eitaa logo
روضه رضوان
1.3هزار دنبال‌کننده
573 عکس
280 ویدیو
30 فایل
از عناوین جهان مرثیه خوان ما را بس اشعار اهل بیت علیهم السلام + مقتل عربی🌷 امیر حسین سعیدی پور آیدی ما 👈 @amir_saidi کپی فقط با ذکر لینک ⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
ضریح شیشه عطری ست در زمین مانده شمیم حنجره‌ی توست بعد از این مانده شمیم حنجره‌ی توست این حوالی‌ها که حسرتش به دل جنت برین مانده فدای حنجره‌ات تا همیشه باید گفت: ز خون سرخ حسین است این که دین مانده از آن حروف مقطع بر اوج نیزه بخوان میان مصحف طف سرِّ حا و سین مانده چگونه باز کنم روضه های مقتل را هنوز قصۀ تو تلخ و سهمگین مانده چگونه داغ تو را شرحه شرحه شرح دهم که ردِّ سنگ بر آیینۀ جبین مانده چه اتفاق رفیعی ست خاک این گودال میان گودی آن پیکر این چنین مانده فدای حنجره‌ات... شمر می‌رسد از راه.... به جای روضه در این بین نقطه چین مانده هنوز بهت ز چشمان دخترت پیداست هنوز این همه پیکر که بر زمین مانده ربوده است چرا ساربان عقیقت را هنوز نیزه و شمشیر و خوود و زین مانده کشانده‌اند به این دشت بیت الاحزان را و مادری که از این ماجرا حزین مانده
پروانه ام دوباره مرا آتشم زنید هر لحظه هر نفس همه جا آتشم زنید پای فرات، علقمه فرقی نمی کند دست شما ست تا که کجا آتشم زنید اصلاً برای گرمی شبهای ماتمت من را خریده اید که تا آتشم زنید هر شب به حاجتی سر این روضه می رسم شاید میان بزم عزا آتشم زنید من را گره زنید به این بیرق بلند روزی میان کرب و بلا آتشم زنید عمری میان روضه ی تان گریه می کنم با این امید تا که شما آتشم زنید این چشم ها حواله ی غم های زینب است اشکی دهید و در همه جا آتشم زنید
من نمی‌گویم که سمندر باش یا پروانه باش چون به فکر سوختن افتاده ای مردانه باش من نمی‌گویم که عاقل باش یا دیوانه باش گر به جانان آشنایی از جهان بیگانه باش گر سر مقصود داری مو به مو جوینده شو ور وصال گنج خواهی سر به سر ویرانه باش گر ز تیر غمزه خونت ریخت ساقی دم مزن ور به جای باده زهرت داد در شکرانه باش چون قدح از دست مستان می خوری مستانه خور چون قدم در خیل مردان می‌زنی مردانه باش گر مقام خوش‌دلی می‌خواهی از دور سپهر شام در مستی، سحر در نعرهٔ مستانه باش گر شبی در خانه جانانه مهمانت کنند گول نعمت را مخور مشغول صاحب خانه باش یا به چشم آرزو سیر رخ صیاد کن یا به صحرای طلب در جستجوی دانه باش یا گل نورسته شو یا بلبل شوریده‌حال یا چراغ خانه یا آتش به جان، پروانه باش یا که طبل عاشقی و کوس معشوقی بزن یا به رندی شهره شو یا در جمال افسانه باش یا مسلمان باش یا کافر، دورنگی تا به کی یا مقیم کعبه شو یا ساکن بت خانه باش
Reza Narimani - Har Zamani.mp3
3.83M
هر زمانی در دیارم حس غربت میکنم میروم مشهد سه روزی استراحت میکنم ای علی موسی الرضا هر دفعه میایم حرم تا دو ساعت با کبوتر هات صحبت میکنم جای زائرهای تو بر روی چشمان من است من به عشق تو به زائر ها محبت میکنم من همیشه گوشه ی باب الجوادت ساکنم من به این باب الجوادت دارم عادت میکنم من کلاغم جای من صحن و سرایت نیست که من به کفترهای تو خیلی حسادت میکنم وقت نقاره زدن داد و هوار عاشقی ست یعنی آقا جان ببین دارم صدایت میکنم کربلای من تویی حج ام تویی انگار که کربلا را در خراسان ات زیارت میکنم 🎙رضا نریمانی
