#عید_مبعث
امشب دلم از عالم اسرار خبر یافت
شد بی خبر از خویش و ز دلدار خبر یافت
از گمشدۀ خویش دگر بار خبر یافت
در دشت کویر از گُل بی خار خبر یافت
وز مهر فروزان به شب تار خبر یافت
در غار حرا پر زد و از یار خبر یافت
صحرای کویر آمده گلزار نبوّت
امشب شده ام غرق در انوار نبوّت
تنزیل ملایک به زمین باد مبارک
تهلیل به جبریل امین باد مبارک
تسبیح خداوند مبین باد مبارک
رحمت زیسار و ز یمین باد مبارک
بر اهل یقین نور یقین باد مبارک
بر ختم رسل رایت دین باد مبارک
بت ها همه اقرار به توحید نمودند
یکباره لب خویش به تکبیر گشودند
ای شهر خدا این همه تمجید مبارک
ای ظلمت شب پرتو خورشید مبارک
ای مکّه به خاکت گل امّید مبارک
ای کودک در گور نهان عید مبارک
ای غار حرا جلوۀ توحید مبارک
انوار خدا در تو درخشید مبارک
ای دّر یتیم از صدفت جلوه گری کن
بیرون شو و ابناء بشر را پدری کن
این نغمۀ وحی است به پا خیز محمّد
تا چند بود تیغ ستم تیز محمّد
از خون شده جام همه لبریز محمّد
برخیز و برافروز و برانگیز محمّد
بت های حرم را تو فرو ریز محمّد
تو با حق و حق با تو بود نیز محمّد
از جانب ما منجی ابناء بشر باش
بارید اگر سنگ تو با خنده سپر باش
تو با سخن زندۀ خود مصحف نوری
تو صبح امید همه را شمس ظهوری
تو رهبر جنّ و ملک و آدم و حوری
تو در دل تاریکی غم برق سروری
تو منجی هر دخترک زنده به گوری
تو ریشه کن ظلم و فساد و زر و زوری
فریاد برآور که بشیریّ و نذیری
تا حشر رسولی و سراجّی و منیری
پیغامبران دست به دامان تو بودند
در بین کتب پیرو قرآن تو بودند
گمگشتۀ صحرا و بیابان تو بودند
گلهای خدا بوی گلستان تو بودند
پیش از تو همه در خط فرمان تو بودند
آری همه شاگرد دبستان تو بودند
پیش از گِل آدم گُل این باغ تو بودی
تعلیم ده بلبل این باغ تو بودی
تا چند خرد بسته به زنجیر جهالت
تا چند بشر دستخوش کفر و ضلالت
تا کی گذرد عمر خلایق به بطالت
تا چند زند پست ترین، لاف جلالت
تا چند شود طعمۀ بیداد، عدالت
ای بر سرت از جانب حق تاج رسالت
شب رو به زوال است و سحر منتظر تو است
از غار برون آ که بشر منتظر تو است
ای مکتب توحیدِ تو تا حشر سر افراز
ای روح خرد بر سر کوی تو به پرواز
ای کرده خدا حکمِ نبوّت به تو ابراز
دین و سخن و حکم و کتابت، همه اعجاز
آیین تو در کلّ ملل هست، بشر ساز
اسلام تو با آیه اِقراء شده آغاز
جز تو نتواند نتواند نتواند
از جهل بشر را برهاند برهاند
ای ختم رسل باز نگر امّت خود را
پا مال قلم ها بنگر حرمت خود را
دادند زکف امّت تو وحدت خود را
مظلوم تر از پیش ببین عترت خود را
نادیده گرفتند بسی عزّت خود را
کردند فراموش همه قدرت خود را
شیطان ز کمین گاه بر آورده سر امروز
بسته است به نابودی قرآن کمر امروز
برخیز و دعا کن که شب هجر سر آید
شاید سحری گردد و صبحی دگر آید
