eitaa logo
حسینیه (اشعار آیینی و مراثی اهل بیت)
1.3هزار دنبال‌کننده
948 عکس
800 ویدیو
7 فایل
هدف ؛ انتشار اشعار،مدایح و مراثی اهل‌بیت علیه السلام مکتوب،شنیداری و دیداری باشد که مورد قبول حضرت زهرا سلام الله علیها قرار گیرد هزینه استفاده #صلوات دوستان #شاعر اشعار زیبای خودتان را جهت ارائه در کانال ارسال کنید به ادمین کانال @Alirezanikoo_m
مشاهده در ایتا
دانلود
مهر شما در دل عاشق فتاد خیر دو دنیا به من این فیض داد باب کرم هستی و باب المراد اسئَلُکَ بحودک یا جواد تا که توسل به تو آغاز شد هر گرهی داشت گدا باز شد ای نمک سفرۀ سلطان طوس محضر تو خیل ملک خاک بوس آینۀ صورت شمس الشموس دلخوشیِ عمر انیس النفوس ای علی اکبر ملیح رضا حلقۀ موی تو ضریح رضا جود تو شد مظهر کُلِّ صفات نام تو فتاح همه مشکلات نازترین تک پسر کائنات حق بده بابات بمیرد برات بوسه زلبهای تو کار رضا ای همۀ دار و ندارِ رضا گوشۀ حجره شده جایت چرا ؟ مرگ شده ذکر و دعایت چرا ؟ بسته شده راه صدایت چرا ؟ آب نیاورده برایت چرا ؟ شعله به جان و دل زهرا مکش جان رضا روی زمین پا مکش ضربه به حیثیت افلاک خورد رنگ کبودی به رخی پاک خورد موی به هم ریخته ات خاک خورد داد زدی دورِ لبت چاک خورد با جگر سوخته پرپر زدی بر دَرِ حجره چقدر سر زدی خون ز لب خشک تو پاشید وای لحظۀ پرپر زدنت دید وای چشم به چشمان تو خندید وای تشت زنان دورِ تو رقصید وای شعله به جان تو چنین ریخته آب به پیش تو زمین ریخته آب نخوردی ... بدنت پا نخورد یک نخی از پیر و هنت پا نخورد در ته گودال تنت پا نخورد مثل حسین بر دهنت پا نخورد یاد حسین دیدۀ تر داشتی هر چه سرت آمده ،  سر داشتی چنگ به موی سرش انداختند روی تن بی سر او تاختند خیل زنان رنگ ز رخ باختند پیکر غارت شده نشناختند عمۀ سادات زمین گیر شد بر سر بوسیدن رگ پیر شد طول کشید از نَفَس افتادنش حنجر پاشیده روی دامنش عده ای اعراب دَمِ رفتنش با کتک از کرب و بلا بُردنش عمه از آن لحظه گرفتار شد ناقه نشین راهی بازار شد © اشعار آیینی 👇👇👇 @marsieh_madh ✋🇮🇷
ته این کوچه هرکه پشت در است.. به گدایی خویش معتبر است نه پی نان نه فکر سیم و زر است او نیازش به یار بیشتر است امشب اینجا کرم فراوان است نام این کوچه هم خراسان است سالها شبهه بود در سرها امتحان شد تمام باورها تا که آمد امید نوکرها کوری چشمهای ابترها بعد پنجاه سال سر زد ماه.. جلوه گر شد جواد ال الله این پسر آمده ولی باشد شرف الشمس صیقلی باشد احمد خانه ی علی باشد کرمش بی معطلی باشد هرچه میخواهی از کریم‌ بخواه سائلین جواد بسم الله! اهل تقوا مرید تقوایش جلد قرآن کجاست؟لبهایش ملکوت است قد و بالایش نذر کرده براش بابایش در جلال و جمال محشری است بیشتر از بقیه مادری است رضوی بود جلوه ذاتش همه جا ریخته ست آیاتش بین سجده شدست میقاتش خود حق میرود ملاقاتش.. روی فیروزه نام او حک شد رجب از مقدمش مبارک شد ما مریدیم و او همیشه مراد او جواد و بقیه عبدجواد بارها پشت پنجره فولاد به جوادش رضا براتم داد اوست دلگرمی حسینی ها قبله ی اصل کاظمینی ها .......... از پس پرده آفتاب امد جان ارباب رب آب آمد نفس حضرت رباب آمد کیست این مه نواده حیدر پیر میخانه بلا اصغر هیبتش هیبت پیمبرهاست گریه اش  تار و مار لشگرهاست کی حریفش سنان و خنجرهاست فتح کردن مرام حیدرهاست تا زگهواره رو به میدان کرد لشگر کوفه را هراسان کرد.. ........ حیف بال و پر کبوتر سوخت حنجرش پاره پاره شد سر سوخت پدرش پیش روی لشگر سوخت همه ی آرزوی مادر سوخت نه سری مانده نه بدن دارد شیرخواره مگر زدن دارد؟! © اشعار آیینی 👇👇👇 @marsieh_madh ✋🇮🇷
