eitaa logo
مسار
330 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
557 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نامه خاص
به نام خدای یکتا ✨خدای عزیز! 🌙ماه رجب، ماه استغفار و بخشش را ماه تو نامیدند. 🌙ماهی که بندگان را پاک می گردانی تا برای ورود به مهمانی ات پاک و شایسته باشند. 🌟پروردگارا جان و دل ما را نورانی بگردان و ما را پاک بپذیر. ⭐️🌟✨⭐️🌟✨⭐️🌟✨ شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید. 🆔 @parvanehaye_ashegh
🌸مولای من جوانه عشقت در دلم گرمای وجودت را می طلبد تا جان بگیرد. 🆔 @tanha_rahe_narafte
☘در بعضی از مراکز کشور به‌ خاطر جلوگیری از پیشرفت صحرا و بیابان‌زایی، برخی از نهالها و اصله‌هایی که مناسب نیست و مضر است، کاشته می شود. خیلی ضروری است که دستگاه‌های مسئول مراقبت کنند که چنین اتّفاقی نیفتد. ✨مقام معظم رهبری مد ظله العالی، ۹۷/۱۲/۱۵ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨ مولای من 🌸 هر سال به بهار که می رسیم همه جا سبز و با طراوت می شود و لباس نو می پوشند، کی می شود بیایی تا قلب هایمان سبز و با طراوت شود و لباس عافیت، ایمان و عدالت بپوشد. 🆔 @tanha_rahe_narafte
قال الإمامُ الصّادقُ (ع) :  إذا قامَ القائِمُ علیه السلام حَکَمَ بِالعَدلِ وَارتَفَعَ فی أیّامِهِ الجَورُ ، وأمِنَت بِهِ السُّبُلُ ، وأخرَجَتِ الأَرضُ بَرَکاتِها ورَدَّ کُلَّ حَقٍّ إلی أهلِهِ؛ ✍هرگاه برخیزد ، به دادگری حکم راند و ستم در روزگار او به سر آید و راه ها شود و زمین های خود را بیرون ریزد و هر حقی به صاحبش داده شود. 📚بحار الأنوار ، ج 52، ص 338 🆔 @tanha_rahe_narafte
💥 اگر به سمت صلاح نزدیک بشویم ظهور نزدیک خواهد شد. 🔸شما مردم عزیز – بخصوص شما جوانها – هر چه که در صلاح خود، در معرفت و اخلاق و رفتار و کسب صلاحیتها در وجود خودتان بیشتر تلاش کنید این آینده را نزدیکتر خواهید کرد، اینها دست خود ماست اگر ما خودمان را به صلاح نزدیک کنیم،👈آن روز نزدیک خواهد شد. ✅همچنان که شهدای ما با فدا کردن جان خودشان آن روز را نزدیک کردند، آن نسلی که برای انقلاب آن فداکاریها را کردند، با فداکاریهای خودشان آن آینده را نزدیکتر کردند هر چه ما کار خیر و اصلاح درونی خود و تلاش برای اصلاح جامعه انجام بدهیم آن عاقبت را دایما نزدیکتر می کنیم. 🎤بیانات مقام معظم رهبری،۱۳۷۹/۰۸/۲۲ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍شش درهم 🌸صدای آه و ناله عبدالله دلش را فشرد . مثل مار به خود می پیچید. دانه های عرق صورتش را خیس کرده بود. حلیمه با دستمال مدام عرق پیشانی فرزندش را پاک می کرد. قلبش مثل تبل بر دیوار سینه اش می کوبید. صدای در چوبی خانه ابروهای درهمش را باز کرد. چشمان نمدارش را پاک کرد. 🍃طبیب عبدالله را معاینه کرد و گفت:« دارویی برایش می نویسم حتما از عطاری تهیه اش کن و گرنه حالش بدتر از این می شه. » طبیب از جایش بلند شد. حلیمه دو سکه ی باقی مانده درون کیسه پول را به طبیب داد. 🌸 مریضی و خانه نشینی عبدالله آنها را در مضیقه قرار داده بود. حلیمه هر ماه مقداری پول پس انداز کرده بود که در ایام بیماری عبدالله تمام آن را خرج کرد. دیگ مسی را هم فروخته بود تا هزینه طبیب را بدهد. 🍃نسخه پزشک را مقابل چشمان ریز و گود رفته اش گرفت. صدای آه و ناله عبدالله روحش را می خراشید. دور تا دور اتاق را نگاه کرد. حصیر پاره زیر پایشان قابل فروش نبود. کاسه و بشقاب لب پرشان را هم کسی نمی خرید. چشم هایش با شبنم اشک تر شد. دوباره نگاهی به اطرافش انداخت. چشمانش به قفل در گره خورد. قفل پولادی سیاه شده مثل طلا درخشید. با دستان لرزانش قفل را باز کرد و به سمت بازار رفت. 🌸بوی داروهای گیاهی مشامش را پر کرد. عطار در حال زیر و رو کردن گل برگ های گل محمدی بود. حلیمه نسخه طبیب را نشان عطار داد،گفت:« هزینه اش چقدر میشه؟» عطار گفت:« هفت درهم.» 🍃حلیمه راهی مغازه قفل فروش در گوشه دیگر بازار شد. صدای قیژ قیژ سوهان بر بدن کلید با صدای حلیمه قطع شد:« این قفل رو چند می خری؟» قفل فروش دست به سبیل هایش کشید. نگاهی به قفل انداخت:« شش درهم بیشتر نمی ارزه.» حلیمه نسخه را میان انگشتان باریک و لرزانش فشرد، گفت:« یِ درهم بیشتر نمی خری؟» قفل فروش به سوهان کشیدن مشغول شد، گفت:« نه.» حلیمه بغض کرد؛ اما نگذاشت بغضش بترکد. سراغ مغازه ی دیگری رفت و مغازه ی دیگر. هیچکدام بیشتر از شش درهم قفل را نمی خریدند. 🌸در گوشه ی دیگر شهر، حسین سر سجاده نشسته بود و برای دیدن امام زمان( عج) دعا می کرد. چندین سال کار شب و روزش نماز و دعا برای دیدار امام شده بود. مرواریدهای اشک از چشمانش جاری شد، دست به دعا بلند کرد و گفت:« خدایا! کجا به دنبال امامم بگردم؟» یکدفعه حسی در قلبش او را وادار کرد تا برخیزد. درنگ نکرد. تپش های قلبش او را از کوچه ای به کوچه ای دیگر راهنمایی می کرد. 🍃صدای برخورد پتک بر سر آهن، حسین را به سمت مغازه آهنگری کشید. تپش های قلبش به اوج رسید. مرد بلند قامتی روی سکوی آهنگری نشسته بود. چشمان سیاه و درشت، سیمای سفید و پر نور، سینه ستبر و شانه های قوی اش حسین را مطمئن کرد. او امام زمان (عج) بود. دلش به سوی امام پر کشید. گام هایش را آرام به سمت امام برداشت. دلش می خواست فریاد بزند و بگوید:« آهای مردم! امام زمان (عج) اینجاست. » اما لحظه ای بعد پشیمان شد. اگر می گفت خودش هم از دیدن امام محروم می شد. به اطراف نگاه کرد. هیچکس حواسش نبود و هر کس به کار خود مشغول بود؛ آهنگر پتک را بالا می برد و بر سر آهن فرود می آورد. نزدیکتر رفت. گوشه دیوار قصابی تکیه داد تا از نزدیک امام را ببیند. صدای مداوم پتک، نگاهش را به صورت خیس از عرق آهنگر کشید، در دل گفت:« روحشم خبر نداره چه کسی در مغازه اش نشسته. حیف،حیف.» 🌸صدای پیرزنی رشته افکارش را در هم پیچید:« آقا این قفل رو ازم هفت درهم می خری؟ می دونم شش درهم بیشتر نمی خرند؛ ولی... ولی به خاطر خدا هفت درهم ازم بخرش. پسرم بیماره و پول دوایش هفت درهم می شه.» 🍃آهنگر پیشانی خیس از عرقش را پاک کرد. دستان سرخ و پینه بسته اش را پیش برد و قفل را گرفت. نگاهی به پشت و رویش انداخت، گفت:« اینکه ده درهم می ارزه. اگر کلیدش درست بشه هم دوازده درهم می ارزه. من ده درهم بهت بدم؟» لب های چروکیده حمیده لرزید. سرش را به نشانه تأیید تکان داد. آهنگر ده درهم را به او داد. جان به بدن خسته حلیمه برگشت و به سمت عطاری رفت. 🌸حسین خیره به صورت آهنگر شد. آهنگر گفت:« یابن رسول الله! اینجا گرمه، اجازه بدید برایتان آب خنک بیارم.» چشمان حسین گرد شد. نگاهی به امام (عج) انداخت. امام (عج) رو به سوی حسین کرد،گفت:« اگر همه مثل این مرد، مسلمان باشید، ما به سراغ شما می آییم.» 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
