🐋🐋🐋🐋🐋 بسم الله الرحمن الرحیم. ماجراهای واقعی #ره‌‌یافته. داستان: خاطرات یک آدم #قسمت_بیست و نهم: جنگ علت ملاقات مادر آقای آبادی با خودم رو متوجه نمی‌شدم. با خودم می‌گفتم شاید علتش این بوده که می‌خواستن بگن «چرا شما چنین توهینی به فرزند من کردی که اذیت بشه؟»، اما حتما روشون نشده بگن و بدون گفتن این مسئله عبور کردن. اما بعد از این دیدار، رفتار آقای آبادی از قبل هم عصبی‌تر شد. هرجا همدیگه رو می‌دیدیم، انگار آتیشی شعله‌ور می‌شد. اون روزها من مسئول تابلو اعلانات بسیج بودم. یه روز که روی تابلو، مطالبی در مورد لزوم اتحاد تشکل‌ها و همدلی نوشته بودم، آقای آبادی با عصبانیت برگه رو کشید و برداشت و به مسئول بسیج خانم‌ها داد و گفت: «کسانی که خودشون در توهم هستن و فهمی از این مطالب ندارن، بهتره چیزی ننویسن!» مسئول بسیج با تعجب حرف ایشون رو به من منتقل کرد. خیلی عصبانی شدم. توی دلم گفتم بجای اینکه بخاطر رفتارهای غلطش توبه کنه، توهینم می‌کنه!. درب اتاق بسیج برادران رو زدم و به مسئول بسیج برادران برگه رو نشون دادم و گفتم: «توی این مطالب تاکید روی آیه‌ی قرآن بود، دوست شما این برگه رو از روی تابلو اعلانات، برداشته! قصد ایشون توهین به ما بوده یا قرآن؟!» و با ناراحتی از اونجا خارج شدم و وارد دفتر خواهران شدم. مدتی بعد در مورد امام زمان(ع) مطلبی نوشتم، ایام ۲۲ بهمن بود. طبق فرمایش علامه حسن‌زاده که ۲۲ بهمن رو ظهور صغری و طلوع فجر برای طلوع آفتاب و ظهور امام زمان تلقی کرده بودند، بنر بزرگی چاپ کردیم و نوشتیم: «سالگرد ظهور صغری امام زمان(ع) مبارک.» و بعد صحبت‌های آیت‌الله حسن‌زاده رو زیرش درج کردیم و دانشجوها با این تیتر بزرگ کنجکاوانه مطالب رو می‌خوندن. این بار شاید به خاطر توجه دانشجوها، ایشون نتونست و صلاح ندید که بنر ما رو برداره، اما به مسئول بسیج خانم‌ها ایمیلی زده بود و در اون دوری از افراد متوهم که فهمی از ولایت ندارن و دم از امام زمان می‌زنن رو هشدار داده بود. وقتی مسئولمون عبارتهای این پیام رو نشون من می‌داد، از شدت عصبانیت خنده‌ام گرفته بود!. به مسئولمون گفتم: «بذار بگه، بالاخره یه روز خالی می‌شه.» چند وقت بعد هم پوستری که من و دوستم برای یه برنامه تهیه کرده بودیم و روی بردهای دانشکده زدیم، ناپدید شده بود. آقای آبادی همراه با دوستانش تمام پوسترها رو کنده بودن. وقتی مسئول ما به ایشون اعتراض کرد که چرا پوسترها رو برداشتید، آقای آبادی گفت: «این پوسترها مناسب گروه سنی الف و ب هست، لطفاً مناسب شأن دانشجو کار بشه.» از حرف ایشون عصبانی شده بودم! اما هرچی می‌گذشت و من بین دانشجوها و دوستانم تحقیر می‌شدم، یه حس متفاوت رو تجربه می‌کردم. شب‌ها، وقت خواب، زمانی که سرم رو روی بالش می‌ذاشتم، به واژه‌هایی که ایشون در مورد من به‌کار برده بود فکر می‌کردم: «آدم متوهم...، فهمی نداره از چیزی که می‌گه...، بچگانه فکر می‌کنه...