جلوه ها بسیار اما دل یکی، دلبر یکی بین این میخانه ها، باده یکی ساغر یکی ریشه های ما یکی، مصدر یکی، محشر یکی تا ابد حیدر یکی، کوثر یکی، مادر یکی چارده تا جلوه دیدیم از خدا، مطلب یکی است سجده کن چون حضرت معشوق ما امشب یکی است وا شده امشب به سمت آسمان ها پنجره میشود گفت از نگاه یار، صدها خاطره میرسد گاهی از آنجا که نباید تذکره من گدای این درم، من کار دارم با گره از گره هایی که کورند عشق پیدا میشود خوش بحال ما رضا این بار بابا میشود عشق را وقتی خدا در بین عالم باب کرد ابروی دلدار ما را قبلهء محراب کرد تا رضا را دیدن این گل پسر بی تاب کرد خنده ای کرد و دل بابای خود را آب کرد او که عشقش بوده از حالا به زهرا آمده آن یکی یکدانهء آغوش بابا شده جان فدای آنکسی که مست و حیرانش شده هرچه حور است و ملک گهواره جنبانش شده بارها خورشید، محو نور ایمانش شده عالمی دلبستهء ذکر رضاجانش شده خوب شد اصلا" کسی امشب جوابم را نداد چون عریضه میبرم مشهد دم باب الجواد اینکه میگویند دستش سفرهء جود خداست آینه قدّی سلطان سریر ارتضاست عاشقش کعبه است، ذاتاً قبله و روح دعاست کاظمینش چون خراسان، چون نجف، چون کربلاست ابتدای حاجت است و انتهای حاجت است سائل و مسکین کنار سفره او راحت است از زیارت دور شش گوشه، چه چیزی بهتر است کعبهء مشکل گشا، باب الحوائج اصغر است من فدای آنکه تا دنیاست، عشق مادر است خنده اش شیرینی بزم علی اکبر است از میان عرش، نور محشری آورده اند جلوه ای از جلوه های حیدری آورده اند می درخشد ماه شب های کویری حسین می شود دید از دو چشم او دلیری حسین می کند در وقت وقتش دستگیری حسین می شود سرباز عصر روز پیری حسین از لب خشکیده اش گفتم که آب آتش گرفت بر فراز نیزه ها قلب رباب آتش گرفت © اشعار آیینی 👇👇👇 @marsieh_madh ✋🇮🇷
اي قمر شمس ولايت جواد اي گهر بحر عنايت جواد حجّت حق باب مراد همه نجل علي دسته گل فاطمه بر همه خوبان جهان سروري محمّد استّي و علي پروري چشم رضا از همه سو سوي تو ماه رجب شيفته روي تو روي دل آراي تو بدر رجب ليله ميلاد تو قدر رجب جود به خاک درت آرد سجود بسته به جود تو تمام وجود صورت تو باغ و بهار رضا تويي همه دار و ندار رضا حسن تو مرآت خداوند تو بهشت بابا گل لبخند تو بی خردان طعنه ديگر زدند بر پدرت تهمت ابتر زدند ولادت تو کوثري دگر بود روشني چشم و دل پدر بود نور شد و نور شد و نور شد چشم همه تيره دلان کور شد سمند علم و معرفت رام تو گره گشاي عالمي نام تو عطر رياحين جنان خاک تو روح رضا در بدن پاک تو باب تولاّي تو باب خدا مصحف روي تو کتاب خدا عقل نهالي ز دبستان تو علم گلي رسته ز بستان تو بين امامان ز عطاي زياد تويي