هدایت شده از فاطمه عارفنژاد
غروب، کوه، نسیم، آسمان، ستاره، هلال
دوباره فرصت آن شد که وا کنم پر و بال
به شهر مژدهٔ لبخند ماه خواهم داد
اگر بچینمش از پشت بامِ استهلال
منی که کنج دلم آیه آیه خوف و رجاست
منی که روی لبم یا محول الاحوال
رسیده وقت رسیدن! چرا بمانم دور؟
رسیده فصل رسیدن! چرا بمانم کال؟
دل خزانزدهٔ من بیا جوانه بزن
ببر به درک سحرها بهار را امسال
تو میرسی _اگر اینروزها اراده کنی_
به دشتِ ناشدنیها، به قلههای محال
نگاه کن به در خانهاش! ببین باز است!
و آمدهست خود میزبان به استقبال!
عجب شروع قشنگیست ماه مهمانی
تمام سال نو ای کاش بر همین منوال…
#فاطمه_عارفنژاد
@fatemeh_arefnejad