enc_16324228484665835688216.mp3
5.21M
#نماهنگ_زیبا
" ای برادر شهیدم راهتو ادامه میدم"
🎙حاج سعید حدادیان و
کربلایی محمد حسین حدادیان
#پیشنهاد_دانلود
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
1_1334657646.mp3
3.37M
🦋صدای شهیدان
🕊🌹پیام شهدا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🌷🌷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐ڪلیپ_تصویری
✍سخنرانی استاد پناهیان
🎬موضوع: حســــ🔥ــــرتی ڪہ جانها را میسوزاند
🌤#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌤
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🔰باور کردنی نیست ولی حقیقت دارد خاطرهای از ۱۸ سال اسارت سیدالاسراء،سرلشگر خلبان حسین لشگری،اولین اسیر و آخرین آزاده جنگ👇
🔸وقتی بازگشت از او پرسیدند:
این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟ او گفت:
برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشتهام را مرور میکردم
🔸سالها در سلولهای انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت و قرآن را کامل حفظ کرده بود زبان انگلیسی میدانست برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود...
اومیگفت:
از ۱۸ سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت میشدم!
🔸بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عیدسال۷۴ بود.
سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ میخورد میخواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش بمن افتاد. دلش سوخت و آن را بمن داد، من تا ساعتها از این مسئله خوشحال بودم
🔸این را هم بگویم که من مدت ۱۲ سال (نه ۱۲ روز یا ۱۲ ماه) درحسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم.حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم...
چقدر در معرفی قهرمانان واقعی ما به نسل جوان کوتاهی شده است و ارزش ها نادیده گرفته شده.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━
13.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹👆بشنوید از اثرات زیارت پرفیض عاشورا از زبان استاد موسوی مطلق
عجیبه این زیارت، دیدن این کلیپ کوتاه رو به همه تون توصیه میکنم و اگر مفید واقع شد، شما هم بفرستید برای دوستان تون...
حیفه عمر بگذره و از این زیارت باعظمت حداقل در ماه محرم غافل بشیم...
میگن ندیدیم بزرگی رو، نشنیدیم از بزرگی، نخوندیم از بزرگی که به جایی برسه بدون خواندن زیارت عاشورا....
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
خاطره شهید ابراهیم هادی
در عزاداری ها حال خوشی داشت.
خيليها با وجود ابراهيم و عزاداري او شور و حال خاصی پيدا مي كردند.
ابراهيم هر جایی که بود آنجا را کربلا ميكرد!گريه ها و ناله های ابراهيم شــور عجيبي ايجاد ميكرد، نمونه آن در اربـعين سـال ۱۳۶۱ در هيئت عاشـقان حسين (ع) بود.
بچههای هيئتی هرگز آن روز را فراموش نمي كنند، ابراهيم ذكر حـضرت زينب (س) را می گفت، او شـور عجيبی به مجلس داده بود، بعدهم ازحال رفت و غش كرد!
آن روز حالتی در بـچه ها پـيدا شد كه ديگر نديديم، مطمئن هسـتم به خاطر سوز درونی و نفس گرم ابراهيم، مجلس اينگونه متحول شده بود.
ابراهيم هيچ وقت خودش را مداح حـساب نمي كرد، ولی هر جا كه مي خواند شور و حال عجيبی را ايجاد می كرد.
ذكر شهدا را هيچ وقت فراموش نمی كرد.