برخیز و دعا کن که بشیری ز درآید
از یوسف گمگشتۀ قرآن خبر آید
از دیدۀ شیعه همه خون جگر آید
کز قلب شب آن مهر فروزنده در آید
دین، علم، نبوّت، سه گرامی اثر تو است
این هر سه، کمالش به ظهور پسر تواست
مهدی است که تکمیل کند مکتب دین را
مهدی است که بخشد به بشر نور یقین را
مهدی است که آرد به جهان فتح مبین را
مهدی است که پر می کند از عدل زمین را
مهدی است که پیروز کند اهل یقین را
مهدی است که کوبد سر شیطان لعین را
از بعثت پیغمبر، تا نهضت مهدی
بوده همه جا صحبت، از دولت مهدی
شیعه است که در موج بلا زندۀ مهدی است
شیعه است که پوینده و پایندۀ مهدی است
شیعه است که پیدا به لبش خندۀ مهدی است
شیعه است که فریاد خروشندۀ مهدی است
شیعه است که جان بر کف و رزمندۀ مهدی است
شیعه گلی از گلشن فرخندۀ مهدی است
📚نخل میثم
@marsieha
#عید_مبعث
ای خضر حیات جان، محمّد
با نام خدا بخوان، محمّد
ای مشعل نور تیره گی سوز
ای آیت روشنی بر افروز
روز همه شامِ تار، تا کی
خورشید، درون غار تا کی؟
ای خاتم انبیا محمّد
از غار برون بیا، محمّد
در کلّ وجود رهبری کن
بر عرش کمال محوری کن
ای گمشدۀ تمام خلقت
خورشید بلند بام خلقت
از رخ بفکن حجاب، امشب
بر قلب بشر بتاب، امشب
پایان شب سیه رسیده
خورشید نبوّتت دمیده
بر خیز و بیار بهر هستی
توحید به جای بُت پرستی
ای نور خدا ز تو نمایان
بر خیز و بجنگ با خدایان
هنگام قیام تو است بر خیز
بتخانۀ دهر را فرو ریز
تا حشر به جز تو رهبری نیست
بعد از تو دگر پیمبری نیست
ای مکّه ببال، احمد آمد
از غارِ حرا محمّد، آمد
بت ها ز چه رو خموش خفتید
ای لات و هُبَل به سجده افتید
ای هِجر، حَجَر، مقام، زمزم
ای آدم، ای تمام عالم
اعلام کنید شرک و مستی
تبدیل شده به حق پرستی
تا چند صَنم، صَمد پرستید
آحاد جهان احد پرستید
بت ها همگان خدا پرستید
از جام هوالجلیل مَستَند
کوه و در و دشت محو هُویند
مشغول به ذکر حمد اویند
ما آدمیان چرا خموشیم؟
با آنکه زبان و چشم و گوشیم
ای خفته به خواب جهل، برخیز
در بعثت احمدی برانگیز
برخیز که بت گری سرآمد
از سوی خدا پیمبر آمد
رخشنده تر از هزار خورشید
خورشید محمّدی درخشید
این ساقی گلبن حیات است
این سیّد کلّ کاینات است
این جلوه کبریاست آری
این خاتم انبیاست آری
این است محمّدی که گفتید
وصفش ز پیمبران شنفتند
فتح درِ رحمت آمد امشب
پیغمبر رحمت آمد امشب
اعلام شده سیادت ما
در بعثت او ولادت ما
ای روی تو شمع آفرینش
ای سیّد جمع آفرینش
ای کلّ پیمبران بشریت
روح ملکوتیان اسیرت
مه شیفتۀ شب ظهورت
خورشید گدای بیت نورت
دارد به تو افتخار، کعبه
پروانۀ تو هزار کعبه
پوشیده ز حسن خُلق جوشن
لبخند زده به سنگ دشمن
گفتار تو سر بسر کرامت
قرآن تو نور تا قیامت
جنّ و ملکت دو عبد پا بست
خورشید و مهت دو گوی در دست
تو از همه انبیا سر اَستی
تا هست خدا پیمبر استی
