بسم رب الشهداء و الصدیقین
شهید آرمان علی وردی در سیزدهم تیرماه سال ۱۳۸۰ در شهر تهران به دنیا آمد. از کودکی با تربیت و هدایت خانواده خصوصا پدر که جانباز شیمیایی بود اهل مسجد و هیات شد و پس از آشنایی با مجموعهی کانون امام علی علیه السلام، پیوسته پای ثابت برنامههای آن از جمله جلسات قرآن بود.
۱۴ سال بیشتر نداشت که به همراه دوستانش در جلسات اخلاق وانس با معارف قرآن و عترت اساتیدی چون حضرت استاد حاج آقای جاودان و جناب استاد حاج آقا میرهاشم حسینی شرکت می کرد . توفیق زیارت عتبات عالیات و کربلای معلی در نوجوانی قسمت او شد.
همزمان در ایام تحصیل دبیرستان، مسئول فضاسازی هیأت شباب المهدی می شود. طی دوسال که مراسمات در منزل پدرخانم شهید مدافع حرم عبدالله باقری برگزار می شد آرمان مرتب به امورات هیأت رسیدگی می کرد تا چراغ مجلس سیدالشهداء علیه السلام خاموش نشود.
پس از دیپلم در رشته مهندسی عمران پذیرفته شد. اما به دلیل دغدغه های بی شمار فرهنگی و آرمان های والای دینی اش با مشورت بزرگان از دانشگاه انصراف داد و در سال ۱۳۹۹ وارد حوزه علمیه آیت الله مجتهدی ره شد تا در لباس مقدس روحانیت و سربازی امام زمان ارواحنا فداه به اسلام و مکتب ائمه اطهار علیهم السلام و انقلاب اسلامی خدمت کند.
او از همان ابتدای طلبگی به خوبی نشان داد که سطح دغدغه ها و آرمان هایش فراتر از درس و حجره نشینی است. به وقت درس، شاگردی با استعداد بود و در مواقع بحران خادمی مخلص و سربازی مطیع.
سیل و زلزله بی تابش می کرد. فکر و خیال گرفتاری مردم خواب و خوراک را از او می گرفت ، لباس جهاد به تن می کرد و دل به کوه و بیابان می زد. او می دانست در مواقع ضرورت درس و بحث و تکلیف عوض می شود .
آرمان درس و جهاد را به خوبی با هم جمع کرده بود. اینکه تشخیص بدهی در حجره بنشینی یا میان گل و لای سیلاب باشی درسی بود که از مرادش امام خامنه ای گرفته بود.
قدر و ارزش اعمال و بزرگی و کوچکی کارها امریست که فقط خدا آن را می داند. و باید که دیده نشویم چون آنکه باید ببیند می بیند . این نکات مهم ، همیشه سرلوحه امور آرمان بود.
او می دانست کار باید برای خدا باشد ، بزرگ و کوچکی اش اصلا مهم نیست. برای همین بود که وقتی شب قدر، مهدکودک هیأت احتیاج به نیرو داشت بی درنگ پذیرفت که احیاء آن شب را تا سحر در کنار هیاهوی کودکان سپری کند. اصلا هرجا که کاری بود به دور ازخودنمایی آرمان را می شد آنجا پیدا کرد. خواه کنار چند بچه ی پر سر و صدا باشد، خواه وسط سیلاب و آوار زلزله!
#شهید_ارمان_علی_وردی
@martyr_12_8
شـھید آرمـان عـلے وردے
بسم رب الشهداء و الصدیقین شهید آرمان علی وردی در سیزدهم تیرماه سال ۱۳۸۰ در شهر تهران به دنیا آمد. ا
و اما ماجرای آن شب آفتابی سخت! شب غربت و مظلومی
صبح چهارشنبه ۴ آبان مثل روزهای گذشته آرمان در درس های حوزه شرکت کرد. پیام های خوبی از سطح شهر تهران مخابره نمی شد.آشوبگران در چند نقطه تجمعاتی همراه با تخریب اموال عمومی برپا کرده بودند.
ظهر بعد از اتمام کلاس آرمان وسایلش را جمع کرد و از طلبه ها خداحافظی کرد.دوستانش به شوخی گفتند : شهید نشی!؟ صبر کن آخرین عکس را هم ازت بگیریم! اما آرمان گویا افق نگاهش جای دیگری بود. با رفتار و الفاظی متواضعانه دوباره خداحافظی کرد و با عجله از حوزه خارج شد و خود را به بچه های گردان امام علی علیه السلام رساند. نماز مغرب را در مسجد به جماعت خواند.
درگیری ها در شهرک اکباتان بالا گرفته بود. عده ای فتنه گر جهت هتک حرمت برخی شهروندان محترم و مردم مظلوم ، تجمع کرده وبا شعارهای وقیحانه دست به آشوب و تخریب زده بودند.آرمان به همراه تعدادی از بسیجی ها برای شناسایی و ساماندهی اوضاع به فاز یک اکباتان رفتند.