، از امام زمان و ولایت چیزی نمی‌فهمه و…» می‌دیدم چقدر خوب که این‌ جملات رو از ایشون شنیدم! شاید حرفهاش درست باشه! من برای رشد نیاز داشتم به کسی که اشکالاتم رو بگه و حالا این شخص پیدا شده بود! حتی اگه اشتباه هم گفته باشه، باز هم به رشد من کمک می‌کنه و باعث می‌شه حواسم رو بیشتر به خودم جمع کنم. هربار دقیق‌تر به جملات و طعنه‌های ایشون فکر می‌کردم، بیشتر به این نتیجه می‌رسیدم که انگار درست می‌گه! کم‌کم این شرایط باعث شد به شکل جدیدی با خدا حرف بزنم که بسیار شیرین بود. به خداوند می‌گفتم: « چقدر فکر می‌کردم آدم بدون اشتباه و درستی هستم! حالا فهمیدم هیچی نبودم و اینو نمی‌دونستم!» و بعد توی دلم می‌گفتم: «آقای آبادی، ممنونم من رو به این درک جدید از خودم رسوندی! خدا هدایتت کنه و بهترین‌ها رو برات رقم بزنه…» حالا دلم نسبت به آقای آبادی نرم شده بود، چون به‌خاطر ناملایمات ایشون رابطه‌ی جدیدی با خدا رو تجربه می‌کردم. رابطه‌ای که از شناخت خودم شروع شده بود و هرچی بیشتر می‌فهمیدم چقدر ایراد دارم، انگار محبت خداوند رو به خودم بیشتر درک می‌کردم. می‌دیدم باوجود این همه ایراد، چقدر گشایش و عافیت به من داده که لایقش نبودم! #مسیر_تغییر| با ما همراه شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/885260918C108a742194

#یادآوری_۵۱ #ادامه_توهمات در دین اسلام هر چیزی که عقل رو زائل کنه حرام هست، مثل شراب. ✨امام على عليه السلام :  فَرضَ اللّه ُ ··· تَرْكَ شُرْبِ الخَمرِ تَحْصينا للعَقلِ  ... خداوند براى حفظ عقل، ترك شرابخوارى رو واجب کرد . شراب، عقل رو زائل میکنه. خب، من ظاهرا اهل شراب نیستم اما در زندگی به دنبال توهماتی هستم که من رو از عقل حقیقی جدا می‌کنه پس می‌تونیم اینطور نتیجه بگیریم که؛ آسیب "پرداختن به توهمات" برای جان و روح انسان به نوعی، مثل آسیب "پرداختن به شراب برای جسم انسان" هست. و هر دو، انسان رو از درست اندیشیدن و دیدن حقایق دور می‌کنه. به حدیث دیگری توجه کنیم ✨امام كاظم عليه السلام : إنّ اللّه َعزّوجلّ لم يُحَرِّمِ الخَمرَ لاسْمِها، و لكنّهُ حَرّمَها لعاقِبَتِها؛ فما كانَ عاقِبَتُهُ عاقِبَةَ الخَمرِ فهُو خَمرٌ -خداوند عزّ و جلّ، شراب را به خاطر نامش حرام نكرده بلكه به سبب پيامدهاى آن حرام كرده است. ✅ بنابراین، هر چيزى كه پيامدهاى شراب را داشته باشد آن هم شراب است. "میزان الحکمه، جلد سوم" مثلا؛ مواد مخدر باعث ایجاد توهم در انسان می‌شود. دیدید یا شنیدید فردی که مواد مخدر استفاده کرده، روی پشت بام یا بلندی ایستاده در حالی که مواد مخدر به شخص القا می‌کند که: تو روی پله ای و حقیقت پرتگاه را در اثر توهم متوجه نمی‌شود. مواد مخدر؛ زائل کننده عقل و سوق دهنده انسان به سمت موهومات است. 🧠 یکی از مهمترین وظایف هر انسان "تقویت عقل" هست. #مسیر_تغییر| با ما همراه شوید 👇 https://eitaa.com/joinchat/885260918C108a742194

پاسخ استاد ☝️ #سوال_۲۱۲ ⁉️ سلام من دختر ۱۷ ساله محجبه ای دارم که به دوست هاش گرایش زیادی داره. اخیرا متوجه شدم با شخصی در رابطه هست، نمازش هم که قضا می‌شه. من خیلی در تلاشم که دخترم نماز بخونه اما متاسفانه تلاشم به نتیجه نرسیده! ایشون همیشه با من و پدرش لج می‌کنه و نسبت به همه چیز هم احساس بدی داره. ⚡️ارائه مشاوره رایگان در بله، سروش، تلگرام و اینستاگرام #مسیر_تغییر| با ما همراه شوید 👇 https://eitaa.com/joinchat/885260918C108a742194