بازآ و به خلق سروری کن
پیغامبرا پیمبری کن
با رایت سرمدی برافروز
اسلام محمّدی بیاموز
بازآ که به طول یک هزاره
اسلام شده هزار پاره
رقص و طرب و قمار و مستی
بگرفته ره خدا پرستی
ای صاحب راستین اسلام
عیسای مسیح دین اسلام
اسلام به تو نیاز دارد
این رشته سر دراز دارد
کن زنده دوباره نهضتت را
دریاب کتاب و عترتت را
تا کی به کتاب تو اهانت
تا چند به عترتت خیانت
خون شهدا دهد گواهی
از غربت مکتب الهی
این پنجۀ دشمنان دین است
کآلوده به خون مسلمین است
ما پیرو خطّ اهلبیتیم
سلمان و ابوذر و کُمیلیم
داریم سه پرتو هدایت
تو حیدر و نبوّت و ولایت
با مهر علی خدا پرستیم
عهدی است که در غدیر بستیم
ما زادۀ بعثت و غدیریم
کی خطّ سقیفه می پذیریم
تا چشم به این جهان گشودیم
آهنگ علی علی سرودیم
نا شسته دهان ز شیر مادر
دادند به ما شراب کوثر
ما و علی و محبّت او
سر مست ولایتیم یا هو
ما شیعۀ چارده کتابیم
خاک قدم ابو ترابیم
خطّ نبویست مکتب ما
اسلام علی است مذهب ما
اسلام علی کمال دین است
مجد و شرف و جلال دین است
اسلام علی است عدل گستر
اسلام علی است شیعه پرور
شیعه گل باغ اهلبیت است
نوری زچراغ اهلبیت است
شیعه به کمان عدل تیر است
شیعه به کُنام عشق شیر است
شیعه است که چهره کرده نیلی
گفته است علی و خورده سیلی
شیعه است که داشته به عالم
مقداد و رُشید و حُجر و میثم
شیعه است که آبرو به خون داد
هفتاد و دو ماه لاله گون داد
شیعه است که با درون بی تاب
لب تشنه برون شد از یم آب
شیعه است که غافل از خدا نیست
شیعه است که از علی جدا نیست
شیعه است شهید تیغ در مشت
بوده زرهش همیشه بی پشت
شیعه چو علی امیر دارد
هم بعثت و هم غدیر دارد
«میثم» بنویس هست تا حق
حق با علی و علی است با حق
📚نخل میثم
@marsieha
#صاحب_الامر🌹🌻
بویی شبیه بوی پیراهن می آید
کنعانیان گفتند یار من می آید
امیدواری در وصال او مرا کشت
حالا اگر که نه دَمِ مردن می آید
کرده دعا ما را میان هر قنوتش
که پشت آن حال دعا کردن می آید
گردن نهادن بر مسیر اشک و روضه ست
سنگینی حقی که بر گردن می آید
این روزها با مادر خود هم عقیدم
پای بساط روضه ها حتما می آید
پیچیده در گودال، بانگ یا بُنَیّ
یعنی به جنگ لشگری یک زن می آید
با زینبش دنبال یک سر می گشت و می گفت
چه بر تن او کهنه پیراهن می آید
پیش خودش اصلا تصور هم نمی کرد
پیراهنش بعداً برون از تن بیاید
@marsieha
#امام_حسین🌹
#ولادت
امشب همه عالم پر از شور حسین است
چشم ملایک روشن از نور حسین است
سینای دل یک شعله از طور حسین است
قلب رسول الله مسرور حسین است
خورشید ثاراللّهیان امشب درخشید
چشم همه آزادگان را نور بخشید
امشب عجب شوری دل دیوانه دارد
امشب یم رحمت به کف دُردانه دارد
امشب محمّد (ص) در بغل ریحانه دارد
امشب علی قرآن به روی شانه دارد
امشب ز هم واشد گل لبخند زهرا
آمد به دنیا نازنین فرزند زهرا
