مسیر ویژهخواری از شورای رقابت تا ژنهای خوب لاکچری!
✍ مریم اشرفی گودرزی
🔷 از ویژگیهای بارز سرمایه دارانِ نئولیبرال، نگاه نقطه ای و خطی به موضوعاتی است که قرار است منفعت عده ای خاص را تأمین و سود و زیان را منحصر به همان خواص، تعریف نمایند!
🔷 اصلا نباید متعجب شد که #شورای_رقابت در برابر نامه ی معاون ریاست محترم جمهور مبنی بر تجدیدنظر در افزایش قیمت #خودرو در شرایط فعلی، این درخواست را دخالت دستوری دانسته و نگران #سهام خودروسازان در بورس و نگران از عواقب آن باشد! چرا که آنجا جولانگاه اقتدار دلار است و عرصه ای است که ویژه خوران سرمایه دار به اسم تولید کننده، از اهرمهای مهمی به حساب می آیند که نرخ ارز را منطبق با منافع دلاریِ خود مهار میکنند و اصلا نباید متعجب شد که حتی محصولات داخلی ساخت و تولید اتومبیل هم با دلار خرید و فروش میشود!
🔷 نظام سرمایه داری مرز نمیشناسد، بلکه متوقف بر یک تفکر ویژه خواری است در تضاد و بی اعتنا به نگاه دستگاهیِ عدالت محور که داده هایش را بر اساس خروجیِ منصفانه محاسبه و پردازش مینماید. #نظام_نئولیبرال، محتاج همکاری دولتهاست به این شرط که سیاستهای خرد و کلان مملکت را بر محوریت منافع ایشان تنظیم نموده و تدبیر سود خواص ثروت اندوز جامعه را در هیئت دولت رقم بزند!
🔷 این نظامِ ویژه خوار، در هلدینگهای وابسته به وزارتخانههای اقتصادیِ #دولت چنان زنجیره مستحکمی از #رانت به وجود می آورد که هیچ محتسب و بازرسی نتواند آتش دهان این اژدهای هفت سر را که به خرمن زندگی اقشار متوسط و مستضعف می افتد، مهار نموده و لاجرم باید سکوت و تغافل پیشه کند!
🔷 و اما، حالا که فرامین حضرت امام خامنه ای "حفظه الله تعالی" که شعار سال را تبیین و محورها و مبانی آن را در اقتصاد عدالت محور تعریف مینمایند، دلواپسی دانش آموختگان مفتون غرب به هم نوایی با سرمایه داران ویژه خوار را به همراه داشته، ضمن ابراز خرسندی از کسب رضایت بانک جهانی و صندوق بین المللی پول از سیاستهایشان، در پی حفظ سالاری #دلار، آستین بالا میزنند!
🔷 و ما که نظام اسلامی را در معیت ولی فقیه آگاه و مدبرِ خویش، سربازی میکنیم و زمانی که مشق فقه میکردیم در مکاسب، #عدالت و پرهیز از ظلم و حرام خواری را درس گرفتهایم، با شجاعت و صراحت تا تحقق این شعارها و باورمند شدن نظام اقتصادی حکمرانی اسلامی مان به این آرمانها، هوشیارانه ایستاده ایم.
🔷 ضمن اینکه حواسمان هست در تداوم #ویژه_خواریِ_خواص، آقازاده ها نقش پراهمیتی دارند و ما هنوز منتظریم بفهمیم پسر تاجر جناب #شمخانی که در آن جلسه رسمی برگزار شده در کشور امارات، خیلی خودمانی و با یک پوشش کاملا غیررسمی حضور پیدا کرده بود کجای این محفل را قرار بوده اداره کند و منفعت حضورش به کدام جیب و کدام حساب بانکی سرازیر میشود؟
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
نتوانسته ایم چون علی (ع) در ۵ سال مردم را از فقر نجات دهیم.
✍️ حمیدرضا مقصودی
علت این است که چهل و اندی سال از انقلاب گذشته و هنوز در اقتصادمان ایمان به علی (ع) نداریم. علی را رها کرده ایم و به حضرت کینز، حضرت فریدمن، حضرت بلانچارد و نورث و استیگلیتز آویزان شده ایم و به فتواهای اینها به مثابه اصول دین می نگریم.
برای آویزان شدنمان به این کفار از رسول الله هم روایت میآوریم که: اطلبوا العلم و لو بالصین... و حتی آنقدر جسارت نداریم که با جمع این روایت با سایر روایات دریابیم که بلی! شهر علم خود رسول است و رسول می فرماید ببین من کجا هستم! هر کجا که بودم علم آنجاست. حتی اگر من در چین و ماچین باشم به دنبال من بیا. و امروز که زمین از حجت ظاهر خالی است هم در نمیابیم اضطرارمان به حجت را. باید دنیا را برای یافتن حجتمان زیر و رو کنیم...
نتوانسته ایم چون هنوز مجبوریم به این سوال پاسخ دهیم که اقتصاد اسلامی داریم یا نداریم. مجبوریم کارامدی گزارههای دین را برای آقایان «اثبات» کنیم. و البته اثبات هم معنایی ندارد.
چون:
و لن ترضی عنک الیهود و لا النّصاری حتّی تتّبع ملّتهم»؛(۵) تا وقتی کمند آنها را به گردن نیندازید، ... ۲ ) سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۱۰
قرار نیست آنها باور کنند که دین خدا قدرت اداره دارد. قرار نیست قبول کنند که همه امور در ید قدرت الهی است.
و البته همین ناباوران به قدرت دین خدا در اداره امور بشر، سالهاست امور اقتصادی کشور را تدبیر میکنند. تدبیر که چه عرض کنم...
