eitaa logo
مسیر بهشت🌹
7.4هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
9.7هزار ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اولش تو مامور بودن اما تعداد مامورا بیشتر شد و با تفنگ ریختن توی خونشون به شوهرم گفتم و با هم به پایین رفتیم مامورا هر دو پسرش رو دستگیر کردند علاوه بر اون خود آقای اقبالی را هم دستگیر کردند. اونا رو با خودشون بردن خانم اقبالی مدام گریه می‌کرد به سر و صورتش می‌زد با اینکه خودم این کارو کرده بودم اما برای آرامش وطنم دست همچین کاری زدم و الانم پشیمون نبودم. روز بد رفتم سپاه‌.. پاسدار که منو دید ازم خواهش کرد که دیگه پیگیر اون موضوع نشم اونا خودشون پیگیرن. من فقط یه چیز پرسیدم که از اون خونه چی پیدا کردن. پاسدار هم جواب داد_ کلی اسلحه پنهون کرده بودن. الان دیگه خیالم راحت شده بود مطمئن بودم که در حق کسی بدی نکردم و مرتکب گناه نشدم . دیگه ازشون خبری نداشتم تا اینکه یه مدت بعد خانم اقبالی تو کوچه به سر و صورتش می‌زد و با داد می‌گفت_ پسرای من کاری نکردن فقط توی اعتراض شرکت کردن اما الان براشون ۲۰ سال حبس زدن‌. کاملا دروغ میگفت... پسرای اون اسلحه تو خونشون داشتند و برای آشوبگرا اسلحه می‌بردند تا جون مردم بی‌گناه و مامورای امنیت را بگیرند و من هم مانع این کار شدم و خوشحالم که تونستم کمک کوچیکی به این انقلاب کرده باشم. پایان. کپی حرام.
. 💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ♨️ تصویر سردار حاج یوسف امیدزاده معروف به حاج صادق، معاون اطلاعات نیروی قدس سپاه پاسداران که در دمشق به شهادت رسید. اللَّهمَّ صَلِّ عَلَى🍃مُحمَّــــــــدٍ وآل مُحَمَّد🌹 اللَّهمَّ صَلِّ عَلَى🍃مُحمَّــــــــدٍ وآل مُحَمَّد🌹 اللَّهمَّ صَلِّ عَلَى🍃مُحمَّــــــــدٍ وآل مُحَمَّد🌹 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠بدترین توشه برای قیامت, ستم بر بندگان است... آرزوی پیروزی ندارم، اما از سرنوشت مردم فلک زده می ترسم... 🌹 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
هدایت شده از مسیر بهشت🌹
1 ۲۴ سالم بود به خاطر وضعیت خانواده‌ام مجبور شدم که همون دیپلم درسم را رها کنم . من بچه بزرگتر خانواده بودم که دو خواهر کوچکتر از خودم داشتم به نام‌های مریم و حسنا....مادرم ۶ سال پیش از دنیا رفت و من از اون موقع خودم حسنا رو بزرگ کردم مریم هم که خودم حواسش بهم بود. پدرمون معتاد بود و کاری هم‌نمیکرد. یکی از دوستای پدرم، بهادر، مدام برای پدرم مواد مخدر می اورد. همیشه با پدرم به خونمون میومد و باهم مواد مصرف می‌کردند. اصلاً از نگاه‌های آقا بهادر خوش نمی‌اومد انگار به من نظر داشت! فقط دنبال این بود که با من یه جا تنها باشه منم که فقط در حال فرار کردن از دست بهادر بودم . یه شب که اومده بود خونمون داشت با بابام در مورد موضوع مهمی حرف می‌زد کنجکاو شدم خودمو به کنار اتاق رسوندم تا حرفاشونو گوش بدم. ادامه‌دارد. کپی حرام.