این مشرق الانوار ربّ المشرقین است
این جان عالم این امام العالمین است
این عین حق یعنی علی را نور عین است
این شمع جمع آل پیغمبر حسین است
دیدار روی خالق سرمد مبارک
قرآن به روی سینه ی احمد مبارک
این کیست مصباح الهدا فلک نجات است
شوینده ی لوح تمام سیّئات است
این کام خشکش خضر را عین الحیوة است
این هستی ما در حیات و در ممات است
دار و ندار انبیا هست خداوند
چشم خدا روی خدا دست خداوند
چشم نبی محو تماشای حسین است
کوثر گریبان چاک لبهای حسین است
خورشید محشر روی زیبای حسین است
کلّ قیامت قدّ و بالای حسین است
عشّاق او در حشر روی باز دارند
با دیدن رویش به جنّت ناز دارند
خورشید حسن ابتدا بادا مبارک
آزادگان را مقتدا بادا مبارک
بر جسم دین خون خدا بادا مبارک
میلاد مصباح الهدا بادا مبارک
بیت الحرام دل رواق منظر او
روح تمام انبیا در پیکر او
ایمان به دون مهر او کفر تمام است
جنّت به غیر دوستان او حرام است
دوزخ به یاد روی او برداً سلام است
قرآن سوای مکتب او ناتمام است
رخسار او قرآن منشور است ما را
هر زخم او یک آیه ی نور است ما را
نام حسین اوّل به قلب ما نوشتند
آنگه گِل ما را به مهر او سرشتند
آنانکه بذر حبّ او در سینه کشتند
نه عاشق حور و نه دنبال بهشتند
فردای محشر چشمشان سوی حسین است
حور و قصور و خلدشان روی حسین است
ای روح پاک انبیا پروانه ی تو
قلب همه خوبان عالم خانه ی تو
کوه غم خلق جهان بر شانه ی تو
عقل و خرد دیوانه ی دیوانه ی تو
بگذار تا آشفته ی موی تو باشم
دیوانه ی زنجیری کوی تو باشم
از کودکی گویی در آغوش تو بودم
با هر هلال غم سیه پوش تو بودم
در زمره ی عشّاق خود جوش تو بودم
در هر نفس گویا و خاموش تو بودم
در خانه دیدم از تو یک عکس خیالی
با یک نگه کردی مرا حالی به حالی
از پاره های دل به خاکت گل نشاندم
سرمایه ام اشکی که بر پایت فشاندم
خود را ز هر سو بر سر کویت کشاندم
بالله قسم بی مهر تو قرآن نخواندم
صوم و صلوة و عشق و ایمانم تویی تو
گلواژ ه های صوت قرآنم تویی تو
هر چند قابل نیستم تا با تو باشم
بگذار در دنیا و عقبی با تو باشم
در مرگ و قبر و حشر تنها با تو باشم
در خلوت و در انجمن ها با تو باشم
عشقم، کتابم، دینم، ایمانم، تویی تو
هم کعبه ام هم قبله ی جانم تویی تو
این جرم های بی شمارم یابن زهرا
این چشم های اشکبارم یابن زهرا
بر در گهت امّیدوارم یابن زهرا
تنها تویی دار و ندارم یابن زهرا
📚نخل میثم
@marsieha
#حضرت_اباالفضل_العباس 🌴
#ولادت
از گلستان ولایت خبر آمدخبر آمد
که شب منتظران را سحر آمد سحر آمد
افق فضل و ادب را قمر آمدقمرآمد
یم ایثار و وفا را گوهر آمدگوهر آمد
شاهکار ازلی را اثر آمداثر آمد
فاطمه ام بنین را پسر آمدپسر آمد
به همه صبح تجلای رخ یار مبارک
جلوه یوسف دیگر سر بازار مبارک
جشن خون و شرف و غیرت و ایثار مبارک
