eitaa logo
حسینیه (اشعار آیینی و مراثی اهل بیت)
1.3هزار دنبال‌کننده
948 عکس
800 ویدیو
7 فایل
هدف ؛ انتشار اشعار،مدایح و مراثی اهل‌بیت علیه السلام مکتوب،شنیداری و دیداری باشد که مورد قبول حضرت زهرا سلام الله علیها قرار گیرد هزینه استفاده #صلوات دوستان #شاعر اشعار زیبای خودتان را جهت ارائه در کانال ارسال کنید به ادمین کانال @Alirezanikoo_m
مشاهده در ایتا
دانلود
8.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نوکری کن بر در این خانه و آرام باش حل و فصل کار هرنوکر به زهرا میرسد بیخودی حیران مشو با حرف های این و آن جاده ی توحید در آخر به زهرا میرسد 💠 @marsieh_madh
کمی به فکر خودت باش، کار خانه مکن.. بیا و خستگی فضه را بهانه نکن خیال کن که در اصلا به صورت تو نخورد توجهی به کبودی تازیانه نکن تو شانه دست گرفتی و شانه کردن مو.. برای دست شکسته بد است شانه نکن برای من کمی از ماجرای کوچه بگو فقط به فضه نگو روضه را زنانه نکن بس است گریه دستاس را درآوردی! خمیر را تو به این وضع چانه چانه نکن حسن به گریه نیمه شب تو حساس است به خاطر دل او ناله شبانه نکن تمام بسترت از زخم لاله زار شده کمی به فکر خودت باش کار خانه مکن @marsieh_madh
تب کرده ای دوباره.. مگر درد می‌کشی؟! بانوی خانه ام چقدر درد می‌کشی! خورده به در سرتو و سردرد می‌کشی سر پا نشو اگر که کمردرد میکشی ای نیمه جان خانه مرا نیمه جان نکن یک ذره کار با ترک استخوان نکن دربسترت بمان هوس پا شدن نکن قلبم شکست جامه گلدار تن نکن باشد قبول! هیچ نگاهی به من نکن با چادر سیاه علی را کفن نکن من مَحرمم! بگو که چرا رو گرفته ای؟! آخر چرا به دوری من خو گرفته ای از آن زمان که راه تو افتاد پشت در ای پابه ماه! ماه تو افتاد پشت در چادر نگو پناه تو افتاد پشت در چه روزها نگاه تو افتاد پشت در یادم نرفته لشکر شیطان روانه شد و قتلگاه محسن ما بین خانه شد یادم نرفته حمله اشرار بود و تو در شعله ها جسارت مسمار بود و تو بی رحمی بد در و دیوار بود و تو پهلوت آن میانه گرفتار بود و تو.. یا فضه گفتی و پروبالت شکسته شد بند دلم ز ناله ات آنجا گسسته شد وقتی که کفر کوچه به کوچه مرا کشید دیدی علی به روی تن تو عبا کشید؟! لعنت برآن کسی‌که تو را زیر پا کشید زینب زمان دیدن وضعت چه ها کشید داد از دل علی که تو را بی هوا زدند مردم امانت نبوی مرا زدند! @marsieh_madh
یا به این کوچه معروف گدا را نکشید.. یا کشیدید ز ما دست عطا را نکشید رزق ما دیدنتان بود..غذا را نکشید! ما گداییم! شما منت ما را نکشید! منت از ماست که که بر دیدنمان آمده اید به گدایان گرفتار بفرما زده اید! قصه ی لطف شما قصه ی اقیانوس است حکم ما شب زده ی دربه‌در فانوس است برسانید به هرکس ز خودش مایوس است.. غصه ای هست اگر، چاره ی آن در طوس است عاقبت کلبه ی احزان رضا گلشن شد با جواد ابن رضا چشم همه روشن شد آسمان خنده به لب میل به باران دارد ماه از شوق به کف آینه قرآن دارد شاه ما گرچه حسودان فراوان دارد.. چشمشان کور که خورشید به دامان دارد! عجب است این پسر امروز پیمبر نشده هیچ مولودی از او با برکت تر نشده! وجناتش سکناتش شرف مصطفوی ریخته در نظرش معجزه های نبوی خنده اش فاطمی و جذبه چشمش علوی چه بگوییم به او؟؟ قندو نبات رضوی! قل هو الله احد ریخته بر لبهایش ای به قربان صدای خودش و بابایش سیر کردیم به قرآنِ خدا خط به خطش خیره ماندیم به تفسیر و کلام و لغتش با خداوند یکی بوده دقیقا صفتش جان به این خالق و این دیکته بی غلطش! چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی سجده کردیم بر آن خال سیاه عربی! ای دل از سنگ‌شدن دل بکن و گوهر باش آب هر چشمه نشو قطره ای از کوثر باش سلطنت خواهی اگر در دوجهان نوکر باش کاظمینی شده دست علی اصغر باش که خدا عیدی ما را دو برابر داده رزق ما می‌رسد امشب ز دو آقازاده این پسر کیست که منظومه ی عرفان شده است شیرخواره ست ولی پیر بزرگان شده است ششمین جلوه ی سی جزء ز قرآن شده است علی دیگری از عرش نمایان شده است شیر شیر است.. دلیر است.. چه کوچک چه بزرگ برمیاید ز علی بن حسین کار سترگ نخل اگر نخل رباب است ثمردار تر است دست اگر دست حسین است گهردار تر است این پسر از همه در معرکه سردار تر است از دوصد مرد به پیکار جگردار تر است تیغ شمشیر خود از پیچش مو ساخته است جوشن جنگی خود را ز گلو ساخته است حیفِ این گل..قدم آخر این راه شد و چشم برهم زدنی آمد و شش ماه شد و نفسش تنگ شد و بسته و کوتاه شد و.. دیر از آمدن حرمله آگاه شد و.. همه گفتند که این بار نباید بزند هیچکس فکر نمیکرد چنین چنین بد بزند حنجر سرخ و سفیدش که به یک سو خم شد بین خون آینه ی صورت او مبهم شد گلوی نازک و آن تیرِ سه لب توام شد بدن و صورت و حنجر همگی درهم شد.. سری اصلا به تنش نیست ولی جان دارد لطف تیر است که این طفل سه دندان دارد! @marsieh_madh
در صف محشر کف افسوس برهم میزند.. هرکسی گامی دراین دنیا برایت برنداشت.. ۲۶ رجب سالروز وفات مومن قریش حضرت ابوطالب تسلیت باد @marsieh_madh
به نام خدای هدف آفرین.. جنون آفرین و شعف آفرین وقار آفرین و شرف آفرین خداوند شاه نجف آفرین خدای تبارک خدای جلی خداوند مولی الموالی علی! علی کیست مقصود احرام ماست علی حجّ یک ماهه ی تام ماست علی ابتدا و سرانجام ماست علی ذوالجلال و الاکرام ماست ز عارف ز فیلسوف مُنفَک علی ست معظم مکرّم مبارک علی ست بگو ربنا ربنا ربنا بگو ایلیا ایلیا ایلیا دو دل مانده ام موقع سجده ها به او سجده باید کنم یا خدا اگر بنده ی کردگار است علی ولی باخدایش ندار است علی علی حاصل جمع عقل و دل است علی عرشِ سوی زمین نازل است علی کل فضل ابوفاضل است علی حقّ ما، غیر او باطل است خلافت برازنده ی دزد نیست! خلافت قواره به دوش علیست زمانی‌که می‌شد به دلدل سوار قیامت به پا بود در کارزار چنان دشمن از هیبتش زد هوار که رفت آبرویش به وقت فرار به یک چشم‌غرّه به لشکر زده به یک ضربه بالای صد سر زده برو در دو عالم رصد کن رصد نداریم مثل علی تا ابد نداریم اصلی چنین مستند علی جان علی جان علی جان مدد بقول همه لات های دیار.. علی "مشتی و خاکی و سفره دار" رجب آمد و پاره شد خواب ما سر کوزه قُل زد می ناب ما به سمت نجف رفت محراب ما خدا داد هدیه خودش را به ما دلم را به توحید بخشیده ام خدارا شب سیزده دیده ام گهی بود استاد پیغمبران.. گهی بود همسفره ی نوکران گهی بود مسند نشین سران گهی بود عادی چنان دیگران گهی نفس بر حق تعالی فروخت گهی رفت بازار و خرما فروخت درعالم یکی بود علی دو نداشت.. علی کار میکرد پادو نداشت! دراین شش دهه جامه ی نو نداشت به خورجین به جز لقمه ی جو نداشت گرفتار شد رو به مردم نزد ببین زهد را لب به گندم نزد.. عجب مردم و روزگار بدی که بستند باهم قرار بدی به خانه رسیده شرار بدی گلش له شده از فشار بدی نه تنها به او حرف بد میزند به بانوی خانه لگد میزدند 🍇 @marsieh_madh
انتهای صبر در اصل ابتدای زینب است چشم زهرا و علی وقف عزای زینب است گریه بر او هست گریه بر حسین و بر حسن مبدا گریه در عالم غصه های زینب است در غدیر کربلا زینب امامت میکند جلوه "مَن کُنتُ مولا" در ولای زینب است پنج تن دلداده ی اویند پس با این حساب اصلا این اهل کسا اهل کسای زینب است حق شفا را داده در تربت که این خاک شریف.. کیمیای عشق شد چون زیر پای زینب است کربلا را زینب از غربت برون اورده است پرچم سرخ حسینی در هوای زینب است نور خاک چادرش کافر مسلمان میکند عزت اسلام از یاربنای زینب است شام را با جمله "اِلّا جَمیلا "خاک کرد ابتلای انبیا جمعا بلای زینب است دختر حیدر کجا و کوچه و بازارها.. مردن ما کمترین درک عزای زینب است @marsieh_madh
