eitaa logo
مشام
699 دنبال‌کننده
73 عکس
75 ویدیو
10 فایل
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ارسال اشعار @mehrshadvahedi
مشاهده در ایتا
دانلود
زهرا که تر شد عالمی از لطف بارانش با چادرش حتی یهودی شد مسلمانش زهرا اناری خواست، اما دید در خانه آمد اناری از جنان در بین دستانش از مرد نابینا گرفته "رو" اگر زهرا این جلوه یک قطره است از دریای ایمانش طبق روایت آمده وقت نماز او تا آسمانها میرود نور از شبستانش داده خدا رزق دوعالم را به دست او یک عمر روزی خورده ایم از آب و از نانش یک عمر شیعه داغدار داغ یک کوچه است آن کوچه ای که مجتبی بوده است گریانش از مجتبی گفتم که آه... از سینه ام برخواست بابا ندید او را در این ایام خندانش مادر بیا، مادر بیا، اینجا خطرناک است... این است کابوسی که میکرده پریشانش مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
عشق شعله بکشد بال و پرت می‌سوزد بی پر و بال که باشی جگرت می‌سوزد آتش و باد مخالف به هوا برخیزد پشت در هم بروی موی سرت می‌سوزد تو قرار است پسردار شوی می‌دانی؟ در به روی تو بیفتد، پسرت می‌سوزد این در سوخته وقتی بخورد بر بدنت صورت و پهلو و دست و کمرت می‌سوزد «فَطَمَ النّار» بیا از روی آتش برخیز برنخیزی همه‌ی دور و برت می‌سوزد فرض کن شعله‌ی این فتنه به زینب برسد دل نداری که ببینی ثمرت می‌سوزد فرض کن نیمه‌شبی خانه‌ی خولی رفتی در تنوری سر و روی پسرت می‌سوزد مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
عجیب نیست اگر آسمان کبود بماند در آن زمان که پری در مسیر دود بماند بنای سست سقیفه نمیشود به مسیلی ز انقلاب خروشان همچو رود بماند علم به دوش گرفته است در مقابل دشمن که بیرق علوی همچنان عمود بماند فدك روايت تاريخ از غريبي زهراست قباله را چه كسي با غضب ربود ، بماند ... خدا بخیر کند بین کوچه چادر مادر اگر ز تار بيفتد اگر به پود بماند چه میشود که زنی در نماز یومیه خود چه در قعود و قیام و چه در سجود بماند مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
13.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر خداى كرم بر قلم توان بدهد… شاعر : مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
زهرا اگر نبود ، جهان جنبشی نداشت خورشید در مدار فلک چرخشی نداشت پروردگار تحت حدیثی بیان نمود: خِلقَت بدون فاطمه پیدایشی نداشت رو شد دلیل آن همه چلّه نشینی اش جز فاطمه،رسول خدا،خواهشی نداشت حتّی نبی که اُسوه ی صبر است،وقت ضعف جز در کنار فاطمه آرامشی نداشت چادر نماز حضرت زهرا اگر نبود آئینه ی جمال خدا پوششی نداشت زهرا عفیفه‌ایست که با پای پُر وَرَم یک لحظه در قنوت خودش لغزشی نداشت معیار بندگی خداوند،"فاطمه" است پروردگار بهتر از او خط‌کِشی نداشت شُکر خدا که فاطمه در حشر حاضر است ورنه بشر بهانه ی بخشایشی نداشت چشم امید طفل ، همیشه به مادر است شیعه بدون فاطمه آمُرزشی نداشت شُکر خدا که اُم‌ِّابیهاست مادرم شُکر خدا که حضرت زهراست مادرم هفت آسمان به وقت افاضات دینی اش اقرار کرده اند به بالا نشینی اش آنقَدر محو ذات خدا در نماز بود افلاک غبطه خورده به خلوت‌گزینی اش شاگرد ابتدایی زهراست ، جبرئیل! از فاطمه است منصب روح الامینی اش بنیان خانه داری او،ساده زیستی ست جانم فدای چند ظروف گِلینی اش یا لَلعَجَب ز بندگی آن چنانی اش یا لَلعَجَب ز زندگی این