به دین خدا باور نداریم اما به کتب کافران به دین خدا ایمان داریم که می توانند ما را اداره کنند. میگویند آنها بهتر از ما اداره کردهاند دنیایشان را. باید دنیا داری را از آنها بیاموزیم.
پس حال که میخواهید از آنها بیاموزید بسم الله:
اولین قدم لشکرکشی به آفریقا و کشورهای مظلوم همسایه است. بکشید و برده بگیرید تا برایتان کار کنند. منابعشان را غارت کنید تا ثروتمند شوید. بر کوه جنازههایشان بایستید و عکس یادگاری بگیرید.
۳۰۰ سال که این کار را انجام دادید، می شوید دنیای امروز غرب.
اگر می خواهید از آنها بیاموزید، واقعا از آنها بیاموزید. راهش همین است که گفتم.
در غیر این صورت:
سوره مبارکه النحل آیه ۱۲۵
ادعُ إِلىٰ سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ۖ وَجادِلهُم بِالَّتي هِيَ أَحسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعلَمُ بِالمُهتَدينَ﴿۱۲۵﴾
با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسی بهتر میداند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایتیافتگان داناتر است.
باید به خدا برگردیم.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
امروز ۲۰ فروردین سالروز شهادت آقا سید مرتضی آوینی است. مردی که امروز ما را در نامه انتقادی به وزیر ارشاد وقت آقای سید محمد خاتمی ترسیم کرد.
✍️ رضا یزدان پرست
🔹خاتمی در سخنرانی که به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران ایراد کرد صرفا علیه تحجر تاخت و به تجدد که لبه دیگر قیچی است کاری نداشت که شهید آوینی
در نقد ایشان گفت:«تحجر و تجدد دو پرتگاه جهنمی هستند که در این سوی و آن سویِ صراط عدل دهان باز کرده اند: زاهدان متنسّک و عالمان متهتّک؛ آنان فلسفه و عرفان و شعر و موسیقی را تفکیر می کنند و اینان فقه را از پاسخگویی به مسائل روز عاجز می دانند، و صراط عدل از میانه این دو پرتگاه و از بطن آن می گذرد.»
🔸آوینی در ادامه افزود:
«ما نیز با تحجر مخالفیم، اما در عین حال می دانیم که تنها مرتجعین و متحجرین نیستند که به نظام فرهنگی و هنری کشور اعتراض دارند. اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می خواهد که حصارهای جهل و خرافه و تحجر را بشکند و جامعه را از تفریط باز دارد، باید با تجددِ افراطی نیز مبارزه کند تا مردم را از چاله ای به چاه نیفکند»
🔹شهید آوینی پیش از رسیدن به این قسمت بحث به دغدغه خاتمی درباره عدم تناسب آهنگ انقلاب با زمان اینگونه پاسخ داد که: «دغدغه عدم تناسب آهنگ انقلاب با زمان – که به نظر می آید دغدغه اصلی وزیر ارشاد و بسیاری دیگر از مسئولان نظام اسلامی است- نباید آنها را به این سمت براند که تنها راه حفظ انقلاب را در دور شدن مردم از واقعیات ببینند و از سر رعب و دستپاچگی، تلاش اصلی خود را در این جهت قرار دهند که اسلام را حامی ارزش ها و دستاوردهای تمدن امروز نشان دهند و با صراحت بگویم، به جای اعتماد به نسل هنرمندی که از انقلاب جوشیده اند و در جریان انقلاب پرورش یافته اند، در مواجهه با روشنفکران ضدّ دین به اختراع نسلی دیگر – هر چند من درآوردی و بی ریشه – بپردازند که در ضدیت با دین و انقلاب هیچ چیز از آن دو نسل دیگر کم ندارند.»
🔸اما نکته جالب این نقد دغدغه جالب شهید آوینی در ۳۲ سال پیش است که اعلام میدارد:
«مگر کسی از وزارت ارشاد خواسته است که استراتژی فرهنگی خود را بر منع قرار دهد؟ دوستان ما باید به یاد داشته باشند که اکنون حجاب سکوت و صبر هنگامی شکسته شده که آتمسفر فرهنگی در عرف خاص آنچنان مسموم و ناامن است که هیچ مؤمنی احساس امنیت نمی کند. من با صراحت به مسئولان فرهنگی و هنری کشور اعلام می دارم که این دغدغه که فرزندان ما امروز و فردا در فضای کدام فرهنگ رشد خواهند یافت ما را به سختی به وحشت می اندازد.»
🔹وقایع اخیر در عرصه فرهنگ کشور و خصوصا آنچه در دانشگاه و مدارس رخ داد به خوبی نشان از دید وسیع و نگاه بصیر سید مرتضی به فرهنگ کشور در بیش از ۳۲ سال پیش دارد و همانگونه که از دست تحجر شکوه دارد به تجدد هم می تازد و به دنبال صراط عدالت میگردد تا جامعه تراز اسلامی بسازد واقعیت این است که سید مرتضی مهمترین روشنفکر بعد از انقلاب است. روشنفکر نه به معنای کسی که پسخوری کتب ترجمه شده غرب را بکند.
🔸در داخل برای ما عاروغ فندوقی بزند و پشت چشم نازک کند.
روشنفکر به معنای آنکه غرب را به خوبی شناخته
و نقاط ضعف و قوتش را به خوبی میداند و نسبت جامعه مذهبی ایران با فرهنگ غرب را به درستی می فهمد و فراتر از زمان خودش خطرات تهاجم فرهنگی غرب به جامعه بی دفاع
را هشدار میدهد و فرهنگ مذهبی مردم ایران را شایسته تر از آن میداند که به راحتی توسط مسئولان فرهنگی خودباخته، زمین بازی را به دشمن واگذار کند.