🌹أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ‌🌹 🍀آيا مردم را به نيكى دعوت كرده و خودتان را فراموش مى‌نماييد؟ با اينكه شما كتاب (آسمانى) را مى‌خوانيد، آيا هيچ فكر نمى‌كنيد؟🍀 Do you command others to do good, but you forget to do good yourselves? 📚 ۴۴ مبارکه بقره 🌹 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
شروع صبح و تعجیل در فرج امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باصلوات برمحمد(ص)وآل محمد(ص)♥️ اللَّهمَّ صَلِّ عَلَى مُحمَّــــدٍ وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم🌤 🌹 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
‍ ☀️بسم الله الرحمن الرحیم☀️ ✨امروز یکشنبه 1 بهمن 1402 هجرے شمسى🗓 9 رجب 1445 هجری قمرے🗓 21 ژانویه 2024 ميلادى🗓 ذکر روز یکشنبه 🌷 ✨دعای برکت روز: 🍀امام صادق(ع):وقتى صبح دمید بگو: (الحَمدُللهِ فالِقِ الإِصباحِ، سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ، اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ و عافِیَةٍ، و سُرورٍ و قُرَّةِ عَینٍ.اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلى أهلِ بَیتی مِن بَرَکَةِ السَّماواتِ وَالأَرضِ رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیعِ خَلقِک)َ. 📘بحار الأنوارج87/ص356 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤 🌹 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
2 صدای بابا را شنیدم که گفت مبارکه بیخود کرده که بخواد مخالفت کنه اصلاً دختر رو چه به این حرفا؟ حرف‌های بابا رو که شنیدم خیلی جا خوردم شوکه شدم. صدای بهادر بلند شد_ باشه اون که درسته.. اما خوب توجیهش کن چون من حوصله گریه زاری ندارم.. نمی‌خوام که بیاد به جونم نق بزنه. بابا گفت_ خیالت راحت مبارکه از خداشم باشه که بخواد زن تو بشه. اشکام سرازیر شدن باورش برام سخت بود که پدرم داره یه همچین ظلمی در حق من میکنه ...چرا می‌خواد منو زن یه همچین آدمی بکنه؟ بدجوری تو فکر بودم که متوجه شدم بهادر از جاش بلند شد. سریع از در فاصله گرفتم و به داخل خونه رفتم. خیلی آشفته بودم و هنوز حرفاشون تو گوشم بود..پدرم می‌خواد منو زن بهادر کنه یه پیرمرد معتاد. من جوون بودم و کلی آرزو داشتم اما الان پدرم می‌خواست منو مجبور کنه. ادامه‌دارد. کپی حرام.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکمت 50 از سخنان امیرالمومنین حضرت علی (ع ) وَ قَالَ ( عليه السلام ) : قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِيَّةٌ فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَيْهِ. و درود خدا بر او فرمود: دلهاي مردم وحشي است، به كسي روي آوردند كه خوشرويي كند.🌸 🌹 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
16.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌 فرشته ای که هر شب ما را صدا میزند. 🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین علیه السلام و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد! 🌹 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
3 مدتی بعد پدرم به داخل خونه اومد قبل از اینکه خودم حرفی بزنم به طرفم اومد و گفت_ مبارکه بیا بریم تو حیاط کارت دارم. وقتی که چشمای خیس اشکمو دید پرسید_ اتفاقی افتاده؟ سریع اشکامو پاک کردم رو بهش گفتم _نه بابا چیزی نشده من خوبم ....کاری داشتین؟ به تایید سری تکون داد _ بیا بریم تو حیاط باید باهات حرف بزنم‌. باشه‌ای گفتم و دنبالش رفتم. می‌دونستم که می‌خواد در مورد چی حرف بزنه و همین موضوع استرسم رو بیشتر می‌کرد که پدرم می‌خواد در مورد ازدواج با بهادر با من حرف بزنه. بهادری که بدتر از پدرم در اعتیاد غرق بود . یه گوشه ایستادیم که پدرم بهم گفت بهم _ یه خبر خوب برات دارم مبارک جان. همونطور خیره نگاهش می‌کردم که گفت _بهادر خان تو رو از من خواستگاری کرده. ادامه دارد. کپی حرام.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ داستانی شنیدنی از پاداش 👌 یکی از بهترین اعمال که در شب و روز سفارش شده است زیاد صلوات فرستادن استاد فرحزاد 🌹 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃
4 اشکام بازم سرازیر شدن که پدرم بی اهمیت به من گفت _ باورت نمیشه که یه همچین آدمی میخواد با تو ازدواج کنه، هان؟ با بغض جواب دادم_ بابا... نذاشت ادامه بدم و فوری گفت_ بهادر خان خیلی پول داره... با وجود دو تا زنی که داره می‌خواد تورو هم بگیره به عنوان سوگلیش! میگه براتون خونه می‌گیرم و هر امکاناتی که می‌خواین بهتون میدم. دخترم‌با ازدواجت هم خودت هم خواهرات رو از این زندگی خلاص می‌کنی ادامه داد _ البته من که برای خودم چیزی نمی‌خوام ...من فقط خوشبختی دخترم رو می‌خوام. سرم رو به اطراف تکون دادم گفتم _ بابا من نمی‌خوام که با بهادر ازدواج کنم . بابا که این حرفو شنید عصبی داد زد_ _چی گفتی؟ دهنمو باز کردم که دوباره حرفمو بگم اما بابا داد کشید _ بار آخرت باشه که از این غلط‌ها می‌کنی! حرفمو دوباره تکرار کردم _ اما بابا من اونو دوست ندارم نمی‌خوام باهاش ازدواج کنم . حرفم که تموم شد سیلی محکمی بهم‌زد و بعدش با بی رحمی شروع کرد به کتک زدنم. ادامه‌دارد. کپی حرام.
🌸 اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللهِ‌ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَ أَرْسَلْناكَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ كَفى بِاللهِ‌ شَهيداً [آرى]، آنچه از نيكى به تو مى‌رسد، از طرف خداست؛ و آنچه از بدى به تو مى‌رسد، از سوى خود توست. و ما تو را رسول براى مردم فرستاديم؛ و كافى است كه خدا گواه [بر اين امر] باشد. 📗سوره نساءآیه ۷۹ 🌹 🍃🍃┅🌺 🍃┅─╮ @masirrbehesht ╰─┅🍃🌺 🍃🍃