eitaa logo
مسیر بهشت🌹
7.3هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
10هزار ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
9.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎆«مقام بالای منتظران مهدی» 👤 استاد 🔅 روایات عجیب ائمه در مورد مقام امام زمان و منتظرانش... ✨ 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایت خدا و بت سخنران استاد دانشمند 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
اصلان که دنبال بهونه بود و حالا پیدا کرده بود حمله کرد به پسرم علی. فقط من میدونستم دستش چقدر سنگینه و بد میزنه خودم و انداختم جلو که علی رو نزنه اصلان هم از خدا خواسته تا جایی که توان داشت منو زد انقدری زد که دیگه درد و حس‌نمیکردم و از حال رفتم وقتی به خودم‌اومدم عین میرغضب بالا سرم‌ نشسته بود تا دید چشم هام رو باز کردم فریاد زد _فیلم بازی کردن بسه کارت به جایی رسیده بچه رو ضد من میکنی جمع کن برو بیرون چشمم به ساعت خورد ساعت یک نیمه شب بود التماس کردم و به پاهاش افتادم _اصلان تور وخدا به پاهات میافتم‌ ارواح پدر و مادرت نکن اینکارو من هیچ کس و ندارم .فریاد زد که هر گوری میری برو فقط گمشو منو به زور از خونه بیرون کرد ساعت یک نصفه شب تو کوچه نشستم پشت در دستمو گرفتم‌به اسمون گفتم... ✍ادامه دارد... #⛔️ 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
~•°|🔍🎞|°•~ 🔸دنیابرای‌امـام زمان‌بہ‌اندازه گردوسـت!!! 🔹"عيـن‌اللہ‌الناظـرة‌واذن‌اللہ‌السامعہ 🌸تعجیل درفرج وسلامتی امام زمان عج صلوات بفرست🌸 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
_خدایا به جدم قسمت میدم نذار ابروی من بره من جایی رو ندارم برم خونه عروس و داماد که نمیشه رفت خونه خواهر برادرمم ابرومم میره ی جوری ابروی منو بخر نمیدونم‌چقدر گذشت و ساعت چند بود که صدای اذان از مسجد بلند شد از توی حیاط صدای اب اومد مطمئنم پسرمه عادت داره تو سرما و گرما تو حیاط وضو بگیره اروم زدم‌به در که در و باز کرد _سلام‌مامان نرفتی؟ _نه پسرم‌کجا برم بذار بیام تو شاید بابات دلش به رحم اومد گفت بمونم با ناراحتی در و باز کرد و وارد شدم جرات اینکه برم تو خونه رو نداشتم وضو گرفتم توی حیاط نمازم رو خوندم و وایسادم تو حیاط تا بیاد بیرون اما اون‌نمیومد دیگه افتاب داشت میزد. رفتم تو خونه که با محبت بیدارش کنم‌ شاید اجازه بده بمونم رفتم سراغش اروم تکونش دادم _اصلان خان اصلان خان تکون خورد ولی بیدار نشد بدنش سرد سرد بود و نفس نمیکشید. وقتی مطمئن شدم‌مرده دستامو به اسمون گرفتم اشک شوق میریختم که راحت شدم _خدایا شکرت ابروی منو نبردی تو مراسم ختم شوهرم از ته دلم گریه میکردم مردم فکر میکردن بخاطر شوهرم گریه میکنم اما کسی نفهمید که من برای راحتی و ازادی خودم‌گریه میکنم و این اشک ها اشک شوقه، خدا رو شکر بچه صالح و خوبی دارم و تازه دارم لذت زندگی کردن رو میبرم. ✍پایان #⛔️ 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
14.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با ورتون میشه ای دختر خانم قاری و حافظ بین المللی کل قرآن هستند، صوت زیبای قرآن خودندنش به یه طرف، اون دعایی که میکنه و صلوات خاص امام رضا علیه السلام رو که میخونه یه طرف، واقعا آدم دلش ضعف میره❤️
12.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# قرائت من سوره: الحشر # القاری: الاستاد: عبدالباسط محمدعبدالصمد 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| . امـٰابـٰاهمِہ‌آلودگۍام،دوسـتت‌دارم؛ حُـسیۡـنِ‌مَـن...シ!♥🖐🏻'" . 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ چرا از امام زمان دوریم ؟ ⁉️چرا به امام زمان عج نمی رسیم؟ 👤 دکتر رفیعی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌸 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
من وقتی سنم حدود هجده بود پسر همسایه مون که از خانواده خیلی پولداری بودن عاشقم‌شد جوری که بخاطر من تب میکرد و اگر ی روز من رو تو کوچه نمیدید حسابی حالش بد میشد بالاخره مادرش اومد خونمون و به مامانم‌گفت _اومدم زلیخا رو برای فردین خواستگاری کنم مامانم بخاطر زیبایی من اسمم و گذاشته بود زلیخا، چون خانواده شون پولدار بودن و پسره هم موجه بود کسی مخالفتی نکرد وقتی اومدن خواستگاری بهش نگاه کردم تنها ایرادش شکم بزرگش بود که شد بهونه من اما الحق و الانصاف هیچ جوره به دلم‌نمی نشست هر چی گفتم من این رو دوس ندارم کسی گوش نکرد و بابام با ی تو دهنی ساکتم کرد از وقتی نامزدی ما اعلام شد، فردین هر روز بای تیکه طلا خونمون بود تا هم من رو ببینه که با هدیه دلم من رو به دست بیاره، تقریبا سه روز مونده بود به عروسیمون که اومد خونمون و اروم‌بهم‌گفت. _مادرم اسم من رو اشتباه انتخاب کرده باید میذاشت یوسف که به اسم‌تو بیاد این حرف برای خودش جالب بود که حسابی خندید اما برای من حالت تهوع آورد... ✍ادامه دارد... #⛔️ 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
11.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👤استاد دانشمند 🟢پاداش کسی که برای امام زمان دعا میکند 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