پلیس رسید. عزیز را مظلومانه به شهادت رساندند. را همچون به صلیب کشیدند اما به آسمان عروج کرد و روح الله جان به جان آفرین تسلیم نمود. پلیس مظلوم و بی سلاح را در سلاخی کردند. امام جماعت سنی و پیرمرد سیستان و بلوچستان را به جرم عدم حمایت از عبدالشیطان عبدالحمید به خاک و خون کشیدند... عمامه از سر روحانی و چادر از سر زن کشیدند. عربده و آروغ آزادی و دموکراسی هم زدند و می زنند... همه اینها شد. اما صبر نظام اسلامی لبریز نشد. در راهپیمایی‌های میلیونی و و و ۱۴۰۲، ملت با اسلام و تجدید شد. تسلیم شد. ناچار به اخراج شبکه تروریست اینترپشگال شد. پلیس آلبانی به مقر تروریست های منافق شبیخون زد و ائتلاف ضدانقلاب از هم گسست. حالا وقت آن است که به سراغ چشم فتنه یعنی گزینه‌های فوق برویم و حکم قانون را در حق آنها پیاده سازی کنیم. امتحان امروز و قضات انقلابی و شجاع از سخت ترین امتحانات تاریخ انقلاب اسلامی است. امروز اگر چشم از حدقه بیرون نیاید، فردا هیچ کس جز ترک فعل کنندگان مقصر نیستند...