🔻آوینی کاملا طرفدار آزادی بیان برای همه اقشار
و گروههای فکری است اما گلایه اش چیز دیگریست.
او با انتقاد از مرعوبیت خاتمی و رفقایش در برابر غرب می گوید: « اشتباه دیگر دوستان ما که ریشه در مرعوبیت آنها در برابر غرب دارد آن است که آنها افق حرکت انقلاب و شرایط آماده جهانی را در این عصر احیای معنویت و اضمحلال غرب نمی بینند و بالتَبع هرگز برای وصول به این غایت تلاش نمی کنند. دگراندیشان و روشنفکران سکولار باید آزاد باشند، اما رشد و بالندگی نسل انقلاب نیز مواظبت می خواهد. دولت جمهوری اسلامی حقیقتاً به شعار آزادی مطبوعات، نویسندگان و هنرمندان پایبندی اعتقادی دارد، اما دوستان خویش را از یاد برده است و اکنون مجموع سیاست های نظام اسلامی کار را به آنجا کشانده که نسل انقلاب در هنر و ادبیات احساس عدم امنیت و بیهودگی می کند.»
این نقد شهید آوینی به سخنرانی سید محمد خاتمی باید بارها و بارها خوانده شود زیرا همانطور که آنچه بر فرهنگ کشور در این سالها گذشت را مو به مو پیش بینی کرد، میتواند برای آینده نسخه شفا بخش باشد.
والسلام
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
`
فروردین سال ۶۱ و خنثی سازی کودتای قطبزاده
✍️ مرکز اسناد انقلاب اسلامی
🔹در بهار سال 61 اعلام شد که کودتایی به سرکردگی صادق قطب زاده وزیر وقت امورخارجه و عضو شورای انقلاب کشف شده و عامل اصلی آن بازداشت شده است.
بعد از کشف و خنثیسازی کودتای نقاب در سال 59، در تاریخ فروردین ماه 1361 خبر کشف یک کودتای دیگر در مطبوعات کشور بازتاب گستردهای یافت. طراحان کودتا قصد داشتند با انفجار محل اقامت حضرت امام، مراکز انقلابی مانند سپاه، کمیته و سایر نهادها را تصفیه کنند. نیروهای امنیتی کشوربا تهیه مدارک کافی از جمله نوار مکالمات سران توطئه و شناسایی کامل شبکه کودتا، در فرصت مناسب، اعضای اصلی و مؤثر این عملیات را دستگیر کردند.
🔹بر اساس اسناد و مدارک موجود صادق قطبزاده برای تحقق هدف خود یک سال و نیم تلاش کرد و با برخی از کشورهای منطقه، نظامیان دوره پهلوی و با روحانیون مخالف نیز ارتباط برقرار کرده بود. وی حتی رابطی را به عربستان فرستاد تا برای انجام کودتا پول بگیرد.
قطبزاده درباره نحوه طراحی کودتا در بازجوییهایش میگوید: «حدود سه ماه قبل، از یک سازمان افسری با من تماس گرفتند و بحث و گفتگویی پیرامون تحلیل ما از مسائلی که فعلاً در کشور میگذرد شد. در این تحلیل من نقطهنظرهایی داشتم و آنها هم همچنین بحث و گفتگو راجع به قصد براندازی حکومت و نه نظام جمهوری شد که در اطراف بیت امام چه میتوان کرد».
🔹بر اساس اسناد و مدارک موجود این کودتا مانند دیگر کودتاهایی که در ایران صورت گرفته بود، بیبهره از حمایت خارجیان نبود. بر اساس این اسناد شخصی به نام «ایل آلون» که از جامعه سوسیالیستها بود، از نظر اقتصادی به قطب زاده قول پول و اطلاعات لازم برای انجام کودتا داده بود.
یکی از مسائل مرتبط با کودتای قطبزاده حضور سیدکاظم شریعتمداری در این ماجرا بود. قطبزاده در بازجوییهای خود درباره با خبر بودن سید کاظم شریعتمداری در انجام کودتا و براندازی نظام اسلامی میگوید: «در بین مراجع فقط با واسطه با شخص آیتالله شریعتمداری، مسئله در میان گذاشته شده بود، ... [با] دو واسطهای که صحبت شده بود با ایشان، من از طریق آن دو واسطه مطلع شده بودم که این مطالب، مسئله اصل براندازی بهنظر ایشان رسیده بود».
حجت الاسلام ری شهری با اشاره به مطالب فوق میگوید: «شاید مهمترین مسالهای که در جریان قطبزاده وجود داشت، موضوع ارتباط وی با آقای شریعتمداری بود که این موضوع ماجرا را حساستر میکرد... در همان جلسات اولیه ایشان با آقای عبدالرضا حجازی، اقای مهدی و آقای شریعتمداری در ارتباط بودند. آقای مهدوی مدعی بود وعده ۲۰ میلیون دلاری به عنوان کمک اولیه داده شده تا بتوانند کار را به سرانجام برسانند. ما اجازه ندادیم این موضوعات در آن ایام منتشر شود».
🔴 ادامه مطلب؛ https://eitaa.com/masir110/143
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
یادداشتها | مرتضی توکلی
` فروردین سال ۶۱ و خنثی سازی کودتای قطبزاده ✍️ مرکز اسناد انقلاب اسلامی 🔹در بهار سال 61 اعلام شد
#قسمت_دوم
کشف و خنثی سازی کودتای قطبزاده
🔹خلاف تصور قطبزاده مسؤلین مربوطه از مدتها فعالیتهای وی را زیر نظر داشتند.