خنده فاطمه و حیدر کرار مبارک
عید میلاد اباالفضل علمدار مبارک
نخل سرسبز امید علوی را ثمر آمد ثمر آمد
او که بر دست و جبین بوسه زند شاه امامش
او که دارند شهیدان همه حسرت به مقامش
صولت از باغ و ادب مانده به میراث ز مامش
ز نبی باد درودش ز علی باد سلامش
دور باشد ز ادب خانه ام اگر ماه تمامش
که ز خورشید فروزنده تر و خوبتر آمد
علوی زاده و رخ آینه طلعت طاها
قمر و از رخ او در دل خورشید سیاها
این گل از کیست به این رنگ و به این بوی الاها
که ز انفاس خوشش گلشن دین یاقت صفاها
که برد مژده بر آن فاطمه روحی به فداها
که از این فاطمه در جلوه حسینی دگر آمد
📚نخل میثم
@marsieha
#امام_سجاد🤲
#ولادت
امشب خدا بر یوسف زهـرا پسر داد
امشب خـدا شمس ولایت را قـمر داد
قرص قمر نه بلکه خورشیدی دگر داد
از ماه و از خورشید گردون خوب تر داد
بـر زادۀ خـیـر الـبـشـر خـیـر الـبـشـر داد
جان ها فـدایـش باد کو جان حسیـن است
این بهترین نجـل امیرالمـؤمنین است
این افـتخـار بانـوی ایران زمین است
این جان قرآن روح ایمان رکن دین است
این طا و ها و حا و میم و یا و سین است
ایـن سـیّـد سـجّـاد زیـن الـعـابـدیـن اسـت
این بـر فـراز دست، قـرآن حـسیـن است
آیـیـنـۀ حُـسن رسـول اکـرم است این
مولای کلّ عالم است وآدم است این
احیاگر جان دو صد عیسی دم است این
دُرِّ سه دریا هشت گوهر را یم است این
ای شـهـربـانـو شـهـریـار عـالم است این
مـاه تـو و خـورشـیـد تـابـان حسین است
تکبـیـر می بوسد دهان وقت نمـازش
چشم دعـا در ره به هنـگـام نـیـازش
آید زشـش سو استجـابت پـیـشبـازش
قــرآن بـود دلـدادۀ صـوت حـجـازش
تـوحـیــد جـوشـد از صـدای دلـنــوازش
در عضو عضوش روح ایمان حسین است
بـایـد دوبـاره در جهان پـیـغـمـبر آید
از بـیـت حـقّ بنت اسـد با حـیـدر آید
وز بهر حیدر همچو زهـرا همسر آید
همچون حسیـن از دامن آن مـادر آید
شـایـد کـه زیـن الـعــابــدیــن دیـگـر آیـد
کاین پنج تن را روح و ریحان حسین است
از سجده های او عـبادت یافت زینت
وز خاک درگاهش سعادت یافت زینت
وز او بـزرگیّ و سیادت یافت زینت
با صبح میـلادش ولادت یافت زینت
وز خـطـبـۀ گرمش شهادت یـافت زینت
این خـطـبـه فریادِ خروشان حسین است
وجــه خــدا مـاه جـمــال نــازنـیـنـش
نقش گُـل روی مـحـمّـد در جـبـیـنـش
دست امیـرالـمـؤمـنـیـن در آستـنـیـش
خورشید پیـشانی گذارد بر زمـیـنـش
عــلــم تــمــام انــبــیـا نــقـش نـگــیــنـش
در سینه اش دریای عـرفـان حسین است
این است کز سوی خداوند مـبـیـنـش
آمــد نــدای انـت زیـن الـعــابـدیـنـش
گوید به صورت آفرین نقش آفرینش
خوانند ره پویان حقّ حقّ الـیـقـیـنـش
از آستـیـن ریزد دو صد روح الامیـنـش
سر تا قدم جان است و جانان حسین است
زنـجـیـرها وقـت دعا هم صحبت او
شـمـشـیرها روز غـزا در خـدمت او