ملقّب به امام جواد جز تو که حرز مادر خويش را به قاتل پدر نمايد عطا شبي که مأمون ستمکار مست برد به قتل تو به شمشير دست در دل تاريک شب اي جان پاک کرد تن پاک تو را چاک چاک صبح که آن بي خرد آمد به هوش گشت سراپا همه سوز و خروش گفت مرا قتل رضا بس نبود کشتن نجل مرتضي بس نبود چگونه من در نظر خاص و عام شهره شوم به قاتل دو امام قاصد مأمون به تحيّر شتافت در بدن پاک تو زخمي نيافت کرد سراپا به وجودت نظر ديد ز گل خوب تري خوبتر از رخ مأمون عرق شرم ريخت زمام اقتدارش از هم گسيخت از پي ديدار تو بشتافت باز گفت که اي مهر سپهر حجاز جسم تو شد به تيغ من چاک چاک از چه کنون سالمي اي جان پاک گفتي از دعاي زهراست اين معجر حرز مادر ماست اين مرا خداي داورم حفظ کرد به يمن حرز مادرم حفظ کرد شد خجل از کار خود آن رو سياه گشت به پيش کرمت عذر خواه عفو از آن جرم و خطا کرديش خواست دعا را تو عطا کرديش جود خداييت چه ها مي کند پيش خطا لطف و عطا مي کند اي به فداي تو و جودت جواد جود وجودش ز وجودت جواد تو دست جود خالق اکبري جواد اهلبيت پيغمبري بحر نمي از کرمت يا جواد جود گداي حرمت يا جواد روي تو شمس الشّرف اهلبيت اي دُر ناب صدف اهلبيت کودک نه ساله بدي کز کمال دادي پاسخ به هزاران سؤال زاده اکثم ز دُر افشانيت گشت يکي طفل دبستانيت مانده زهر قيل و زهر قال بود گويي از آغاز کر و لال بود لکنت نطقش به لب افتاده بود گويي طفلي عقب افتاده بود از کف مأمون چو رها گشت باز ماهيکي گرفت و برگشت باز تا ببرد ره به کمال تو بيش ماهي را فشرد در دست خويش گفت که اي نور دل بوالحسن فاش بگو چيست کف دست من پاسخ تو دوباره اعجاز کرد پرده ز اسرار دگر باز کرد قصّه تبخير و هوا و شکار گشت ز دُرج سخنت آشکار حلم ز رفتار شما حلم شد علم ز گفتار شما علم شد معادن حکمت حق شماييد مساکن رحمت حق شماييد شما همان ائمه الدّعاييد مشاعل انوار الهداييد جلالت خدا نشان شماست آيه ي تطهير به شان شماست کلامتان نور است و رحمت است معجزه و موعظه و حکمت است ارث نبّوت رسول از شماست مجد و کرامت بتول از شماست طاعت مقبوله حق شماييد رحمت موصوله حق شماييد شما امامان همگي جواديد باب نجات و قبله ي مراديد قرآن يکدم از شما جدا نيست هر آنکه بي شماست با  خدا نيست «ميثم» را بر درتان التجاست اميد او به مَن اتاکُم نَجاست © اشعار آیینی 👇👇👇 @marsieh_madh ✋🇮🇷
عشق می کند به تار تارِ زلفت استناد دل به حرف حرفِ بخششِ تو دارد اعتقاد لحظه لحظه، موج موج و فوج فوج، اعتماد خانه خانه کوچه کوچه جاده جاده امتداد بندهء محبت توایم هر چه باد باد جان عالمی فدای نام حضرت جواد نیست کار هر قلم که رو کند نشانه ای روی کاغذ آورد سرود عاشقانه ای خط به خط رقم زند چکامه ای ترانه ای مدحِ بی کرانه ایّ و متن عارفانه ای در ثنای آن کسی که هست جود را نماد جان عالمی فدای نام حضرت جواد هم بهشت آفرینش از رُخت حکایتی هم رُخت ز نور حضرت رضا روایتی هم که بخششت ز بخشش خداست آیتی آیت سخاوتیّ و لنگر هدایتی من فقیر و تو جواد و من مُرید و تو مراد جان عالمی فدای نام حضرت جواد ای که در نسب سلالهء ابوالعجائبی نورِ نجمِ ثاقبیّ و جلوهء