خاطرات
محل دفن
غلامرضا قندهاري :
در اوايل تشكيل سپاه حقوق مختصري به ايشان تعلق مي گرفت كه از همان نيز استفاده نمي كرد . پول را مي گرفت و بدون اينكه بشمارد به رزمنده اي كه مي دانست نياز دارد ، مي رساند بدون اينكه آنها متوجه شوند اين پول را چه كسي آورده و اينكار را مخفيانه انجام مي داد .
او خودش را وقف اسلام كرده بود .
عباسعلي اكبريان :
سومين روز ازدواج ايشان بود كه با ما منطقه بازگشت . به او گفتيم : مي خواهي ثابت كني حنظله هستي ؟
گفت : « ما كجا ، حنظله كجا ؟ . ما بايد برويم و به شهادت برسيم » .
اول و آخر حرفش شهادت بود .

"آن شب، منصورِ کوچک، بعد از چند شب بیتابی توانست بخوابد و صبح که بیدار
شد دیگر اثری از بیماری در او ندیدیم، همان موقع پدربزرگ گفت: این بچه را
حضرت ابوالفضل(ع) شفا داد."
28 سال بعد، زمانی که خبر شهادت منصور را آوردند، پدر یاد آن شب سخت افتاد و گفت: حضرت
ابوالفضل(ع) او را شفا داد تا در چنین روزهایی برای اسلام بجنگد و شهید شود.
****
ساعت 8 صبح بود که خبر شهادت منصور را شنیدم. آن روز پدر شهید برای عید دیدنی رفته بود و
آخرین کسی بود که از شهادت منصور با خبر میشد. وقتی حاجآقا وارد خانه شد تقریباً همه نزدیکان
آمده بودند، اما کسی نتوانست موضوع را به او بگوید،من پشت پنجره اتاق ایستاده بودم، با رسیدن
حاج آقا دیگر طاقت نیاوردم و دویدم داخل حیاط و گفتم: حاج آقا منصور شهید شد"، پدر منصور چند
لحظهای سکوت کرد و گفت: "الحمدالله"... .
****
روز اول عید بود که خبر شهادتش را از همسرش شنیدم، اما به او گفتم محکم باش و گریه نکن.
****
از شهادت پسرم و نیامدن پیکرش ناراحت نیستم. مادر وهب زمانی که سر پسرش را برایش آوردند، آن
را برگرداند و گفت: چیزی که در راه خدا دادهام را پس نمی بگیرم.
****
منصور جلالی از شهدای شهرستان شاهرود، اسفند ماه 1363 در محور هورالهویزه و طی عملیات بدر
به شهادت رسید و پیکرش به همراه تعداد دیگری از شهدا در منطقه باقی ماند و پس از سالها به
میهن اسلامی بازگردانده شد.
خاطرات به نقل از سکینه جلالی خواهر شهید،همسر شهید،اسماعیل جلالی پدر شهید و همچنین مادر شهید
جلالی بیان شده است.
طلایه داران ۳۰ ؛ شهید منصور جلالی
درباره مجموعه « طلایه داران جبهه حق » :
طلایه داران جبهه حق، روایت مشعل داران پیروزی و استقلال این ملت است که وقتی شعله آتش جنگ به دامان انقلاب تازه به ثمر نشسته شان افتاد، گلگونکفن کربلا را چراغ راه خویش قرار دادند، زندگی ارام و ساکن شهر را رها کردند و تن به گرمای داغ جنوب و سرمای استخوان سوز غرب سپردند…
این کتاب شامل بیوگرافی، زندگینامه شهید و ۴۵ خاطره از سبک زندگی شهید می باشد. در پایان نیز وصیت نامه و اسناد و تصاویر شهید آمده است.
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
طلایه داران ۳۰ ؛ شهید منصور جلالی درباره مجموعه « طلایه داران جبهه حق » : طلایه داران جبهه حق، رو
برشی از کتاب :
تا حالا شده توی برف، خسته و کوفته راه بروی، آن هم توی خاک دشمن، آن هم برای شناسایی.
بعد دلت بخواهد به یک جای گرم و نرم برسی و ولو شوی؟
از شناسایی برمیگشتیم.
دانههای درشت برف یکی یکی میخورد توی صورتمان.
استخوانهایمان داشت از سرما میترکید.
به هر جان کندنی بود، خودمان را رساندیم سنگر.
از راه نرسیده، چپیدم توی کیسهی خواب.
زیپش را تا ته کشیدم که یک ذره هوا هم نیاید تُو.
هر چه منتظر شدم، منصور نیامد.
رفتم دنبالش.
نشسته بود روی برفها و داشت نماز میخواند.
چقدر فرق بود بین من و منصور.
این را همانجا فهمیدم.
وقتی دیدم دلگرمی من به کیسهی خواب است و دلگرمی منصور به خدا.
کتاب از محراب تا مجنون: روایتی از زندگی سردار شهید منصور جلالی
سمیراالسادات امامی
ناشر: زمزم هدایت وابسته به پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)
تاریخ نشر: تیر 1394
تعداد صفحه: 128
شابک: 978-964-246-374-9
قطع کتاب: رقعی
نوع جلد: شومیز
وزن: 155 گرم
قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
کتاب از محراب تا مجنون: روایتی از زندگی سردار شهید منصور جلالی سمیراالسادات امامی ناشر: زمزم هدایت
از مهراب تا مجنون (روایتی از زندگی سردار شهید منصور جلالی)
سمیراسادات امامی
📚معرفی کتاب از شهید منصور جلالی:
✔️از محراب تا مجنون
این کتاب مروری بر زندگانی و سیره اخلاقی شهید منصور جلالی است.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
والفجر ۴ - سال ۱۳۶۲ - مقر محرم
از سمت راست: علی خانی، شهید محمد حسین عامریان، شهید منصور جلالی