کاروان سلاله های خدا
کاروان امام عاشورا
کاروان بهشتیان زمین
کاروان فرشتگان سما
یکی از نوکرانشان جبریل
یکی از چاکرانشان حوا
گوشه ای از صدایشان داوود
نفسی از دعایشان عیسی
نوجوانانشان چو اسماعیل
پیرمردانشان خلیل آسا
زائر اشکهایشان باران
تشنه مشکهایشان دریا
همه آیات سوره مریم
همه چون کاف و ها و یا و الی...
یوسفان عشیره حیدر
مریمان قبیله زهرا
کعبه می بیند و طواف ملک
چشم تا کار میکند اینجا
کشتگان حوادث امروز
صاحبان شفاعت فردا
تا به حالا ندیده هیچ کسی
این همه آفتاب در یکجا
هردلی با دلی گره خورده است
همه مجنون صفت، همه لیلا
دارد این کاروان صحرائی
دخترانی عفیفه و نوپا
همه با احترام و با معجر
همه در پرده های حجب و حیا
پرده را از مقابل محمل
باد حتی نمیبرد بالا
دور تا دور شان بنی هاشم
تحت فرمان حضرت سقا
پای علیا مخدره زینب
روی زانوی اکبر لیلا
از غروب مدینه می آیند
در زمینی به نام کرب وبلا
می رسیدند و یاد می کردند
از سر و طشت و حضرت یحیی
حق نگهدار این همه مجنون
حق نگهدار این همه لیلا
#ورود_کاروان_به_کربلا
#علی_اکبر_لطیفیان
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
روح بزرگش دمیدهست جان در تن کوچک من
سرگرم گفت و شنود است او با من کوچک من...
یک لحظه از من جدا نیست بابای خوبم، ببینید
دستان خود حلقه کردهست بر گردن کوچک من
میخواستم از یتیمی، از غربت خود بنالم
دیدم سر خود نهادهست بر دامن کوچک من...
در این خزان محبت، دارم دلی داغپرور
هفتاد و دو لاله رُستهست از گلشن کوچک من
از کربلا تا مدینه گلفرش داغ دل ماست
با ردّ پایی که ماندهست از دشمن کوچک من
دنیا چه بیاعتبار است در پیش چشمی که دیدهست
دارالامان جهان را در مأمن کوچک من
آنان که بر سینه دارند داغ سفر کردهای را
شاخه گلی میگذارند بر مدفن کوچک من
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#محمدعلی_مجاهدی
shereheyat.ir
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
39.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انتقامش را گرفت اینگونه با اعجاز آه ...
آه او شد خطبه ی او روز دشمن شد سیاه
شعر خوانی #سیدحمیدرضا_برقعی در رثای #حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
من دختری دلسوزم و معصوم و بابایی
دورم هنوز از روز و شبهای شکوفایی
سنی ندارم، با عروسکها عجین هستم
شبها نمیخوابم بدون زنگ لالایی
دور از تو این شبها چهها دیدم، نمیدانی!
موی سفیدم را ببین از رنج تنهایی
چشمی که تا دیروز غرق شادمانی بود
آنقدر باریده، شده چشمان دریایی
دیروز پنهان بودهایم از چشم نامحرم
امروز گشته کاروان ما تماشایی
من که ندیدم مادرت را، عمه میگوید
پهلو و دست و صورتم گردیده زهرایی
آنقدر سنگین است دستان سنان، دیگر
رفته رمق از دست و از پایم توانایی
حالا که مهمان دارم و چیزی مهیا نیست
با جانم امشب میکنم از تو پذیرایی
#حضرت_رقیه_سلاماللهعلیها
#شهادت
#نفیسه_سادات_موسوی
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
آمدی گوشه ویران چه عجب!
زده ای سر به یتیمان چه عجب!
تو مپندار که مهمان منی
به خدا خوبتر از جان منی
بس که از جور فلک دلگیرم
اول عمر ز عمرم سیرم
دل دختر به پدر خوش باشد
مهربانی زدو سر خوش باشد
تو بهین باب سرافراز منی
تو خریدار من و ناز منی
بعد از این ناز برای که کنم
جا به دامان وفای که کنم
اشک چشم من اگر بگذارد
درد دلهام شنیدن دارد
گرچه در دامن زینب بودم
تا سحر یاد تو هر شب بودم
گر نمی کرد به جان امدادم
از غم هجر تو جان می دادم
آنقدر ضعف به پیکر دارم
که سرت را نتوان بردارم
امشب از روی تو مهمان خجلم
از پذیرایی خود منفعلم
مژده عمّه که پدر آمده است
رفته با پا و به سر آمده است
دیدنی گوشه ویرانه شده
جمع شمع و گل و پروانه شده
آخر ای کشته راه ایزد
پدرت سر به یتیمان می زد
تو هم آخر پسر آن پدری
تو پور آن نخل امامت ثمری
که به پیشانی تو سنگ زده؟
که زخون بررخ تو رنگ زده؟
ای پدر کاش به جای سر تو
می بریدند سر دختر تو
#حضرت_رقیه_سلاماللهعلیها
#شهادت
#علی_انسانی
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
با نی، نوای نای تو را گریه میکنیم
پژواک ربنای تو را گریه میکنیم
هرجا گره به کار میافتد، به زمزمه
نام گرهگشای تو را گریه میکنیم
ابریم و در مسیر تکامل به سمت رود
هر صبح و شب هوای تو را گریه میکنیم
قاریِ تا همیشهٔ قرآن! هنوز هم
تفسیر آیههای تو را گریه میکنیم
تقطیع شد کلام خدا روی خاک… آه
هر حرف، هر هجای تو را گریه میکنیم
وا حیدرا… علی تو را سینه میزنیم
وا اکبرا… عبای تو را گریه میکنیم
ای صبحِ بیغروب که بر نیزه میروی
تا شام ردپای تو را گریه میکنیم
ساکت شدهست هلهلهٔ دشمنت ولی
ما همچنان صدای تو را گریه میکنیم
با هر شهید تازه که از راه میرسد
یک روضه کربلای تو را گریه میکنیم
باری زبان اشک جهانفهم و ساده است
بیمرز ماجرای تو را گریه میکنیم
#امام_حسین_علیه_السلام
#سید_الشهدا
#محرم
#فاطمه_عارفنژاد
@fatemeh_arefnejad
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
غم بزرگ، غم مهربان، غم متفاوت
حدیث زخم و نمک، سوز و مرهم متفاوت
تمام آینهها اسم اعظماند خدا را
تو ای شکستهترین اسم اعظم متفاوت..
کسی که عشق تو را دارد و کسی که ندارد
دو آدماند ولی در دو عالم متفاوت
صفوف سینهزنانت مُنظماند و مشوّش
منظماند و پریشان، منظم متفاوت
تو با تمام جهان فرق میکنی، تو که هستی؟
ضریح و تربت و آیین و پرچم متفاوت
چگونه میکشی و زنده میکنی، دل و جانم
فدای چشم تو، عیسی بن مریم متفاوت
تو آمدی که جهان را از این ستم برهانی
خوش آمدی به جهان ای محرم متفاوت
#مهدی_جهاندار
#شعر_عاشورایی
#ماه_محرم
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
دو خورشید جهانآرا، دو قرص ماه، دو اختر
دو آزاده، دو دلداده، دو رزمنده، دو همسنگر...
دو یاس ارغوانی نه، بگو دو آیۀ قرآن...
گرفته چون دو قرآن دخت زهرا هر دو را در بر
به سر شور و به رخ اشک و به کف تیغ و به دل آتش
به سیرت، سیرتِ قاسم، به صورت، صورتِ اکبر...
گرفته دستشان را برده با خود زینب کبری
که قربانی کند در مقدم ثار الله اکبر
بگفت ای جان جان، جان دو فرزندم به قربانت
تو ابراهیمی و اینان دو اسماعیل ای سرور!
دو اسماعیل نه، دو ذبح کوچک، نه دو قربانی
قبول درگهت کن منتی بگذار بر خواهر...
سفارش کرده عبدالله جعفر بر من ای مولا
که این دو شاخۀ گل را کنم در مقدمت پرپر
به اذن یوسف زهرا دو ماه زینب کبری
درخشیدند در میدان چو خورشید فلکگستر
فلک در آتش غیرت، ملک در وادی حیرت
که رو آورده در میدان دو حیدر یا دو پیغمبر!
یکی میگفت دو خورشید از گردون شده نازل
یکی گفتا دو مه تابیده یا دو آسمان اختر...
خروشیدند همچون شیر با شمشیر یک لحظه
دو حیدر حملهور گشتند بر دریایی از لشکر
تو گفتی در اُحد تابیده دو بدر جهانآرا
و یا دو حیدر کرار رو آورده در خیبر...
به خاک افتاد جسم پاکشان ناگاه چون قرآن
دریغا ماند زیر دست و پا دو سورۀ کوثر
چو بشنید از حرم فریادشان را یوسف زهرا
به سرعت آمد و بگرفت همچون جانشان در بر...
چو دید از قتلگه آرند آن دو سرو خونین را
درون خیمه زینب گشت پنهان با دو چشم تر
نهان شد در حرم کو را نبیند یوسف زهرا
مبادا چشم حق گردد خجل ز آن مهربان مادر...
#چهارم_محرم
#جوانان_حضرت_زینب سلامالله علیها
#غلامرضا_سازگار
shereheyat.ir
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
غم ندیدن تو! کرده قصد جان مرا
غمی که سوخته تا مغز استخوان مرا
از آن زمان که به دنیا قدم گذاشته ام
عجین به داغ نوشتند داستان مرا
تو جانِ زینبی اما زمانه درصدد است
بگیرد از منِ محنت کشیده جان مرا
زغربتت رمق راه رفتن از من رفت
اناالغریبِ تو لرزانده زانوان مرا
اجازهای بده نذری سفره ات باشند
کرم کن و بپذیر این دو قرص نان مرا
مرا سهیم کنی در منای کرب و بلا
اگر قبول کنی این دو نوجوان مرا
فدای شرم تو ... اما بیا و کامل کن
ستاره های درخشان آسمان مرا
ادا اگر بشود حق تو زجانب من
توان مگر بدهد جان ناتوان مرا
قیام کردم و در خیمه منتظرماندم
برو میانه ی میدان ببین اذان مرا
قدم خمید ز تنهایی ات ، غم فرزند
خمیدهتر نکند قامت کمان مرا
نصیب باغ دلم از بهار اندک بود
خدا به خیر کند قصهی خزان مرا
بلا عظیمتر و من صبورتر شده ام
چه سخت کرده خداوند امتحان مرا
#چهارم_محرم
#جوانان_حضرت_زینب سلام الله علیها
#هادے_ملک_پور
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
با آنکه رؤیای شهادت در سرم دارم
آیینهای در دل ز صبر مادرم دارم
من عون هستم عون، خواهرزادۀ نورم
غمنامۀ خورشیدها را در برم دارم
شمشیر غیرت در نیام اذن میدان است
یک کربلا احساس در چشم ترم دارم
جای من اینجا نیست، من از آسمان هستم
تصویری از پرواز در بال و پرم دارم
جان، این امانت را خداوندا بگیر اینک
من شرم از جانی که با خود میبرم دارم
کو آن زمانی که ببینم با نگاه شوق
در این بیابان زخمها در پیکرم دارم
دشمن نمیداند که من از نسل خورشیدم
دشمن نمیداند که صبر از مادرم دارم
جان، هدیهای کوچک برای بارگاه توست
آنسان که من شرم از وداع آخرم دارم
#چهارم_محرم
#میلاد_عرفانپور
#جوانان_حضرت_زینب سلام الله علیها
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
مادر نشسته سیر تماشایشان کند
هنگام رفتن است، مهیّایشان کند
عون است یا محمّد؟ فرقی نمیکند
در اشکهای بدرقه پیدایشان کند
این سهم زینب است، دو طوفان، دو گردباد
لبتشنهاند، راهی دریایشان کند
او یک زن است و عاطفه دارد، عجیب نیست
سیرابِ بوسه قامت رعنایشان کند
آنها پر از حرارت لبّیک گفتناند
باید سفر به خلوت شیدایشان کند..
بر شانه میزند که: برو، سهم کوچکیست
باید نثار غربت مولایشان کند
#چهارم_محرم
#جوانان_حضرت_زینب سلام الله علیهم
#پروانه_نجاتی
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
هرکه میداند بگوید، من نمیدانم چه شد
مست بودم مست، پیراهن نمیدانم چه شد
من فقط یادم میآید گفت: وقت رفتن است
دیگر از آنجا به بعد اصلاً نمیدانم چه شد
آنچنان از شوق او سرتابهپا رفتن شدم
در شتاب رفتنم توسن نمیدانم چه شد
روبهروی خود نمیدیدم به جز آغوش دوست
در میان دشمنان، دشمن نمیدانم چه شد
سنگباران بود و من یکسر رجز بودم، رجز
ناله از من دور شد، شیون نمیدانم چه شد
من نمیدانم چه میگویید، شاید بر تنم
از خجالت آب شد جوشن، نمیدانم چه شد
مرده بودم، بانگ هل من ناصرش اعجاز کرد
ناگهان برخواستم، مردن نمیدانم چه شد
پا به پای او سرم بر نیزه شد از اشتیاق
دست و پا گم کرده بودم، تن نمیدانم چه شد
ناگهان خاکستری شد روزگار آسمان
در تنور آن چهرۀ روشن نمیدانم چه شد
صورت من غرق خون بود و نمیدیدم درست
خیزران در دست اهریمن نمیدانم چه شد
::
وصف معراج جنونش کار شاعر نیست، نیست
از خودش باید بپرسی، من نمیدانم چه شد
#عابس_بن_شبیب علیهالسلام
#شب_چهارم_محرم
#سیدحمیدرضا_برقعی
shereheyat.ir
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
دانلود کتاب صوتی لُهوف ( سوگنامه عاشورا)
https://basirat.ir/fa/news/322526/%C2%A0-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF%C2%A0%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D9%84%D9%8F%D9%87%D9%88%D9%81-%D8%B3%D9%88%DA%AF%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
كربلا عشق است، شوق كوی جانان میشوم
جسم را وا مینهم، پا تا به سر جان میشوم
تا بپيوندم به اقيانوس عشقت يا حسين
در كوير بیكسی رودی خروشان میشوم
پيرم اما مرگ در آغاز راهم مانده است
در مصاف دشمنان چون تيغِ عريان میشوم
حاليا در محضر قرآن ناطق، بر عدو
با زبان تيغ خود تفسير قرآن میشوم
جلوۀ نور خدا را در نگاهت ديدهام
تا هميشه بر تو ای آیينه، حيران میشوم
من حبيبم، حاجی از كاروان جاماندهات
میرسم از راه و بر لطف تو مهمان میشوم
سعی من از كوفه بود و كربلايم شد صفا
پای تو ای كعبهٔ مقصود، قربان میشوم
تشنۀ لبّيک ماندی در منای قرب دوست
جوشش لبّيک بر آن كام عطشان میشوم
#حبیب_بن_مظاهر علیهالسلام
#شب_چهارم_محرم
#سیدمهدی_حسینی_رکنآبادی
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی
چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی
من آمدم که تو را با سپاه و تیغ بگیرم
مرا به تیر نگاهی تو بیسپاه گرفتی
چگونه آب نگردم؟ که دست یخزدهام را
دویدی و نرسیده به خیمهگاه گرفتی!
چنان به سینه فشردی مرا که جز تو اگر بود
حسین فاطمه! میگفتم اشتباه گرفتی
شنیدهام که تو نوحی! نه، مهربانتر از اویی
که حُرِّ بد شده را هم تو در پناه گرفتی
نشاندهای به لبانت، چنان تبسم گرمی
که از دلِ نگرانم مجال آه گرفتی
چه کردهام، که سرم را گرفتهای تو به دامن؟
چه شد که دست مرا از میان راه گرفتی؟
به روی من تو چنان عاشقانه دست کشیدی
که شرم را هم از این صورت سیاه گرفتی
#حر_ریاحی علیه السلام
#شب_چهارم_محرم
#قاسم_صرافان
shereheyat.ir
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اصحاب_امام_حسین علیهمالسلام
با عزت و احترام گفتند: حسین
مردان همه یککلام گفتند: حسین
روزی که تمام دشت گفتند: یزید
«هفتاد و دو بامرام» گفتند: حسین
#احمد_علوی
@hosseinieh_net
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
دلم پرواز میخواهد، رها در باد خواهم شد؟
نمیدانم از این حبس ابد آزاد خواهم شد؟
اگر که رو بگرداند، اگر رنجیده باشد چه؟
گناهم را نبخشد دوست، دشمنشاد خواهم شد
دلم مثل بیابان در تب دلشوره میسوزد
بخندد آسمان با خندهاش آباد خواهم شد
سرود سروها آرام کرده اضطرابم را
دلم قرص است با آزادهها همزاد خواهم شد
رسیده وقت آن تا بشکنم قفل سکوتم را
چو طوفان بر سر هرچه قفس فریاد خواهم شد
اگر عشق است، این افتاده را هم میبرد بالا
میان اشکهای توبهکاران یاد خواهم شد
بگو با حنجر خونین رقم خوردهست تقدیرم؟
بگو مثل کسی که پای تو سر داد خواهم شد؟
کنار قبر هفتاد و دو لاله، جای من خالی...
و من آن لالهای که از تو دور افتاد خواهم شد
#حر_ریاحی علیه السلام
#شب_چهارم_محرم
#عباس_همتی
shereheyat.ir
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase