eitaa logo
مشام
693 دنبال‌کننده
64 عکس
68 ویدیو
10 فایل
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ارسال اشعار @mehrshadvahedi
مشاهده در ایتا
دانلود
دومين جلسه كارگاه نوحه سرايى مشام با حضور استاد اكبر شيخى جمعه مورخ ١٦ شهريور ساعت ١٠ صبح قائمشهر ،خيابان تهران ، عبور دخانيات ، بهاران ١ ، حسينيه بيت الزهرا سلام الله عليها حضور براى عزيزان نوحه سرا و شاعر آزاد ميباشد مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
مشام
موقعیت مکانی کارگاه نوحه
گزارش تصويرى دومين جلسه كارگاه نوحه با حضور استاد مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران https://t.me/masham14_ir
آفتاب از افق میمنه دل کند،آمد بر لب آینه‌ی غمزده لبخند آمد کوچه از هَمهَمه ی بال مَلَک بند آمد آخرین برگه‌ی پیغامِ خداوند آمد می رسد از پر قنداقه ی سبزت،برکات مَقدَم گل‌پسر آمنه‌خاتون صلوات روح تو خون به رگِ لوح و قلم می انداخت چشم تو نور به اعماق عدم می انداخت دست تو سفره به ایوان کرم می انداخت نام تو لرزه به اندام ستم می انداخت جذبه ات را همه در وحشت خائن دیدیم در ترک خوردن ایوان مدائن دیدیم با تو هرگوشه ی این خطّه حرم خواهد شد مسجد بندگی خلق علم خواهد شد غم میان دل عشاق تو کم خواهد شد کمر بتکده ها پیش تو خم خواهد شد جهل را یکسره از بُن بِکَنی..،کیف کنیم لات و عزیٰ و هُبَل را بزنی..،کیف کنیم اصل توحیدِ وجودی و زوالیم همه تو خودت پاسخ محضی و سوالیم همه با تو در جاده ی پر پیچ کمالیم همه برده ی کوی تو هستیم..،بِلالیم همه در دلِ کوله ی دل حُبِ تو را بار زدیم از سر ماذنه ها عشق تو را جار زدیم حرز تو بر جگر سوخته مرهم آورد عطر تو روی گل باغچه شبنم آورد مِهر تو عاطفه را در دل آدم آورد در عروج‌ات پر جبریل امین کم آورد شب معراج در آن اوج چه حظّی بُردی سیب از دست علی جان خودت می خوردی هر کجا قدرت ایمان تو ابراز شود با کلام علوی دین تو ممتاز شود در دل جنگ اگر فتنه ای آغاز شود گره کار به دستان علی باز شود حیدرت آمد و فریاد زد و در را کَند درِ خیبر!..،نه..،بگو قلعه ی خیبر را کند عاشقی حس عجیبی است که حاشا نشود گرچه هر عاطفه در قاعده ای جا نشود باز هم رابطه ی دختر و بابا نشود مثل زهرا که کسی ام ابیها نشود من مسلمان شده ام پایِ همین زمزمه ات ای به قربان دم فاطمه یا فاطمه ات لحن شیرین تو شد معجزه ی قرآنم هل اتای تو شده کُلّیَت ایمانم عشق را من فقط این پنج نفر میدانم عجمی زاده ام و هموطن سلمانم دست ما را برسان بر نخ تسبیحِ دعات آه ای شاه عرب جان عجم ها به فدات گرچه مانند اُویس تو بدور از قرنم در کنار تو که باشم بخدا در وطنم ای بزرگ بنی هاشم!بِشِنو این سخنم من حسینی شده ی دست امام حسنم شب میلاد تو از اشک غنی اند همه گریه‌کن‌های‌حسین‌ات حسنی‌اند همه کاخ مخروبه ی محکوم به ویران شدنم درد دارم بخدا در پی درمان شدنم ابرِ لبریز منم تشنه‌ی باران شدنم سال ها منتظر جابر حیان شدنم پرچم شیعه بلند است به لطف علمت صادق آل محمد! به فدای قلمت شادی بعدِ هزاران غم و اندوه تویی بین این طایفه ی سبزقبا،نوح تویی آن کتابی که به منبر شده مفتوح تویی مکتب شیعه اگر جسم شود،روح تویی خنجری کُند دلیل غم بسیار تو بود گریه بر بی کفن کرببلا کار تو بود مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
دوباره در دل ما خون یک خبر گل کرد غمی شبیه گهر در دل جگر گل کرد ملال نیست اگر چیده‌شد گلی از باغ که باغ با غم یک لاله بیشتر گل کرد هر آن دلی که زلا‌ل است ابر تیره شده‌ست به سوگ آینه‌ها آه! چشم تر گل کرد زبان سرخ سرش درد می‌کند ای عشق! سرود: نصرُ من الله ، دردسر گل کرد گواه غیرت ما چین روی پیشانی‌ست وجود ما همه در جبهه‌ی خطر گل کرد نسیم‌ها! چه نشستید؟ وقت طوفان است که روی صورت ما سیلی شرر گل کرد به روشنایی «قطعاً سَنَنتَصِر» سوگند ببین که در دل شب وعده‌ی سحر گل کرد مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