کواکبی در شگفتم از چنین مواهب و مناقبی درخورِ تو نیست هیچ شعر و هیچ قالبی نه غزل نه مثنوی نه شعرِنو نه مستزاد جان عالمی فدای نام حضرت جواد گرچه آفتاب پیش نور تو ز پا نشست گرچه ماه دید حُسن صورتت، به جا نشست گرچه کوه دید هیبت تو بی هوا نشست ابن أکثم از جواب ماند و بی صدا نشست هفت آسمان ولی به احترامت ایستاد جان عالمی فدای نام حضرت جواد حرز تو برای رفع هر بلا مجرب است خوش به حال هر که در بساط تو مقرب است یا کسی که پیش تو به نوکری ملقب است نوکر تو منتسب به توست پس مهذب است خادمت همیشه شاد و نوکر تو زنده باد جان عالمی فدای نام حضرت جواد هم به قلب شیعه نور عشق را نهاده ای هم بزرگِ اهل جود و هم بزرگ زاده ای اعتبار و آبرو به اهل جود داده ای سومین محمدِ عزیزِ خانواده ای حرف عاشق است ظهر و عصر و شام و بامداد جان عالمی فدای نام حضرت جواد © اشعار آیینی 👇👇👇 @marsieh_madh ✋🇮🇷
کجا روانه کنم  شور و شوق بی حد را دو بال عاشق پروانه ای مردد  را کجا بدون تلکف قبول خواهد کرد بهانه گیری این گریه های ممتد را میان عطر سکوت و سلام پیدا کرد نگاه خسته ی من روشنای گنبد را به گام های خیال غزل کسی می گفت به کاظمین ببر کوچه های مشهد را دو پلک مانده به باب الجواد با لبخند گرفته زیر نظر، عشق رفت و آمد را به لطف گردش رندانه ی فلک امشب علی گرفته در آغوش خود محمد را خلاصه ی برکات چهارده معصوم جواد کیست ؟ببین خود حروف ابجد را ببخش سرزده شعرم رسیده،از سر شوق ز یاد برده غزل، باید و نباید را غزل فدای گل خنده ی جواد شود جواد اگر که بخندد غزل زیاد شود جواد اگر که بخندد بهار خواهد شد بهار آینه دار نگار خواهد شد زمانه با برکت تر، از او نخواهد دید کمی به روی پسر خیره شد ، سپس خندید برای قلب همه التیام خواهد شد وهفت سال دگر او امام خواهد شد © اشعار آیینی 👇👇👇 @marsieh_madh ✋🇮🇷
امشب شب عید است همه گل بفشانید خود را به در بیت ولایت برسانید از دست رضا عیدی خود را بستانید این بیت بخوانید بخوانید بخوانید انـوار الهی بـه فضا باد مبارک میلاد جواد‌ بن رضا باد مبارک ﺍﻣﺸﺐ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺩﻳﮕﺮ ﻳﺎ ﻛﻌﺒﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺑﺮ ﺣﻴﺪﺭ ﺩﻳﮕﺮ ﻳﺎ ﺍﺯ ﺣﺴﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﻋﻴﺎﻥ ﻣﻨﻈﺮ ﺩﻳﮕﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺩﺳﺖ ﺭﺿﺎ ﻛﻮﺛﺮ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺸﺮﻱ ﻛﻪ ﺩﻝ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﻫﻤﻪ ﺷﺎﺩ ﺍﺳﺖ ﺍﻳﻦ ﻣﮋﺩﻩ ﺑﮕﻮﺋﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻴﻠﺎﺩ ﺟﻮﺍﺩ ﺍﺳﺖ ﺍﻱ ﺑﺤﺮ ﺗﺠﻠّﻲ ﮔﻬﺮﺕ ﺑﺎﺩ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺍﻱ ﺷﺎﺧﻪ ﻱ ﻃﻮﺑﻲ ﺛﻤﺮﺕ ﺑﺎﺩ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺍﻱ ﺷﻤﺲ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻗﻤﺮﺕ ﺑﺎﺩ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﻣﻴﻠﺎﺩ ﮔﺮﺍﻣﻲ ﭘﺴﺮﺕ ﺑﺎﺩ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺍﻳﻦ ﻗﺒﻠﻪ ﻱ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺳﺖ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺳﺖ ﺍﻟﺤﻖ ﻛﻪ ﺟﻮﺍﺩ ﺍﺳﺖ ﺟﻮﺍﺩ ﺍﺳﺖ ﺟﻮﺍﺩ ﺍﺳﺖ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺍﺯﻟﺖ ﻧﺎﻡ ﺩﻝ ﺁﺭﺍﻱ ﻣﺤﻤﺪ ﻭﻱ ﺁﻳﻨﻪ ﻱ ﻃﻠﻌﺖ ﺯﻳﺒﺎﻱ ﻣﺤﻤﺪ ﺳﺮ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻗﺪﻭﻡ ﺗﻮ ﺳﺮﺍﭘﺎﻱ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻮﺳﻴﺪﻩ ﭘﺪﺭ ﺭﻭﻱ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺟﺎﻱ ﻣﺤﻤﺪ ﺍﺯ ﺟﻮﺩ ﺗﻮ ﻳﺎ ﻓﻀﻞ ﺗﻮ ﻳﺎ ﻋﻠﻢ ﺗﻮ ﮔﻮﻳﻢ ﻭﺯ ﺧﻠﻖ ﺗﻮ ﻳﺎ ﺧﻮﻱ ﺗﻮ ﻳﺎ ﺣﻠﻢ ﺗﻮ ﮔﻮﻳﻢ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺍﻭﺻﺎﻑ ﺧﺪﺍﻳﻲ ﺯ ﺧﺪﺍﻳﺖ ﺩﺭ ﺣﻴﺮﺗﻢ ﺁﺧﺮ ﭼﻪ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺑﻪ ﺛﻨﺎﻳﺖ ﮔﻮﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﻛﻪ ﺑﺮﻳﺰﻧﺪ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺖ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﭘﺪﺭ: ﺍﻱ ﭘﺪﺭﻡ ﺑﺎﺩ ﻓﺪﺍﻳﺖ ﺗﻮ ﻣﺼﺤﻒ ﺯﻫﺮﺍﻳﻲ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺿﺎﻳﻲ ﺗﻮ ﺭﻭﺡ ﺭﺿﺎ ﻗﻠﺐ ﺭﺿﺎ ﺟﺎﻥ ﺭﺿﺎﻳﻲ ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﻋﻄﺎ ﻭ ﻛﺮﻡ ﻭ ﻟﻄﻒ ﺧﺪﺍﻳﻲ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺩﻭ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﻋﻘﺪﻩ ﮔﺸﺎﻳﻲ ﺗﻮ ﺣﺞ ﻭ ﺗﻮ ﻣﻴﻘﺎﺕ ﺗﻮ ﻣﺮﻭﻩ ﺗﻮ ﺻﻔﺎﻳﻲ ﻣﺎ ﺟﻤﻠﻪ ﮔﺪﺍ ﻭ ﺗﻮ ﺟﻮﺍﺩ ﺍﺑﻦ ﺍﻟﺮﺿﺎﻳﻲ ﺟﻮﺩ ﻭ ﻛﺮﻡ ﺍﺯ ﺗﻮﺳﺖ ﺗﻀﺮﻉ ﺻﻔﺖ ﻣﺎﺳﺖ ﻭ ﺍ... ﮔﺪﺍﻳﻲ ﺩﺭﺕ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﻣﺎﺳﺖ @marsieh_madh
خوشحال ازین غلامی و عرض ارادتم همراه با ملائکه مشغول خدمتم این لطف فاطمه است که داده لیاقتم عبد علی و آل علی تا قیامتم من نوکر و محب و فدائی اهل بیت بیچاره ام بدون گدایی اهل بیت دارم به سر هوای جگر گوشه رضا افتاده ام به پای جگر گوشه رضا ممنونم از عطای جگر گوشه رضا ای جان من فدای جگر گوشه رضا عمریست زیر دین جواد الائمه ام محتاج کاظمین جواد الائمه ام ای نایب امام رضا ، حضرت جواد یابن الرئوف ! شاه وفا ! حضرت جواد ای معدن جود و عطا ، حضرت جواد دریاب روزگار مرا ، حضرت جواد آقا به مهربانی تو دارم اعتقاد هستی جواد و ابن جواد و ابالجواد ای سومین محمد این خانه، السلام ای سائل تو عاقل و دیوانه السلام ای صاحب کرامت جانانه السلام عیسی مسیحِ حضرت ریحانه السلام تو آمدی و دشمن دین نا امید شد بار دگر امام رضا رو سفید شد با بودنِ تو عهد وفا سر نیامده چیزی به حز کرم که به این در نیامده وصفت به جز رضا ز کسی بر نیامده مولود از تو با برکت تر نیامده تنها امام لایق فرزندی رضا ! وصفت کجا و ذهن گنهکار من کجا در کودکیت پیر زمین و زمان شدی آقا نهم ستاره این آسمان شدی امّید آخر همه بیچارگان شدی بالاتر از توقع ما مهربان شدی آنانکه خاک بوسی ابن الرضا کنند باید که خاک را به نظر کیمیا کنند ای عادت همیشه ی تو ذره پروری خوب و بدند بر سر کوی تو مشتری دادی به یاد سائل خود کیمیاگری حقا که یادگاری موسی بن جعفری هر کس که برد نام تو حاجت روا شده درد نگفته در حرم تو دوا شده ای انتقام کوچه همه آرزوی تو دل برده از امام رضا خلق و خوی تو باید گرفت درس برائت ز کوی تو ای غصه های فاطمه بغض گلوی تو تو مادری تر از همه ای بعد مجتبی خیلی عذاب داده تو را داغ کوچه ها @marsieh_madh
امشب بـه جهان آمـده پیغمبر دیگر؟ یا کعبه گرفته است به بر حیدر دیگر؟ یا از حسنین است عیـان منظر دیگر؟ دارد به سـرِ دست، رضـا کوثـر دیگر بُشری که دلِ آل محمّد همه شاد است این مژده بگوییـد کـه میلاد جواد است ای بحـر تجلـی گهـرت باد مبارک ای شاخۀ طوبـا ثمـرت بـاد مبارک ای شمس ولایت قمرت باد مبارک میـلاد گرامـی پسـرت بـاد مبارک این قبلۀ اربـات مـراد اسـت، مـراد است الحق که جواد است جواد است جواد است بــا مــاه بگوییـد چـراغ سحـر اسـت ایـن بـا مهـر بگویید کـه از مهـر، سـر است این طفـلش نتـوان گفت که خیرالبشر است این جانم به فدایش پسر است این پسر است این ما را به پسر بودن او فخر از آن است کو بعد پدر، رهبر خلق دوجهان است این است کز آغـاز خداونــد ستـودش این است که بگشود نبی لب به درودش این است که افتاد «کرامت» به سجودش این است که جود آمده مرهون وجودش جوشد ز کفش لطف و عنایات خدایی آرنـد به سویش همگان دست گدایی سرتا بـه قدم حسن خداوند جلیلش مـرآت جمـال نبـوی روی جمیلش زوّار حـرم آدم و نوح است و خلیلش مأمون شده در اوج شهی عبد ذلیلش این است که در محضر او زادۀ «اکثم» آورد چو یک کودک ناخوانده الف، کم این است همـان مخزن اسرار الهی وابستـه بــه علـم ازل نامتناهــی بی‌پرتو او علم سیاهی است سیاهی دارد خبر از ابر و هـوا و یم و ماهی کز معجزه‌اش هوش پرید از سر مأمون گویی که جدا روح شد از پیکر مأمون 'ای از ازلـت نــام دل‌آرای محمّد 'وی آینــۀ طلعـت زیبـای محمّد 'سرتا به قدوم تـو سراپـای محمّد 'بوسیده پدر روی تو را جای محمّد از جود تـو یا فضل تو یا علم تو گویم؟ وز خلق تو یا خوی تو یا حلم تو گویم؟ با این همه اوصاف خدایی ز خدایت در حیرتم آخر چه بگویم بـه ثنایت گوهر چه بوَد تا که بریزند بـه پایت؟ فرمـود پـدر: ای پــدرم بـاد فدایت! تو مصحـف زهرایی و قرآن رضایی تو روح رضا، قلب رضا، جان رضایی فردوس بَرد سجده به خـاک قدم تو رضوان شده پیوسته گـدای کـرم تو هنگام عطا ظرف وجود است کم تو حـجِّ حــرم الله، طـواف حــرم تـو از ما همـه درماندگی و عجز و گدایی از تو همه لطف و کرم و عقده‌گشایی بگـذار کـه سرگـرم هیاهـوی تو باشم تا جان به لبم هست، ثناگوی تو باشم باشد که فقط تشنه لبِ جوی تو باشم مولا کرمی کن که سگ کوی تو باشم آن روز که خلقت همه دامان تو گیرند زنجیر مرا دست غلامـان تـو گیرند تـو دسـت عطـا و کرم و لطف خدایی تو در دو جهان از همگان عقده‌گشایی تو حج و تو میقات، تو مروه، تو صفایی مـا جملـه گدا و تـو جواد ابن رضایی جود و کرم از توست، تضرع صفت ماست والله گـدایـی درت سلطـنت مــاست من میثم آلودۀ بی‌دست و زبانم در باغ بهار تو کم از برگ خزانم مگـذار برِ بـاد بـه کـوی دگرانم بگذار در اطراف گلت خار بمانم من با همه گفتم که جواد است امامم باشد که بخوانی زره لطف غلامم @marsieh_madh
باز هم نغمه ی لب آیه ی اعطینا شد صلواتی بفرستید رضا بابا شد 📝 | عضو شوید👇 ↳ @marsieh_madh