بـعـد شـهـیدان شد اسارت نهضت او
دشمـن چهـل مـنـزل ذلـیـل عـزّت او
یــادآور احــزاب و خــیــبــر قــدرت او
حـتـی زبـانـش تـیـغ بُـرّان حـسیـن است
ای ذات حقّ مشتـاق یا رب یا رب تو
ای قـدسـیـان محـو منـاجـات شب تـو
ای عرشیان را بال، فرش مکـتب تو
ای انـبـیـا را شـعـلـۀ تـاب و تـب تـو
ای ذکــرهـا لـب تــشـنـۀ لـعــل لـب تــو
هر ذکر تو یک دُرّ غـلطان حسین است
تو کـیـسـتـی پـروردۀ خـون خــدایـی
سـر تا قـدم خـورشید حُسن ابـتـدایـی
الـحـق که اربـاب دعـا را مـقـتـدایـی
با احمد و زهرا و حیـدر هم صدایی
📚نخل میثم
@marsieha
#مناجات_با_خدا
#ماه_شعبان
وَاسْمَعْ دعایی با تو در دل حرفها مانده
وَاسْمَعْ ندایی که صدایم بی صدا مانده
اَقْبِل به من حالا که اقبالی برایم نیست
در حنجرم وقتی که بغض ربنا مانده
دارم فراری می شوم از خود به سوی تو
در کشتی این ناخدا تنها خدا مانده
ناجی تویی راجی منم در دست های من
بی ربنا هایم فقط مشتی هوا مانده
وقتی که محرومم کنی روزی نخواهم خورد
باید بگیری دست من را که رها مانده
پوشانده ای امروز در دنیا عیوبم را
اما فَلا تَفْضَحْنیِ روز جزا مانده
از تو اگر دورم ولی نزدیک شد مرگم
در کوله ام تنها الهی قَدْ دَنا مانده
شعبان به پایان آمد و روی لبان من
وای من از فریاد لَمْ تَغْفِر لها مانده
خوبی تو آمال من را بیشتر کرده است
مِنْکَ رَجائی از وَلا تَقْطَع به جا مانده
لَمْ تَهْدِنی؟ می خواستی رسوا اگر باشم
لم تَهْدِنی؟ وقتی دلیل کربلا مانده
یک عمر قَدْ اَفْنَیْتُ عُمری بی حضور تو
پس فَاقْبَل عُذری کهدلیل روضه ها مانده
جرم زیادم پیش عفو تو چه ناچیزو
تازه عنایات علی موسی الرضا مانده
بین جهنم هم تورا فریاد خواهم زد
تاثیر اشک شوق در قاموس ما مانده
تنها محبت راه ترک معصیت گشته
با دوستت دارم جهانی روی پا مانده
#مهدی_رحیمی
@majmaozakerine
#مناجات_با_خدا
#ماه_شعبان
در ماه شعبان آمدم، محزون و گریان آمدم
زار و پشیمان آمدم، یا ربنا اغفرلنا
من رو سیاهم یا اله، نامه تباهم یا اله
پر اشتباهم یا اله، یا ربنا اغفرلنا
من عبد بی ایمان شدم، دور از تو و قرآن شدم
من بنده ی شیطان شدم، یا ربنا اغفرلنا
شیطان هم آغوشم شده، ذکر دل و هوشم شده
مردن فراموشم شده، یا ربنا اغفرلنا
از نفس اماره ببین، خوردم خدا من بر زمین
گویم به حالی دل غمین، یا ربنا اغفرلنا
حاجیِّ احرام توأم، ممنونِ اکرام توام
من تشنۀ نام توام، یا ربنا اغفرلنا
هستی تو کاشف الکروب، هستی تو غفار الذنوب
هستی تو ستار العیوب، یا ربنا اغفرلنا
دیدی که در خلوت چه شد، آن لحظۀ لذت چه شد
پس لطف و غفرانت چه شد، یا ربنا اغفرلنا
من شیعه زاد حیدرم، من نوکر پیغمبرم
مستِ حسینِ بی سرم، یا ربنا اغفرلنا
یارب به حق مصطفی، حق علی مرتضی
بگذر ز کوه جرم ما، یا ربنا اغفرلنا
رضاتاجیک
@majmaozakerine