پرتاب سنگ از بالای برخی ساختمان ها موجب جدایی او از تیم شناسایی می شود. در چشم برهم زدنی غریبانه محاصره اش می کنند. اغتشاشگران از همه طرف به او حمله می کنند. با سنگ و چوب و لگد ، با هرچه که دستشان رسید زدند و فیلم گرفتند و فحاشی کردند!
کربلایی به پا شده بود! غریب گیر آوردنش! لباس از تنش در آوردند ، با تهدید و شکنجه از او خواستند به حضرات اهل بیت علیهم صلوات الله وحضرت آقا هتاکی کند! اما هیهات که تربیت شده ی مکتب سیدالشهداء سلام الله علیه دست از اعتقادات قلبی اش بکشد و جانش را به بهایی ناچیز بخرد!
آرمان زیر بار حرف اراذل و اوباش نمی رود و بلای بزرگ را به جان می خرد. شکنجه شدت می یابد و بدن پاکش را با ضربات مکرر چاقو پاره پاره می کنند و در نهایت با کوبیدن تکه بلوک های سیمانی به سر مطهرش، به کما می رود! کفتارها بدن نیمه جانش را روی زمین می کشند و در گوشه ای از شهرک تنها رها می کنند. پس از ساعتی پیکر پر زخم و کبود و تقریبا بی جان آرمان به بیمارستان منتقل می شود.
و سرانجام صبح جمعه ششم آبان ۱۴۰۱ آرمان عزیز به سبب شدت جراحات وآسیب ها در سراسر بدن مطهرش، چونان مولایش سیدالشهداء با قتل صبر به فیض شهادت نائل آمد و در آغوش خونین اباعبدالله الحسین علیه السلام آرام گرفت.
بدن چاک چاک و کبود برادر شهیدمان تا ابد سندی بزرگ بر مظلومیت ملت شهید پرور ایران و فرزندان امام خامنه ای و رسوایی مدعیان دروغین آزادی و حقوق بشر است.
#شهید_ارمان_علی_وردی
@martyr_12_8
شهیدجهادمغنیہ:
هرڪس هر چیزۍ را
عآشقانہ بخواهد بہ آن مےرسد..|♥️🍃|
+ اللهمالرزقناشہادت
@martyr_12_8
در برنامه امشب جهان آرا، ابعاد مختلف #جنایت_اکباتان بررسی می شود و درباره اتفاقات این روزها از زاویه ای دیگر بحث خواهد شد.
با حضور حاج حسین سازور فعال اجتماعی و مداح اهل بیت.
و سید هادی حسینی دوست شهید آرمان علی وردی.
ساعت 22
شبکه افق
تکرار؛ یکشنبه ساعت 14.30
#شهید_ارمان_علی_وردی
@martyr_12_8
هدایت شده از شـھید آرمـان عـلے وردے
تعداد صلوات ها که به
' شهید آرمان علی وردی '
هدیه میدهید را در لینک زیر ارسال کنید.
https://harfeto.timefriend.net/16672870913186
@martyr_12_8
درعالمرویابہشهیدگفتمچرابراۍمادعانمۍ کنیدڪهشهیدبشیم💔؟!
شهیدگفت:مادعامیکنیم؛
براتونهمشهادتمینویسند
ولۍگناهمیکنیدپاكمیشہ...😞
_ حاجحسینیڪتا🌿
#سلام_برادرم ♥️
#شهید_ارمان_علی_وردی
@martyr_12_8
>♥️🦋
نهج البلاغه
دانش را فرا گیر هرجا باشد
زیرا حکمت گاهی در سینه منافق است اما در سینه او آرام نمی گیرد تا از آن خارج شود و در کنار حکمت های دیگر در سینه مومن جای گیرد.
حکمت ۷۹
@martyr_12_8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_نحوه شهادت فجیح؛_
شهید آرمان علی وردی
-از زبان رفیق آقا آرمان-
#شهید_ارمان_علی_وردی
#پایان_مماشات
@martyr_12_8
سلامعلیکم ✋🏻
همراهای همیشگی، کانال آقا آرمان
احتیاج به یک خادم پای کار ، منظم و
فعال داره . لطفا اگر کسی این شرایط را
داشت در ناشناس اطلاع و پیوی شون
رو ارسال کنند✓↓
ناشناسمون؛
https://harfeto.timefriend.net/16671041953426
@martyr_12_8
"گوشه چشمی،نظری،گر بکند حضرت عشق"
"قسمت ما بشود لطف و صفای کرمش"
✍️دستخط شهید آرمان علیوردی
#آرمان_عزیز
#شهرک_آرمان
#شهید_ارمان_علی_وردی
#برای_ارمانمان
#چله_آرمان
----------
@martyr_12_8
شـھید آرمـان عـلے وردے
سلامعلیکم ✋🏻 همراهای همیشگی، کانال آقا آرمان احتیاج به یک خادم پای کار ، منظم و فعال داره . لطفا
ممنون از عزیزانی که زحمت کشیدن پیویشون رو ارسال کردن.
یک خادم میخواستیم که انتخاب شدن.
ممنون 🙏🏻