⭕️ از کاشت بیجا تا دلسوزیهای بیجاتر!
🔻 «رضا امینی شهردار اهواز در گزارشی عنوان کردند: برداشت اشتباه از رفتار گونه گیاهی کنوکارپوس موجب شده است که تمام درختان مورد بیمهری قرار بگیرند و از کف قطع شوند.
وی بیان کرد: چند سالی است که یک گونه غیربومی به نام درخت کنوکارپوس در اهواز کشت شده که مورد اختلاف سلیقه برخی از مدیران و اساتید دانشگاهی شده است و تعابیر مختلفی در مورد این درخت به کار گرفته میشود اما آنچه مسلم است نگرانی مردم از رشد بیرویه این درخت نباید قابل توجه باشد زیرا اگر این درخت به صورت صحیح آبیاری شود و نیاز آبی آن تامین شود، رشد فراگیر ریشه آن محدود میشود و آسیبی به ساختمانها یا تاسیسات شهری وارد نمیکند.
🔻وی همچنان افزود: برداشت اشتباه از رفتار گونه گیاهی کنوکارپوس موجب شده است که تمام درختان مورد بیمهری قرار بگیرند و از کف قطع شوند. طبیعی است که جایگزینی این درختان سالها زمان میبرد و با روند قطع درختان، جفایی در حق آیندگان و مردم اهواز شده است.»
🖊 نقدانه
اولا چرا نباید رشد بیرویه یک گونهی مهاجم و بشدت آسیبرسان به تاسیسات و زیرساختها الخصوص شبکه فاضلاب، مورد توجه مردم باشد؟!!!!
📍دوما، مسئول گرامی، آبیاری صحیح در مورد گونه مهاجم از لحاظ علمی و فنی کاری عبث، بیهوده و دور از منطق است!
این گونه بر اساس یکسری بررسیها و نظریهها دستکاری ژنتیکی شده تا به گونه مهاجم تبدیل شود و ذاتا آسیب رسان هست، چه آبیاری صحیح شود چه نشود!
📍بیش از ۷۰ درصد از فضای سبز اهواز را این گونهی مهاجم در بر گرفته (آمار غیر رسمی از پژوهشگر اهوازی حدود ۹۰ درصد گزارش میدهد) و این موضوع از آن جهت عجیب و قابل توجه است که:
اولا چرا باید یک گونه غیربومی درصد بالایی از فضای سبز منطقه شهری را پوشش دهد؟
📍دوما چرا اصول تنوع کشت رعایت نشده است، که الان نگران این موضوع هستید که با قطع این گونه تمامی گونهها ازبین میرود و در حق مردم اهواز جفا شده است!؟
📍مسولین گرامی، در حق این مردم زمانی جفا شد که گونههای بومی به مرور زمان بدون هیچ دلیلی قطع و جای آن بدون رعایت هیچ اصولی این گونه کاشته شد.
📍 علیایحال به جای دلسوزی بیجا برای یک گونه مهاجم، پیشنهاد میشود زودتر دنبال گیاه جایگزین مناسب و بومی منطقه باشید و اصول تنوع کشت را نیز رعایت کنید.
💠 واحد معماری و شهرسازی مصاف
💠 @masaf_memari
گوشهای از بلایی که اسناد عادی بر سر مردم آورده است.
#فساد_اسناد_عادی
💠 واحد معماری و شهرسازی مصاف
💠 @masaf_memari
🔶 جامعه شهری امروزی و ناپایداری!
🔸 فردیناند تونیس (۱۹۳۶-۱۸۵۵) با نظریهی گذار از جامعهی سنتی گمینشافت به جامعهی مدرن گزلشافت (به آلمانی: Gemeinschaft und Gesellschaft)، جامعهی سنتی را در مقابل جامعهی شهری با افسوس (نوستالژی) و احساس، به تصویر میکشد چنانچه گویی ارزشی بالاتر از تجربه مدرنیته دارد. زندگی دوستانه، زندگی خصوصی و زندگی افراد خودی در مجاورت هم، همه زندگی محسوب میشوند.
🔸 در گمینشافت (اجتماع) فرد، از آغاز تولد تا مرگ با خانوادهاش زندگی میکند و در غم و شادی آن شریک است. اما کسی که وارد گزلشافت (جامعهی شهری) میشود مانند کسی است که به کشور بیگانهای وارد شده است. از نظر وی اصطلاح گمین شافت بد، اصلاً بیمعناست. گمینشافت (جامعه سنتی یا روستایی) قدیمی و گزلشافت (جامعه ی شهری) جدید است. گزلشافت ،ناپایدار ،تصنعی تجمعی مکانیکی و مصنوعی از افراد، بوده و در مقابل، گمینشافت ارگانیسمی زنده است (باندز، ۱۳۹۴: ۲۱-۲۰، محمدی، ۱۳۹۳: ۶-۳).
💠 واحد معماری و شهرسازی مصاف
💠 @masaf_memari
⭕️ گوشهای از بلایی که اسناد عادی بر سر مردم آورده است.
#فساد_اسناد_عادی
💠 واحد معماری و شهرسازی مصاف
💠 @masaf_memari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ورود ماشین به این بزرگی که گفته میشه گردشگر خارجی هستند به بافت تاریخی شهر یزد
🔻 واقعا باید تأسف خورد به مسئولانی که اجازه ورود همچین خودروی بزرگی را به این بافت ارزشمند میدهند
💠 واحد معماری و شهرسازی مصاف
💠 @masaf_memari
🔶 جامعه شهری مستعد جهانیسازی
🔸 گئورگ زیمل (۱۹۱۸-۱۸۵۸) بیان میکند که انسان شهری، بیعاطفه، پیچیده، سرد و وازده است. در کلانشهرها جریان محرکها بیشتر از آن هستند که عقل بتواند به موقع واکنش متناسب با آنها را نشان دهد، شهرنشینان تحصیل کرده فرهنگهای جهانی را بیش از دیگران می پذیرند.
🔸 جامعهی شهری ضمن اینکه امکان آزادی از قیود عاطفی را فراهم میکند اما دال بر تنهایی و فقدان معنا در زندگی شهری هم هست، جهانی شدن فرهنگ در کلان شهرها جهانی سازی فرهنگ عینی را که تهدیدی برای فردیت افراد است مستعدتر میکند. بروز این جهانیسازی در فرهنگ عینی کلان شهرها، به صورت تقلیل هر چیز به ارزش پولی آن است.
🔸 در چنین حالتی ارزش پولی هر چیز کیفیت زندگی را به کمیت تقلیل میدهد و از فردیت افراد میکاهد و آن را در یک واحد پولی مشترک تقلیل میدهد. زیمل شخصیت «غریبه» را متعلق به جامعهی مدرن میپندارد. «غریبه» در همسازی با یک شخصیت کلان شهری کسی است که به لحاظ فیزیکی به دیگران نزدیک اما به لحاظ فرهنگی و اجتماعی از آنها دور است (استونز ۱۳۷۹: ۲۹-۱۱۲؛ محمدی پور، ۱۳۹۳: ۶).
💠 واحد معماری و شهرسازی مصاف
💠 @masaf_memari