💌 شما 🌺از:گمنام 🌸به: منجی عالم بشریت ✨السلام علیک یا صاحب الزمان 🍃سلام علیکم نور چشم و روشنایی دلم امیدوارم که حالتون خوب باشه💗 🌱این جمعه هم به پایان رسید و ما ماندیم بدون شما...غروب جمعه سخت نفس گیر است تمام غم هاو غصه های عالم جمع شدند در غروب جمعه...خدایا این جمعه را آخرین غروب جمعه غیبت ولی عصرمان قرار بده🤲🏻 💐اللهم عجل لولیک فرج💐 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ در فضای مجازی منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید. ارواحناله الفداء 🆔 @parvanehaye_ashegh
✨اگر درونت با گرمای امید و ایمان زنده باشد، در سردترین و سخت ترین فضاها نیز دوام خواهی آورد. 🆔 @tanha_rahe_narafte
🧕🏻 مرد از خانمش چی می خواد؟؟🧐🧐 احترام برای آقایون از عشق هم واجب‌تره. احترام گذاشتن یعنی اینکه، شما باید به شغل‌شون، هدف‌ها و آرزوهاشون، سبک زندگی‌شون، خانواده و خودشون احترام بذارین. درواقع آقایون دوست دارن همون‌طور که هستن، دوست‌شون داشته باشین و نخواین تغییرشون بدین. قصد تغییر دادن و مقایسه کردنش با آقایون دیگه، کار اشتباهیه و اگر زیاد تکرار بشه، میتونه رابطه رو خراب کنه. مخصوصا در جمع، آقایون ازتون انتظار دارن که باهاشون خیلی محترمانه رفتار کنین تا شان و مقام‌شون در جمع حفظ بشه. 👈 حواست بود بانو چی گفتم ، به هرآنچه آقا داره یعنی خانواده ش رو نکوب تو سرش یعنی عصبانی میشی کار و خانواده و شخصیتش رو له نکن🔴 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨توجّه به خواستِ همسر 🍃امام حسین علیه‏السلام به خواست، علاقه و حسّ زیبایى دوستى همسرش، توجّه خاصّى می نمود و برخى اوقات به همین خاطر با انتقادات اصحاب و دوستان خود رو به رو می شد؛ ولى به خواستِ طبیعى و مشروع همسر خویش احترام می گذاشت. ☘جابر از امام باقر علیه‏ السلام نقل می کند: 🌸عدّه اى بر امام حسین علیه‏ السلام وارد شدند؛ ناگاه فرش‏هاى گران‏قیمت و پشتی هاى فاخر و زیبا را در منزل آن حضرت مشاهده نمودند. عرض کردند: اى فرزند رسول خدا! ما در منزل شما وسایل و چیزهایى مشاهده می کنیم که ناخوشایند ماست (وجود این وسایل در منزل شما را، مناسب نمی دانیم.) 🌿حضرت فرمود: اِنّا نتزوِّج النّساءَ فنُعطیهنّ مهورهنَّ فیشترین ما شئنَ لَیس لَنا منه شى‏ءٌ؛ 🌼ما بعد از ازدواج، مهریّه همسران‏مان را پرداخت می کنیم و آنها هر چه دوست داشتند، براى خود خریدارى مى‏کنند. هیچ‏یک از وسایلى که مشاهده نمودید، از آنِ ما نیست. 📚کافى، ج ۶، ص ۴۷۶، ح ۱ علیه‌السلام 🆔 @tanha_rahe_narafte
❤ محبت خدایی 🌸 هرچه به هم محبت کنید، خوب است و خود محبت هم اعتماد می آورد. این محبت زن و شوهر هم جزو محبت های خدایی است. این از آن محبت های خوب است. هرچه بیشتر شود بهتر هست. 🎤 بیانات مقام معظم رهبری دامت برکاته، ۷۷/۰۱/۱۹ 🆔 @tanha_rahe_narafte