به لطف عشق ، غمِ آه پروری داری به سمت سینه ی عُشاق معبری داری همیشه نام تو اشک مرا درآورده حسین! خاصیتِ گریه‌آوری داری کتابِ داغِ تو را جبرئیل شرح دهد میان عرش خداوند ، منبری داری یکی ز اهلِ بُکاءِ قدیمی‌ات نوح است تو نسل گریه‌کُن از هر پیمبری داری قسم به قُبّه ی تو روضه‌خانه‌ات ، حرم است تو در حسینیه رو به خودت ، دری داری کلیددار حریمت ، رقیّه خاتون است در آستان خودت شاه‌دختری داری قیام سینه‌زنانت قیامتِ عُظمیٰ‌ست چه های و هوی شریفی ، چه محشری داری! تمام هَمّ و غمم کار و بار هیئت توست خودت هوای مرا وقت نوکری..،داری مس وجود مرا چای روضه ات زر کرد عجب شرابِ خوشِ کیمیا‌گری داری بهشتِ بین دو انگشتِ تو به عابس گفت: جنون بخواه که فردای بهتری داری فقط تویی که وهب را حبیبِ خود کردی فقط تویی که چنین فنِّ دلبری داری شبیه جُون مرا هم دعا کنی ای کاش و حظ کنی که غُلامِ معطری داری ▪️ تو مانده ای تک و تنها میان یک لشکر... نه همدمی نه پناهی نه یاوری داری نفس‌نفس زدنت شمر را جَری‌تر کرد بلند کرد صدا را : چه حنجری داری! غروب بود..،سرت روی نیزه بالا رفت غروب بود..،سنان در خیام زن ها رفت مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
نشست تخصصی شعر و نوحه با محوریت شعر کلاسیک جمعه ۲۷ مهر ماه راس ساعت ۱۵:۰۰ قائمشهر ، کوچکسرا ، سالن کنفرانس مجموعه فرهنگی حُر مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران https://t.me/masham14_ir
فراخوان چهاردهمین جشنواره بین‌المللی "شعر علوی" به ذره گر نظر لطف، بوتراب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند به فضل خداوند متعال چهاردهمین دوره جشنواره شعر علوی در گستره بین‌المللی برگزار می‌شود. موضوع اصلی جشنواره: برداشت از خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌های نهج‌البلاغه و سیره‌ی حضرت اميرالمؤمنين علی (ع) در حوزه‌های حکمرانی، فرهنگ، اخلاق، عدالت اقتصادی و اجتماعی و برداشت‌های آزاد شاعرانه موضوع ویژه جشنواره: شعر نبوی (اشعار با موضوع پیامبر گرامی اسلام (ص) و سیره‌ی آن حضرت) گونه‌های شعری: ۱-شعر بزرگسال (فارسی) ۲-شعر کودک و نوجوان (فارسی) ۳- شعر بومی (شامل شعرهای محلی مازندرانی در بخش بزرگسال و کودک و نوجوان) قالب‌های شعری: کلاسیک و سنتی، ترانه و محاوره، نیمایی، سپید و آزاد تقویم جشنواره: مهلت ارسال آثار: حداکثر تا ۳۰ آبان ماه ۱۴۰۳ (بدون تمدید) آیین اختتامیه: ۲۳ دی ماه ۱۴۰۳ جوایز و هدایا: نفرات نخست هر بخش لوح تقدیر ، تندیس جشنواره و مبلغ ده میلیون تومان وجه نقد نفرات دوم هر بخش لوح تقدیر ، تندیس جشنواره و مبلغ هفت و نیم میلیون تومان وجه نقد نفرات سوم هر بخش لوح تقدیر ، تندیس جشنواره
به دست سرد جهالت نبود اگر نیزه نداشت مطمئنا از خودش هنر، نیزه میان بارش چشمان مادر تاریخ کشیده سُرمه ی خون در غم پسر، نیزه به فکر توطئه ی ناتمام "صفین" ست همان قبیله که قرآن نشانده بر نیزه قسم به عدل که این جنگ نابرابر بود و این مصاف نمی خواست اینقدر نیزه زدند بر تن صدپاره، صد نفر چکمه زدند بر تن صد تکه، صد نفر نیزه که این غریب کشی متهم فراوان داشت و بوده از همه جرم تو بیشتر نیزه! آهای با توام ای بی حیای سابقه دار آهای با توام ای میخ پشت در، نیزه تو قرن هاست که آتش بیار معرکه ای چه خیر دیده ای از اینهمه شرر نیزه تو رازهای زیاد نگفته ای داری تو بودی از همه نزدیک تر به سر، نیزه... مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14