سوز هميشه يِ جگرم باش، يا حسين من سينه مي زنم سپرم باش، يا حسين در طول عمر، جز تو پناهي نداشتم مثل گذشته ها پدرم باش يا حسين هر روز مادرم سر سجاده گفته است خيلي مراقب پسرم باش، يا حسين اي نام تو بهانه ي شيرين زندگي شور محرم و صفرم باش يا حسين پايين پات سر بگذارم تو هم بيا بالاي جسم محتضرم باش يا حسين جان مرا بگير حوالي قتلگاه اين گونه آخرين خبرم باش يا حسين دستم به دامنت نرسيد اين جهان اگر بابُ الحسين منتظرم باش، يا حسين باشد قرار بعدي ما اربعين، حرم مهر قبولي گذرم باش، يا حسين سربازهاي لشكر يا زينب تُوايم حرز مدافعان حرم باش يا حسين 🖋سعید پاشازاده @marsieha
این روزها غم تو مرا می‌کشد حسین شب های ماتم تو مرا می‌کشد حسین تا آن دمی که منتقم تو نیامده ست سرخی پرچم تو مرا می‌کشد حسین از لحظه‌ی ورودیه تا آخرین وداع هر شب، محرّم تو مرا می‌کشد حسین هنگام پر کشیدن یاران یکی یکی اشک دمادم تو مرا می‌کشد حسین داغ علی اصغر و عباس و اکبرت غم‌های اعظم تو مرا می‌کشد حسین از قتلگاه تو چه بگویم؟ حکایتِ انگشت و خاتم تو مرا می‌کشد حسین بر نیزه در مقابل چشمان خواهری گیسوی درهم تو مرا می‌کشد حسین سالار سر بریده‌ی زینب سرم فدات هستی فاطمه! پدر و مادرم فدات
هر کسی خواسته باشد به خدایی برسد باید از کشتی تو راهنمایی برسد نه فقط فطرس پر سوخته ی تو حتی بی تو جبریل محال است به جایی برسد سر به زیر قدم توست بها می گیرد پس چه بهتر سر ما نیز به پایی برسد نیستم عاشق اگر منت درمان بکشم به روی چشم اگر از تو بلایی برسد وقت تو وقت شریفی است ولی بین مسیر منتظر می شوی این قدر گدایی برسد بعد از این وقت کرم پشت در خانه مرو بگذار این دل ما هم به نوایی برسد ما هنوزم که هنوز است سر کار تواییم تا ببینیم که از تو چه عطایی برسد طلب ماست نداریم همین ما را بس اگر از مادر تو چند دعایی برسد رحمت واسعه ات کیسه ی ما را پر کرد این چه لطفی است به هر بی سر و پایی برسد گریه کن های تو همسایه ی زهرا هستند بگذارید فقط روز جزایی برسد یا حسین است و یا ذکر شریف زینب اگر از ما به صف حشر صدایی برسد به پریشانی گیسوت قسم نزدیک است که به ما هم خبر کرببلایی برسد
چقدر آیینۀ کربلا شدن سخت است کنار خیمه‌تان مبتلا شدن سخت است تپش گرفته دلم، آسمان چرا ابری است؟ پر از غبار شده باز هم هوا ابری است همیشه هر شب جمعه که می‌رسد غوغاست صف ملایکه از عرش تا زمین پیداست شبی که بوی عطش کامی جهان دارد شبی که روضۀ یک طفل بی زبان دارد شبی که پیکر خورشید در حرم مانده کسی درون دلم روضۀ تو را خوانده شب نزول ملائک شب هبوط زمان شب گشایش دستان خالی انسان... شب رسیدن مضمون به بیت‌های غزل شب چشیدن قاسم ز جام های عسل شب ترنم فریاد تشنگان وصال شب تجلی وحی است در جلال و جمال و قطره قطره‌ی باران عرش در راه است کسی که می‌رسد از دور حضرت ماه است تمام صحن تو از روضه چون عطش زار است و زیر قُبۀ سرخ تو عشق در کار است و هر که در حرم توست روضه خوان تو شد دلم اسیر کمی روضه از زبان تو شد فدای زخم دلت... آه داغدار توأم میان سینه زنان... باز بی قرار توأم چقدر سوره ی کوثر که می‌شود روضه... چقدر پیکر بی سر که می‌شود روضه... کنار مادر سادات روضه خواندم... وای چقدر سخت شده وای... زنده ماندم... وای کسی درون حرم روضه خوان دختر توست همان سه ساله که انگار مثل مادر توست گرفته دست به پهلو و می‌رسد از راه چگونه شرح دهم ...