eitaa logo
مشقِ عشق ٬ دمشق
293 دنبال‌کننده
2هزار عکس
712 ویدیو
24 فایل
مشقِ عشق ٬ دمشق حرفهاي دل یک جامانده از شهدا ، شهدايي كه روزي رفقايي بودن كنارم والان روياهاي ديدار درسر ميپرورانم كه شايد باز لايق شوم دفتر مشق ما سرمشقش٬عشقه دم و بازدم ما سرمنشأش٬عشقه محل عاشقیمون دمشقه https://eitaa.com/mashghe_eshgh_dameshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
یا از عشق به امام رضای
اره رفقا یک شب داد زد سر میدیم سنگر نمیدیم یک شب دیگه سر داد سنگر نداد
ما سینه زدیم٬ بی صدا باریدند از هر چه که دم زدیم ٬ انها دیدند ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند @mashghe_eshgh_dameshgh
اما اگر عین تو اون موقعیت برنگردی و سرت یک خشاب کلاش رو قبول کنه و متلاشی بشه ولی وایسی ٬ اونوقت مرد هستی ...
شهدایی که تو این کانال اکثرا معرفی میکنم سیاهگوشها هستن یعنی بچه هایی که ایرانی بودند و به اسم افغانستانی با فاطمیون اومدند ... مثلا: (مهدی) و خیلی های دیگه که امروز یکی دیگه رو معرفی میکنم خب همه ی ما اعتقاد داشتیم و داریم حریم‌و حرم ال الله باید حفظ بشه اما فقط اعتقاد داریم اما اونها ایمان داشتن برای همینه زمانی که دشمن حرومی تا دمشق رسیده بود خیلیهامون فقط داد میزدیم که وای و وای ولی شهدا به هر دری زدند تا رسیدند حتی جعل اسم و تابعیت ... اعتقاد درونیه ولی ایمان از درون به بیرون‌نمود میکنه و خودش رو نشون میده...
یک روزهایی بودند ‌: و بقیه رفقایی که نیستن دیگه ... یادش بخیر تو استخر فک رضا سنجرانی گرم شده بود وای ملت رو دیوونه کرد بس که شلوغ‌کرد و خاطرات گفت
شب های جمعه دلها بیقراره٬ دوست دارن کربلا ببینن تو حرم یار بشینن حرف بزنن درد دل کنن خودشونو سبک کنن بگن اقام اقام اقام اگر نبودیم‌روز عاشورا امروز که هستیم ما رو هم مثل حر و زهیر بیدارمون کن رو سفیمون کن کربلاییمون کن اقا جانم یا اباعبدلله امشب یا حمید قاسمپور در دلم غوغا میکنه یا هییت تو خانطومان تو مقرشون یادمه خوب یادمه برای مرتب کردن‌سوله و اماده سازیش برای هییت خوب یادمه موتور برق و سنگینیش‌و شهدا و شادیشون که ای جونم هییت تو سوریه تو منطقه ی جنگی تو خانطومان ... چه صفایی داشت ... اخ دلم تنگه واسه حمیدم دلم تنگه واسه اون همه شادی و اون همه پاکیش دلم تنگه ... واسه اون همه صداقتش‌ واسه اون قلب مهربون‌بیرون‌کشیده از تنش ... دلم‌تنگه امشب کربلاس سامراس بقیعه یا دمشق نمیدونم نمیدونم نمیدونم اما حمیدم هر کجا رفتی یاد منم باش رفیق یاد منم باش اصن با همتونم وووووو هر اسم بیشتر میبرم بیشتر دلتنگ میشوم اهای رفقا امشب هر کجا بودید یاد منم باشید به رسم رفاقت نه به رسم لیاقت نامم نزد ارباب ببرید ...‌
باز صبح شد و عطر حضورت روزم را خدایی میکند ... و دلتنگیهایم برای یک خنده ات غوغا میکند من با یک عکست لبریز از شادی و خنده و غم و گریه ام اگر کنارت در بهشت باشم چه میشوم؟!؟!؟
به غم باغبانی فکر میکنم که با اندوه بر سر باغچه ی کوچکش نشسته است و نمیداند چگونه به گل هایش از آمدن پاییز بگوید که آن ها نمیرند... این غم را منی که روزی به دلم فهمانده ام تو دیگر نیستی خوب میدانم... ❤️