نوکری کن بر در این خانه و آرام باش حل و فصل کار هرنوکر به زهرا میرسد بیخودی حیران مشو با حرف های این و آن جاده ی توحید در آخر به زهرا میرسد 💠 @marsieh_madh
در‌سماواتش‌ اگر که خواستی پر وا کنی.. باید اول از تعلق های خود پروا کنی! یوسف گم گشته الزاما که در بازار نیست می‌توانی یار را در قلب خود پیدا کنی آه وقتی می‌کشی از هجر ..پاکت میکنند واجب است آیینه را نوبت به نوبت " ها" کنی سنگ خوردن‌ اولین شرط شروع عاشقیست عاشقی یعنی دلت را شب به شب رسوا کنی نان مولا میخوری پس پشت بر‌ مولا نکن! حیف باشد غیرِ اینجا‌ رو سوی هرجا کنی! هیچ جا جز خیمه ی سبزش برایت امن نیست خانه ات اینجاست هرچه سیر در دنیا کنی ذکر تعجیل فرج یا فاطمه یا فاطمه ست با امام عصر‌ باید یاری زهرا کنی خاکِ چادرخاکیِ زهرا مسیحای همه ست سجده کن برآن! که بین عرش سر بالا کنی! کربلا یک جلوه از غوغای دیوار‌و در است کاش حالا گریه ای‌ بهتر ز عاشورا کنی کافری آمد به پشت در..کسی با او‌ن نگفت ای حرامی آمدی حوریه‌ را دعوا کنی؟! 📝 | عضو شوید👇 ↳ @marsieh_madh
حسینیه (اشعار آیینی و مراثی اهل بیت)
حسین جان ... آنقدر از تو هر کجا گفتم یک حسینیه ام که سیارم با نوای #مازیار_طاولی 📝 #حسینیه‌ | عضو
عارضم خدمتت که ای یارم.. من به خال لبت گرفتارم آنقدر از تو هرکجا گفتم یک حسینیه ام که سیارم پرچمت را بدوش من بسپار فرض کن خشت‌ روی دیوارم گرچه گریه برای مرد بد است مثل زن در غم تو میبارم تربت تو نمازخوانم کرد ورنه من سر به سجده نگذارم نوکرانت برادر تنی اند از حسودان روضه بیزارم خودمانی بگویم این خط را آی مشتی به تو بدهکارم! به گنهکاریم نگاه نکن مرد و مردانه دوستت دارم گریه کردیم و خوب شد زخمت برکتی داشت اشک بسیارم به همه گفته ام رفیق توام به بقیه نگو که سربارم راه را باز کن که خسته شدم آرزومند روز دیدارم بعد تو بد گذشت بر زینب زخمی داغ کوچه و بازارم... 📝 | عضو شوید👇 ↳ @marsieh_madh
حالا که پشت این در زانو زدم شبانه معطل نکن گدا را راهم بده به خانه مثل سگان ولگرد هرسو نمیروم من پوزه زدم به خاکت خاک تو ای یگانه هرچه گناه کردم اصلا به رو‌نیاور نااهل هستم ‌اما بگذر تو مادرانه بین هزارها خوب یک بد ضرر ندارد فکری بحال من کن ! من ماندم این‌میانه شوق عبادتم‌را ذوق‌ گناه پر‌کرد بار ‌گناه دارم جای عبا به شانه من قبل ذکر یارب ذکر‌علی گرفتم توحید در سه حرف است یک اسم بی کرانه حاجی! به نیت حج احرام در نجف کن! قبله به‌ سوی مولاست این کعبه هم نشانه مست نجف شدم من مست همان حرم که.. در گوشه حیاطش جبرییل‌ کرده لانه ناد علی بخوانید دست خداست مولا یا مرتضی‌ مدد کن در بازی زمانه لیوان آب افطار روضه‌ست‌ روضه ی ماست گفتم حسین عطشان اشکم که شد روانه وقت اذان مغرب گودال بوی خون داشت کشتند تشنه ای را اوباش وحشیانه پیراهن و عمامه انگشتر و زره را دزدان مست کوفه بردند دانه دانه 📝 | عضو شوید👇 ↳ @marsieh_madh
با لقمه نان ساده با آب گریه می‌کرد بیدار گریه میگرد در خواب گریه می‌کرد وقتی عبا می‌انداخت وقتی عمامه می‌بست از ناله ی بندش محراب گریه می‌کرد قلاب و صید می‌دید یاد رباب می‌کرد حرف از سه شعبه میزد قلاب گریه می‌کرد هنگام ذبح حیوان میزد به صورت خود می‌گفت وای از شمر قصاب گریه می‌کرد پیراهن حسین را بر نیزه تاب دادند حرف‌ لباس میشد بی تاب گریه می‌کرد این خانه بی رقیه بدجور سوت و‌کور است شب تا سحر به گنج نایاب گریه می‌کرد از ازدحام بازار خیلی بدش می آمد حرف‌ کنیز میشد خوناب گریه می‌کرد @marsieh_madh