لا اله الا الله... تمام پیکر او مثل بید خسته شده است مگر که پهلوی این طفل هم شکسته شده است خدا به داد دل مادر شما برسد چو مثل هر شب جمعه به کربلا برسد... و این حکایت شب‌های جمعه در حرم است برای سینه زدن باز جای مان که کم است حضور هیئت اشک است کوچه باز کنید «وان یکاد بخوانید و در فراز کنید»
تا به دل عشق تو را دارم چه غم دارم حسین رابطه با کربلا دارم چه غم دارم حسین خانه ات آباد باد ای بی کفن ارباب من من که از داغت عزادارم چه غم دارم حسین تو هزاران یار داری من ولی غیر از تو هیچ تا به دربار تو جا دارم چه غم دارم حسین جان زهرا مادرت ای شاه مایوسم مکن تا بگویم ادعا دارم، چه غم دارم حسین ای که تو دست نوازش بر سر حُر می کشی گر چه من بارِ خطا دارم، چه غم دارم حسین آمدم امروز عهدی با تو بندم سیدی من به عهد خود وفا دارم چه غم دارم حسین هر کسی با دلبری نازد در این شش روز عمر من چون تو دلربا دارم چه غم دارم حسین
دلم به یادتو ای دوست خلوتی دارد در این سکـوت غـم بی نهایتی دارد نسیم یاد تو بر باغ جان صفا بخشد حسین(ع) نام توبردن چه لذتی دارد اگر که بغض گلویم امان دهد دل من به قدر فرصت گل با تو صحبتی دارد بهشت با همه سر سبزی و طراوت و حسن به پیش کرب و بلایت چه قیمتی دارد به یاد داغ تو هر لاله ای که می روید به وسعت دل صحرا مصیبتی دارد هر آنکه همچو من آلوده و گنه کار است ز آستان تو چشم شفاعتی دارد 🖋وحشی بافقی @marsieha
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم بر مشام جان زدم یک قطره از عطر حسینی سبقت از مشک و گلاب و نافه و عنبر گرفتم عالم ذَرّ ذره ای از خاک پای حضرتش از برای افتخار از حضرت داور گرفتم بر در دروازۀ ساعات یک ساعت نشستم تا سراغ حضرتش از زینب مضطر گرفتم زینبی دیدم چه زینب کاش مداحش بمیرد من ز آه آتشینش پای تا سر در گرفتم سر شکسته دل پر از خون دیده خون آلود اما حالتی دیدم که بر خود حالتی دیگر گرفتم اُم لیلا رعشه بر اندام دیدم اوفتاده گفت من این رعشه از داغ علی اکبر گرفتم نا گه از بالای نی فرمود شاه تشنه کامان سر به راه دوست دادم زندگی از سر گرفتم اکبرم کشتند و عون و جعفر وعباس و قاسم تا خودم از تشنگی آب از دم خنجر گرفتم گفت ساعی زین مصیبت از در دربار جانان حظّ آزادی برای اکبر و اصغر گرفتم 🖋حاج مرشد @marsieha
Reza Narimani - Har Zamani.mp3
3.83M
هر زمانی در دیارم حس غربت میکنم میروم مشهد سه روزی استراحت میکنم ای علی موسی الرضا هر دفعه میایم حرم تا دو ساعت با کبوتر هات صحبت میکنم جای زائرهای تو بر روی چشمان من است من به عشق تو به زائر ها محبت میکنم من همیشه گوشه ی باب الجوادت ساکنم من به این باب الجوادت دارم عادت میکنم من کلاغم جای من صحن و سرایت نیست که من به کفترهای تو خیلی حسادت میکنم وقت نقاره زدن داد و هوار عاشقی ست یعنی آقا جان ببین دارم صدایت میکنم کربلای من تویی حج ام تویی انگار که کربلا را در خراسان ات زیارت میکنم 🎙رضا نریمانی