چنینی اش روز ازل به فاطمه دل بست مرتضی تا آخرش رسید به حورِ زمینی اش پیراهن عروسی او دستِ سائلی... ما را اسیر کرده همین ذرّه‌بینی اش دامان او "حسین" و "حسن" پرورش دهد حق افتخار کرده به مردآفرینی اش ما سائلان کوی حسین و حسن شدیم دُردی کشِ سبوی حسین و حسن شدیم زهراست راه حل معمای مرتضی شرط صعود تا به بلندای مرتضی از دستپُخت فاطمه پای تنورهاست نانی که می خورند گداهای مرتضی او بازتاب جلوه ی رَبّانی علی است آئینه ای برای تماشای مرتضی شیرین ترین بهانه ی دیروز مرتضی لیلاترین بهانه ی فردای مرتضی یا "مرتضی" است ذکر سحر های "فاطمه" یا "فاطمه" است ذکر سحرهای "مرتضی" ذات "علی" و "فاطمه" ذات الهی است بی حُبِّ این دو،عاشقی عین تباهی است جبریل می شویم اگر بال و پر دهند ما را از آسمان مدینه گذر دهند از مثل من تمامی این کوچه پُر شود روزی اگر برای گدایی خبر دهند بِالقُوّه قنبریم که بِالْفِعل می شویم قدری به ما از آب و غذایش اگر دهند ما خاک کوی فاطمه را ول نمی کنیم حتّی اگر به قاعده ی عرش ، زر دهند حوّا و آدم اند،..نه..،زهرا و حیدراند آن زوج را که کُنیه ی مادر_پدر دهند سردردِ طفل،بانی الطاف مادر است ای کاش هر دقیقه به ما دردسر دهند خیلی برای عمر کمش گریه می کنیم... تا خون به جای اشک به چشمان تر دهند او بار شیشه داشت که "دیوار" دیده بود امّا نشد که این خبرش را به "در" دهند بال فرشته سوخت ز هُرم صدای او از ناله ی غریبی وا مُحسنای او مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
تمام خلق را در سایه نام تو جا داده است تویی کامل ترین خیر کثیری که خدا داده است به وصف خلق و خویت کنیه اُمُّ الْهَنا داده است دليل خلق دنيا را به دست مرتضی داده است و ما ادراکما حیدر و ما ادراکما زهرا مَتىٰ ما تَلْقَ مَن تَهوىٰ دَعِ الدُّنيا وَ اَهمِلها خدا غرق تماشا ميشود راز و نيازت را شميم عرش دارد بوى عطر جانمازت را نصيب شيعيان كردی دعای چاره سازت را ندیده هیچکس در حجب و عفت هم ترازت را کلیمی ها ز نور چادرت اسلام آوردند پس از آن بر ولی الله اعظم اقتدا کردند به چشمش دیده (اُمِّ اَیْمَن) اعجاز اجابت را همیشه بردن نامت روا کرده است حاجت را روایت گفته روزی می دهی بر ما شفاعت را قیامت می کند روزی جلال تو قیامت را تو را مادر صدا کردم برایم مادری کردی تمام عاشقانت را حسینی بار آوردی تویی زهرای مشتق گشته از نور خداوندت به جنت روشنی بخشیده زیبایی لبخندت برای اهل عالم نیست الگویی همانندت به ما درس کرامت داده خیرات گلوبندت هزاران حاتم طاعی فدای وقف های تو گره وا ميكند از كار عالم ربناى تو مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
دنیا برای غصه اش کم بود انگاری از کودکی همسایه ‌ی غم بود انگاری ابر نگاهش، بغضِ نزدیکِ شکستن بود چشمی که بارانِ دمادم بود انگاری سرو جوان باغ احمد بود اما، آه.. از هجم طوفان‌ها قدش خم بود انگاری کابوس دیده کل شبها را پس از مادر کابوس‌هایی که مجسم بود انگاری آه از غروری که میان کوچه ها له شد آنجا که ضرب دست محکم بود انگاری مادر زمین خوردو دل هفت آسمان لرزید مادر که نور چشم خاتم بود انگاری!.. آه از غمی که تا همیشه تازه میماند آه از غمی که بدتر از سم بود انگاری جان داد آخر از غم آن روز ها، اما از داغ مادر تشتِ‌خون کم بود انگاری... مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14