🍃🏴 زبانحال، در عزای #شب_سوم_محرم
#نذر_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها 🏴🍃
-لطفا حق روضه ادا شود-
بی تو بیتابم و بیمار! کجایی بابا؟!
خسته ام از تبِ بسیار! کجایی بابا؟!
آب میخواستم اما چه لگدها خوردم
شدم از غصه گرفتار! کجایی بابا؟!
متورم شده از ضربۂ سیلی صورت
لُکنت افتاده به گفتار! کجایی بابا؟!
زجرکُش کرده مرا زجر(لع)! کشیده ست به خاک
شده هر بار که بیکار! کجایی بابا؟!
اشک میریزم از اینکه شده سرتاسر-زخم
کفِ پاهای من از خار! کجایی بابا؟!
تا که دلتنگِ تو شد عمّه؛ مرا بوسید و...
گفتم از داغ تو هر بار: کجایی بابا؟!
¤
مینوازند دف و یکسره می بارد سنگ
ما کجا و سرِ بازار؟! کجایی بابا؟!
#السلام_علیک_یا_رقیه_بنت_الحسین
#الشام_الشام__الشام
#آجرک_الله_یاصاحب_الزمان_عج
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🏴🍃 در عزای شب سوم محرم الحرام
#نذر_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها 🏴🍃
-لطفا حق روضهٔ ادا شود-
کجایی؟ تو بدون من
نمیرفتی آخه جایی...
ببین رو گردنم ردِّ
طناب افتاده بابایی
کجایی تا ببینی که
نمیتونم پاشم از جام
نشستم کنج ویروونه
میگیرم خار از پاهام
هجوم آوردن و بی تو
توو قلب من تلاطم شد
تموم خاطراتمون
میون شعله ها گم شد
کشیدن از پاهام خلخال
نمونده گردن آویزی
سرم ریخت-آتیش ِ خیمه
نمونده از موهام چیزی
کتک از حرمله(لع) خوردم
بدم میاد ازش بی حد
رباب(س) و گریه می انداخت
به عمه حرف بد میزد
گمونم گوشهٔ ابروم
شکسته...مضطرم کرده
یه شب افتادم از ناقه
با پهلویِ ورم کرده
واسه اینکه من از عمه
جداشم زجر(لع) میومد
همش محکم رو دستم با
غلافِ خنجرش میزد
دلم آتیشه بیتابم
برا داغِ عمیقِ تو
سنان(لع) داره یه انگشتر
شبیه اون عقیقِ تو
یه روز گوشواره م و دید و
دوید و زد سرم فریاد
کشید از گوشم و میگفت
به گوش ِ دخترم میاد
می مُردم تا که می دیدم
به جایِ روی ماهِ تو
نشسته شمر(لع) با خنده
به روی ذوالجناحِ تو!
#ألسلام_علیک_یا_رقیه_بنت_الحسین
#من_الذی_أیتمنی_علی_صغر_سني
#به_آه_رقیه_س_قسم_ألعجل
#شب_سوم_محرم
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