بسم الله الرحمن الرحیم. ماجراهای واقعی #ره‌‌یافته. داستان: خاطرات یک آدم قسمت سی‌ام: سلام بر ابراهیم اون زمان، کتاب « شهید ابراهیم هادی» رو می‌خوندم. کسی که علمای بزرگ و برجسته به جایگاهش غبطه می‌خوردن. قسمتی از این کتاب اینطور نوشته بود که ابراهیم هادی خوش‌تیپ و زیبا بود و دخترها به دنبالش بودن. وقتی کسی این نکته رو بهش گفته بود، از اون به بعد ایشون لباس‌های گشاد و بدفرم می‌پوشید که دیگه برای نامحرم جذاب نباشه و کمتر بهش نگاه کنن. یه دفعه توجهم به وضعیت اخیر آقای آبادی جلب شد. دیدم بعد از اون ایمیلی که بهش زده بودم، چقدر عوض شده و من بخاطر اون عصبانیت اولیه‌ای که داشتم، اصلاً متوجه تغییر ایشون نشدم. دیگه بجای کت و شلوار یه لباس ساده می‌پوشید. اغلب مواقع آستین‌هاش رو بالا می‌زد و بخاطر همین انگار شلخته به نظر می‌رسید و دور و برش هم خلوت‌تر بود. شاید اعصاب جواب دادن به سوالات بقیه رو نداشت یا خودش خواسته بود که دیگه جواب سوال نده. کمی به فکر فرو رفتم و از خودم پرسیدم: «یعنی واقعاً تغییر کرده؟! آدم خوبی شده؟» به قسمتی از کتاب ابراهیم هادی رسیدم که در مورد یه جوون داستانی رو نوشته بود که با یه دخترخانمی رابطه‌ی دوستی داشت. ابراهیم هادی با اون پسر صحبت کرد و اون پسر هم رفتارش تغییر کرد. با خوندن این قسمت، انگار جرقه‌ای توی ذهنم روشن شد و گنجی پیدا کردم! شهدا...!، گنجی که من ازش غافل بودم! کتاب ابراهیم هادی که عکس خودش روی جلد بود رو مقابلم گذاشتم. گفتم: «ابراهیم هادی! من برادر بزرگ ندارم که مشکلاتم رو بهش بگم، شما جای برادر بزرگم؛ می‌خوام بهتون مشکلی رو بگم و ازتون کمک می‌خوام. شما قبلاً هم پسری که رابطه‌ی نادرست با نامحرم داشته رو اصلاح کردید، این آقای آبادی هم گرفتار این مشکل شده. می‌شه این بنده خدا رو هم کمک کنید؟!» عکس ابراهیم هادی رو بوسیدم و با همه وجود منتظر بودم که اتفاقی بیفته... . #مسیر_تغییر| با ما همراه شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/885260918C108a742194

#یادآوری_۵۲ #ادامه_توهمات نکات: 🔹 وجه تمایز انسان با دیگر مخلوقات فقط، "عقل" است. 🔹 عقل سالم، تشخیص دهنده حق از باطل است. 🔹 عقل، در انسان رشد می‌کند. 🔹 اولوالالباب که در قرآن کریم آمده: کسانی هستند که "صاحب عقل" هستند. 🔹 عقل فقط با دوری از توهمات، کامل می‌شود. 🔶 سوال: کلمات یسمعون (می‌شنوند) یعقلون (تعقل می‌کنند) یبصرون (می‌بینند) که در قرآن کریم و روایات معصومین تکرار شده، به چه معناست ؟ ✨ أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ " آیه 46 سوره مبارکه حج " آيا آنان در زمين سير نكردند تا دل‌هايى داشته باشند كه با آن حقيقت را درك كنند، يا گوش‌هايى كه با آن حقيقت را بشنوند؟ - البتّه چشم‌هاى آنان كور نيست، اما دل‌هايى كه در سينه دارند نابينا است. مفهوم آیه فوق و آیات و روایات مشابه، به این معناست که: بسیاری از انسان‌ها در بسیاری از وقایع زندگی به جای دریافت حقیقت، فقط وارد دنیای توهمات می‌شوند. #مسیر_تغییر| با ما همراه شوید 👇 https://eitaa.com/joinchat/885260918C108a742194