🔹محمدی ریشهری رئیس وقت دادگاه انقلاب ارتش در کتاب خاطرات خود با توجه به زیر نظر گرفتن فعالیتهای قطبزاده میگوید: «جریان آقای قطبزاده در اطلاعات سپاه پیگیری میشد و دادگاه انقلاب ارتش، به دلیل اینکه موضوع آن براندازی بود و با تعدادی از نظامیان نیز به گونهای ارتباط داشت، احکام مورد نیاز اطلاعات سپاه برای پیگیری این موضوع را در اختیار آنان قرار میداد. در پی تعقیب و مراقبت از آقای قطبزاده و فعالیتهای اطلاعاتی که حدود یک سال و نیم طول کشید مشخص شد که وی در صدد ایجاد یک جریان براندازی است».
سرانجام قطبزاده در تاریخ 17 فروردین 1361 به اتهام توطئه نظامی برای براندازی جمهوری اسلامی بازداشت شد. در نتیجه دادگاه انقلاب ارتش با توجه به اتهامهای وی، او را به عنوان یاغی و یکی از مصادیق مفسد، محکوم به اعدام کرد.
قطبزاده در آخرین لحظات اجرای حکم اعدامش، در جمع زندانیان اوین سخنرانی کرد و ضمن اعتراف به کودتا بر ضد جمهوری اسلامی، از اقدامهای خود اظهار پشیمانی کرد.
او بر اساس رأی دادگاه ارتش به اعدام محکوم شد و رأی صادره در شب ۲۴ شهریور ۱۳۶۱ اجرا گردید. با کشف کودتای قطبزاده و سپس محاکمه و اعدام او، توطئهای که برنامهریزی شده بود خنثی شد.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
افطاری مورد علاقه رهبر انقلاب
📙 کتاب خون دلی که لعل شد
🔹رهبر انقلاب نقل میکنند: ماه رمضان ۱۳۹۰ قمری در زندان از راه رسید. با فرا رسیدن این ماه، دلم غرق شادی شــد؛ چون از کودکی این ماه را دوست میداشتم. هنگام افطار فرا رسید، اما چیزی برای من نیاوردند. نماز را خواندم.
🔸لحظات شادیآور سر سفره افطار در کنار خانواده، با سماوری که در برابر ما میجوشید، در خاطرم گذشت. خوردنیهای سبک مخصوص افطار را به یاد آوردم؛ بویژه ماقوت مختص خود را(غذای معروف مشهدیها که ظاهراً مختص خود آنها است) به یاد آوردم؛ که از هر غذایی برای افطار، آن را بیشتر دوست میداشتم. این «ماقوت» از آب و نشاسته و شکر تهیه میشود و به شیوه خاصی آن را میپزند. همسر من نیز در پختن آن، همانند پختن سایر غذاها، بخوبی وارد است. ناگهان به خود آمدم و از خداوند مغفرت طلبیدم. شاید این گرسنگی بود که خاطرات یاد شــده را در ذهنم برانگیخت. شاید تنهایی بود.
🔹 به هر حال باید صبر کرد. نیم ساعت پس از مغرب، یک فنجان چای به دست آوردم. مدتی بعد شــام آوردند، که به خاطر نامرغوبی، دل بدان رغبت نمی کرد. اما قدری از آن را خوردم و بقیه را برای سحری گذاشتم. در سحر هم مابقی آن را با اکراه خوردم، زیرا این غذا از اصل نامطبوع بود و بعد از مانده شدن نیز نامطبوعتر شده بود. نخستین روز بر این منوال گذشت.
🔸روز دوم، نگهبــان اطلاع داد که چیزی برای شــما فرستاده شــده. آن را گرفتم و باز کردم، دیدم انواع غذاهایی که در افطار به آنها میل دارم، در چند بشقاب برایم فرستاده شده اســت. این غذاها برای چند نفر کافی بود. همسرم آن را آماده ساخته بود و توانسته بود به زندان برساند. همچنین در همان روز، از منزل برایم وســایل تهیه و صرف چای آوردند. لذا افطاری خوشــمزه و مطبوعی بود که به قــدر کفایت از آن برداشتم و باقی را برای زندانیان فرستادم. این کار هر روز تکرار شد.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
علی(ع)، مقتدر مظلوم
چگونگی امر بی سابقه براندازی در دوران حکومت امیرالمومنین(ع)
✍️ استاد محمدحسین رجبی دوانی
🔹رهبر انقلاب چند سال پیش وضعیت جمهوری اسلامی را به امیرالمؤمنین(ع) تشبیه کرده و فرمودند: «نظام اسلامى، هم مقتدر است، هم مظلوم است... مثل امیرالمؤمنین» باید بررسی کنیم که چگونه این دو بعد در دوران حکومت علی ع صدق میکند.
ما اگر به نحوه به خلافت رسیدن علی(ع) نظر کنیم، میبینیم که هیچ خلیفهای نه پیش از آن حضرت و نه بعد از شهادت ایشان، مانند امیرالمومنین(ع) مردمی و با استقبال و اقبال گسترده عمومی به قدرت نرسیده است.
بعد از عثمان میبینیم مردم خود با سر به سوی امیرالمومنین میروند. عموم مردم مدینه جز چند انگشتشمار افرادی که حاضر به بیعت با علی(ع) نشدند، اینها خود با اصرار حضرت را به خلافت میرسانند. اما وقتی حضرت به خلافت رسید و اراده پیادهسازی سیاستهای الهی کرد، عکسالعملهای شدیدی مقابل حضرت پدید آوردند.
رانتخواران که سوابق طولانی داشتند و جزء سابقون در اسلام بودند، با سیاستهای امیرالمومنین(ع) منافع نامشروعشان را که حق خود میدانستند در خطر میدیدند و میبینیم که فتنه جمل را به پا کردند. با چنین جنگ نرمی و سوءاستفاده از بخشی از بیت پیامبر که آنها هم با علی دشمنی داشتند، این فضا سازی ها را آغاز کردند و صلاحیت علی (ع) را زیر سوال بردند.
🔸مظلومیت اینجاست که از یکسو میبینیم چنان مردم خود با اشتیاق به حضرت رو میآورند و به خلافت میرسانند که سابقه ندارد؛ ولی از طرفی چنان خواص خائن و رانتخوار به حضرت ضربه میزنند که آن حضرت پایگاه اجتماعی خود را در حد زیادی از دست میدهد و اول بار در عالم اسلام بهعنوان یک امر بیسابقه حرکتی صورت میگیرد برای براندازی حاکمیت.
اینجا میبینیم دنبال براندازی علی(ع) هستند و آن وجود مقدس را ترور شخصیت میکنند و چون دشمن به هر وسیلهای برای رسیدن به هدف دست میزند به دروغ و شانتاژ و فضاسازیهای مسموم میپردازد.
لذا میبینیم آن وجود مقدس چنان مورد ظلم قرار میگیرد که با فتنه ناکثین یعنی پیمان شکنان پایه های قدرت حضرت را متزلزل میکنند. اگرچه حضرت این فتنه را در هم شکست ولی پیامدهای جنگ جمل و این فتنه بهشدت به حضرت آسیب رساند.
🔹از آسیبهای بزرگش سوءاستفاده تبلیغاتی گسترده معاویه لعنهالله بود که میخواست جایگاه ریاست شام را در چنگ داشته باشد. در برابر عزل خود از این سمت توسط علی(ع) ایستادگی کرد و او از جنگ جمل و سرکوب سران این فتنه نهایت بهرهبرداری را کرد.
اینکه علی با همسر پیامبر جنگیده، با امالمومنین، با اصحاب با سابقه و جانبازی همچون طلحه، سردار بزرگی همچون زبیر، لذا توانست برای مردم شام که تا آن موقع دید منفی نسبت به علی نداشتند، از آن وجود مقدس چهرهای ترسیم کند که مردم شام خواهان سرنگونی حاکمیت علی باشند.
🔸این دومین مورد است که مقتدری بینظیر همچون امیرالمومنین(ع) به این صورت مورد ظلم قرار میگیرد که حالا برای بار دوم خواهان براندازی حاکمیت آن #مقتدر_مظلوم میشود.
بعد ما میبینیم برای نخستین بار در عالم اسلام تجزیه در قلمرو علی پدید میآید، معاویه از همان ابتدای رسیدن علی به خلافت، با بهانه کردن خونخواهی عثمان حاضر به کنارهگیری از فرمانروایی از شام نشد و بعد از جنگ جمل گستاختر شد و خواهان براندازی علی شد و بعد از جنگ صفین میبینیم امیرالمومنین(ع) در اوج قدرت و در آستانه نابودی کامل معاویه و قدرت غیرقانونی است که حضرت مجبور و ملزم به پذیرش حکمیت میشود و از پیشرفت اهداف حضرت و استحکام اقتدار حضرت جلوگیری میکنند و باعث میشوند که معاویه که در آستانه سقوط بود جای پایش محکم شود.
در جریان به نیزه زدن قرآنها در جنگ صفین میدانیم که جریان فاسد و کوتهبین خوارج پدید میآید و اینها که خود تا قبل از این حرکت با معاویه میجنگیدند؛ عنوان میکنند که آنها هم مثل ما اهل قرآن هستند و ما با آنها نمیجنگیم و علی باید جنگ را متوقف کند و خود حکمیت را به علی تحمیل میکند. کدام حاکم و فرمانروا و صاحب حکومتی هست که دیگر از خودش اراده نداشته باشد، شورشیانی که تازه خود را هم بهعنوان برانداز مطرح نکردند، افرادی هستند که در لشکر و تحت حاکمیت امیرالمومنین(ع) ولی حاضر به اطاعت خلیفهای که باید مطاع باشد نیستند اراده او را میشکنند و پیروزی او را به آتشبس نابجا میکنند و به او حکمیتی تحمیل میکنند که بنشینند که آیا امیرالمومنین(ع) خلیفه باشد یا معاویه یا شخص ثالث دیگری؟
حتی ضوابط و مقرراتی که برای ترک مخاصمه و تعیین حکم نوشته میشود در این قضیه هم، علی را راه نمیدهند و حکم را هم به آنحضرت تحمیل میکنند و لذا حضرت میفرمایید «لا رای لمن لا یطاع».
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
اندر آداب مفتخواری و مفتگویی:
همدلی با مردم، همجیبی با نظام!
✍️ مهدی جمشیدی
۱. فردوسیپور چگونه با این «جسارت» دربارۀ جمهوری اسلامی حرف میزند و مستقیم و غیرمستقیم، آن را متهم میکند؟ چه کسی به او «قدرت» بخشیده؟ بضاعت اجتماعیاش را از کجا یافته؟ جز این است که سیاست رسانهایِ اشتباهِ تلویزیون - که مبتنی بر «مجریسالاری» و «تقویّت تکقطبیگری در اجرا» بوده - چنین وضعی را رقم زده است؟! رسانۀ ملی، اینگونه او را «متوهم» کرده است، وگرنه او هیچ بود. چرا باید به «ظرفهای تهی»، وزن داد و اعتبار بخشید و آنگاه شاهد رجزخوانیِ مستانهاشان بود؟! او سالها و دهههاست که با رسانۀ جمهوری اسلامی، همکاری میکند و در خدمت آن است و حقوقهای آنچنانی دریافت کرده، امّا اینک صفآرایی میکند و یاوه میبافد. چرا باید آدمهایی را باد کرد که پوستۀ وجودیشان از بادکنک نازکتر است و بهسادگی میترکند؟! هم «آنتن مستمر» میدهند و هم «مبالغ گزاف»، و امروز هم اینچنین میشود که مشاهده میکنیم.
۲. و تلختر اینکه فوتبالیستی که در برابر او نشسته و سکان تیم ملی را در اختیار داشته، با فروسیپور، «همدل» و «همسو» است و عمل خود را «ناخواسته» و ناشی از «اجبار» و «تحمیل» جمهوری اسلامی و وزارت اطلاعات معرفی میکند. او که به عنوان «نمایندۀ جمهوری اسلامی» بوده، اینچنین سخن میگوید. در تصویری که او میسازد، همهچیز ناشی از «زورگویی جمهوری اسلامی» بوده است؛ یک نظام دیکتاتور و فاشیست که به جامعه، ظلم میکند و مردم را فرسوده است و تیم ملی را نیز دچار رفتارهایی کرده که خودشان نمیخواهند. در این تصویر، جمهوری اسلامی حتی از رضاخان قلدر هم خبیثتر و جفاکارتر ترسیم میشود. پرسش این است که این فوتبالیست که اینگونه جمهوری اسلامی را به لجن میکشد و دربارهاش سمپاشی میکند، چرا خودش در «خدمتِ» این نظام سیاسیِ ضدّمردمی و ظالم و خبیث قرار گرفته است؟! چرا «کنارگیری» نکرده و نمیکند؟! چرا به «مجریِ بیارادۀ خواستههای جمهوری اسلامی» تبدیل شده است؟!
۳. این «تناقضها»، بیپاسخ میمانند؛ چون نباید آشکار شود که میان «منافع مالیِ آنچنانی» و «مواضع رسانهایِ نمایشی»، شکاف وجود دارد؛ هم باید تا خرخره خورد و هم باید حرف مُفت گفت. میان «مفتخواری» و «مفتگویی»، فاصلۀ چندانی نیست. از نظام ظالم، «نان» میخورند و برای مردم، «ناله» سر میدهند! این «نانخواری» کجا و آن «نالهسرایی» کجا؟! ادّعا میکنند که «دلشان با مردم» است امّا عجبا که «دستشان در جیب نظام» است! و اینان، «هر دو» را میخواهند؛ اهل انتخاب نیستند که کار خود را یکسره کنند، بلکه میخواهند به دوگانگی میان «دل» و «دست»شان ادامه بدهند. مردم، لقلقۀ زبان اینان است.
۴. و نمیدانم چرا جبهۀ انقلاب، یکبار تعدادی از این چهرههای هنری و ورزشیِ هوادار اغتشاش را به «گفتگو» فرانمیخواند تا ذهنیّت بهشدّت سطحی و مبتذلشان را آشکار کند. اجازه دهید از «جملههای شعاری» و «ادّعاهای کلی» خارج شوند و استدلالهایشان را شفاف و مفصّل بگویند. بشنویم و مردم بشنوند که چرا اغتشاش، اعتراض بود و حقّ؟ اغتشاش از کدام نقطه آغاز شد و چرا؟ چه کسانی از آن حمایت کردند؟ چرا حجاب باید اختیاری باشد؟ مسألۀ پنهان، همان حجاب است یا امر دیگر؟ چرا معتقدند که مردم در برابر نظام هستند؟ چه شواهدی دارند؟ و ... . در متن گفتگوی چالشی و انتقادی است که واقعیّتها آشکار میشود. بگذارید مردم دریابند که اینان طوطیهای مقلّد و جَوزده و کوتهفکری هستند که برای مواضعشان، یک «استدلال قوی» و «حرف پخته» ندارند. بگذارید این تهیمایگی و سطحیاندیشی روشن شود. بگذارید غبار «هوچیگری» و «فضاسازی» کنار رود تا سیهروی شود هر که در او غش باشد. بگذارید «اندازۀ واقعیِ آدمها» مشخص شود؛ بهخصوص آنان که از آب گلآلود، ماهی میگیرند و در هوای غبارآلود، چرندگویی میکنند.
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
روایت شیخ حسین انصاریان از سامان دادن وضعیت مراکز فساد و زنان بدکاره
✍️ خاطرات حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ حسین انصاریان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 179 و 180.
▫️... با اعلامیه ای همه زنان آنجا را فراخواندیم؛ البته آن ها سه دسته جوان، میانسال و سالمند بودند. برای سالمندان مقرری تعیین کردیم که ماهانه به آنها پرداخت می شد. میانسال ها و بعضی از جوانان را با آماده سازی و توبه دادن، به خانواده هایشان تحویل دادیم. شماری از از زنان جوان را نیز شوهر دادیم که در این بین، چند نفر به عقد کارمندان دایره منکرات در آمده و زندگی سالم و پاکی را تشکیل دادند و اکنون نیز صاحب فرزندانی هستند که گاهی هم پای منبر من می آیند.
🔹بدین ترتیب کل منطقه از فحشا و منکر و مواد مخدر پاکسازی شد. فورا با چند بلدوزر، منطقه را با خاک یکسان کردیم ؛ بخشی به بیمارستان فارابی واگذار شد و بخش اعظم دیگر برای احداث پارک و مرکز تفریحی برای همشهریان اختصاص یافت.
▫️روزی در ادامه کار، طی نامه ای خدمت حضرت امام نوشتم که ما دست به این کار خطیر زده ایم و اکنون باید مخارج چهار هزار زن را بپردازیم و تقاضای کمک مالی کردم. حضرت امام فرمودند: « اگر از کمک های مردمی تامین نشدید، من به شما اجازه می دهم از سهم امام استفاده کنید.» نیز در ادامه کار، آقای گیلانی مبلغ سه میلیون تومان دیگر به ما دادند که در پایان مقدار زیادی اضافه آمده بود. خواستیم مقدار باقی مانده پس بفرستیم که ایشان گفتند : «در امر خیر دیگری به مصرف برسانید.»
🔹به دنبال کار ما در تهران، در شهرهای دیگر نیز مراکز فساد و فحشا برچیده شد که بعضا از ما راهنمایی و خط و مشی می گرفتند. مراکز فحشا، علاوه بر معصیت و عواقب وخیم اخروی، آلودگی و بیماری بسیار بدی هم داشت و خیلی از جوانان به مرض های مختلف دچار می شدند.
🔻من در آن مدت با چهار هزار زن سر و کار داشتم. آن ها به دفتر اداره می آمدند، صحبت کرده، مشکلاتشان را مطرح می کردند. من هم به آنها راهنمایی و کمک می کردم. خدا شاهد است که در این مدت من همیشه سرم پایین بود و حتی چهره یکی از آنها را ندیدم. اضافه بر آن، برای آن که کارم خالص و مخلص برای پروردگار باشد، در این امر خیر یک ریال دستمزد هم نگرفتم. بچه های اداره هم همه پاک و سالم بودند ...
▫️گاهی مجله ها و رسانه های جمعی، با زنانی که از آن مراکز فساد رهایی یافته و دنبال زندگی سالمی رفته بودند، مصاحبه می کردند. روزی ساعت ده صبح، یکی از آن مصاحبه ها از طریق رادیو پخش شد. من خودم شنیدم که خبرنگار از دختر جوانی سوال کرد که «شما قبلا کجا بودید و چه می کردید؟» او گفت: «من اصلا به قبل و بعد کاری ندارم و هیچ حرفی برای گفتن ندارم. فقط این را می خواهم بگویم که یک نفر آمد و مرا نجات داد که او هم پدر من است و هم عمویم، هم برادر و دایی و مادرم، او همه کاره ی من است. او شیخ حسین انصاریان است.»
🔻نکته
#مقابله_با_فساد_و_فحشا یک تکلیف دائمی و فرا زمانی است لذا:
اگر در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی ضرورتش احساس شد و امثال #شیخ_حسین_انصاریان را پای کار کشاند، امروز هم آنها باید وسط میدان باشند.
تعابیر ایشان در شب قدر (که با شناخت سیره و شخصیت ایشان معلوم است از سر نصح بوده) نباید طوری ادا و بازنمایی میشد که در جهت خلاف حرکت فراگیر مقابله با #بیحجابی مورد سواستفاده دشمن واقع شود. خصوصا که امثال ایشان پیشگام مقابله با فساد و فحشا بودهاند.
اکنون خبرهایی از پیشگیری از پخش زنده سخنرانی ایشان در شب ۲۳ رمضان به گوش میرسد که اگر درست باشد، کاری است کاملا اشتباه و تبعاتش بلندمدت خواهد بود.
به نظر میرسد دوستان منبری ایشان باید تبعات سخنان پیشین را برایش بیان کنند و ایشان خودش متشابهات سخنرانی قبل را به محکمات تبدیل کند و تمام./روزنه
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
نگاه درست شیخ حسین
✍️ علی مهدیان
🔹ترمیم دو قطبی های اجتماعی و دردهای کهنه آن فقط به سخن نیست نیاز به رشد نگرشها و تغییر اخلاقمان دارد. شما هم دیده اید، من هم دیده ام کسانی که عادت کرده اند از موضع قدرت حرف بزنند، تهمت بزنند، بترسانند، توهین کنند، چون فکر میکنند طرف حق ایستاده اند. حالا چه کسی و چه زمانی باید یقه این جماعت را بگیرد و بگوید تو هم ظلم میکنی، ظلم به کسی که چون خطاکار است جز خدا کسی را ندارد که این مظلومیتش را پیش او ببرد.
🔹 ظلم های کوچکی که چه بسیار آدمها را از جبهه حق بیرون انداخته و قیامت معلوم میشود چقدر از این جهت همگی مسوولیم. طرف مجرم است چرا به او توهین کنیم؟ چرا بترسانیمش؟ به چه حقی با بی قانونی سراغش برویم، خانواده اش را بترسانیم؟ بله اینها کم است میدانم. ولی آن مقدارش که هست، چه کسی و چه زمانی باید این اخلاق زشت رخنه کرده در برخی را بر ملا کند؟
🔹 در جلسه ای که قرار بود در حضور رهبری برگزار شود قبل از حضور ایشان دیدم یکی از مسوولین انتظامات بیت، جلوی همه جمعیت با بی ادبی و بی احترامی با مداح جلسه سخن گفت و او را جلوی همه جمعیت خرد کرد. از این خطا ها کم ندیده ایم و ندیده اید در بخشهای مختلف. راهش این است که نگاهمان رشد پیدا کند و اخلاقمان را رشد دهیم. همه مان. همه مان به فکر خودمان باشیم. بسیاری از آدمهای دل زده دلیل دل خوریشان اخلاق امثال من بوده در تعاملاتمان. پناه بر خدا. خدا رحمت کند سردار شهید قدس را میگفت دفاع از حرم، دفاع از حرمت قلب این مردم است که از کعبه بیشتر احترام دارد.
🔹مثل آب خوردن آدمها را بیرون جبهه انقلاب قرار میدهیم. منافق مینامیم. سالها قبل در مباحثاتی چقدر تلاش کردم به عده ای بفهمانم حق ندارند به کسی مثل مرحوم هاشمی تهمت نفاق بزنند ولو هزار جور نقد به افکار و رفتارش داشته باشیم، به فلان مسوول و سیاستمدار علنا تهمت نفاق و در جبهه دشمن بودن نزنند.
🔹عادت کرده ایم این و آن را از قطار انقلاب پیاده کنیم و غیر خودی بنامیم. خدای متعال در قرآن بین «ضعیف الایمان» و «منافق» فرق میگذارد. جریان ضعیف الایمانها در درون جبهه حقند و در تعامل با کل بدنه جبهه حق، پیامبر ص با دیگران( که فاصله ایمانیشان با او قابل تصور نیست) پر از مهر و محبت و صمیمیت بود، ما چه مان شده؟
🔹آیا نمیشود مثل سردار شهید هم جلودار بود و پیشران و هم کرامت آدمها را در مرزهای جبهه حق حفظ کرد و به آنها احترام گذاشت؟ به جای گیر دادن به شیخ حسین، مقابل او شاگردی کنیم، وعظ بشنویم، ما باید تغییر کنیم. باید رشد کنیم. انقلاب البته تقریری تنزیهی و سختگیرانه دارد شاید به آن معنا انقلابی فقط پیامبر اکرم ص باشد و معصومینش، اما انقلاب تقریری تشبیهی و گسترده هم دارد که خیلی ها را شامل میشود، حتی به تعبیر امام روح الله، اکثر مردم دنیا بهشتی اند، ولو در بالاترین مراتب بهشت نباشند، اکثر خطاکاران عالم حتی اهل علمشان ، جاهل قاصرند. بیایید توبه کنیم از این همه تنگ نظریهایمان، تهمت زنی هایمان، حرمت شکنی هایمان که زیر پوست قداست و حرف حق پنهانش کرده ایم. این ها به معنای ندیدن قله ها و رشد یافته ها و کنار گذاشتن حرف حق و یا امر به معروف و نهی از منکر نیست. شب قدر باید هویت رحمه الله الواسعه بودن را در جان ما بنشاند.
🔹از یکی از همرزمان شهید مظلوم قدس که آزاده هم بود شنیدم، حاجی از او خواسته بود رزمنده ای را که در دوران اسارت او را لو داده بود و با دشمن همکاری کرده بود ببخشد. وقتی رفیقش تعجب میکند که چرا؟ به او میگوید اگر یکی از تهران تا اهواز میآمد برای جنگ و پشیمان میشد و بر میگشت باید خادمش میبودیم تا چه رسد به این رفیق خطاکارت.
🔹شیخ حسین خوب گفت. درست گفت. مثل همیشه به جا گفت. سایه اش مستدام.
ما باید فکری به حال خود کنیم ....
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd
مردم بیدین شدهاند یا اصلاحطلبان؟
✍️ مهدی عامری
▫️آقای عباس عبدی در دو یادداشت ادعا کرده است در چند دهه اخیر روند فرود دینداری در ایران شکل گرفته است و در سالهای اخیر این اتفاق با شیب تندتری در حال وقوع است. (روزنامه اعتماد، شماره ۵۴۵۸ و ۵۴۵۹-صفحه ۱) وی آنگاه کوشیده است با بیان شاخصهایی مدعای خود را مدلل کند که به نظر میرسد این مهم توفیقی نداشته است و مطلبی مشوش و ناموزون از حیث روشی و محتوایی نگاشته است که بیشتر اغراض سیاسی دارد.
🔹 معلوم نیست بالاخره احکام و عمل به ظواهر از دیدگاه ایشان شاخص دینداری هست یا نه؟ اگر امروز از نظر شما مساجد خلوت و روزهداری کم شدهاست شاید بتوان آن را طبق روش شما تقویت دینداری و کوچ از برون به درون دانست! ضمن آنکه باز خود ایشان ادعا کرده است که صفر و یک نگاه کردی به دین خودش عامل تضعیف دینداری است، اگر چنین است چرا معیار دینداری از منظر شما مسجد رفتن یا مسجد نرفتن است؟ این خودش همان نگاهی نیست که خود ایشان به آن انتقاد دارد؟ چهبسا کسی مسجد نرود ولی بسیار متدین باشد و در اخلاق و اعتقادات عمیق و دقیق باشد. این بیروشی در متن آقای عبدی باز هم وجود دارد.
▫️وی در ادامه آوردهاست: «آمار و مشاهدات رو به افول از حضور در مساجد، روزهگرفتن، و شواهد از پرداخت کمتر خمس و سهم، علائم مستقیم این ادعا هستند» خوب بود ایشان آمار و مشاهداتی که اینطور بهراحتی منجر به نتیجه شدهاست را ارائه میداد تا معلوم شود جامعه آماری و گستره مشاهده ایشان چقدر است. در ثانی بر فرض صحت این آمار برای تحلیل دادههای این چنینی باید اندیشید و بررسی کرد که ریشه آن دینی است یا آبشخور دیگری دارد؟ برای نمونه اگر در دهه اخیر مردم کمتر خمس میدهند شاید یک دلیلش سر کار بودن دولت مورد حمایت آقای عبدی و مجلس برجامیان باشد که با سفره و جیب مردم کاری کرد که بهجای آنکه خمس بدهند جز مصارف خمس شدند! آیا عملکرد دولت و مجلس اعتدالی سرمایه و سود و پس اندازی برای ملت باقی گذاشته که خمس بر آنها واجب شود؟ گاهی ریشه برخی اتفاقات اقتصادی است.
مطالعه متن کامل:
🌐 https://v-o-h.ir/?p=43827
🔻یادداشت های برگزیده
https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd