موقعیت ذهنی استعماری
برادران لیلا را باید مهم ترین فیلم استعماری پسا انقلاب حساب کرد؛ اما چرا ؟
✍️سید جواد نقوی:
🔴 هگل در جایی معتقد بود هنرمند واقعی باید معرفت زمانه خود را نشان دهد و این معرفت زمانی بازافرین حقیقت است که از معرفتی توام با واقعیت بحث کند.
🔴 روستایی شبه معرفتی از عصر خودش را تا حدودی روایت می کند اما از حقیقت که شکل گرفته است عامدانه بحثی نمی کند و دقیقا همان نقطه ای است که او از لنز یک فرد غیر ایرانی ظاهرا دارد قضاوت می کند و این قضاوت خیلی رادیکال است.
🔴 او ظاهرا تصمیم گرفته است جامعه ایرانی و خانواده ایرانی را تحقیر کند و این تحقیر را در فقر و از طرف حکومت نشان دهد و انسان ایرانی را بی عقل و پر مدعا و گرفتار حکومتی بی عقل تر صورتبندی کند
🔴 روستایی در بین نقش هایش یک فرد عاقل ندارد و همه سنت ها موجود در جامعه هم احمقانه نشان می دهد، این همان نقطه غیر حقیقی و استعماری او است، این تصویر سیاه نیست یا به دنبال سیاه نمایی نیست بلکه به دنبال نشان دادن وضعیت طبیعی از یک جامعه است و در حال عادی سازی حماقت و بی خردی جامعه ایران است ،این جامعه و این حکومت بحث ظلم یا ستم به انها معنی ندارد بلکه این جامعه بی عقل احمق را باید هدایت کرد و از همه موارد درباره هدایت انها به سمت مطلوب باید استفاده کرد
🔴 روستایی در حال عادی سازی تحریم و جنگ و حتی تحقیر است این جامعه و این انسان ها هیچ نقطه امیدی ندارند به جز زور و ستم به انها برای متمدن شدن باید سختی بکشند چرا که هیچ تدبیری برای بدیهی ترین موارد ندارند و فقط باید انها دستوری هدایت کرد
🔴 روستایی بر خلاف فرهادی که متن خودش از وقایع داخل به گونه نشان می دهد که جامعه غربی بتواند از سیر فیلم برداشت خود را شکل دهد ، او تصمیم گرفته از همان ابتدا یک جامعه و یک کشور آشفته و کم عقل را با دقت نشان دهد و این روایت حتما برای طرف غربی جذاب است چرا که لیلا و برادران و حتی پدر و مادرش یک صحبت درست هم ندارند و حتی انها که نماد خانواده ایرانی هستند اصلا توان فکر ندارند در توهم زیست می کنند و این توهم ها نشان از وضعیت طبیعی یک جامعه کم عقل است
🔴 نوید محمدزاده هم که قرار است کم تر بی عقلی را نمایندگی کند و اخلاق را بیشتر بحث کند در تک تک صحنه یک فرد بزدل است و در لحظه اخر هم رادیکالیسم کور را نمایندگی می کند و در لحظه مرگ پدر هم دچار مالیخولیا می شود
🔴 اگر فیلم انگل نابرابری در کره را نشان می دهد و مربع در سوئد هم نابرابری را نشان می دهد اما روستایی حماقت در جامعه ایران را تئوریزه می کند که بی اخلاقی ذاتی هم دارد.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
برادران لیلا
دیدم یکی در نقد «برادران لیلا» نوشته بود، این فیلم ربطی به خانواده ایرانی و فرهنگ ما ندارد.
✍️ علی مهدیان
🔹واقعیت آن است که داستان این فیلم مملو از نماد بود و اساسا بنا نداشت راست بگوید. فیلم برای مخاطب «متوهم» خوب بود. مخاطبی که خودش را نشناسد و نخواهد که بشناسد. مثل اغتشاشات چند ماه قبل که برای متوهمین مناسب بود.
🔹پدر پیر تریاکی متوهم که همه آرزویش این است که «بزرگ فامیل» باشد نماد است. ساختار «بزرگ فامیل بودن» و «پدر و فرزندی» و «مادر و فرزندی» و آدابش و احترامهایش همگی نمادند. سعید روستایی البته درست فهمیده که ریشه ولایت اجتماعی و انسجام اجتماعی را باید در عقاید مردم و ایمان مردم دید. این همان نکته ای بود که خیلی زودتر اصغر فرهادی تشخیص داده بود و از ابتدا همان را نشانه گرفته بود.
🔹سعید روستایی که پیش از این با فیلم جذاب «ابد و یک روز» مدح این انسجام اجتماعی را خوانده بود و جانب آن را گرفته بود و نه خوشبختی های ناشی از خروج از این هویت اجتماعی اعتقادی، حالا همه سمیه را آورد به پای لیلا و سر برید. او خودش خودش را ویران کرد و حالا دیگر نابود شد و تمام.
🔹او فیلمی ساخت به نفع اغتشاشات. حالا خوب باور کنیم که «برادران لیلا» و «عنکبوت مقدس» و همه و همه بخشی از یک پروژه کثیف بودند، برای زدن هویت و ایمان و خلاصه انسجام مردم. یعنی گرفتن تنها کلید و راه حل برای عبور از مشکلاتمان. معلوم شد ما با دو جریان تحول خواه مواجهیم یکی داشته هایتان را میگیرد تمسخر میکند، دروغ میداند و حرمت میشکند. دیگری راه حل را اساسا همین ایمان و انسجام میداند. اندیشه غایتگرای خودخواه حرمت شکن ضداخلاق و دین راه حل نیست بلکه اساس مانع است. اساس نرم افزار تمدن مدرن است. و این نرم افزار مدرن خود مانع است بر سر هر تحولی.
🔹پروژه «عنکبوت مقدس» تنفر افزا بود در مردم چون نشان داد این جریان با امام رضا ع طرف است. پروژه «برادران لیلا» هم مشمئز کننده بود وقتی چشم در چشم مخاطب حاضر شد حرمت پدر و مادر را بشکند و کنار جسدشان برقصد. این همان مسیری است که در جدایی «نادر از سیمین» اصغر فرهادی در بیانش تعلل کرد. او بین حفظ پدر پیر آلزایمر گرفته یعنی هویت تاریخی سربار و جنگیدن در داخل در مقابل فرار از آن و رفتن ، پایان باز را انتخاب کرده بود. اما حالا سعید روستایی با افتخار برادر را به خارج فرستاد حرمت پدر و مادر را شکست، آشوب را به جای عقلانیت انتخاب کرد و همه حرمتها را انگ توهم و دروغ زد تا به دامن نیهیلیستی و پوچ گرایی مفرط بیفتد.
🔹ابتدای امسال رهبری در حرم امام رضا ع مهمترین داشته این مردم را «استحکام بنیه ناشی از ایمانشان» دانست. خیلی ها ممکن است اهمیت این دارایی را ندانند اما اگر امروز ببینند چگونه جریانی مشهور و مثلا هنرمند پول از غرب میگیرند تا آن را نابود کنند و روی فرش قرمز غربی لب میگیرند که دیده شوند و غرب برایشان سوت و کف میزند، شاید باور کنند که اینکه «جنگ امروز جنگ ایمان و کفر است»، یعنی چی.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روشنفکری انقلابی
🗨رهبر انقلاب: امام (ره) با کسانی که در خیابان به بدحجابها حمله میکردند، مخالف بود.
✍️ مرتضی توکلی؛
➰وقتی انسان با دقت، اندیشه و ادبیات رهبران و متفکران اصلی این انقلاب را مرور میکند، متوجه میشود که ایشان از ابتدا سعی داشته اند که ملاکات اصیل و حقیقی را بعنوان شاخص ارزیابی دینداری و انقلابی گری معرفی کرده و جامعه را بدان سمت رهنمون کنند.
و آن بهره مندی از یک منطق و ایدئولوژی ناب از اسلام که مومنین را در عرصه اجتماع تبدیل به یک عنصر کارآمد و مسئولیت پذیر بکند.
✅ این رویکرد از آن جهت ارزش دارد که به مرور، تمرکز جامعه ایمانی را به سمت ملاکات اولویت داری همچون تحکیم پیوند اجتماعی، رشد معنویت و اخلاق، تولید علم و در نهایت تحقق پیشرفت و عدالت اجتماعی سوق داده و اجازه نمیدهد که برخی ویژگی های ظاهری پررنگ تر از این اصول تلقی شوند.
➰ البته نه اینکه به مسائلی اعم از بحث حجاب، نوع پوشش و.. حساس نباشد، بلکه نباید این حساسیت ها اولویت های بالاتر را تحت الشعاع قرار داده و موجب دوقطبی سازی و ضیق شدن دایره ایمانی شود.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
نقدهای رهبری به حزب اللهی ها
✍️علی مهدیان
🔹معمولا تمایزات اندیشه رهبری را با اندیشه های خودمان سرسری رد میکنیم. سخنان رهبری درباره حجاب بسیاری از تحلیلهای موجود و رایج را به چالش کشید.
🔹قبلا رهبری کسانی که ضعیف الحجاب بودند را مهمترین مبارزین با نقشه دشمن معرفی کرد که با برنداشتن حجاب، بازی دشمن را خراب کردند.(حرام سیاسی هم که در این جا طرح شد.غیر از ممنوعیت قانونی یا حرام شرعی است. حرام سیاسی یعنی تقویت نقشه راهبردی دشمن و تضعیف جبهه حق. چه بسا یک فرع قانونی یا فقهی در یک زمان اولویت راهبردی پیدا کند به دلیل تمرکز دشمن یا معنا و اثر هویتی اش، لذا رهبری تقوای سیاسی را به معنای مراقبت از افتادن در طرح دشمن میداند۹۵٫۳٫۱۴) این بار حتی کسانی که کشف حجاب کرده اند را چنین توصیف نمود که نمیدانند چه اشتباهی میکنند. این تحلیل یعنی مشکل اصلی این جماعت، جهالت است نه عداوت. خوب معنای این سخن آن است که در تعامل با اینها باید روی روشنگری و تبیین تمرکز کنیم نه امر به معروف و نهی از منکر. امر و نهی جایی است که علم هست و خطا انجام میشود. تبیین جایی است که جهل وجود دارد. لازم نیست که توضیح دهم این ها یکی نیست. قبلا هم ایشان تمرکز اصلی را در حجاب بر تبیین و گفتمان سازی قرار داده بود. روشی که هیچ وقت عمده نیروهای متدین جدی نگرفتند(۷۷٫۱۲٫۴) اینکه یک خطا را فعل جاهلانه بدانیم یا «عن علم» در طراحی های ما بسیار موثر است. بحث در تمرکز روشی است دقت کنید. و الا روشن است که نفی امر و نهی به طور کلی نمیکنم.
🔹ایشان مساله اقتصاد را امروز مساله دارای اولویت دانستند که دامنه اثرش در امور فرهنگی و اجتماعی هم خود را نشان میدهد. این سخن را کنار این نکته ایشان قرار دهید که به هر دوی اینها باید پرداخته شود. حتی در مقوله کشف حجاب نیز بستر و فضای اصلی تکثیر آن، همین ضعف کارآمدی در زمینه معیشت و تورم و تولید است. آنانکه با مردم و کشف حجاب کنندگان سخن گفته باشند میدانند، این سخن چقدر درست و به جا است. اینکه مرکز توجهات رهبری با بسیاری از دوستان ما متفاوت است قابل کتمان نیست. بله آنانکه فرق «تمرکز توجه بر اقتصاد» و «انحصارتوجه به اقتصاد» را نمیدانند محل بحث نیستند. اما آنانکه این تفاوت را متوجهند دقت کنند که رهبری راه حل مسائل فرهنگی اجتماعی را هم در این زمان تمرکز بر امر اقتصاد دانستند.
🔹رهبری امر کشف حجاب را بیشتر یک اتفاق امنیتی و سیاسی از جانب دشمن تلقی کردند. معنای این سخن آن است که نیاز به ورود جدی دستگاه های حاکمیتی است. اصل برنامه داشتن کامل و جامع و اینکه این مقوله در تخاطب با کارگزاران مطرح شد همه نشان میدهد الان زمان ورود جدی دستگاه های حاکمیتی است. این یعنی نقد آن تلقی ساده اندیش برخی که فکر میکردند نیاز به ورود های امنیتی حاکمیتی نیست و کار با همین تذکرات متداول فرد به فرد و یا کار فرهنگی صرفا حل و فصل میشود.
🔹رهبری همین کشف حجاب کرده ها را هم با آن عمق معنوی و ایمانیشان میبیند و مدحشان میکند. این نگاه نقد رویکرد ظاهرگرایانه در دین است که این جماعت را نماد رشد بی دینی در جامعه میدانند حال آنکه شاخصهای رشد دینداری و یا بی دینی اینقدر ظاهرگرایانه و تنگ نظرانه نیست که عده ای فکر میکنند و از قبل آن راهی برای مأیوس کردن متدینین باز میکنند. کل این ماجرا را در بستر عمق معنوی و پیروزی کلان راهبردی جبهه حق نبینیم، دچار یأس از سر نادانی خواهیم شد.
🔹اگر سه قدرت «امنیتی و حاکمیتی» ، «تبیینی و گفتمانی» و «روابط اجتماعی ولایی و امر و نهی فرد به فرد» را عوامل بیرونی (در مقابل عوامل درونی مثل فرهنگ و ایمان و علم) اصلی حفظ حجاب در جامعه بدانیم. در سخنان رهبری امروز قدرت امنیتی حاکمیتی تقدم دارد سپس گفتمانی و تبیینی و در نهایت امر و نهی اجتماعی فرد به فرد. پس روی مطالبه از دولت و راهکار دادن به دولت از یک سوی و کار اثباتی گفتمانی تبیینی از سوی دیگر باید بیشتر تمرکز کنیم.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
متاسفانه توییت آقای خسروپناه بد فهم شد!
✍️آشتیانی:
از ابتدا هم خیلی روشن بود که منظور آقای خسروپناه نه تنها انکار ابعاد امنیتی ماجرای حجاب نیست، بلکه مهر تایید بر آن است. توییت بعدیشان هم که مفسر توییت اول است. اما حرف ایشان چه بود:
🔰مساله حجاب از ابتدا آسیبی فرهنگی-اجتماعی بود، هرچند همواره ابعاد امنیتی هم داشته اما هیچگاه کشف حجاب عملی براندازانه نبوده.
دشمن امروز میخواهد این آسیب فرهنگی را به مسالهای امنیتی تبدیل نموده، دوگانه «باحجاب-بیحجاب» را ذیل دوگانه «انقلابی-ضدانقلاب» یا «وفادار-برانداز» تعریف کند. بعد هم هر کشف حجاب یا بدحجابی را به نام حرکتی سیاسی فاکتور کند و استفاده براندازانه نماید.
🔰عدهای از دوستان نادان هم نادانسته تکمیلکننده همین پازلاند و عملا بیحجابها و بدحجابها را به صف ضدانقلابها و براندازها هل میدهند. شاهدش هم انبوه محتواهای گروهها و کانالهای انقلابی است با هشتگهایی از این جنس؛ #جنبش_فاحشه_ها #جنبش_فواحش #مطالبه_بعدی شان_بازشدن_فاحشه خانه ها
⁉️خب این توییت دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی یعنی انکار ابعاد امنیتی ماجرا؟!
روشن است که خیر؛ اتفاقا یعنی پیشفرض گرفتن جنبه امنیتی این ماجرا و «تحذیر از افتادن در دام اهداف همان سرویسهای امنیتی».
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
دو تهمت بزرگ آقای علوی بروجردی در مصاحبه اخیر!
✍️ سیدمجتبی شمس الدینی
🔸 در روزهای گذشته از سوی برخی فضلای حوزه، انتقاداتی علمی نسبت به مصاحبه اخیر آقای علوی بروجردی مطرح شد؛ اما علاوه بر آن، دو تهمت بزرگ در این مصاحبه مطرح شد که لازم است آحاد طلاب و روحانیت محترم به آن حساس بوده و واکنش نشان دهند.
1⃣ در قسمتی از این مصاحبه بیان میشود:
«اول انقلاب، مجاهدین خلق، کمونیستها و حزب توده، شعارهای تند خَلقی و ضد امپریالیستی میدادند؛ ما هم برای خوشایند مردم میخواستیم بگوییم از آنها تندتر و مترقیتر هستیم - چون مردم هم نگاه به ما میکردند چی شعار بدند- و لذا میگفتیم کل اموال فلان خانواده، مصادره!!»
‼️ جناب علوی بروجردی! آیا دست اندرکاران اصلی انقلاب، بخاطر خوشایند مردم شعار میدادند؟! چه شاهدی بر صحت این #تهمت_بزرگ دارید؟
شما میتوانید مخالف انقلاب باشید و آن را نقد کنید اما حق ندارید به بانیان آن تهمت بزنید!
2⃣ در بخشی دیگر، هنگامی که مصاحبهکننده میگوید: «دولت دانسته - تأکید میکنم: دانسته- تورم تولید میکند...» این عالم به اصطلاح دینی، سری به تأیید نشان میدهد و میگوید: «بله قبول دارم!!»
‼️ جناب علوی بروجردی! شما درجایگاه روحانیت هستید و باید احترام اسلام را حفظ کنید. نهی از منکر که نمیکنید، تأیید منکر هم میکنید؟
اشتباه در سیاستگذاری اقتصادی دولت یا اجرای آن ممکن است وجود داشته باشد، بلکه هست؛ اما قطعا نسبت «عامدانه تولید کردن تورم» تهمتی است بس بزرگ!
🔺 در این مصاحبه، مواضع دور از انصاف و خلاف واقع بسیار است. «مسخره خواندن دشمنیکردن و مرگگفتن در دنیای جهانی امروز»، «انقلابی عمل کردن یعنی خارج از ضابطه عقلائی عمل کردن» و تمسخر وضع فعلی اقتصاد و القای یأس و ناامیدی متعدد، بخشی از مواضع تأسفبار ایشان در این مصاحبه است.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
واي بر ما که امام مجتبي (ع) در بين شيعه يک چهره مظلوم و نعوذبالله گنهکار است که عملکردش احتياج به توجيه دارد.
✍️حجت الاسلام قرنی
🔸در اوايل پيروزي انقلاب يکي از دوستان کويتيام که مجلهاي منتشر ميکرد، به ايران آمد. از من خواست که مقدمات مصاحبهاي با علامه طباطبايي را فراهم کنم. خدمت مرحوم علامه رفتيم و مصاحبه مفصلي در زمينههاي مختلف فرهنگي با موضوعات مختلف حديث، کلام، فقه، اصول، تاريخ و حکمت شکل گرفت و در آن نظريات تشيع در حوزههاي مختلف بيان شد.
مصاحبه ادامه داشت تا اينکه به مسأله امامت و قضيه امامت امام مجتبي (ع) رسيد.
دوست کويتي من پرسيد؛ «شما درباره صلح امام مجتبي (ع) چه نظري داريد و آن را چگونه توجيه ميکنيد؟»
🔸 مرحوم علامه که در طول مصاحبه با اشتياق و با سعه صدر به سؤالات پاسخ ميداد، با شنيدن اين پرسش برافروخت و متشنج شد. چند دقيقهاي جرأت حرف زدن نداشتيم. پس از دقايقي علامه فرمودند: «آقا، آقا، آقا! مثل اينکه امام حسن مجتبي (ع) در زندگي و در امامتش مرکتب خلافي شده و در طول تاريخ هر کسي به نوعي مسأله را توجيه کرده و حالا هم نوبت به من رسيده که من چگونه آن را توجيه کنم. اين چه سؤالي است که مطرح ميکنيد؟ واي بر ما که امام مجتبي (ع) در بين شيعه يک چهره مظلوم و نعوذبالله گنهکار است که عملکردش احتياج به توجيه دارد.»
🔹همراه با دوست روزنامهنگار کويتيام به علامه عرض کرديم که شما در اين باره توضيح بفرماييد تا مقداري زنگارزدايي و غبارروبي شود.
علامه فرمود:
«مظلوميت امام حسن (ع) به اين نيست که قبرش چراغ و گنبد و بارگاه ندارد. ما تا اسم مظلوميت امام مجتبي (ع) را ميآوريم، مسأله قبر و زائر و چراغ و فرش و گنبد را مطرح ميکنيم.
مظلومیت امام مجتبي (ع) به اين است که آن حضرت بين ما شيعيان هم يک چهره متهم است»
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
مرحبا بناصرنا؟!
✍️مرتضی توکلی
🔹امروز که یک نگاه اجمالی به تیتر نشریه ها و روزنامه ها و مخصوصا کانال های مجازی انداختم تحلیل های عجیب و غریبی رو نسبت به صحبت های دیروز رهبرانقلاب دیدم.
هر یک از اونها یک تکه از صحبت های رهبری رو انتخاب کرده و از اون بعنوان تاییدیه اولویت های مطابق با سلیقه خودشون استفاده می کنن..
🔹جالب اینجاست که جمع این تحلیل ها تقریبا ممکن نیست و واقعا نمیشه ازش یه راهبرد و خط مشی کلی رو استخراج کرد.
بوی خوبی نمیده، گویی که حرف های رهبری تبدیل شده به عامل توجیه اولویت و رویه غلط آقایون.. تا به جامعه اینرو تفهیم کنن که اون چیزی که من میفهمم همون فهم اصیله
🔹بارها شده که رهبرعزیز نسبت به خطاها و اشتباهات رایج متذکر شده اند و جالب اینکه هیچ کس خودش را مخاطب آن ندانسته..
رهبری صریحا مساله اقتصاد رو اولویت کشور معرفی کردن و تمام کنشگران فرهنگی رو موظف به کار نسبت به آن حوزه کردند، بعد دوستان امروز سر این بحث می کنند که دیدید رهبری نسبت به حجاب هم موضع گرفتند..
⭕ رسما ایشان می فرمایند امروز اقتصاد در راس مشکلات کشور است که عوارض فرهنگی را هم به بار آورده است بعد دوستان انقلابی همدیگر را متهم می کنند که شما با دوگانه اقتصاد و فرهنگ، در حوزه حجاب منفعل شدید..
⁉️خب برادر بزرگوار، امروز پتانسیل و ظرفیت های فرهنگی که به ادعای شما باید تمام بنیه خود را خرج حجاب کند پس کی وقت کند که به اولویت اصلی انقلاب بپردازد؟!
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
یادداشتها | مرتضی توکلی
واي بر ما که امام مجتبي (ع) در بين شيعه يک چهره مظلوم و نعوذبالله گنهکار است که عملکردش احتياج به ت
تصمیمی برای تبیین حقیقت
✍️ شهید سید محمدباقر صدر
💠 امام حسن(ع) ناگزیر بود موقتا کناره بگیرد و موقتا آتش بس دهد و رهبری تمام جهان اسلام را به معاویه بسپارد تا درون مایه برنامه معاویه آشکار شود و آن مسلمانان ساده لوح ـ که فقط چیزی را می فهمیدند که پیش چشمانشان بود ـ بفهمند علی(ع) که بود و معاویه که بود، برنامه علی(ع) چه بود و برنامه معاویه چه بود.
💠معاویه خود در آشکار شدن این واقعیت سهم بسیاری داشت . او اصلا نگذاشت وقایع و رویدادها حقیقت او را آشکار کنند، بلکه از همان روز نخست درون مایه برنامه خود را علنی کرد و بر آن شد تا این اعلان را هم در عمل و هم در سخن در همه زمینه های گوناگون حکمرانی اش ادامه دهد . تا این که دیگر مسلمانان به طور کامل و آشکار فهمیدند برنامه معاویه همان برنامه جاهلیت است که می خواهد اسلام و نظام اسلامی را نابود کند و فهمیدند علی بن ابی طالب(ع) کسی بود که با خود مشعلی داشت و راه را روشن می کرد . آن گاه تجربه کوتاهی که امام در آن به حکومت پرداخته بود، در نگاه جمهور مردم مسلمان در آن حال که در کوران بدبختی و گرفتاری به سر می بردند همچون رویا و آرزویی بر جا ماند.
💠از همین روست که می بینیم بسیاری از مسلمانان گه گاه با امام حسن(ع) تماس می گیرند تا ایشان آتش بس را بشکند؛ چون معاویه از شرایط تخلف کرده است . اما امام حسن(ع) نقض پیمان را نمی پذیرفت و می فرمود: هر چیز هنگامی و حسابی دارد . ایشان به طور مطلق ایده شکست آتش بس را رد نمی کرد، اما با این سخن که هر چیز هنگام و حسابی دارد، آن را عقب می انداخت؛ زیرا می خواست معاویه به طور واضح تر و برجسته تر آشکار شود. می خواست اهداف معاویه برای همگان آشکار شود. اما چون خود معاویه می دانست که روزی دستش تا این حد رو می شود و در برابر مسلمانان رسوا می شود، پیشتر اندیشیده بود تا این رسوایی را پنهان کند.
📚کتاب امامان اهل بیت، صفحه ۳۶۲
@shahidsadr
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
ماجرای اتاق سیگار در بیت رهبری؛ انواع و اقسام سیگار در این اتاق موجود است!
🔻روایت یک حاشیه سیگاری از دیدار اخیر رهبری با شاعران؛
▫️بالأخره بعد از چهار سال دوباره شاعران به دیدار مقام معظم رهبری رفتند. به همین مناسبت خبرنگار مجله مهر روایتی از این دیدار نوشته است؛ از اتاق سیگار تا شعرخوانیها و حواشی این دیدار.
🔹واقعاً حیف نیست این قسمت از دیدار رهبری با شاعران در نیمه ماه مبارک رمضان را روایت نکنم؟ هنوز افطار نکردهایم که اهل دخان دنبال اتاق سیگار هستند! بعضی که سال اولشان است میگویند ما شنیده بودیم برای دیدار شاعران یک اتاق مخصوص تدارک دیدهاند که مخصوص کشیدن سیگار است.
🔸آنهایی که تجربه دارند میگویند سالهای قبل که نماز جماعت توی حیاط برگزار میشد، یک گوشه اتاقی تدارک دیده بودند که معروف بود به اتاق سیگار. توی آن هم انواع و اقسام سیگارها را برای شاعران تهیه کرده بودند و خلاصه عیش همه جور بود.
▫️اما قضیه امسال هنوز مشخص نیست. هم محل برگزاری نماز جماعت تغییر کرده، هم محل برگزاری جلسه. یعنی ممکن است امسال خبری از اتاق سیگار نباشد؟ من که امسال با خودم عهد کرده بودم اتاق سیگار را از دست ندهم، همراه با دوستان اهل دخان سراغ یکی از نیروهای سپاه ولی امر را میگیریم. میگوید چرا نباشد؟ مگر میتواند نباشد؟ دیدار شاعران با همه دیدارها فرق میکند. در هیچ دیداری امکان ندارد چنین فضایی فراهم شود. اینجا و سیگار؟! ولی خب رهبری شاعران را خیلی دوست دارند.
🔹ظاهراً یک سال توی بازرسیها سیگار و فندک استاد یوسفعلی میرشکاک را میگیرند و نمیگذارند با خودش به داخل ببرد. وقتی رهبری متوجه میشوند بیحوصلگی استاد میرشکاک به خاطر سیگار است، دستور میدهند از این به بعد برای سیگار کشیدن شاعران فضایی فراهم کنند! از همان سال است که یک گوشه را به سیگار کشیدن شاعران اختصاص میدهند. من که سالها ماجرای اتاق سیگار را شنیده بودم، تا خودم ندیدم باور نکردم...
🔸دوست سپاه ولی امری ما را به سمت تجمع اهل دخان راهنمایی میکند. چند قدم دورتر از سالن افطار، در را باز کرده بودند و پشت آن چند تا میز، چند تا بسته سیگار، چند تا فندک و چند تا جاسیگاری فراهم کرده بودند. کسانی که اهل دود بودند، بی درنگ به اینجا شتافته بودند و چشمشان از دیدن این پذیرایی جانانه رنگی شده بود. از کسی که پلاستیک سیگارها دستش بود میپرسم این ماجرا مال هر سال است؟ با خنده میگوید بله. هرسال خودمان انواع سیگارها را تهیه میکنیم، میآوریم و خودمان هم جمع میکنیم. او هم تأکید میکند که این اتفاق فقط برای دیدار شاعران رقم میخورد. بعد هم به شوخی میگوید اگر کم و کسری دارید بگویید!
▫️یکی دو نفر هم شوخیشان گل میکنند و اسم دو تا برند مشهور را میبرند. دوستمان با جدیت زیادی توضیح میدهد که میخواستم بگیرم، ولی تمام کرده بود! خب چرا از خودمان پنهان کنیم؟ شاعران سیگاری کم نیستند. همه شاعران سیگاری نیستند، ولی در یک دیدار چندساعته و چند صد نفری، طبیعی است که تعدادی از آنها سیگاری هستند و نیاز به سیگار دارند! فقط از رهبری برمیآید که تا این حد حواسش به شاعران باشد. وگرنه بیت رهبری کجا و سیگار کجا؟ این خرق عادت، هم نشان میدهد چرا شاعران تا این حد رهبری را دوست دارند، و هم نشان میدهد رهبری برای شاعران چه ارج و قربی قائل هستند. کنار اهل دخان سیگاری دود میکنیم و تا مراسم شروع نشده خودمان را به محل برگزاری جلسه میرسانیم...
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
درسهای نمایندگان کنگرۀ آمریکا برای لیبرالهای ایرانی
✍️ مهدی جمشیدی
۱. نمایندگان کنگرۀ آمریکا، دوگانۀ «حاکمیّت» و «مردم» نساختند و نگفتند که حضور در شبکههای اجتماعیِ بیگانه را باید به «انتخاب خودِ مردم» واگذار کرد و ما به عنوان کسانی که در حاکمیّت هستیم، نباید در این روند طبیعی، «مداخله» کنیم و بخواهیم به آن جهت بدهیم. آنها مردم را «در برابر حاکمیّت»، تصویر و توصیف نکردند و به این طریق، حاکمیّت را «منفعل» و «بیعمل» نساختند. آنها آشکارا «به جای مردم» تصمیم میگرفتند و «به جای مردم» سخن میگفتند، درحالیکه «انتخاب مردم»، همان بود که در «عمل» انجام داده بودند؛ یعنی حضور گسترده در مدیر شبکۀ اجتماعی تیکتاک. این حضور عملیِ مردم، هرگز مجوزی برای «عقبنشینی» و «انفعال» نمایندگان کنگرۀ آمریکا نشد و در درون آنها، «تعارض منافع» ایجاد نکرد که خود را در مقابل مردم قرار ندهند. آنها مدعی نشدند که چنین منطقی، موجبات «شکاف دولت و ملّت» را فراهم میآورد و جامعه را تحریک میکند و میشوراند.
۲. نمایندگان کنگرۀ آمریکا به عنوان «تکثّر سلایق» و «تعدّد علایق» در جامعه، اجازه ندادند که جامعه با انتخابهای خودش تنها بماند و هیچ «هدایت» و «جهتدهی» و «اثرگذاریِ» حاکمیّتی در میان نباشد، بلکه آشکار از تهدیدها و چالشهای حضور در شبکۀ اجتماعی تیکتاک سخن گفتند و با وجود «مقبولیّت» این شبکه در آمریکا، وجود آن را یک خطر بزرگ شمردند. آنها بهرسمیّتشناختن دیگریها و تنوّعها را به معنی «عدمسیاستگذاری» و «خلاءتدبیر» معنا نکردند و مسیر «ولبودنِ فضای مجازی» را در پیش نگرفتند.
۳. نمایندگان کنگرۀ آمریکا، بسیار به «امنیّت ملّی» ارجاع دادند و همۀ مطلوبهای دیگر خود را در سایۀ آن تفسیر کردند و هیچ تناقض و تعارضی را با آن برنتافتند. امنیّت ملّی، در رأس همۀ مقدّسات آنهاست و هیچ امری از نظر اهمّیّت و اولویت، در کنار آن نیست. آنها نهتنها از «ارجاعدادن به امنیّت»، شرمنده و سرافکنده نبودند، بلکه چنان قاطع و راسخ سخن میگفتند که گویا به کتاب مقدّس استناد میکردند. در آنجا، «استدلال امنیّتی» همچون یک نقطۀ ضعف و در برابر رویکردهای دیگر نیست. آنها حتّی «لیبرال-دموکراسی» را نیز در سایۀ امنیّت پذیرفتهاند و با آن مقیّد و محدود کردهاند.
۴. نمایندگان کنگرۀ آمریکا، همواره مدیر شبکۀ اجتماعی تیکتاک را به «دولت چین» نسبت دادند و تلاش میکردند «دست توطئۀ چین» را در این شبکۀ اجتماعی عیان سازند و ثابت کنند که این شبکۀ اجتماعی، «مستقل» و «بیطرف» نیست، بلکه سیاستهای دولت چین را در آمریکا عملیاتی میکند. اینان هم به «نظریۀ توطئه» باور داشتند و هم به «وجود دشمن» و هم «خنثینبودن شبکههای اجتماعی». دشمنانگاریِ چین در این جلسه به حدّی بود که مخاطب احساس میکرد دولت چین، «شر مطلق» و «شیطان محض» است و هر لحظه در کمین است تا به دولت آمریکا، ضربه بزند. نه سخنی از «تعامل» در میان بود و نه حرفی از «خوشبینی». آنان در عمق وجودشان، «نگران» و «دغدغهمند» بودند که مبادا دست پنهانِ دولت چین از آستین شبکۀ اجتماعی تیکتاک برآید و دولت و جامعه را در آمریکا دچار اختلال کند.
۵. نمایندگان کنگرۀ آمریکا، آن هنگام که میخواستند به دولت چین اشاره کنند و از آن نام ببرند، تعبیر «دولت کمونیست چین» را تکرار میکردند و این یعنی به مسأله، «نگاه ایدئولوژیک» دارند و «ایدئولوژی کمونیستی» را یک چالش مهلک برای خود میشمارند. آنها در نزاع ایدئولوژیها، بیطرف نبودند و نمیگفتند در نظر ما، آنچه که اهمّیّت دارد «منافع ملّی» است و نه «ایدئولوژی». آنها از مواضعشان، «ایدئولوژیزدایی» نکرده بودند.
۶. نمایندگان کنگرۀ آمریکا، هرگز از «موضع فروتر» - و حتّی برابر - با مدیر شبکۀ اجتماعی تیکتاک سخن نگفتند و با او عکس یادگاریِ حقارتآمیز نگرفتند، بلکه بارها و بارها، او و سخنان و دولتش را «تحقیر» کردند و به او اجازۀ چندانی برای پاسخگویی ندارند. آنها نشان دادند که اینجا، خاک آمریکا و کنگرۀ آمریکا است و ما حقّ داریم نسبت به این شبکۀ اجتماعی، «اِعمال حکمرانی» کنیم و تو نیز باید همچون «یک متهم»، توضیح بدهی و بازی زیرکانه و رندانه را کنار بنهی. آنها میدانستند که دو سوّم از جوانانشان نسبت به شبکۀ اجتماعی تیکتاک، «وابسته» و «شرطی» شدهاند، امّا با این حال، از «موضع ضعف» سخن نگفتند و حتّی چانهزنی نیز نکردند. اقتدار آنها در سطحی بود که مدیر شبکۀ اجتماعی تیکتاک جرأت نکرد فروتری وضع طرف آمریکایی را از نظر اجتماعی به رخ آنها بکشد و از این طریق، عرض اندام کند.
🖇 متن کامل در:https://tn.ai/2875531
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
`
بررسی دو نامه متناقض و چالش برانگیز اوایل انقلاب
◾ تحقق آرزوی انبیاء یا انحراف انقلاب از اسلام؟!
✍️ مرتضی توکلی
امروز به بهانه سالروز شهادت شهید سید محمدباقر صدر، وقتی به نامه صمیمانه او به امام و مواجهه او با انقلاب اسلامی برخوردم بسیار شگفت زده شدم.
🔸یک شخصیت علمی و فقیه، چقدر میتواند خالص باشد که نسبت به جریان مبارزاتی در کشور دیگر اینقدر متواضعانه کرنش کند و فقیه دیگر را امام مجاهد خود خطاب کرده و حتی شاگردانش را دعوت به ذوبوا فی الخمینی کند.
🔹بعد از یک سال آشنایی با آثار او، تازه متوجه میشوم که این عرض ارادت به امام و انقلاب صوری نبوده بلکه برخواسته از عمق فهم ایدئولوژیک و قرابت معنایی با مکتب امام بوده است. گویی تمام اندیشه صدر در انقلاب ایران رقم خورده است که به شاگردانش میگفته؛ الیوم تحقق حلم الانبیاء.
تعجب آور اینکه عالمی دیگر در درون کشور که جزو اصحاب انقلاب است و مبارزه میکند و همین که پیروزی محقق می شود، تاب نیاورده و رساله ای علیه انقلاب نوشته و کارگزاران را به تخطی از قواعد اسلام متهم می کند. شخصیت #سید_ابوالفضل_زنجانی
سید ابوالفضل با اینکه حق طلب و دارای دغدغه دینی بود اما بنظر می رسد که نمی توانست خود را در افق فکری امام قرار دهد.
از طرفی هم خلا نگاه رئالیستی و آرمانخواهی افراطی زنجانی، منجر به واکنش تند او می شود تا جایی که انقلاب را به پیروی از انقلاب اکتبر و در تعارض با نظام نبوی متهم می کند.
⁉️ این دو نامه متناقض حاکی از چیست؟!
قطعا از دو نوع نگاه و برداشت متفاوت..
1️⃣ تفاوت اینجاست که شهید صدر یک نگاه مکتبی از اسلام را عهده دار است که با جامعه و تاریخ پیوند زندهای برقرار می کند و لذا تحولات و واقعیت های موجود عالم را در فهم و کنشگری دینی اش لحاظ می کند.
شهید صدر در ابتدا نامهاش به امام می گوید؛
«پیروزیهای پی در پی و چشمگیری که با رهبری خردمندانه آنحضرت صورت گرفت و برنامه نجاتبخش اسلامی را به جای دو تمدن و ایدئولوژی مقابل شرق و غرب به بشریت عرضه داشت...»
2️⃣ این دقیقا همان نکتهای که در زنجانی کمبود آن حس میشود. او بدون توجه به موقعیت تاریخی انقلاب و تقابل آن با سایر مکاتب اجتماعی لائیک عصر، با انقلت های طلبگی و موضعی شبه تکفیر، در نهایت به دام #سکولاریسم می افتد.
امروز که جریان رو به زوال روشنفکری سکولار، ایشان را پدر معنوی خود خطاب می کنند؛ می توان پی برد که این تفکر از همان ابتدا چه انحرافی داشته است.
ادامه دارد...
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
مسیر ویژهخواری از شورای رقابت تا ژنهای خوب لاکچری!
✍ مریم اشرفی گودرزی
🔷 از ویژگیهای بارز سرمایه دارانِ نئولیبرال، نگاه نقطه ای و خطی به موضوعاتی است که قرار است منفعت عده ای خاص را تأمین و سود و زیان را منحصر به همان خواص، تعریف نمایند!
🔷 اصلا نباید متعجب شد که #شورای_رقابت در برابر نامه ی معاون ریاست محترم جمهور مبنی بر تجدیدنظر در افزایش قیمت #خودرو در شرایط فعلی، این درخواست را دخالت دستوری دانسته و نگران #سهام خودروسازان در بورس و نگران از عواقب آن باشد! چرا که آنجا جولانگاه اقتدار دلار است و عرصه ای است که ویژه خوران سرمایه دار به اسم تولید کننده، از اهرمهای مهمی به حساب می آیند که نرخ ارز را منطبق با منافع دلاریِ خود مهار میکنند و اصلا نباید متعجب شد که حتی محصولات داخلی ساخت و تولید اتومبیل هم با دلار خرید و فروش میشود!
🔷 نظام سرمایه داری مرز نمیشناسد، بلکه متوقف بر یک تفکر ویژه خواری است در تضاد و بی اعتنا به نگاه دستگاهیِ عدالت محور که داده هایش را بر اساس خروجیِ منصفانه محاسبه و پردازش مینماید. #نظام_نئولیبرال، محتاج همکاری دولتهاست به این شرط که سیاستهای خرد و کلان مملکت را بر محوریت منافع ایشان تنظیم نموده و تدبیر سود خواص ثروت اندوز جامعه را در هیئت دولت رقم بزند!
🔷 این نظامِ ویژه خوار، در هلدینگهای وابسته به وزارتخانههای اقتصادیِ #دولت چنان زنجیره مستحکمی از #رانت به وجود می آورد که هیچ محتسب و بازرسی نتواند آتش دهان این اژدهای هفت سر را که به خرمن زندگی اقشار متوسط و مستضعف می افتد، مهار نموده و لاجرم باید سکوت و تغافل پیشه کند!
🔷 و اما، حالا که فرامین حضرت امام خامنه ای "حفظه الله تعالی" که شعار سال را تبیین و محورها و مبانی آن را در اقتصاد عدالت محور تعریف مینمایند، دلواپسی دانش آموختگان مفتون غرب به هم نوایی با سرمایه داران ویژه خوار را به همراه داشته، ضمن ابراز خرسندی از کسب رضایت بانک جهانی و صندوق بین المللی پول از سیاستهایشان، در پی حفظ سالاری #دلار، آستین بالا میزنند!
🔷 و ما که نظام اسلامی را در معیت ولی فقیه آگاه و مدبرِ خویش، سربازی میکنیم و زمانی که مشق فقه میکردیم در مکاسب، #عدالت و پرهیز از ظلم و حرام خواری را درس گرفتهایم، با شجاعت و صراحت تا تحقق این شعارها و باورمند شدن نظام اقتصادی حکمرانی اسلامی مان به این آرمانها، هوشیارانه ایستاده ایم.
🔷 ضمن اینکه حواسمان هست در تداوم #ویژه_خواریِ_خواص، آقازاده ها نقش پراهمیتی دارند و ما هنوز منتظریم بفهمیم پسر تاجر جناب #شمخانی که در آن جلسه رسمی برگزار شده در کشور امارات، خیلی خودمانی و با یک پوشش کاملا غیررسمی حضور پیدا کرده بود کجای این محفل را قرار بوده اداره کند و منفعت حضورش به کدام جیب و کدام حساب بانکی سرازیر میشود؟
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
نتوانسته ایم چون علی (ع) در ۵ سال مردم را از فقر نجات دهیم.
✍️ حمیدرضا مقصودی
علت این است که چهل و اندی سال از انقلاب گذشته و هنوز در اقتصادمان ایمان به علی (ع) نداریم. علی را رها کرده ایم و به حضرت کینز، حضرت فریدمن، حضرت بلانچارد و نورث و استیگلیتز آویزان شده ایم و به فتواهای اینها به مثابه اصول دین می نگریم.
برای آویزان شدنمان به این کفار از رسول الله هم روایت میآوریم که: اطلبوا العلم و لو بالصین... و حتی آنقدر جسارت نداریم که با جمع این روایت با سایر روایات دریابیم که بلی! شهر علم خود رسول است و رسول می فرماید ببین من کجا هستم! هر کجا که بودم علم آنجاست. حتی اگر من در چین و ماچین باشم به دنبال من بیا. و امروز که زمین از حجت ظاهر خالی است هم در نمیابیم اضطرارمان به حجت را. باید دنیا را برای یافتن حجتمان زیر و رو کنیم...
نتوانسته ایم چون هنوز مجبوریم به این سوال پاسخ دهیم که اقتصاد اسلامی داریم یا نداریم. مجبوریم کارامدی گزارههای دین را برای آقایان «اثبات» کنیم. و البته اثبات هم معنایی ندارد.
چون:
و لن ترضی عنک الیهود و لا النّصاری حتّی تتّبع ملّتهم»؛(۵) تا وقتی کمند آنها را به گردن نیندازید، ... ۲ ) سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۱۰
قرار نیست آنها باور کنند که دین خدا قدرت اداره دارد. قرار نیست قبول کنند که همه امور در ید قدرت الهی است.
و البته همین ناباوران به قدرت دین خدا در اداره امور بشر، سالهاست امور اقتصادی کشور را تدبیر میکنند. تدبیر که چه عرض کنم...
به دین خدا باور نداریم اما به کتب کافران به دین خدا ایمان داریم که می توانند ما را اداره کنند. میگویند آنها بهتر از ما اداره کردهاند دنیایشان را. باید دنیا داری را از آنها بیاموزیم.
پس حال که میخواهید از آنها بیاموزید بسم الله:
اولین قدم لشکرکشی به آفریقا و کشورهای مظلوم همسایه است. بکشید و برده بگیرید تا برایتان کار کنند. منابعشان را غارت کنید تا ثروتمند شوید. بر کوه جنازههایشان بایستید و عکس یادگاری بگیرید.
۳۰۰ سال که این کار را انجام دادید، می شوید دنیای امروز غرب.
اگر می خواهید از آنها بیاموزید، واقعا از آنها بیاموزید. راهش همین است که گفتم.
در غیر این صورت:
سوره مبارکه النحل آیه ۱۲۵
ادعُ إِلىٰ سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ۖ وَجادِلهُم بِالَّتي هِيَ أَحسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعلَمُ بِالمُهتَدينَ﴿۱۲۵﴾
با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسی بهتر میداند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایتیافتگان داناتر است.
باید به خدا برگردیم.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
امروز ۲۰ فروردین سالروز شهادت آقا سید مرتضی آوینی است. مردی که امروز ما را در نامه انتقادی به وزیر ارشاد وقت آقای سید محمد خاتمی ترسیم کرد.
✍️ رضا یزدان پرست
🔹خاتمی در سخنرانی که به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران ایراد کرد صرفا علیه تحجر تاخت و به تجدد که لبه دیگر قیچی است کاری نداشت که شهید آوینی
در نقد ایشان گفت:«تحجر و تجدد دو پرتگاه جهنمی هستند که در این سوی و آن سویِ صراط عدل دهان باز کرده اند: زاهدان متنسّک و عالمان متهتّک؛ آنان فلسفه و عرفان و شعر و موسیقی را تفکیر می کنند و اینان فقه را از پاسخگویی به مسائل روز عاجز می دانند، و صراط عدل از میانه این دو پرتگاه و از بطن آن می گذرد.»
🔸آوینی در ادامه افزود:
«ما نیز با تحجر مخالفیم، اما در عین حال می دانیم که تنها مرتجعین و متحجرین نیستند که به نظام فرهنگی و هنری کشور اعتراض دارند. اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می خواهد که حصارهای جهل و خرافه و تحجر را بشکند و جامعه را از تفریط باز دارد، باید با تجددِ افراطی نیز مبارزه کند تا مردم را از چاله ای به چاه نیفکند»
🔹شهید آوینی پیش از رسیدن به این قسمت بحث به دغدغه خاتمی درباره عدم تناسب آهنگ انقلاب با زمان اینگونه پاسخ داد که: «دغدغه عدم تناسب آهنگ انقلاب با زمان – که به نظر می آید دغدغه اصلی وزیر ارشاد و بسیاری دیگر از مسئولان نظام اسلامی است- نباید آنها را به این سمت براند که تنها راه حفظ انقلاب را در دور شدن مردم از واقعیات ببینند و از سر رعب و دستپاچگی، تلاش اصلی خود را در این جهت قرار دهند که اسلام را حامی ارزش ها و دستاوردهای تمدن امروز نشان دهند و با صراحت بگویم، به جای اعتماد به نسل هنرمندی که از انقلاب جوشیده اند و در جریان انقلاب پرورش یافته اند، در مواجهه با روشنفکران ضدّ دین به اختراع نسلی دیگر – هر چند من درآوردی و بی ریشه – بپردازند که در ضدیت با دین و انقلاب هیچ چیز از آن دو نسل دیگر کم ندارند.»
🔸اما نکته جالب این نقد دغدغه جالب شهید آوینی در ۳۲ سال پیش است که اعلام میدارد:
«مگر کسی از وزارت ارشاد خواسته است که استراتژی فرهنگی خود را بر منع قرار دهد؟ دوستان ما باید به یاد داشته باشند که اکنون حجاب سکوت و صبر هنگامی شکسته شده که آتمسفر فرهنگی در عرف خاص آنچنان مسموم و ناامن است که هیچ مؤمنی احساس امنیت نمی کند. من با صراحت به مسئولان فرهنگی و هنری کشور اعلام می دارم که این دغدغه که فرزندان ما امروز و فردا در فضای کدام فرهنگ رشد خواهند یافت ما را به سختی به وحشت می اندازد.»
🔹وقایع اخیر در عرصه فرهنگ کشور و خصوصا آنچه در دانشگاه و مدارس رخ داد به خوبی نشان از دید وسیع و نگاه بصیر سید مرتضی به فرهنگ کشور در بیش از ۳۲ سال پیش دارد و همانگونه که از دست تحجر شکوه دارد به تجدد هم می تازد و به دنبال صراط عدالت میگردد تا جامعه تراز اسلامی بسازد واقعیت این است که سید مرتضی مهمترین روشنفکر بعد از انقلاب است. روشنفکر نه به معنای کسی که پسخوری کتب ترجمه شده غرب را بکند.
🔸در داخل برای ما عاروغ فندوقی بزند و پشت چشم نازک کند.
روشنفکر به معنای آنکه غرب را به خوبی شناخته
و نقاط ضعف و قوتش را به خوبی میداند و نسبت جامعه مذهبی ایران با فرهنگ غرب را به درستی می فهمد و فراتر از زمان خودش خطرات تهاجم فرهنگی غرب به جامعه بی دفاع
را هشدار میدهد و فرهنگ مذهبی مردم ایران را شایسته تر از آن میداند که به راحتی توسط مسئولان فرهنگی خودباخته، زمین بازی را به دشمن واگذار کند.
🔻آوینی کاملا طرفدار آزادی بیان برای همه اقشار
و گروههای فکری است اما گلایه اش چیز دیگریست.
او با انتقاد از مرعوبیت خاتمی و رفقایش در برابر غرب می گوید: « اشتباه دیگر دوستان ما که ریشه در مرعوبیت آنها در برابر غرب دارد آن است که آنها افق حرکت انقلاب و شرایط آماده جهانی را در این عصر احیای معنویت و اضمحلال غرب نمی بینند و بالتَبع هرگز برای وصول به این غایت تلاش نمی کنند. دگراندیشان و روشنفکران سکولار باید آزاد باشند، اما رشد و بالندگی نسل انقلاب نیز مواظبت می خواهد. دولت جمهوری اسلامی حقیقتاً به شعار آزادی مطبوعات، نویسندگان و هنرمندان پایبندی اعتقادی دارد، اما دوستان خویش را از یاد برده است و اکنون مجموع سیاست های نظام اسلامی کار را به آنجا کشانده که نسل انقلاب در هنر و ادبیات احساس عدم امنیت و بیهودگی می کند.»
این نقد شهید آوینی به سخنرانی سید محمد خاتمی باید بارها و بارها خوانده شود زیرا همانطور که آنچه بر فرهنگ کشور در این سالها گذشت را مو به مو پیش بینی کرد، میتواند برای آینده نسخه شفا بخش باشد.
والسلام
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
`
فروردین سال ۶۱ و خنثی سازی کودتای قطبزاده
✍️ مرکز اسناد انقلاب اسلامی
🔹در بهار سال 61 اعلام شد که کودتایی به سرکردگی صادق قطب زاده وزیر وقت امورخارجه و عضو شورای انقلاب کشف شده و عامل اصلی آن بازداشت شده است.
بعد از کشف و خنثیسازی کودتای نقاب در سال 59، در تاریخ فروردین ماه 1361 خبر کشف یک کودتای دیگر در مطبوعات کشور بازتاب گستردهای یافت. طراحان کودتا قصد داشتند با انفجار محل اقامت حضرت امام، مراکز انقلابی مانند سپاه، کمیته و سایر نهادها را تصفیه کنند. نیروهای امنیتی کشوربا تهیه مدارک کافی از جمله نوار مکالمات سران توطئه و شناسایی کامل شبکه کودتا، در فرصت مناسب، اعضای اصلی و مؤثر این عملیات را دستگیر کردند.
🔹بر اساس اسناد و مدارک موجود صادق قطبزاده برای تحقق هدف خود یک سال و نیم تلاش کرد و با برخی از کشورهای منطقه، نظامیان دوره پهلوی و با روحانیون مخالف نیز ارتباط برقرار کرده بود. وی حتی رابطی را به عربستان فرستاد تا برای انجام کودتا پول بگیرد.
قطبزاده درباره نحوه طراحی کودتا در بازجوییهایش میگوید: «حدود سه ماه قبل، از یک سازمان افسری با من تماس گرفتند و بحث و گفتگویی پیرامون تحلیل ما از مسائلی که فعلاً در کشور میگذرد شد. در این تحلیل من نقطهنظرهایی داشتم و آنها هم همچنین بحث و گفتگو راجع به قصد براندازی حکومت و نه نظام جمهوری شد که در اطراف بیت امام چه میتوان کرد».
🔹بر اساس اسناد و مدارک موجود این کودتا مانند دیگر کودتاهایی که در ایران صورت گرفته بود، بیبهره از حمایت خارجیان نبود. بر اساس این اسناد شخصی به نام «ایل آلون» که از جامعه سوسیالیستها بود، از نظر اقتصادی به قطب زاده قول پول و اطلاعات لازم برای انجام کودتا داده بود.
یکی از مسائل مرتبط با کودتای قطبزاده حضور سیدکاظم شریعتمداری در این ماجرا بود. قطبزاده در بازجوییهای خود درباره با خبر بودن سید کاظم شریعتمداری در انجام کودتا و براندازی نظام اسلامی میگوید: «در بین مراجع فقط با واسطه با شخص آیتالله شریعتمداری، مسئله در میان گذاشته شده بود، ... [با] دو واسطهای که صحبت شده بود با ایشان، من از طریق آن دو واسطه مطلع شده بودم که این مطالب، مسئله اصل براندازی بهنظر ایشان رسیده بود».
حجت الاسلام ری شهری با اشاره به مطالب فوق میگوید: «شاید مهمترین مسالهای که در جریان قطبزاده وجود داشت، موضوع ارتباط وی با آقای شریعتمداری بود که این موضوع ماجرا را حساستر میکرد... در همان جلسات اولیه ایشان با آقای عبدالرضا حجازی، اقای مهدی و آقای شریعتمداری در ارتباط بودند. آقای مهدوی مدعی بود وعده ۲۰ میلیون دلاری به عنوان کمک اولیه داده شده تا بتوانند کار را به سرانجام برسانند. ما اجازه ندادیم این موضوعات در آن ایام منتشر شود».
🔴 ادامه مطلب؛ https://eitaa.com/masir110/143
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
یادداشتها | مرتضی توکلی
` فروردین سال ۶۱ و خنثی سازی کودتای قطبزاده ✍️ مرکز اسناد انقلاب اسلامی 🔹در بهار سال 61 اعلام شد
#قسمت_دوم
کشف و خنثی سازی کودتای قطبزاده
🔹خلاف تصور قطبزاده مسؤلین مربوطه از مدتها فعالیتهای وی را زیر نظر داشتند.
🔹محمدی ریشهری رئیس وقت دادگاه انقلاب ارتش در کتاب خاطرات خود با توجه به زیر نظر گرفتن فعالیتهای قطبزاده میگوید: «جریان آقای قطبزاده در اطلاعات سپاه پیگیری میشد و دادگاه انقلاب ارتش، به دلیل اینکه موضوع آن براندازی بود و با تعدادی از نظامیان نیز به گونهای ارتباط داشت، احکام مورد نیاز اطلاعات سپاه برای پیگیری این موضوع را در اختیار آنان قرار میداد. در پی تعقیب و مراقبت از آقای قطبزاده و فعالیتهای اطلاعاتی که حدود یک سال و نیم طول کشید مشخص شد که وی در صدد ایجاد یک جریان براندازی است».
سرانجام قطبزاده در تاریخ 17 فروردین 1361 به اتهام توطئه نظامی برای براندازی جمهوری اسلامی بازداشت شد. در نتیجه دادگاه انقلاب ارتش با توجه به اتهامهای وی، او را به عنوان یاغی و یکی از مصادیق مفسد، محکوم به اعدام کرد.
قطبزاده در آخرین لحظات اجرای حکم اعدامش، در جمع زندانیان اوین سخنرانی کرد و ضمن اعتراف به کودتا بر ضد جمهوری اسلامی، از اقدامهای خود اظهار پشیمانی کرد.
او بر اساس رأی دادگاه ارتش به اعدام محکوم شد و رأی صادره در شب ۲۴ شهریور ۱۳۶۱ اجرا گردید. با کشف کودتای قطبزاده و سپس محاکمه و اعدام او، توطئهای که برنامهریزی شده بود خنثی شد.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
افطاری مورد علاقه رهبر انقلاب
📙 کتاب خون دلی که لعل شد
🔹رهبر انقلاب نقل میکنند: ماه رمضان ۱۳۹۰ قمری در زندان از راه رسید. با فرا رسیدن این ماه، دلم غرق شادی شــد؛ چون از کودکی این ماه را دوست میداشتم. هنگام افطار فرا رسید، اما چیزی برای من نیاوردند. نماز را خواندم.
🔸لحظات شادیآور سر سفره افطار در کنار خانواده، با سماوری که در برابر ما میجوشید، در خاطرم گذشت. خوردنیهای سبک مخصوص افطار را به یاد آوردم؛ بویژه ماقوت مختص خود را(غذای معروف مشهدیها که ظاهراً مختص خود آنها است) به یاد آوردم؛ که از هر غذایی برای افطار، آن را بیشتر دوست میداشتم. این «ماقوت» از آب و نشاسته و شکر تهیه میشود و به شیوه خاصی آن را میپزند. همسر من نیز در پختن آن، همانند پختن سایر غذاها، بخوبی وارد است. ناگهان به خود آمدم و از خداوند مغفرت طلبیدم. شاید این گرسنگی بود که خاطرات یاد شــده را در ذهنم برانگیخت. شاید تنهایی بود.
🔹 به هر حال باید صبر کرد. نیم ساعت پس از مغرب، یک فنجان چای به دست آوردم. مدتی بعد شــام آوردند، که به خاطر نامرغوبی، دل بدان رغبت نمی کرد. اما قدری از آن را خوردم و بقیه را برای سحری گذاشتم. در سحر هم مابقی آن را با اکراه خوردم، زیرا این غذا از اصل نامطبوع بود و بعد از مانده شدن نیز نامطبوعتر شده بود. نخستین روز بر این منوال گذشت.
🔸روز دوم، نگهبــان اطلاع داد که چیزی برای شــما فرستاده شــده. آن را گرفتم و باز کردم، دیدم انواع غذاهایی که در افطار به آنها میل دارم، در چند بشقاب برایم فرستاده شده اســت. این غذاها برای چند نفر کافی بود. همسرم آن را آماده ساخته بود و توانسته بود به زندان برساند. همچنین در همان روز، از منزل برایم وســایل تهیه و صرف چای آوردند. لذا افطاری خوشــمزه و مطبوعی بود که به قــدر کفایت از آن برداشتم و باقی را برای زندانیان فرستادم. این کار هر روز تکرار شد.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
علی(ع)، مقتدر مظلوم
چگونگی امر بی سابقه براندازی در دوران حکومت امیرالمومنین(ع)
✍️ استاد محمدحسین رجبی دوانی
🔹رهبر انقلاب چند سال پیش وضعیت جمهوری اسلامی را به امیرالمؤمنین(ع) تشبیه کرده و فرمودند: «نظام اسلامى، هم مقتدر است، هم مظلوم است... مثل امیرالمؤمنین» باید بررسی کنیم که چگونه این دو بعد در دوران حکومت علی ع صدق میکند.
ما اگر به نحوه به خلافت رسیدن علی(ع) نظر کنیم، میبینیم که هیچ خلیفهای نه پیش از آن حضرت و نه بعد از شهادت ایشان، مانند امیرالمومنین(ع) مردمی و با استقبال و اقبال گسترده عمومی به قدرت نرسیده است.
بعد از عثمان میبینیم مردم خود با سر به سوی امیرالمومنین میروند. عموم مردم مدینه جز چند انگشتشمار افرادی که حاضر به بیعت با علی(ع) نشدند، اینها خود با اصرار حضرت را به خلافت میرسانند. اما وقتی حضرت به خلافت رسید و اراده پیادهسازی سیاستهای الهی کرد، عکسالعملهای شدیدی مقابل حضرت پدید آوردند.
رانتخواران که سوابق طولانی داشتند و جزء سابقون در اسلام بودند، با سیاستهای امیرالمومنین(ع) منافع نامشروعشان را که حق خود میدانستند در خطر میدیدند و میبینیم که فتنه جمل را به پا کردند. با چنین جنگ نرمی و سوءاستفاده از بخشی از بیت پیامبر که آنها هم با علی دشمنی داشتند، این فضا سازی ها را آغاز کردند و صلاحیت علی (ع) را زیر سوال بردند.
🔸مظلومیت اینجاست که از یکسو میبینیم چنان مردم خود با اشتیاق به حضرت رو میآورند و به خلافت میرسانند که سابقه ندارد؛ ولی از طرفی چنان خواص خائن و رانتخوار به حضرت ضربه میزنند که آن حضرت پایگاه اجتماعی خود را در حد زیادی از دست میدهد و اول بار در عالم اسلام بهعنوان یک امر بیسابقه حرکتی صورت میگیرد برای براندازی حاکمیت.
اینجا میبینیم دنبال براندازی علی(ع) هستند و آن وجود مقدس را ترور شخصیت میکنند و چون دشمن به هر وسیلهای برای رسیدن به هدف دست میزند به دروغ و شانتاژ و فضاسازیهای مسموم میپردازد.
لذا میبینیم آن وجود مقدس چنان مورد ظلم قرار میگیرد که با فتنه ناکثین یعنی پیمان شکنان پایه های قدرت حضرت را متزلزل میکنند. اگرچه حضرت این فتنه را در هم شکست ولی پیامدهای جنگ جمل و این فتنه بهشدت به حضرت آسیب رساند.
🔹از آسیبهای بزرگش سوءاستفاده تبلیغاتی گسترده معاویه لعنهالله بود که میخواست جایگاه ریاست شام را در چنگ داشته باشد. در برابر عزل خود از این سمت توسط علی(ع) ایستادگی کرد و او از جنگ جمل و سرکوب سران این فتنه نهایت بهرهبرداری را کرد.
اینکه علی با همسر پیامبر جنگیده، با امالمومنین، با اصحاب با سابقه و جانبازی همچون طلحه، سردار بزرگی همچون زبیر، لذا توانست برای مردم شام که تا آن موقع دید منفی نسبت به علی نداشتند، از آن وجود مقدس چهرهای ترسیم کند که مردم شام خواهان سرنگونی حاکمیت علی باشند.
🔸این دومین مورد است که مقتدری بینظیر همچون امیرالمومنین(ع) به این صورت مورد ظلم قرار میگیرد که حالا برای بار دوم خواهان براندازی حاکمیت آن #مقتدر_مظلوم میشود.
بعد ما میبینیم برای نخستین بار در عالم اسلام تجزیه در قلمرو علی پدید میآید، معاویه از همان ابتدای رسیدن علی به خلافت، با بهانه کردن خونخواهی عثمان حاضر به کنارهگیری از فرمانروایی از شام نشد و بعد از جنگ جمل گستاختر شد و خواهان براندازی علی شد و بعد از جنگ صفین میبینیم امیرالمومنین(ع) در اوج قدرت و در آستانه نابودی کامل معاویه و قدرت غیرقانونی است که حضرت مجبور و ملزم به پذیرش حکمیت میشود و از پیشرفت اهداف حضرت و استحکام اقتدار حضرت جلوگیری میکنند و باعث میشوند که معاویه که در آستانه سقوط بود جای پایش محکم شود.
در جریان به نیزه زدن قرآنها در جنگ صفین میدانیم که جریان فاسد و کوتهبین خوارج پدید میآید و اینها که خود تا قبل از این حرکت با معاویه میجنگیدند؛ عنوان میکنند که آنها هم مثل ما اهل قرآن هستند و ما با آنها نمیجنگیم و علی باید جنگ را متوقف کند و خود حکمیت را به علی تحمیل میکند. کدام حاکم و فرمانروا و صاحب حکومتی هست که دیگر از خودش اراده نداشته باشد، شورشیانی که تازه خود را هم بهعنوان برانداز مطرح نکردند، افرادی هستند که در لشکر و تحت حاکمیت امیرالمومنین(ع) ولی حاضر به اطاعت خلیفهای که باید مطاع باشد نیستند اراده او را میشکنند و پیروزی او را به آتشبس نابجا میکنند و به او حکمیتی تحمیل میکنند که بنشینند که آیا امیرالمومنین(ع) خلیفه باشد یا معاویه یا شخص ثالث دیگری؟
حتی ضوابط و مقرراتی که برای ترک مخاصمه و تعیین حکم نوشته میشود در این قضیه هم، علی را راه نمیدهند و حکم را هم به آنحضرت تحمیل میکنند و لذا حضرت میفرمایید «لا رای لمن لا یطاع».
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
اندر آداب مفتخواری و مفتگویی:
همدلی با مردم، همجیبی با نظام!
✍️ مهدی جمشیدی
۱. فردوسیپور چگونه با این «جسارت» دربارۀ جمهوری اسلامی حرف میزند و مستقیم و غیرمستقیم، آن را متهم میکند؟ چه کسی به او «قدرت» بخشیده؟ بضاعت اجتماعیاش را از کجا یافته؟ جز این است که سیاست رسانهایِ اشتباهِ تلویزیون - که مبتنی بر «مجریسالاری» و «تقویّت تکقطبیگری در اجرا» بوده - چنین وضعی را رقم زده است؟! رسانۀ ملی، اینگونه او را «متوهم» کرده است، وگرنه او هیچ بود. چرا باید به «ظرفهای تهی»، وزن داد و اعتبار بخشید و آنگاه شاهد رجزخوانیِ مستانهاشان بود؟! او سالها و دهههاست که با رسانۀ جمهوری اسلامی، همکاری میکند و در خدمت آن است و حقوقهای آنچنانی دریافت کرده، امّا اینک صفآرایی میکند و یاوه میبافد. چرا باید آدمهایی را باد کرد که پوستۀ وجودیشان از بادکنک نازکتر است و بهسادگی میترکند؟! هم «آنتن مستمر» میدهند و هم «مبالغ گزاف»، و امروز هم اینچنین میشود که مشاهده میکنیم.
۲. و تلختر اینکه فوتبالیستی که در برابر او نشسته و سکان تیم ملی را در اختیار داشته، با فروسیپور، «همدل» و «همسو» است و عمل خود را «ناخواسته» و ناشی از «اجبار» و «تحمیل» جمهوری اسلامی و وزارت اطلاعات معرفی میکند. او که به عنوان «نمایندۀ جمهوری اسلامی» بوده، اینچنین سخن میگوید. در تصویری که او میسازد، همهچیز ناشی از «زورگویی جمهوری اسلامی» بوده است؛ یک نظام دیکتاتور و فاشیست که به جامعه، ظلم میکند و مردم را فرسوده است و تیم ملی را نیز دچار رفتارهایی کرده که خودشان نمیخواهند. در این تصویر، جمهوری اسلامی حتی از رضاخان قلدر هم خبیثتر و جفاکارتر ترسیم میشود. پرسش این است که این فوتبالیست که اینگونه جمهوری اسلامی را به لجن میکشد و دربارهاش سمپاشی میکند، چرا خودش در «خدمتِ» این نظام سیاسیِ ضدّمردمی و ظالم و خبیث قرار گرفته است؟! چرا «کنارگیری» نکرده و نمیکند؟! چرا به «مجریِ بیارادۀ خواستههای جمهوری اسلامی» تبدیل شده است؟!
۳. این «تناقضها»، بیپاسخ میمانند؛ چون نباید آشکار شود که میان «منافع مالیِ آنچنانی» و «مواضع رسانهایِ نمایشی»، شکاف وجود دارد؛ هم باید تا خرخره خورد و هم باید حرف مُفت گفت. میان «مفتخواری» و «مفتگویی»، فاصلۀ چندانی نیست. از نظام ظالم، «نان» میخورند و برای مردم، «ناله» سر میدهند! این «نانخواری» کجا و آن «نالهسرایی» کجا؟! ادّعا میکنند که «دلشان با مردم» است امّا عجبا که «دستشان در جیب نظام» است! و اینان، «هر دو» را میخواهند؛ اهل انتخاب نیستند که کار خود را یکسره کنند، بلکه میخواهند به دوگانگی میان «دل» و «دست»شان ادامه بدهند. مردم، لقلقۀ زبان اینان است.
۴. و نمیدانم چرا جبهۀ انقلاب، یکبار تعدادی از این چهرههای هنری و ورزشیِ هوادار اغتشاش را به «گفتگو» فرانمیخواند تا ذهنیّت بهشدّت سطحی و مبتذلشان را آشکار کند. اجازه دهید از «جملههای شعاری» و «ادّعاهای کلی» خارج شوند و استدلالهایشان را شفاف و مفصّل بگویند. بشنویم و مردم بشنوند که چرا اغتشاش، اعتراض بود و حقّ؟ اغتشاش از کدام نقطه آغاز شد و چرا؟ چه کسانی از آن حمایت کردند؟ چرا حجاب باید اختیاری باشد؟ مسألۀ پنهان، همان حجاب است یا امر دیگر؟ چرا معتقدند که مردم در برابر نظام هستند؟ چه شواهدی دارند؟ و ... . در متن گفتگوی چالشی و انتقادی است که واقعیّتها آشکار میشود. بگذارید مردم دریابند که اینان طوطیهای مقلّد و جَوزده و کوتهفکری هستند که برای مواضعشان، یک «استدلال قوی» و «حرف پخته» ندارند. بگذارید این تهیمایگی و سطحیاندیشی روشن شود. بگذارید غبار «هوچیگری» و «فضاسازی» کنار رود تا سیهروی شود هر که در او غش باشد. بگذارید «اندازۀ واقعیِ آدمها» مشخص شود؛ بهخصوص آنان که از آب گلآلود، ماهی میگیرند و در هوای غبارآلود، چرندگویی میکنند.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
روایت شیخ حسین انصاریان از سامان دادن وضعیت مراکز فساد و زنان بدکاره
✍️ خاطرات حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ حسین انصاریان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 179 و 180.
▫️... با اعلامیه ای همه زنان آنجا را فراخواندیم؛ البته آن ها سه دسته جوان، میانسال و سالمند بودند. برای سالمندان مقرری تعیین کردیم که ماهانه به آنها پرداخت می شد. میانسال ها و بعضی از جوانان را با آماده سازی و توبه دادن، به خانواده هایشان تحویل دادیم. شماری از از زنان جوان را نیز شوهر دادیم که در این بین، چند نفر به عقد کارمندان دایره منکرات در آمده و زندگی سالم و پاکی را تشکیل دادند و اکنون نیز صاحب فرزندانی هستند که گاهی هم پای منبر من می آیند.
🔹بدین ترتیب کل منطقه از فحشا و منکر و مواد مخدر پاکسازی شد. فورا با چند بلدوزر، منطقه را با خاک یکسان کردیم ؛ بخشی به بیمارستان فارابی واگذار شد و بخش اعظم دیگر برای احداث پارک و مرکز تفریحی برای همشهریان اختصاص یافت.
▫️روزی در ادامه کار، طی نامه ای خدمت حضرت امام نوشتم که ما دست به این کار خطیر زده ایم و اکنون باید مخارج چهار هزار زن را بپردازیم و تقاضای کمک مالی کردم. حضرت امام فرمودند: « اگر از کمک های مردمی تامین نشدید، من به شما اجازه می دهم از سهم امام استفاده کنید.» نیز در ادامه کار، آقای گیلانی مبلغ سه میلیون تومان دیگر به ما دادند که در پایان مقدار زیادی اضافه آمده بود. خواستیم مقدار باقی مانده پس بفرستیم که ایشان گفتند : «در امر خیر دیگری به مصرف برسانید.»
🔹به دنبال کار ما در تهران، در شهرهای دیگر نیز مراکز فساد و فحشا برچیده شد که بعضا از ما راهنمایی و خط و مشی می گرفتند. مراکز فحشا، علاوه بر معصیت و عواقب وخیم اخروی، آلودگی و بیماری بسیار بدی هم داشت و خیلی از جوانان به مرض های مختلف دچار می شدند.
🔻من در آن مدت با چهار هزار زن سر و کار داشتم. آن ها به دفتر اداره می آمدند، صحبت کرده، مشکلاتشان را مطرح می کردند. من هم به آنها راهنمایی و کمک می کردم. خدا شاهد است که در این مدت من همیشه سرم پایین بود و حتی چهره یکی از آنها را ندیدم. اضافه بر آن، برای آن که کارم خالص و مخلص برای پروردگار باشد، در این امر خیر یک ریال دستمزد هم نگرفتم. بچه های اداره هم همه پاک و سالم بودند ...
▫️گاهی مجله ها و رسانه های جمعی، با زنانی که از آن مراکز فساد رهایی یافته و دنبال زندگی سالمی رفته بودند، مصاحبه می کردند. روزی ساعت ده صبح، یکی از آن مصاحبه ها از طریق رادیو پخش شد. من خودم شنیدم که خبرنگار از دختر جوانی سوال کرد که «شما قبلا کجا بودید و چه می کردید؟» او گفت: «من اصلا به قبل و بعد کاری ندارم و هیچ حرفی برای گفتن ندارم. فقط این را می خواهم بگویم که یک نفر آمد و مرا نجات داد که او هم پدر من است و هم عمویم، هم برادر و دایی و مادرم، او همه کاره ی من است. او شیخ حسین انصاریان است.»
🔻نکته
#مقابله_با_فساد_و_فحشا یک تکلیف دائمی و فرا زمانی است لذا:
اگر در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی ضرورتش احساس شد و امثال #شیخ_حسین_انصاریان را پای کار کشاند، امروز هم آنها باید وسط میدان باشند.
تعابیر ایشان در شب قدر (که با شناخت سیره و شخصیت ایشان معلوم است از سر نصح بوده) نباید طوری ادا و بازنمایی میشد که در جهت خلاف حرکت فراگیر مقابله با #بیحجابی مورد سواستفاده دشمن واقع شود. خصوصا که امثال ایشان پیشگام مقابله با فساد و فحشا بودهاند.
اکنون خبرهایی از پیشگیری از پخش زنده سخنرانی ایشان در شب ۲۳ رمضان به گوش میرسد که اگر درست باشد، کاری است کاملا اشتباه و تبعاتش بلندمدت خواهد بود.
به نظر میرسد دوستان منبری ایشان باید تبعات سخنان پیشین را برایش بیان کنند و ایشان خودش متشابهات سخنرانی قبل را به محکمات تبدیل کند و تمام./روزنه
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
نگاه درست شیخ حسین
✍️ علی مهدیان
🔹ترمیم دو قطبی های اجتماعی و دردهای کهنه آن فقط به سخن نیست نیاز به رشد نگرشها و تغییر اخلاقمان دارد. شما هم دیده اید، من هم دیده ام کسانی که عادت کرده اند از موضع قدرت حرف بزنند، تهمت بزنند، بترسانند، توهین کنند، چون فکر میکنند طرف حق ایستاده اند. حالا چه کسی و چه زمانی باید یقه این جماعت را بگیرد و بگوید تو هم ظلم میکنی، ظلم به کسی که چون خطاکار است جز خدا کسی را ندارد که این مظلومیتش را پیش او ببرد.
🔹 ظلم های کوچکی که چه بسیار آدمها را از جبهه حق بیرون انداخته و قیامت معلوم میشود چقدر از این جهت همگی مسوولیم. طرف مجرم است چرا به او توهین کنیم؟ چرا بترسانیمش؟ به چه حقی با بی قانونی سراغش برویم، خانواده اش را بترسانیم؟ بله اینها کم است میدانم. ولی آن مقدارش که هست، چه کسی و چه زمانی باید این اخلاق زشت رخنه کرده در برخی را بر ملا کند؟
🔹 در جلسه ای که قرار بود در حضور رهبری برگزار شود قبل از حضور ایشان دیدم یکی از مسوولین انتظامات بیت، جلوی همه جمعیت با بی ادبی و بی احترامی با مداح جلسه سخن گفت و او را جلوی همه جمعیت خرد کرد. از این خطا ها کم ندیده ایم و ندیده اید در بخشهای مختلف. راهش این است که نگاهمان رشد پیدا کند و اخلاقمان را رشد دهیم. همه مان. همه مان به فکر خودمان باشیم. بسیاری از آدمهای دل زده دلیل دل خوریشان اخلاق امثال من بوده در تعاملاتمان. پناه بر خدا. خدا رحمت کند سردار شهید قدس را میگفت دفاع از حرم، دفاع از حرمت قلب این مردم است که از کعبه بیشتر احترام دارد.
🔹مثل آب خوردن آدمها را بیرون جبهه انقلاب قرار میدهیم. منافق مینامیم. سالها قبل در مباحثاتی چقدر تلاش کردم به عده ای بفهمانم حق ندارند به کسی مثل مرحوم هاشمی تهمت نفاق بزنند ولو هزار جور نقد به افکار و رفتارش داشته باشیم، به فلان مسوول و سیاستمدار علنا تهمت نفاق و در جبهه دشمن بودن نزنند.
🔹عادت کرده ایم این و آن را از قطار انقلاب پیاده کنیم و غیر خودی بنامیم. خدای متعال در قرآن بین «ضعیف الایمان» و «منافق» فرق میگذارد. جریان ضعیف الایمانها در درون جبهه حقند و در تعامل با کل بدنه جبهه حق، پیامبر ص با دیگران( که فاصله ایمانیشان با او قابل تصور نیست) پر از مهر و محبت و صمیمیت بود، ما چه مان شده؟
🔹آیا نمیشود مثل سردار شهید هم جلودار بود و پیشران و هم کرامت آدمها را در مرزهای جبهه حق حفظ کرد و به آنها احترام گذاشت؟ به جای گیر دادن به شیخ حسین، مقابل او شاگردی کنیم، وعظ بشنویم، ما باید تغییر کنیم. باید رشد کنیم. انقلاب البته تقریری تنزیهی و سختگیرانه دارد شاید به آن معنا انقلابی فقط پیامبر اکرم ص باشد و معصومینش، اما انقلاب تقریری تشبیهی و گسترده هم دارد که خیلی ها را شامل میشود، حتی به تعبیر امام روح الله، اکثر مردم دنیا بهشتی اند، ولو در بالاترین مراتب بهشت نباشند، اکثر خطاکاران عالم حتی اهل علمشان ، جاهل قاصرند. بیایید توبه کنیم از این همه تنگ نظریهایمان، تهمت زنی هایمان، حرمت شکنی هایمان که زیر پوست قداست و حرف حق پنهانش کرده ایم. این ها به معنای ندیدن قله ها و رشد یافته ها و کنار گذاشتن حرف حق و یا امر به معروف و نهی از منکر نیست. شب قدر باید هویت رحمه الله الواسعه بودن را در جان ما بنشاند.
🔹از یکی از همرزمان شهید مظلوم قدس که آزاده هم بود شنیدم، حاجی از او خواسته بود رزمنده ای را که در دوران اسارت او را لو داده بود و با دشمن همکاری کرده بود ببخشد. وقتی رفیقش تعجب میکند که چرا؟ به او میگوید اگر یکی از تهران تا اهواز میآمد برای جنگ و پشیمان میشد و بر میگشت باید خادمش میبودیم تا چه رسد به این رفیق خطاکارت.
🔹شیخ حسین خوب گفت. درست گفت. مثل همیشه به جا گفت. سایه اش مستدام.
ما باید فکری به حال خود کنیم ....
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
مردم بیدین شدهاند یا اصلاحطلبان؟
✍️ مهدی عامری
▫️آقای عباس عبدی در دو یادداشت ادعا کرده است در چند دهه اخیر روند فرود دینداری در ایران شکل گرفته است و در سالهای اخیر این اتفاق با شیب تندتری در حال وقوع است. (روزنامه اعتماد، شماره ۵۴۵۸ و ۵۴۵۹-صفحه ۱) وی آنگاه کوشیده است با بیان شاخصهایی مدعای خود را مدلل کند که به نظر میرسد این مهم توفیقی نداشته است و مطلبی مشوش و ناموزون از حیث روشی و محتوایی نگاشته است که بیشتر اغراض سیاسی دارد.
🔹 معلوم نیست بالاخره احکام و عمل به ظواهر از دیدگاه ایشان شاخص دینداری هست یا نه؟ اگر امروز از نظر شما مساجد خلوت و روزهداری کم شدهاست شاید بتوان آن را طبق روش شما تقویت دینداری و کوچ از برون به درون دانست! ضمن آنکه باز خود ایشان ادعا کرده است که صفر و یک نگاه کردی به دین خودش عامل تضعیف دینداری است، اگر چنین است چرا معیار دینداری از منظر شما مسجد رفتن یا مسجد نرفتن است؟ این خودش همان نگاهی نیست که خود ایشان به آن انتقاد دارد؟ چهبسا کسی مسجد نرود ولی بسیار متدین باشد و در اخلاق و اعتقادات عمیق و دقیق باشد. این بیروشی در متن آقای عبدی باز هم وجود دارد.
▫️وی در ادامه آوردهاست: «آمار و مشاهدات رو به افول از حضور در مساجد، روزهگرفتن، و شواهد از پرداخت کمتر خمس و سهم، علائم مستقیم این ادعا هستند» خوب بود ایشان آمار و مشاهداتی که اینطور بهراحتی منجر به نتیجه شدهاست را ارائه میداد تا معلوم شود جامعه آماری و گستره مشاهده ایشان چقدر است. در ثانی بر فرض صحت این آمار برای تحلیل دادههای این چنینی باید اندیشید و بررسی کرد که ریشه آن دینی است یا آبشخور دیگری دارد؟ برای نمونه اگر در دهه اخیر مردم کمتر خمس میدهند شاید یک دلیلش سر کار بودن دولت مورد حمایت آقای عبدی و مجلس برجامیان باشد که با سفره و جیب مردم کاری کرد که بهجای آنکه خمس بدهند جز مصارف خمس شدند! آیا عملکرد دولت و مجلس اعتدالی سرمایه و سود و پس اندازی برای ملت باقی گذاشته که خمس بر آنها واجب شود؟ گاهی ریشه برخی اتفاقات اقتصادی است.
مطالعه متن کامل:
🌐 https://v-o-h.ir/?p=43827
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
مسئله "فلسطين" از منظر فلسفه ائتماني
📙ثغور المرابطه، نشر مرکز المغراب للدراسات في الاجتماع الإنساني، رباط، ۲۰۱۸,صص۱۹_۲۰
ترجمه علی اصغر اسلامی تنها
✍️ علامه طه عبدالرحمن در کتاب «شکاف های مرزبانی؛ رویکرد ایتمانی به چالش های معاصر امت» صورت بندی فلسفی از مسئله فلسطین ارائه می کند. از منظر فلسفه ایتمانی، «إیذاء فلسطینی، إیذاء اله و إیذاء انسان است».
🔹 طه می نویسد:
در جهان کنونی که از خُلق «حیا» خالی است، به گونه ای که در آن هر زورمندی هرچه بخواهد می کند، جای شگفتگی نیست که انسان انواع مختلفی از رنج و اذیت را ببیند، اما آنچه «انسان فلسطینی» از أذی نزدیکان و دوران می بیند نظیر و اندازه ای ندارد. همانگونه که آنچه که رژیم اسرائیل از ایذاء آشکار می کند قابل توصیف نیست گویا که «شر مطلق» است. چرا که خشونت و أذی اسرائیلی، بیشتر از آن است که یک یک شمارش شود. آنچه تاکنون انجام شده قابل احصا نیست و آنچه از اشکال دیگر غافلگیرمان خواهد کرد در حساب نمی گنجد.
برای درک حقیقت این «رنج و أذی» که اشبه به شر مطلق است، نیازمند شناخت حقیقت انسانی هستیم که با این شکل، اذیت می شود.
🔹انسان فلسطینی ویژگی متمایزی دارد چراکه ارض او محل تلاقی عوالم شهادی و غیبی، و ارث او محل تلاقی ابعاد زمانی و سرمدی است. از این رو برای شناخت حقیقت او نمی توان رویکرد تاریخی داشت چون این مقاربه، بُعد ابدی و سرمدی آن را ساقط می کند حتی اگر عالم غیبی آن را حذف نکند. همانگونه که نمی توان رویکرد حقوقی داشت چون عالم غیبی آن را ساقط می کند حتی اگر بُعد سرمدی آن را حذف نکند. همانگونه که نمی توان رویکرد سیاسی داشت چراکه این روی آورد، هم عالم غیبی و هم بُعد سرمدی آن را حذف خواهد کرد. لذا دورترین، بلکه فریب کارترین رویکردها در معرفت حقیقت چنین انسانی است. گرچه همین رویکرد منتخب اکنون در درک أذی واقع بر انسان فلسطینی به کار بسته می شود.
🔹نمی توان به حقیقت انسان فلسطینی معرفت پیدا کرد و ایذا او را دفع کرد، جز با رویکردی که عالم شهادی زمین اش را به عالم غیبی آن وصل کرده و بعد زمانی ارث اش را به بعد سرمدی آن متصل کند، لذا ما رویکرد فلسفی را پی خواهیم گرفت که ارض فلسطینی را از عوالم خود جدا نکند بلکه همه عوالم آن را حفظ و ملاحظه کند و ارث فلسطینی را از ابعاد خود بریده نکند بلکه همه ابعاد آن را حفظ و نگهداری کند. شاید از این طریق ماهیت أذی فلسظینی را تبیین کنیم و به طریق دفع آن هدایت شویم.
🔹رویکرد ایتمانی مبتنی بر مبدا اساسی است. هر چیزی دو بُعد دارد یکی «صورت» که همان مظهر خارجی است و دیگر «روح» که جوهر درونی است. روح اصل در تفسیر صورت است و صورت فقط تعبیری از روح است، به بیان دیگر تصویری از آن است.
صورت إیذاء فلسطینی به شکل اجمال بر دو وجه تقویم یافته است. ایذای ارضی که پروردگارشان آن را مبارک کرده. دوم ایذا ارثی که فطرت شان آن را انتاج نموده. إیذاء ارض مبارکه و ایذا ارث فطری. روح إیذاء نخست إیذاء اله و روح إیذاء ارث فطری، إیذاء انسان است.
🔹و چون روح اصل در تفسیر صورت است. لذا فهم "إیذاء اله" اصل در "إیذاء ارض" و "إیذاء انسان" اصل در "إیذاء ارث" است. و چون «مساله اله» و «مساله انسان» اختصاص به فلسطینیان ندارد بلکه شامل همه دین باوران می شود. لذا همه باید برای رفع إیذاء فلسطینی اقدام کنند.
🔸اصل مفهوم «مرابطه» برآمده از آیه شریفه«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ».
🔸اصل مفهوم «إیذاء اله» برآمده از آیه شریفه« إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهيناً [احزاب/57]»
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd